حجتالاسلام سیدابوالفضل موسویان، استاد دانشگاه مفید معتقد است که نباید در مسائل جزئی غرق شویم، زیرا برخی دوست دارند که مردم سرگرم این موضوعات باشند و از مسائل اصلی جامعه که باید درباره آنها امر به معروف صورت بگیرد غافل شوند. الان مردم به شدت گرفتار مشکلات اقتصادی و بیکاری هستند.به گفته او برداشتهای مختلف و گاه کاریکاتوری از دو فریضه مهم امر به معروف و نهی از منکر، سبب سوء فهمهایی شده است و حتی در برخی موارد منجر به ذبح آن در عمل میشود و خلاصه کردن این فریضه به پوشش و حجاب زنان، ظلم در حق این امر الهی است؛ برخی چنان به این مسئله میپردازند گو اینکه خداوند امر به معروف و نهی از منکر را تشریع کرد تا فقط جلوی پوشش نامناسب دختران و زنان را بگیرد در منکرات دیگر مانند ربا و رشوه و دروغ و ... کمتر به نهی از منکر اشاره میشود و کسی حاضر نیست پای هزینههای آن بایستد.
برای تبیین بیشتر جایگاه این فریضه الهی و لزوم نگاه جامع به آن با حجتالاسلام و المسلمین سیدابوالفضل موسویان، استاد دانشگاه مفید، گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید:
ایکنا ـ امروزه در پارهای موارد اصرار بر امر به معروف و نهی از منکر سبب ایجاد تنشهای اجتماعی و حتی وهن این فریضه مسلم دینی شده است. از سویی ما مجاز نیستیم آن را ترک کنیم و از سوی دیگر گاهی آثار سوئی بر جای میگذارد. در مورد این تعارض وظیفه ما چیست؟
امر به معروف و نهی از منکر دو اصل مسلم و فریضه واجب قرآنی است و در آیات قرآن هم به دفعات از آن نام برده شده و جالب اینکه انجام آن را وجه تمایز و ویژگی متفاوت امت اسلامی دانسته و خداوند در آیه ۱۱۰ آلعمران فرموده است: «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ.» بنابراین در اصل این فریضه و وجوب آن بحثی نیست، ولی اینکه در چه مسائلی باید امر به معروف و نهی از منکر کنیم و چگونگی آن نیازمند تبیین است. در فقه بیان شده که اولین شرط برای انجام این دو فریضه، تأثیرگذاری آن در مخاطب است و مبنای این سخن روایات است نه اینکه فقها طبق ذوق خود یا با دلیل عقلی این مطلب را بیان کرده باشند. طبق روایات، اگر این اقدام مؤثر واقع نشود یا نتایج معکوسی داشته باشد، خلاف شرع است و نباید انجام شود. پس اولین شرط، تأثیرگذاری است.
همچنین مسئله دیگر این است که باید چه کسانی را امر به معروف و نهی از منکر کنیم. براساس روایات، باید در مسائل مهم جامعه امر به معروف و نهی از منکر کنیم نه هر مسئلهای. مردم جامعه همانند سرنشینان یک کشتی هستند و اگر کسی آسیب ببیند، همه صدمه خواهند خورد. امروز هم باید ببینیم که چه اموری به جامعه آسیب وارد کرده است و کل جامعه را تهدید میکند و به نابودی میکشاند. امام علی(ع) در آخرین وصیت خود فرمودند: لا تترک الامر بالمعروف و النهی عن المنکر فیولی علیکم شرارکم؛ اگر شما امر به معروف و نهی از منکر را کنار بگذارید، اشرار و فاسدان روی کار میآیند و اداره جامعه را برعهده خواهند گرفت. بنابراین مصادیق امر به معروف باید موضوعاتی در این سطح باشد نه یکسری مسائل فردی. البته نمیخواهیم منکر اجرای آن در سطوح پایینتر و مسائل فردی شویم. امام حسین(ع) هم فرمودند: «إِنّی لَمْ أَخرُجْ أَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفْسِداً و لا ظالِماً، إِنَّما ...»؛ از آنچه جامعه را از دین دور میکند و اشرار و مخالفان را روی کار میآورد باید جلوگیری شود. ورود به مسائل جزئی درست نیست، زیرا آسیب ناشی از آن در درجه اول متوجه شخص است.
