گزارش سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید ابوالفضل موسویان در مراسم عزاداری شب بیستم در مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
امام علی علیه السلام بعد از ضربه خوردن در شب نوزدهم طی نامه ۴۷ نهج البلاغه وصیتی را به حسنین علیهما السلام و کسانی که این نامه به آنها می رسد، ارائه می دهد. در این وصیت امام به تقوا، گفتار به حق، عمل برای آخرت، دشمن داشتن ظالمان، اصلاح ذات بین، رعایت حقوق ایتام و همسایگان، برپاداشتن نماز و حج و ... توصیه می کند و از جمله مسائل مهمی که در این نامه به آن اشاره دارد مساله امر به معروف و نهی از منکر است.
در این نامه امام همه را از ترک امر به معروف و نهی از منکر برحذر می دارد و دلیل آن را مسلط شدن اشرار و ظالمان بر نفوس آدمیان می داند که نتیجه و عکس العمل وضعی آن هم عدم استجابت دعا خواهد بود. امام در نهایت توصیه هایی را نسبت به ابن ملجم دارد که عادلانه با او برخورد شود و بیشتر از یک ضربه به او نزنند و او را مثله نکنند.
این آخرین پیام و سخنان امام به دیگران است و طبیعتا در بردارنده مهم ترین و گزیده ترین سخنان و توصیه های امام به دیگران است که باید به گوش جان سپرد و سرلوحه برنامه های زندگی انسان مسلمان باشد.
در این نامه همانطور که بیان شد امام یکی از وظایف مهمی را که به فرزندان و دیگران گوشزد می کند انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر است. برای انجام این وظیفه شرعی و عقلانی، شرایطی لازم است که از مهم ترین آنها و از مقدمات آن وجود «آزادی بیان» است. اگر اجازه بیان به مردم داده نشود و افکار ظاهر نشود این وظیفه در جامعه اسلامی محقق نخواهد شد. باید مسولان جامعه اسلامی ضمن دادن آزادی بیان به مردم لوازم آن را هم رعایت کنند از جمله پذیرش نقدها و اینکه شرایطی برای کسی که انتقاد می کند ایجاد نکنند که مستلزم پرداخت هزینه از سوی او شود.
خداوند در قرآن می فرماید: « وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَر» در این آیه خداوند همه افراد جامعه را نسبت به یکدیگر مسئول دانسته است و از بی تفاوتی برحذر داشته چراکه بدون وجود این حس در جامعه امکان رشد و ترقی و رسیدن به کمال برای مومنین و جامعه اسلامی وجود نخواهد داشت؛ به همین دلیل امام صادق در جایی فرمود: « أَحَبُّ إِخْوَانِي إِلَيَّ مَنْ أَهْدَى إِلَيَّ عُيُوبِي.» یعنی بهترین هدیه ای که از جانب برادر مومن من برای من وجود خواهد داشت تذکر عیت های من است. و در جایی دیگری از قول پیامبر گرامی اسلام مومن را آینه مومن دیگر معرفی می کند.« الْمُؤْمِنُ مِرْآةٌ لِأَخِيهِ الْمُؤْمِن»
این آیات و روایات، در اهمیت انجام امر به معروف و نهی از منکر، ناظر بر این نکته است که رشد و اصلاح جامعه وظیفه همه مردم از کوچک و بزرگ است و نباید نسبت به آن بی تفاوتی در جامعه وجود داشته باشد. در مساله امر به معروف به این نکته نیز توجه داده شده است که اقامه فرائض دینی به وسیله آن صورت می پذیرد .
امر به معروف و نهی از منکر نسبت به حاکمان و مدیران از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است زیرا معمولا کسانی که دارای قدرت هستند نسبت به انتقاد استقبال نمی کنند و خود را مبرای از نقد می دانند در حالی که در سیره اهل بیت و سخنان آنان مهم ترین اشخاصی که باید خود را در معرض نقد قرار دهند طبقه حاکم است و باید نسبت به حفظ آزادی بیان تمام تلاش خود را انجام دهند.
امام علی علیه السلام در عهدنامه مالک اشتر روش حکومت داری را اینگونه توضیح می دهد: «وَ إِنْ ظَنَّتِ الرَّعِيَّةُ بِكَ حَيْفاً فَأَصْحِرْ لَهُمْ بِعُذْرِكَ وَ اعْدِلْ عَنْكَ ظُنُونَهُمْ بِإِصْحَارِكَ فَإِنَّ فِي تِلْكَ رِيَاضَةً مِنْكَ لِنَفْسِكَ وَ رِفْقاً مِنْكَ بِرَعِيَّتِكَ وَ إِعْذَاراً تَبْلُغُ فِيهِ حَاجَتَكَ مِنْ تَقْوِيمِهِمْ عَلَى الْحَقِّ فِي خَفْضٍ وَ إِجْمَال...» اگر شهروندان به تو ظن به اشتباه بردند و اشکالی به تو وارد کردند دلیل کار خودت را به وضوح برای مردم توضیح بده.
