موسویان عضو هیئت علمی دانشگاه مفید گفت: پیامبر(ص) به دنبال جامعهای بالنده، بالغ و قدرتمند بود که در آن مردم قدرت بیان نظرات خودشان را داشته باشند و بتوانند به راحتی حق خودشان را کسب کنند و در این زمینه هیچگونه لکنتزبانی نداشته باشند.
حضرت محمد(ص) مظهر و نمونه اعلای یک انسان کامل و اخلاقمدار است که در مقام خاتم پیامبران و برای هدایت انسانها به پیامبری برگزیده شدهاند. آنچه در سیره و زندگی شخصیت پیامبر اکرم(ص) برای همه انسانها در همه عصرها و و مکانها اسوه و الگوست، اخلاق نیکوی این شخصیت بزرگوار است. یکی از عوامل مؤثر در پیشرفت اسلام نیز اخلاق نیکو و پرجاذبه پیامبر(ص) بود که قرآن کریم نیز در برخی از آیات خود به نقش اخلاق ایشان در جذب قلوب مردم تصریح کرده است. خبرنگار ایکنا در اصفهان، بهمناسبت سالروز ولادت پیامبر اکرم(ص)، گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین سیدابوالفضل موسویان، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و پژوهشگر دینی داشته است که متن آن را در ادامه میخوانید:
ایکنا ـ با توجه به اینکه پیامبر اکرم(ص) هدف رسالت خود را مکارم اخلاق میدانستند و قرآن کریم نیز ایشان را «رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ» معرفی میکند، از این دو مقوله مهم در ابهاد نظری و عملی، چه پیامهایی میتوان استنتاج کرد؟
پیامبر(ص) وقتی به دنیا آمدند در جزیرهالعرب شرایط بدی حاکم بود، زیرا در آن جامعه خشونت، جنگ، آدم کشی و غارت اموال رواج داشت. پیامبر(ص) توانستند از بین همان مردم و جامعه انسانهای بزرگی تربیت کنند و تحویل جامعه بشری بدهند. پیامبر(ص) سیرهای از خودشان به یادگار گذاشتند که مورد توجه واقع شد، به همین دلیل این دین خیلی سریع گسترش پیدا کرد. یعنی نیاز بشر آن روز بود که احساس میکردند تنها آیین و مرامی که تعالیم آن میتواند بشریت را نجات دهد، تعالیم پیامبر اسلام است.
بنابراین اسلام به صورت سریع در جزیرهالعرب و مناطق دیگر به خصوص در ایران گسترش پیدا کرد. اینطور نبود که ایرانیها فقط به خاطر غلبه اعراب تسلیم شده باشند، ایران در آن زمان کشوری قدرتمند بود؛ تعالیم پیامبر(ص) و اسلام آن چنان جاذبه داشت که همه را نسبت به خود مشتاق و علاقمند میکرد. همانطور که در آیات سوره نصر بر پیامبر نازل شده، مردم فوج فوج به دین اسلام گرویدند و اینها همه ناشی از اخلاق و سیره پیامبر(ص) بود.
وقتی در جنگ احد، حمزه عموی پیامبر(ص) به شهادت رسید و صدمه سنگینی به سپاه اسلام وارد شد، شاید اینطور انتظار میرفت که در این شرایط باید پیامبر(ص) خشمگین میشدند و عقدهای پیدا میکردند، اما خداوند به پیامبر(ص) این آیه را نازل کرد که «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ؛ به سبب رحمت خداست كه تو با آنها اينچنين خوشخوى و مهربان هستى. اگر تندخو و سختدل مىبودى از گرد تو پراكنده مىشدند». یعنی خداوند همان حالتی و خصلتی را که موجب جذب مردم شده بود را مجددا برای پیامبر یادآوری میکند و میگوید همچنان باید این مشی را ادامه بدهی و مبادا که خشن و تند شوی.