شهید مطهری میفرمود یکی از موضوعاتی که در طول تاریخ اسلام سبب تخریب چهره اسلام شده، روشهای غلط در امر به معروف و نهی از منکر بوده است. ایشان مثال زدهاند که در قم عدهای به مجلس عروسی میریزند و آلات و ابزار موسیقی را میگیرند و نزد فقیه آن زمان میبرند. ایشان هم گفته بودند که شما مرتکب چند کار خلاف شدید؛ چرا بدون اجازه وارد مجلس شدید و بعد با چه مجوزی اموال دیگران را از بین بردید و این کار شما درست نبود.
برخورد خشن کار صحیحی نیست
حواسمان باشد که نباید در مسائل جزئی غرق شویم، زیرا برخی دوست دارند که مردم سرگرم این امور باشند و از موضوعات اصلی جامعه که باید در آنها امر به معروف صورت گیرد غافل شوند. الان مردم به شدت گرفتار مشکلات اقتصادی، تورم، بیکاری و... هستند و در چنین فضایی تأکید کردن بر مسئلهای اخلاقی و فردی و برخورد خشن کار صحیحی نیست. مردم میگویند چرا برخی باید اینقدر روی مسائل جزئی انرژی بگذارند و وقت صرف کنند، ولی انگیزه کمتری برای برخورد با فسادها و اختلاسهای بزرگ وجود دارد.
از همه مهمتر اینکه امر به معروف و نهی از منکر باید با زبان، گفتار و نیز اعتقاد و عمل همراه باشد؛ آیا عمل این است که ما اسلحه و شلاق برداریم و به جان جامعه بیفتیم؟ بسیاری معتقدند که عمل به معنای این است که انسان با اعمال نیک دیگران را به دین دعوت کند نه اینکه دروغ بگوید و مال مردم را بخورد و بخواهد جلوی خلاف دیگران را بگیرد. همه ماجرای پیامبر(ص) و نهی رطب را شنیدهاید. پیامبر(ص) آن روز که خرما خورده بودند آن بچه را نهی نکردند. حال چند نفر از کسانی که امر به معروف و نهی از منکر میکنند در زندگی به همه امور شرعی پایبندند؟ آیا در این مورد صداقت وجود دارد؟ اگر مردم صداقت را مشاهده میکردند، مسلماً تأثیرگذار بود. گاهی اختلاسهای میلیاردی نادیده گرفته میشود، ولی یک دزد برای یک دزدی جزئی دستگیر و مجازات میشود. یکی از دلایل گرایش مردم اندلس به اسلام، رفتار خوب بازرگانان بود. در عمل باید طوری رفتار کنیم که دیگران جذب شوند نه اینکه ما خود و خانوادهمان را تهذیب نکنیم و اگر افراد دیگر مرتکب کوچکترین کار نادرستی شدند، آن را تحمل نکنیم. این نوع برخورد نه تنها مؤثر نیست، بلکه باعث انزجار دیگران از دین میشود و میگویند این چه دینی است که شما هزار کار خلاف میکنید، ولی در برابر کوچکترین خلاف ما سختگیری میکنید.
ایکنا ـ امر به معروف و نهی از منکر سلسلهمراتبی از چهره در هم کشیدن تا تذکر لسانی و ... دارد. گاهی ممکن است یک برخورد خوب فردی را جذب کند، ولی غالباً برخورد ما در امر به معروف تند است. آیا بین آنچه در فقه بیان شده با آنچه مورد تأیید اخلاق و عقل و فطرت است تضاد وجود ندارد؟
متأسفانه در فرهنگ ما اشتباهاتی وجود دارد و تلقی درباره این فریضه خوب نبوده، در حالی که اگر رفتار خوب را ببینیم و افراد را تشویق کنیم، این امر سبب تشویق دیگران به خیرات میشود. انسان براساس این دو فریضه نباید در برابر پیرامون خود بیتفاوت باشد. امام علی(ع) فرمودند اگر کسی امر به معروف و نهی از منکر نکند، همانند مردهای است که حیات ظاهری دارد. منظور امام از بیتفاوت نبودن این نیست که انسان حتماً در برابر یک ناهنجاری با خشونت برخورد کند، بلکه باید ببینیم چه روشی و چه کاری مؤثر است. اگر گاهی اخم مؤثر است باید انجام شود و اگر زبان نیکو سبب رفع آن مشکل است باید از همین روش استفاده شود و عمدتا تشویق و برخورد نیک مؤثرتر است.