گاه انتقادهایی که به شخصی وارد می شود صحیح است ولی گاه از روی اشتباه و سوتفاهم انتقادی صورت می گیرد در این موارد امام علی به مالک می گوید فکر نکن چون منصوب از طرف من هستنی نباید هیچ توجهی به مردم نکنی و دیگران را متهم کنی بلکه اگرچه تو خلافی مرتکب نشده ای باز باید با مردم به وضوح و با دلیل صحبت کنی تا مردم دلیل کار تو را بدانند و مشروعیت پیدا کنی.
امام دلیل این گونه رفتار کردن با مردم را اولا تمرین و پرورش روحیه حاکم می داند؛ چراکه باعث عدم غرور و ایجاد حس تواضع در حاکم خواهد شد و در ثانی آن را نرمش نشان دادن به مردم تلقی می کند. وقتی حاکم با مردم به وضوح و با شفافیت تمام در مورد کارهای خود سخن بگوید باعث رفاقت با مردم و نزدیک شدن و همسطح شدن با آنها می شود و نسبت به جلب اعتماد آنها بهتر خواهد بود.
امام این نکته را یادآور می شود که رعایت عدالت در میان مردم و رساندن آنان به کمال جز با این روش امکان پذیر نخواهد بود و همراهی مردم با مقاصد حاکمان نیازمند وجود کانال ارتباطی وثیق با مردم است. اگر این حالت در حاکم وجود نداشته باشد هرکاری که حاکم انجام دهد مردم با آن مخالفت خواهند کرد و مشروعیت اعمال حکومتی نقض خواهد شد ولی زمانی که حاکم با مردم به صورت شفاف و صریح سخن گوید و دلیل کارهای خود را توضیح دهد و اجازه انتقاد و آزادی بیان دهد، اعتماد میان مردم و حکومت ایجاد خواهد شد و مشروعیت به وجود می آید.
امام علی در نامه ۵۰ نهج البلاغه خود را نیز از این روش مستثنا نمی کند و غیر از اسرار جنگی معتقد است هیج رازی و سری میان او مردم وجود نخواهد داشت.« وَ إِنَّ لَكُمْ عِنْدِي أَلَّا أَحْتَجِزَ دُونَكُمْ سِرّاً إِلَّا فِي حَرْب»
امام اوج شفافیت را با مردم به منصه ظهور می رساند و خود را از مشورت با مردم برکنار نمی گذارد. در مورد پیامبر گرامی اسلام بیان شده است که کثیر المشاوره بوده است و زمانی که به مشورت می پرداخت حتما به نتیجه ای که از مشورت می رسید عمل می کرد.
برخی گفته اند این مشورت پیامبر و اهل بیت جنبه سمبولیک دارد و فقط می خواهد آموزش دهد چراکه بعد از امر به مشورت خداوند در آیه می فرماید: «فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّه» یعنی تصمیم خود را عملی کن. این تصور از آیه نادرست است زیرا زمانی که مشورت شود و به آن عمل نشود باعث بی اعتمادی جامعه خواهد شد و این ذهنیت در میان مردم ایجاد می شود که مشورت با ما هیچ ثمری نخواهد داشت به همین دلیل دیگر رغبتی به مشاوره نخواهد بود و ارتباط حاکم با مردم کم رنگ خواهد شد. نمی توان از سویی امر به مشورت شود و از سوی دیگر التزام به نتیجه آن وجود نداشته باشد. این کار بیهوده و عبث است و از شارع حکیم کار عبث صادر نمی شود.
در سیره اهل بیت نیز چنین بوده که به نتیجه مشورت عمل می کردند اگرچه گاه نظر خودشان موافق با نتیجه نهایی نبود و ضررهای زیادی نیز حاصل می شد؛ ولی همیشه به تصمیم جمع عمل می کردند. به عنوان مثال درجنگ احد پیامبر اسلام موافق حضور در مدینه بود ولی وقتی نتیجه مشاوره حضور در بیرون مدینه شد تن به این مشورت داد.
عدم اجازه ایراد انتقاد به دیگران و آزادی بیان باعث بروز آسیب های اجتماعی نیز در جامعه می شود. وقتی جامعه با بحران مواجه می شود می توان یکی از دلائل آن را عدم وجود آزادی بیان، نبود انتقاد نسبت به سیاست های جاری و در مرحله بعد در عدم امر به معروف و نهی از منکر نسبت به حاکمان دانست.