امام علی(ع) نیز همین سیره را در پیش گرفتند، مثلا وقتی که مالک اشتر را مامور عزیمت به مصر کردند، به او توصیه میکنند، با مردم باید به مهربانی و عطوفت رفتار کنی و مبادا مثل درندگان با مردم درافتی، زیرا آن مردم که تو بر آنها حاکم میشوی، یا مسلمان و برادر دینی تو هستند و یا مسلمان نیستند، ولی در آفرینش هم نوع تو به شمار میروند. روش و منش پیامبر(ص) و امام علی(ع) الگوی بزرگی است که باعث شد اسلام به صورت سریع گسترش پیدا کند. اما هر زمان از این سنت فاصله گرفتیم و تندی و خشونت نشان دادیم، باعث دینگریزی و فاصله گرفتن مردم از دین شده است.
ایکنا ـ مهمترین دغدغهها و آرمانهایی که پیامبر(ص) برای مردم داشتند، چه بود؟
پیامبر(ص) در روایتی فرمودهاند من نسبت به رفتار دشمن برای شما نگران نیستم، فقط نگرانی من این است که در بین شما سوءتدبیر وجود داشته باشد، و یا ناآگاهی در بین شما باشد. بنابراین پیامبر(ص)از این بابت برای امت خود نگران بودند. پیامبر(ص) در روایات مختلف نگرانیهای خودشان را بیان کردهاند و در این زمینه توصیههایی نیز ارائه کردهاند. از جمله در مسائل اقتصادی که مردم دچار فقر و سختی بشوند، در جایی فرمودند: «کاد الفقر أن یکون کفرا»؛ فقر به کفر میانجامد و نباید جامعه دچار فقر و نداری بشود که فساد و گرفتارهایهای زیادی به دنبال دارد.
ایکنا ـ چرا نتوانستهایم اخلاق حسنه را که از میراث پیامبر(ص) است، در جامعه امروز نهادینه کنیم؟
در این زمینه اگر از بیانات امام علی(ع) درس بگیریم، خیلی از مسائل را راحت میشود بیان کرد. مثلا امام علی(ع) میفرمایند: «النّاس علی دین ملوكهم». وقتی در جامعه کسانی که مدیریت جامعه را در دست دارند، دچار انحراف بشوند، نمیتوانیم از مردم انتظار داشته باشیم که چنین و چنان باشند. همانطور که امام علی(ع) فرمودند مردم نگاهشان به آنها است. دو دسته افراد هستند که خیلی تاکید شده باید اینها درست باشند و اگر درست نباشند، جامعه نیز درست نخواهد شد؛ یک دسته علما و یک دسته هم مدیران جامعه هستند. بنابراین اگر این دو دسته درست نباشند، هرچقدر هم تبلیغات شود، تاثیری نخواهد داشت. اگر در جامعهای بزرگان و مدیران آن دچار انحراف و خطا شوند، اینها در جامعه تاثیر میگذارد و هرچقدر هم به مردم آن جامعه توصیه شود که دروغ نگویند، حق مردم را نخورند، به انحراف کشیده نشوند، تاثیر و ثمره چندانی نخواهد داشت.
ایکنا ـ به نظر شما امروز چه وجوهی از شخصیت و اندیشه پیامبر(ص) در جامعه نادیده گرفته شده و متقابلا چه و جوهی از شخصیت و اندیشه ایشان میتواند برای جامعه امروز ما راهگشا باشد؟
نکته مهم در پیام پیامبر(ص) این است که ایشان به دنبال جامعهای بالنده، بالغ و قدرتمند بود که در آن مردم قدرت بیان نظرات خودشان را داشته باشند و بتوانند به راحتی حق خودشان را کسب کنند و در این زمینه هیچگونه لکنتزبانی نداشته باشند. امام علی(ع) فرمودهاند که پیامبر بارها فرمودند: آن جامعهای که برای بیان حق خود لکنت زبان دارد، جامعه درست و مقدسی نیست. جامعهای درست که افراد به راحتی بتوانند حق خود را بگیرند و خواسته خود را بیان کنند. اینها دغدغه آن بزرگان بوده که مردم بتوانند حق خودشان را بگیرند و حتی نسبت به مسئولان اعتراض کنند تا بتوانند مانع کجیها و انحرافها شوند.