ایکنا ـ زمانی مصادیق امر به معروف و نهی از منکر در جامعه ما برخورد با نوع تیپ و مدل موی افراد اعم از دختران و پسران بود و کارهای نادرست بسیاری انجام شد. البته جامعه از این تجربه عبور کرد و امروز حساسیت عمومی به فسادهای کلان و مسائل بزرگ انحرافی بیشتر شده است. آیا این فرایند میتواند برای آینده نویدبخش باشد؟
ما به جایی رسیدهایم که باید قبلاً انجام میشد. اصل امر به معروف و نهی از منکر همین بوده است و باید ریشه درست شود و سپس بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی از بین خواهد رفت، زیرا دزدیهای کوچک، پوششهای نامناسب و برخی رفتارهای نادرست عمدتاً ریشه در مشکلات اقتصادی و ناهنجاریهای اداری و سازمانی دارد. همچنین افزایش طلاق، خودسوزی و خودکشی ریشه در ناهنجاریهای کلی دارد و اگر فسادهای کلان از بین برود، بخشی از این معضلات حل خواهد شد. پیامبر(ص) فرمودند؛ «کاد الفقر ان یکون کفرا». به تعبیر آیتالله جوادی آملی، فقر باعث شکستن ستون فقرات فرد میشود. ممکن است بخشی از جامعه به خاطر دین، فقر را تحمل کنند ولی بخشی هم اینطور نیستند.
حجاب مسئله شخصی است
من بین وظیفه مردم و حکومت فرق قائلم. وظیفه مردم این است که اگر اشکالی را در جایی دیدند، با برخورد مناسب تذکر بدهند، آن هم در صورتی که مؤثر است، ولی حکومت نباید در مسائل شخصی مردم دخالت کند و این حق را ندارد. البته سخن بنده نافی این موضوع نیست که دولت حق ندارد گروههای امر به معروف و نهی از منکر را برای نظارت بر امور جامعه و ایجاد امنیت فراهم کند. از آنجایی که حجاب مسئله شخصی است، حکومت حق دخالت در آن را ندارد. البته بیحجابی حرام است، ولی آیا دولت وظیفه دارد که با هر حرامی برخورد کند؟ مثلاً کسانی نماز نمیخوانند آیا دولت با افراد بینماز برخورد میکند؟ آیا در قانون به عنوان وظیفه برای او تعیین شده است؟
ایکنا ـ شما نماز را مثال زدید ولی نماز و روزه با حجاب فرق دارد. نماز رابطه فردی انسان با خداست و در مورد روزه هم تا جایی که در ملأ عام روزهخواری نشود کسی برخورد نمیکند، ولی بدحجابی بر ذهن و روح جوانان تأثیرات منفی اجتماعی میگذارد و مسئله صرفاً فردی نیست.
آیا بدحجابی مسئله امروز است یا در صدر اسلام هم بود؟ مسلماً در صدر اسلام هم بدحجابی وجود داشت، ولی ما حتی یک گزارش تاریخی نداریم که پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) کسی را به خاطر بیحجابی و بدحجابی شلاق زده باشند. قرآن کریم، هم به مردان مؤمن و هم به زنان مؤمن توصیه کرده که چشمان خود را در برخورد با نامحرم فروبیندازید(غض بصر) و جلبابها را روی سر و سینه خود بیندازید، ولی با کسی که مراعات نمیکرد برخورد نمیکردند و حتی کنیزانی از روم و ایران زیباتر از زنان عرب بودند، ولی طبق قانون آن دوره باید بیحجاب میبودند. قرآن کریم فرموده که زنان جلبابها را روی سر و سینه خود قرار دهند تا مورد آزار و اذیت دیگران واقع نشوند. این نشان میدهد که مشکل بدحجابی در آن زمان هم بود وگرنه این آیات نازل نمیشد، ولی گزارشی نداریم که معصومین(ع) با فرد بیحجاب برخورد تندی کرده باشند، در صورتی که درباره شرب خمر، زنا و... داریم. آنان حجاب را مسئلهای شخصی میدانستند.