رضا احمدی استاد تاریخ دانشگاه مفید قم با بیان این که یکی از دستاوردهای مهم پیامبر اسلام(ص) آوردن زنان به عرصه تحولات اجتماعی بود، گفت: پیامبر اسلام(ص) توانست زنان را وارد جنبش و نهضت خودش کند و شاهد این مدعای بنده هم این است که اولین شهید جنبش پیامبر اسلام(ص) یک زن بنام حضرت سمیه(س) مادر عمار یاسر بود.
رضا احمدی در گفت وگو با خبرنگار شفقنا، ضمن تبریک فرارسیدن میلاد پیامبر اسلام(ص)، در پاسخ به این سؤال که از نگاه تاریخی، ارمغان پیامبر اسلام(ص) برای بشریت چه بود؟ اظهار داشت: حضرت محمد(ص) در سال ۶۱۰ میلادی در شهر مکه به پیامبری مبعوث شدند و اگر می خواهیم حرکت پیامبر(ص) را مورد بررسی تاریخی قرار دهیم و ارمغان ایشان برای بشر امروز را تجزیه و تحلیل کنیم، باید کمی شرایط خود شهر مکه را تشریح کنیم.
این استاد تاریخ با بیان این که مکه را می توان به لحاظ ویژگی های منحصر به فردی که داشت، یک شهر خاص قلمداد کرد، گفت: مکه، شهری است که در مسیر تجارت شرق و غرب و همچنین شمال و جنوب قرار دارد؛ یعنی مکه یک جاده ترانزیتی از یمن تا شام بود و یک جاده ترانزیتی از عراق به مکه است؛ مکه یک شهر تجاری، مذهبی و اقتصادی بود؛ از نظر جغرافیایی هم یک جای خیلی محدودی بود؛ یک صنعت دیگری که در شهر مکه وجود داشت و باعث رونق اقتصادی مضاعف این شهر شده بود، صنعت توریسم مذهبی بود که محورش خود خانه کعبه بود؛ این خانه کعبه معبد دین عرب بود؛ یعنی تمام مشرکین در شهر مکه یک بت داشتند و یکی از منابع درآمدشان همین حضور بت پرستان از شهرهای مختلف برای زیارت این بت های موجود در مکه بود.
وی افزود: امروز و بعد از گذشت بیش از ۱۴۰۰ سال از ظهور اسلام، بازهم یکی از منابع مهم در آمد اقتصادی کشور عربستان، همین صنعت توریسم مذهبی است و سالانه می بینیم که میلیون ها نفر برای سفر حج به مکه سفر می کنند.
احمدی اضافه کرد: شهر مکه در دوران قبل از بعثت پیامبر اسلام(ص)، شهری در انحصار بت پرستی و در کل این شهر یک روحیه مذهبی خاصی داشت؛ با مردمی فوق العاده متعصب به آیین بت پرستی و مذهب خاص خود؛ یعنی شهر مکه دارای مردمی محافظه کار و با بافت های اجتماعی اشرافی و طبقاتی بود.
وی خاطرنشان کرد: پیامبر در شهر مکه با این خصوصیات خاص که ذکر شد مبعوث شدند و هدف ایشان هم این بود که این ساختار اجتماعی و اقتصادی مکه را تغییر دهد؛ پیامبر دنبال این هدف بود و توانست در طی ۱۳ سال اقامت در مکه، تغییراتی جزئی ایجاد کند؛ این تغییراتی که پیامبر توانست در مکه ایجاد کند، در نسلی از مردم مکه ایجاد شد؛ یک سری از فرهیختگان این شهر که در سه طیف اجتماعی زنان، جوانان و بردگان بیشتر دیده می شدند.
