عضو هیات علمی دانشگاه مفید قم دوران امامت امام حسن عسگری(ع) را یکی از دشوارترین و سخت ترین دوران زندگی ائمه دانست و گفت: دوره امام حسن عسگری(ع) دوره ترجمه بود و دیدگاه و نظرات یونان قدیم و افکار اندیشه های آنها به عربی ترجمه می شد و در اختیار مسلمان های قرار می گرفت.
حجت الاسلام والمسلمین ابوالفضل موسویان در گفت و گو با خبرنگار شفقنا اظهار کرد: بیشتر دوران زندگی امام حسن عسگری(ع) در بین سپاه "عسگر" سپری شد و شیعیان با اشکال مختلف با او ارتباط برقرار می کردند و مسایل خود را می پرسیدند اما دوران امامت امام حسن عسگری(ع) یکی از سخت ترین شرایط امامت امامان بود زیرا حکومت وقت می دانست که امام زمان(عج) از نسل ایشان است لذا از زمان امامت امام هادی(ع) کنترل ها آغاز شد و امام هادی و امام حسن عسگری کاملا تحت حفاظت و کنترل قرار گرفتند تا امام زمان(عج) متولد نشود. درحالی که همانطور که خدا حضرت موسی(ص) را در سخت ترین شرایطی که فرعون برای بنی اسراییل درست کرده بود در دامن خود فرعون پرورش داد شرایط را نیز برای تولد امام زمان فراهم کرد.
او در ادامه افزود: یعنی آنها تصور می کردند می توانند با آنچه خدا مقدر کرده است مبارزه کنند و قصد داشتند تا جلو این تولد را بگیرند اما غافل از اینکه خدا وقتی بخواهد کاری انجام دهد راه های تحقق آن را هم فراهم می کند به همین صورت که در تاریخ هم آمده نرجس خاتون مادر امام زمان(عج) با اینکه ظاهرا به نظر می رسید که باردار نباشند اما خداوند خیلی مخفیانه این قضیه را به وجود آورده بود و اینطور شد که هیچ کس جز عمه آن حضرت و چند نفر از یارانشان از ولادت امام زمان مطلع نشدند.
موسویان برداشت های انحرافی از آیات قرآن را یکی از مشکلات به وجود آمده در دوران امامت امام حسن عسگری دانست و گفت: از زمان امامت امام رضا(ع) به بعد بیشتر افکار و اندیشه های عقل گرایی مطرح می شد. عمدتا دوره امام حسن عسگری دوره ترجمه بود و دیدگاه و نظرات یونان قدیم و افکار اندیشه های آنها به عربی ترجمه می شد و در اختیار مسلمان های قرار می گرفت. از جمله این افراد که اولین فیلسوف مسلمان نامیده می شود و یک شخصیت ممتازی در دوران زندگی امام حسن عسگری است کندی بود. در روایات نقل شده است که کندی برداشت هایی از برخی آیات انجام می داد که مغایر با تفسیر صحیح و درست آنها بود پس تصور می کرد این آیات با هم تعارض دارند؛ بنابراین حضرت بعد از اطلاع از این قضیه یکی از شاگردانش را که ارتباط نزدیکی با کندی داشت نزد او فرستاد و فرمود «به او بگو آیا واقعا این برداشت هایی که از آیات داشتی همان نظر خداوند است یا ممکن است نظر خدا چیز دیگری باشد» وقتی این مطلب به گوش کندی رسید از کاری که می کرد منصرف شد و تمام کتابی را که به عنوان تعارضات قرآن نتظیم کرده بود از بین برد و از این طریق امام به او توجه داد که این برداشت او صحیح نیست.