حضرت محمد(ص) مظهر و نمونه اعلای یک انسان کامل و اخلاقمدار است که در مقام خاتم پیامبران و برای هدایت انسانها به پیامبری برگزیده شدهاند. آنچه در سیره و زندگی شخصیت پیامبر اکرم(ص) برای همه انسانها در همه عصرها و و مکانها اسوه و الگوست، اخلاق نیکوی این شخصیت بزرگوار است. یکی از عوامل مؤثر در پیشرفت اسلام نیز اخلاق نیکو و پرجاذبه پیامبر(ص) بود که قرآن کریم نیز در برخی از آیات خود به نقش اخلاق ایشان در جذب قلوب مردم تصریح کرده است. خبرنگار ایکنا در اصفهان، بهمناسبت سالروز ولادت پیامبر اکرم(ص)، گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین سیدابوالفضل موسویان، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و پژوهشگر دینی داشته است که متن آن را در ادامه میخوانید:
ایکنا ـ با توجه به اینکه پیامبر اکرم(ص) هدف رسالت خود را مکارم اخلاق میدانستند و قرآن کریم نیز ایشان را «رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ» معرفی میکند، از این دو مقوله مهم در ابهاد نظری و عملی، چه پیامهایی میتوان استنتاج کرد؟
پیامبر(ص) وقتی به دنیا آمدند در جزیرهالعرب شرایط بدی حاکم بود، زیرا در آن جامعه خشونت، جنگ، آدم کشی و غارت اموال رواج داشت. پیامبر(ص) توانستند از بین همان مردم و جامعه انسانهای بزرگی تربیت کنند و تحویل جامعه بشری بدهند. پیامبر(ص) سیرهای از خودشان به یادگار گذاشتند که مورد توجه واقع شد، به همین دلیل این دین خیلی سریع گسترش پیدا کرد. یعنی نیاز بشر آن روز بود که احساس میکردند تنها آیین و مرامی که تعالیم آن میتواند بشریت را نجات دهد، تعالیم پیامبر اسلام است.
بنابراین اسلام به صورت سریع در جزیرهالعرب و مناطق دیگر به خصوص در ایران گسترش پیدا کرد. اینطور نبود که ایرانیها فقط به خاطر غلبه اعراب تسلیم شده باشند، ایران در آن زمان کشوری قدرتمند بود؛ تعالیم پیامبر(ص) و اسلام آن چنان جاذبه داشت که همه را نسبت به خود مشتاق و علاقمند میکرد. همانطور که در آیات سوره نصر بر پیامبر نازل شده، مردم فوج فوج به دین اسلام گرویدند و اینها همه ناشی از اخلاق و سیره پیامبر(ص) بود.
وقتی در جنگ احد، حمزه عموی پیامبر(ص) به شهادت رسید و صدمه سنگینی به سپاه اسلام وارد شد، شاید اینطور انتظار میرفت که در این شرایط باید پیامبر(ص) خشمگین میشدند و عقدهای پیدا میکردند، اما خداوند به پیامبر(ص) این آیه را نازل کرد که «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ؛ به سبب رحمت خداست كه تو با آنها اينچنين خوشخوى و مهربان هستى. اگر تندخو و سختدل مىبودى از گرد تو پراكنده مىشدند». یعنی خداوند همان حالتی و خصلتی را که موجب جذب مردم شده بود را مجددا برای پیامبر یادآوری میکند و میگوید همچنان باید این مشی را ادامه بدهی و مبادا که خشن و تند شوی.