این استاد تاریخ دانشگاه مفید قم یادآور شد: یکی از دستاوردهای مهم زندگی پیامبر اسلام(ص) این بود که توانست برای اولین بار در تاریخ، نسلی را وارد تحولات اجتماعی کند که تا آن لحظه از تاریخ، هیچ گونه نقش اجتماعی برای شان تعریف نشده بود و اصلا اجازه فعالیت اجتماعی پیدا نکردند و این نسل، همان زنان جامعه بودند؛ ما قبل از دوران پیامبر اسلام(ص) هیچ کجای تاریخ دنیا، نقش آفرینی اجتماعی زنان را نمی بینیم اما پیامبر اسلام(ص) توانست زنان را وارد جنبش و نهضت خودش کند و شاهد این مدعای بنده هم این است که اولین شهید جنبش پیامبر اسلام(ص) یک زن بنام حضرت سمیه(س) مادر عمار یاسر بود؛ پیامبر(ص) همچنین جوانان و بردگان را وارد جنبش اسلامی خود کرد و این مهم هم به نوبه خود، یک دستاورد مهم دیگر محسوب می شود.
وی اضافه کرد: اگر بخواهیم بگوییم که مهمترین عامل جذب افراد توسط پیامبر(ص) به جنبش اسلامی شان چه بود، باید گفت که خاتم الانبیاء(ص) پیام آور یک برابری اجتماعی بودند؛ ایشان دوستی را تبلیغ می کردند و کرامت انسانی و نیکی ها را تعلیم می دادند؛ پرهیز از بدی ها و صفات و رذیلت های زشت داشت و مردم را به پارسایی تشویق می کرد؛ مخالف فاصله طبقاتی بود؛ این موارد در عرصه اجتماعی، از عوامل جذب مردم توسط پیامبر(ص) و به نوعی از دستاوردهای ایشان بود.
احمدی اضافه کرد: از جنبه حقوقی هم اگر بررسی کنیم، پیامبر اسلام(ص) یک دستاورد مهم برای انسان ها و کل بشریت بجا گذاشت و آن این که حقوق همه انسان ها را به رسمیت شناخت و برای همه بشریت فارغ از فکر و سلیقه و نژاد و جنسیت، حق و حقوق انسانی قائل بود و قائل بود که انسان ها باید بر سرنوشت خودشان مسلط شوند؛ دقیقا همین موضوع مهم کرامت انسانی و به رسمیت شناختن حقوق بشر توسط پیامبر اسلام(ص) واکنش مشرکین مکه را به همراه داشت؛ پیامبر(ص) فاصله طبقاتی، ظلم و ستم و تبعیض جنسیتی را نفی می کرد؛ چون در اندیشه جدیدی که پیامبر(ص) به مردم ابلاغ می کرد، تبعیض جنسیتی و طبقاتی وجود نداشت.
او افزود: در مکتب پیامبر بزرگ اسلام(ص) همه انسان ها برابر بوده و از حقوق اجتماعی بهره مند بودند؛ این مسئله باعث شد مشرکین بر پیامبر(ص) فشار بگذارند و ایشان را به طرق مختلف اذیت کنند و باید گفت که این فشارهای مشرکین بر پیامبر(ص) و مسلمانان، حدود ۱۳ سال دوام پیدا کرد؛ مشرکان توانستند در سال ۱۲ بعد از بعثت، با یک فشار حداکثری پیامبر اسلام(ص) را متوقف کنند؛ جنبش پیامبر از سال ۱۰ بعد از بعثت تا سال ۱۲ هجرت، به نوعی اصلا متوقف شد؛ پیامبر خودش تنها در خانه مانده بود؛ خصوصا بعد از رحلت ابوطالب عموی گرامی ایشان، این اتفاق افتاد؛ پیامبر دریافته بود که مقاومت در این شهر، یعنی نابودی و از دست رفتن همه سرمایه هایی که در این ۱۳ سال بدست آورده است و ماندن در این شهر یعنی پایان نهضت دینی و اسلامی که در مکه شروع کرده بود؛ لذا پیامبر(ص) به دنبال یک راه حلی بود تا از این بن بست فشار حداکثری و طاقت فرسا نجات پیدا کند؛ آن مشرکین هم نه حاضر به مذاکره و نه حاضر به کوتاه آمدن بودند؛ پیامبر(ص) هم اگرچه روی اعتقادات خودشان استوار بودند اما سعی می کرد از این شرایط نجات پیدا کند؛ به همین خاطر، چندین منطقه را برای فرار کردن از این شرایط و رفتن از شهر مکه، مورد بررسی قرار می دهد.
این استاد تاریخ دانشگاه مفید قم ادامه داد: بهترین منطقه ای که پیامبر(ص) بعد از بررسی های زیاد، تصمیم می گیرد به آن شهر برود، شهر مدینه است؛ مدینه شهری است در شمال شهر مکه که حدود ۴۵۰ تا ۵۰۰ کیلومتر از مکه فاصله دارد.
وی با بیان این که شهر مدینه از نظر بافت اجتماعی با شهر مکه که محل شروع پیامبری حضرت محمد(ص) بود، کاملا متفاوت بود، گفت: اولا باید گفت که بر خلاف شهر مکه که اقتصادش متکی بر تجارت و توریسم مذهبی بود، اقتصاد شهر مدینه متکی بر کشاورزی بود؛ یعنی مردم این شهر، اهل تولید بودند؛ بافت جمعیتی متفاوتی هم نسبت به مکه داشت؛ یعنی یک سری مردم عرب بت پرست در آن زندگی می کردند؛ و یک سری هم مردم عرب یهودی؛ البته مجوسان(زرتشتی) و مسیحیان هم در این شهر زندگی می کردند اما آن دو دسته (بت پرستان و یهودیان)، دو دسته عمده شهر مدینه محسوب می شدند؛ مسلمانان هم که همراه پیامبر(ص) وارد آن شهر شدند، سومین جمعیت عمده شهر مدینه محسوب شدند و بنابر این سه بافت عمده در این شهر شکل گرفت. یکی عرب های قحطانی، دوم یهودیان و سوم مسلمانان جنوبی یعنی اهل مکه که سه بافت عمده شهر مدینه شدند.
احمدی خاطرنشان کرد: گفتیم مکه شهری است با بافت قومی یک دست، که آیین شرک و بت پرستی، دین آن ها بود؛ فوق العاده هم متعصب و پایبند به دین خودشان بودند، و قبیله قریش که رییس همه قبایل موجود در شهر مکه بود هم، فوق العاده متعصب، نژادپرست و تمامیت خواه بود؛ اما شهر مدینه شهر آزادی است و تکثر افکار و عقاید در آن وجود داشت؛ یعنی مشرکین هستند، یهودیان هستند و مسلمانان هم که اضافه شدند؛ پیامبر در سال ۶۲۲ میلیادی وارد شهر مدینه می شود و می بیند این شهر از نظر اعتقاد به ادیان مختلف، متکثر است؛ چون در این شهر هم یهودی هست، هم مسیحی، هم مشرک هست و هم مجوس ها یعنی زرتشتیان که البته خیلی اندک بودند و حالا مسلمان بعنوان دسته سوم قدرتمند وارد این شهر شده بودند.
وی با بیان این که پیامبر(ص) برنامه دقیق برای کارش داشت و با برنامه وارد مدینه شده بودند، گفت: رسول الله(ص) مشاهده کرد که بر خلاف مکه که اکثریت مطلق بت پرست و مشرک بودند، اما در مدینه، مردم متعصب به یک دین خاصی نیستند و بر اعتقاد خاصی پافشاری نمی شود؛ مردم حق جویی هستند؛ بنابراین پیامبر(ص) برنامه دقیقی برای این شهر را تعریف کرد که می توان از آن با عنوان ارمغان محمد(ص) برای عالم اسلام و کل بشریت یاد کرد.