امام علی(ع) نیز همین سیره را در پیش گرفتند، مثلا وقتی که مالک اشتر را مامور عزیمت به مصر کردند، به او توصیه میکنند، با مردم باید به مهربانی و عطوفت رفتار کنی و مبادا مثل درندگان با مردم درافتی، زیرا آن مردم که تو بر آنها حاکم میشوی، یا مسلمان و برادر دینی تو هستند و یا مسلمان نیستند، ولی در آفرینش هم نوع تو به شمار میروند. روش و منش پیامبر(ص) و امام علی(ع) الگوی بزرگی است که باعث شد اسلام به صورت سریع گسترش پیدا کند. اما هر زمان از این سنت فاصله گرفتیم و تندی و خشونت نشان دادیم، باعث دینگریزی و فاصله گرفتن مردم از دین شده است.
ایکنا ـ مهمترین دغدغهها و آرمانهایی که پیامبر(ص) برای مردم داشتند، چه بود؟
پیامبر(ص) در روایتی فرمودهاند من نسبت به رفتار دشمن برای شما نگران نیستم، فقط نگرانی من این است که در بین شما سوءتدبیر وجود داشته باشد، و یا ناآگاهی در بین شما باشد. بنابراین پیامبر(ص)از این بابت برای امت خود نگران بودند. پیامبر(ص) در روایات مختلف نگرانیهای خودشان را بیان کردهاند و در این زمینه توصیههایی نیز ارائه کردهاند. از جمله در مسائل اقتصادی که مردم دچار فقر و سختی بشوند، در جایی فرمودند: «کاد الفقر أن یکون کفرا»؛ فقر به کفر میانجامد و نباید جامعه دچار فقر و نداری بشود که فساد و گرفتارهایهای زیادی به دنبال دارد.
ایکنا ـ چرا نتوانستهایم اخلاق حسنه را که از میراث پیامبر(ص) است، در جامعه امروز نهادینه کنیم؟
در این زمینه اگر از بیانات امام علی(ع) درس بگیریم، خیلی از مسائل را راحت میشود بیان کرد. مثلا امام علی(ع) میفرمایند: «النّاس علی دین ملوكهم». وقتی در جامعه کسانی که مدیریت جامعه را در دست دارند، دچار انحراف بشوند، نمیتوانیم از مردم انتظار داشته باشیم که چنین و چنان باشند. همانطور که امام علی(ع) فرمودند مردم نگاهشان به آنها است. دو دسته افراد هستند که خیلی تاکید شده باید اینها درست باشند و اگر درست نباشند، جامعه نیز درست نخواهد شد؛ یک دسته علما و یک دسته هم مدیران جامعه هستند. بنابراین اگر این دو دسته درست نباشند، هرچقدر هم تبلیغات شود، تاثیری نخواهد داشت. اگر در جامعهای بزرگان و مدیران آن دچار انحراف و خطا شوند، اینها در جامعه تاثیر میگذارد و هرچقدر هم به مردم آن جامعه توصیه شود که دروغ نگویند، حق مردم را نخورند، به انحراف کشیده نشوند، تاثیر و ثمره چندانی نخواهد داشت.
ایکنا ـ به نظر شما امروز چه وجوهی از شخصیت و اندیشه پیامبر(ص) در جامعه نادیده گرفته شده و متقابلا چه و جوهی از شخصیت و اندیشه ایشان میتواند برای جامعه امروز ما راهگشا باشد؟
نکته مهم در پیام پیامبر(ص) این است که ایشان به دنبال جامعهای بالنده، بالغ و قدرتمند بود که در آن مردم قدرت بیان نظرات خودشان را داشته باشند و بتوانند به راحتی حق خودشان را کسب کنند و در این زمینه هیچگونه لکنتزبانی نداشته باشند. امام علی(ع) فرمودهاند که پیامبر بارها فرمودند: آن جامعهای که برای بیان حق خود لکنت زبان دارد، جامعه درست و مقدسی نیست. جامعهای درست که افراد به راحتی بتوانند حق خود را بگیرند و خواسته خود را بیان کنند. اینها دغدغه آن بزرگان بوده که مردم بتوانند حق خودشان را بگیرند و حتی نسبت به مسئولان اعتراض کنند تا بتوانند مانع کجیها و انحرافها شوند.