این استاد تاریخ دانشگاه مفید قم، افزود: حضرت رسول(ص) برای این که بتواند جامعه چند صدایی مدینه را، متحد و از یک جامعه متکثر یک جامعه منسجم بسازد، طرحی تحت عنوان اتحادیه مردم مدینه یا ایجاد یک نوع حکومت فدرال را ارائه کرد؛ یعنی بیاییم یک وحدت طبق قانون مکتوب، بین یهودیان، مشرکان و مسلمانان ایجاد شود؛ بنابراین پیامبر اسلام(ص) طرح قانون اساسی مدینه یا همان صحیفه النبی را مطرح کرد.
وی با بیان این که صحیفه النبی یا همان پیمان وحدت مدینه در همه کتاب های مهم تاریخی آمده و متن ۴۷ ماده ای آن قابل مشاهده و بررسی است، گفت: پیامبر اسلام(ص) ۱۴۰۰ سال پیش برای مردم مدینه یک قانون اساسی نوشت؛ البته خودشان ننوشتند بلکه بر اساس طرح پیامبر(ص)، نمایندگانی از مسلمانان، یهودیان و مشرکان مدینه دور هم نشستند و به توافق رسیدند؛ نکته مهم که باید در این جا به آن توجه کرد به رسمیت شناختن مشرکان توسط پیامبر برای نوشتن قانون همگانی مدینه است؛ در نهایت این صحیفه محمد، قانون اساسی مدینه شد.
احمدی اضافه کرد: در قانون اساسی مدینه یا همان صحیفه النبی، حقوق همه شهروندان به رسمیت شناخته شد؛ یعنی آن که یهودی است، آن که مشرک است و آن که مسلمان است، همه از حقوق انسانی برخوردار هستند و کسی حق تعرض به این حقوق بشری ایشان را ندارد؛ این مهمترین ارمغان پیامبر در حوزه دولت بود.
وی خاطرنشان کرد: این که امروز عنوان می شود دولت اسلامی دوران پیامبر(ص) یا دولت اسلامی صدر اسلام، این دولت به نوعی یک حکومت فدرال و یک اتحادیه مشترکی از یهودیان، مشرکان و مسلمانان بود که بر اساس یک قرار داد اجتماعی، در کنار هم زیست می کردند.
این استاد تاریخ دانشگاه مفید قم با بیان این که ارمغانی که پیامبر اسلام برای بشریت داشت، قانون اساسی بود، گفت: قانون اساسی صحیفه النبی چه کارکردی داشت؟ کارکردش این بود که حیطه سلطه قدرت و حکومت را مشخص می کرد؛ یعنی قدرت تا کجا می تواند در زندگی مردم دخالت کند؟ مردم چه حقوقی دارند؟ در این صحیفه تأکید شده که مردم حقوق اجتماعی دارند، حقوق قضائی دارند و حقوق اقتصادی دارند؛ همه این موارد گفته شده اثبات می کند که دین اسلام یک دین مترقی و متمدن است که حقوق بشر حتی حقوق مشرکان در آن به رسمیت شناخته می شود.
وی یادآور شد: ما در ایران، یک حکومت طولانی داریم تحت عنوان حکومت ۲۵۰۰ ساله که هیچ گاه قانون اساسی در این ها نبوده؛ البته یک چیزی بنام منشور کوروش وجود دارد که آن هم فقط یک لوح کوچکی از آن به دست مان رسیده؛ تازه آن را هم ما ایرانی ها هم ترجمه نکردیم، بلکه کشورهای دیگر آمدند برای ما ترجمه کردند، اما آن چه که دستاورد پیامبر بزرگ اسلام(ص) بود، قانون اساسی مدینه است یا صحیفه النبی است که احترام به حقوق بشر در آن واقعا حیرت انگیز است؛ مثلا بعنوان مثال، در این ۴۷ ماده صحیفه النبی حقوق هر یک از طیف های مسلمانان، یهودیان و مشرکان به رسمیت شناخته شده است؛ یعنی همین مشرکان که الان ما اصلا نمی پذیریم با مشرکان یک جا بنشینیم، اما پیامبر ایشان را به رسمیت شناخت و نمایندگان پیامبر(ص) با نمایندگان آنان دور هم نشستند و یک قانون اساسی و یک قرارداد اجتماعی نوشتند تا همه از حقوق مساوی برخوردار باشند؛ در این قانون اساسی پیامبر اسلام(ص) را بعنوان مسئول و مجری این قرارداد معرفی کردند؛ بنابراین نتیجه می گیریم که اگر ما می خواهیم طبق سنت نبوی و سیره پیامبر اسلام(ص) حرکت کنیم، باید بپذیریم حقوق اقوام، افکار مختلف، نحله های مختلف، مذاهب مختلف، بلکه ادیان مختلف که در جامعه ما زندگی می کنند، باید به رسمیت شناخته شود و حقوق انسانی ایشان مراعات شود.
احمدی اضافه کرد: این طور نبود که پیامبر(ص) در صحیفه النبی، حقوق را به نفع خودش یا مسلمانان بنویسند؛ در این قانون شهر مدینه، همان حقی که برای مسلمانان پیش بینی شده بود، برای یهودیان هم قائل بودند و حتی برای مشرکان هم قائل بودند.
وی با بیان این که یهودیان مدینه در زمان پیامبر(ص) بسیار پولدار و ثروتمند بوده و به تجارت طلا مشغول بودند، یادآور شد: البته یک سؤال ممکن است اینجا پیش بیاید که پس چرا با وجود قانون اساسی مدینه یا همان صحیفه النبی، پیامبر(ص) با یهودیان درگیر و وارد جنگ شدند؟ جواب این است که سه قبیله مهم یهودیان مدینه یعنی بنی قریظه، بنی قینقاع و بنی نظیر، هر سه خودشان تا سال پنجم و ششم با پیامبر(ص) درگیر شدند؛ آن ها آمدند همین قانون اساسی مدینه را نقض کردند؛ پیامبر اسلام(ص) هیچ گاه با کسی درگیر نشدند؛ پیامبر(ص) همیشه اهل صلح بود؛ اصلا پیام پیامبر، پیام صلح است و پیام زیاده خواهی و درگیری و خشونت نبود؛ این یهودیان بودند که آمدند و نقض پیمان کردند؛ اولین نقض پیمان را، یهودیان بعد از جنگ بدر انجام دادند؛ قبیله بنی قینقاع آمدند و نقض پیمان کردند و وقتی نقض پیمان کردند و عذرخواهی هم نکردند، درگیری و جنگ شد؛ یا قبیله بنی نظیر، که پیامبر(ص) با آنان درگیر شد، به این علت بود که این ها می خواستند پیامبر(ص) را ترور کنند؛ در صحیفه مدینه یا قانون اساسی مدینه، تأکید و تصریح شده بود که هیچ کس حق ندارد دیگری را تحت فشار قرار دهد؛ و هیچ کس حق ندارد با دشمن بیرونی و قبائل ابوسفیان و دیگران یا مشرکان مکه، توطئه ای بر علیه دیگری کند، اما یهودیان قبیله بنی نظیر، توطئه کردند و قصد ترور پیامبر اسلام(ص) بعد از جنگ احد را داشتند؛ بنی قریظه هم آمدند و به نحو دیگری نقض پیمان قانون اساسی مدینه را کردند و مشرکین مکه و بدویان را برای جنگ خیبر بر علیه مسلمانان دعوت کردند؛ پول جنگ را این ها دادند؛ یهودیان همانطور که امروز پولدارترین مردم دنیا هستند و بزرگترین شرکت ها و شخصیت ها برای یهودی ها می باشد، در آن زمان هم یهودی ها پولدار بودند؛ در منابع تاریخی هست که قبل از نقض پیمان توسط یهودیان، پیامبر اسلام(ص) وقتی می خواهد وارد جنگ خندق شود، از یهودیان هم پیمان خود در مدینه، بیل و کلنگ و امکانات دیگر برای جنگ را به صورت قرض گرفتند؛ در کل این یهودیان بودند که نقض پیمان کردند و الا پیامبر اسلام(ص) هیچ گاه نقض پیمان نکرد.
رضا احمدی در گفت وگو با خبرنگار شفقنا، ضمن تبریک فرارسیدن میلاد پیامبر اسلام(ص)، در پاسخ به این سؤال که از نگاه تاریخی، ارمغان پیامبر اسلام(ص) برای بشریت چه بود؟ اظهار داشت: حضرت محمد(ص) در سال ۶۱۰ میلادی در شهر مکه به پیامبری مبعوث شدند و اگر می خواهیم حرکت پیامبر(ص) را مورد بررسی تاریخی قرار دهیم و ارمغان ایشان برای بشر امروز را تجزیه و تحلیل کنیم، باید کمی شرایط خود شهر مکه را تشریح کنیم.
این استاد تاریخ با بیان این که مکه را می توان به لحاظ ویژگی های منحصر به فردی که داشت، یک شهر خاص قلمداد کرد، گفت: مکه، شهری است که در مسیر تجارت شرق و غرب و همچنین شمال و جنوب قرار دارد؛ یعنی مکه یک جاده ترانزیتی از یمن تا شام بود و یک جاده ترانزیتی از عراق به مکه است؛ مکه یک شهر تجاری، مذهبی و اقتصادی بود؛ از نظر جغرافیایی هم یک جای خیلی محدودی بود؛ یک صنعت دیگری که در شهر مکه وجود داشت و باعث رونق اقتصادی مضاعف این شهر شده بود، صنعت توریسم مذهبی بود که محورش خود خانه کعبه بود؛ این خانه کعبه معبد دین عرب بود؛ یعنی تمام مشرکین در شهر مکه یک بت داشتند و یکی از منابع درآمدشان همین حضور بت پرستان از شهرهای مختلف برای زیارت این بت های موجود در مکه بود.
وی افزود: امروز و بعد از گذشت بیش از ۱۴۰۰ سال از ظهور اسلام، بازهم یکی از منابع مهم در آمد اقتصادی کشور عربستان، همین صنعت توریسم مذهبی است و سالانه می بینیم که میلیون ها نفر برای سفر حج به مکه سفر می کنند.
احمدی اضافه کرد: شهر مکه در دوران قبل از بعثت پیامبر اسلام(ص)، شهری در انحصار بت پرستی و در کل این شهر یک روحیه مذهبی خاصی داشت؛ با مردمی فوق العاده متعصب به آیین بت پرستی و مذهب خاص خود؛ یعنی شهر مکه دارای مردمی محافظه کار و با بافت های اجتماعی اشرافی و طبقاتی بود.
وی خاطرنشان کرد: پیامبر در شهر مکه با این خصوصیات خاص که ذکر شد مبعوث شدند و هدف ایشان هم این بود که این ساختار اجتماعی و اقتصادی مکه را تغییر دهد؛ پیامبر دنبال این هدف بود و توانست در طی ۱۳ سال اقامت در مکه، تغییراتی جزئی ایجاد کند؛ این تغییراتی که پیامبر توانست در مکه ایجاد کند، در نسلی از مردم مکه ایجاد شد؛ یک سری از فرهیختگان این شهر که در سه طیف اجتماعی زنان، جوانان و بردگان بیشتر دیده می شدند.
این استاد تاریخ دانشگاه مفید قم یادآور شد: یکی از دستاوردهای مهم زندگی پیامبر اسلام(ص) این بود که توانست برای اولین بار در تاریخ، نسلی را وارد تحولات اجتماعی کند که تا آن لحظه از تاریخ، هیچ گونه نقش اجتماعی برای شان تعریف نشده بود و اصلا اجازه فعالیت اجتماعی پیدا نکردند و این نسل، همان زنان جامعه بودند؛ ما قبل از دوران پیامبر اسلام(ص) هیچ کجای تاریخ دنیا، نقش آفرینی اجتماعی زنان را نمی بینیم اما پیامبر اسلام(ص) توانست زنان را وارد جنبش و نهضت خودش کند و شاهد این مدعای بنده هم این است که اولین شهید جنبش پیامبر اسلام(ص) یک زن بنام حضرت سمیه(س) مادر عمار یاسر بود؛ پیامبر(ص) همچنین جوانان و بردگان را وارد جنبش اسلامی خود کرد و این مهم هم به نوبه خود، یک دستاورد مهم دیگر محسوب می شود.
وی اضافه کرد: اگر بخواهیم بگوییم که مهمترین عامل جذب افراد توسط پیامبر(ص) به جنبش اسلامی شان چه بود، باید گفت که خاتم الانبیاء(ص) پیام آور یک برابری اجتماعی بودند؛ ایشان دوستی را تبلیغ می کردند و کرامت انسانی و نیکی ها را تعلیم می دادند؛ پرهیز از بدی ها و صفات و رذیلت های زشت داشت و مردم را به پارسایی تشویق می کرد؛ مخالف فاصله طبقاتی بود؛ این موارد در عرصه اجتماعی، از عوامل جذب مردم توسط پیامبر(ص) و به نوعی از دستاوردهای ایشان بود.
احمدی اضافه کرد: از جنبه حقوقی هم اگر بررسی کنیم، پیامبر اسلام(ص) یک دستاورد مهم برای انسان ها و کل بشریت بجا گذاشت و آن این که حقوق همه انسان ها را به رسمیت شناخت و برای همه بشریت فارغ از فکر و سلیقه و نژاد و جنسیت، حق و حقوق انسانی قائل بود و قائل بود که انسان ها باید بر سرنوشت خودشان مسلط شوند؛ دقیقا همین موضوع مهم کرامت انسانی و به رسمیت شناختن حقوق بشر توسط پیامبر اسلام(ص) واکنش مشرکین مکه را به همراه داشت؛ پیامبر(ص) فاصله طبقاتی، ظلم و ستم و تبعیض جنسیتی را نفی می کرد؛ چون در اندیشه جدیدی که پیامبر(ص) به مردم ابلاغ می کرد، تبعیض جنسیتی و طبقاتی وجود نداشت.
او افزود: در مکتب پیامبر بزرگ اسلام(ص) همه انسان ها برابر بوده و از حقوق اجتماعی بهره مند بودند؛ این مسئله باعث شد مشرکین بر پیامبر(ص) فشار بگذارند و ایشان را به طرق مختلف اذیت کنند و باید گفت که این فشارهای مشرکین بر پیامبر(ص) و مسلمانان، حدود ۱۳ سال دوام پیدا کرد؛ مشرکان توانستند در سال ۱۲ بعد از بعثت، با یک فشار حداکثری پیامبر اسلام(ص) را متوقف کنند؛ جنبش پیامبر از سال ۱۰ بعد از بعثت تا سال ۱۲ هجرت، به نوعی اصلا متوقف شد؛ پیامبر خودش تنها در خانه مانده بود؛ خصوصا بعد از رحلت ابوطالب عموی گرامی ایشان، این اتفاق افتاد؛ پیامبر دریافته بود که مقاومت در این شهر، یعنی نابودی و از دست رفتن همه سرمایه هایی که در این ۱۳ سال بدست آورده است و ماندن در این شهر یعنی پایان نهضت دینی و اسلامی که در مکه شروع کرده بود؛ لذا پیامبر(ص) به دنبال یک راه حلی بود تا از این بن بست فشار حداکثری و طاقت فرسا نجات پیدا کند؛ آن مشرکین هم نه حاضر به مذاکره و نه حاضر به کوتاه آمدن بودند؛ پیامبر(ص) هم اگرچه روی اعتقادات خودشان استوار بودند اما سعی می کرد از این شرایط نجات پیدا کند؛ به همین خاطر، چندین منطقه را برای فرار کردن از این شرایط و رفتن از شهر مکه، مورد بررسی قرار می دهد.
این استاد تاریخ دانشگاه مفید قم ادامه داد: بهترین منطقه ای که پیامبر(ص) بعد از بررسی های زیاد، تصمیم می گیرد به آن شهر برود، شهر مدینه است؛ مدینه شهری است در شمال شهر مکه که حدود ۴۵۰ تا ۵۰۰ کیلومتر از مکه فاصله دارد.
وی با بیان این که شهر مدینه از نظر بافت اجتماعی با شهر مکه که محل شروع پیامبری حضرت محمد(ص) بود، کاملا متفاوت بود، گفت: اولا باید گفت که بر خلاف شهر مکه که اقتصادش متکی بر تجارت و توریسم مذهبی بود، اقتصاد شهر مدینه متکی بر کشاورزی بود؛ یعنی مردم این شهر، اهل تولید بودند؛ بافت جمعیتی متفاوتی هم نسبت به مکه داشت؛ یعنی یک سری مردم عرب بت پرست در آن زندگی می کردند؛ و یک سری هم مردم عرب یهودی؛ البته مجوسان(زرتشتی) و مسیحیان هم در این شهر زندگی می کردند اما آن دو دسته (بت پرستان و یهودیان)، دو دسته عمده شهر مدینه محسوب می شدند؛ مسلمانان هم که همراه پیامبر(ص) وارد آن شهر شدند، سومین جمعیت عمده شهر مدینه محسوب شدند و بنابر این سه بافت عمده در این شهر شکل گرفت. یکی عرب های قحطانی، دوم یهودیان و سوم مسلمانان جنوبی یعنی اهل مکه که سه بافت عمده شهر مدینه شدند.
احمدی خاطرنشان کرد: گفتیم مکه شهری است با بافت قومی یک دست، که آیین شرک و بت پرستی، دین آن ها بود؛ فوق العاده هم متعصب و پایبند به دین خودشان بودند، و قبیله قریش که رییس همه قبایل موجود در شهر مکه بود هم، فوق العاده متعصب، نژادپرست و تمامیت خواه بود؛ اما شهر مدینه شهر آزادی است و تکثر افکار و عقاید در آن وجود داشت؛ یعنی مشرکین هستند، یهودیان هستند و مسلمانان هم که اضافه شدند؛ پیامبر در سال ۶۲۲ میلیادی وارد شهر مدینه می شود و می بیند این شهر از نظر اعتقاد به ادیان مختلف، متکثر است؛ چون در این شهر هم یهودی هست، هم مسیحی، هم مشرک هست و هم مجوس ها یعنی زرتشتیان که البته خیلی اندک بودند و حالا مسلمان بعنوان دسته سوم قدرتمند وارد این شهر شده بودند.
وی با بیان این که پیامبر(ص) برنامه دقیق برای کارش داشت و با برنامه وارد مدینه شده بودند، گفت: رسول الله(ص) مشاهده کرد که بر خلاف مکه که اکثریت مطلق بت پرست و مشرک بودند، اما در مدینه، مردم متعصب به یک دین خاصی نیستند و بر اعتقاد خاصی پافشاری نمی شود؛ مردم حق جویی هستند؛ بنابراین پیامبر(ص) برنامه دقیقی برای این شهر را تعریف کرد که می توان از آن با عنوان ارمغان محمد(ص) برای عالم اسلام و کل بشریت یاد کرد.
این استاد تاریخ دانشگاه مفید قم، افزود: حضرت رسول(ص) برای این که بتواند جامعه چند صدایی مدینه را، متحد و از یک جامعه متکثر یک جامعه منسجم بسازد، طرحی تحت عنوان اتحادیه مردم مدینه یا ایجاد یک نوع حکومت فدرال را ارائه کرد؛ یعنی بیاییم یک وحدت طبق قانون مکتوب، بین یهودیان، مشرکان و مسلمانان ایجاد شود؛ بنابراین پیامبر اسلام(ص) طرح قانون اساسی مدینه یا همان صحیفه النبی را مطرح کرد.
وی با بیان این که صحیفه النبی یا همان پیمان وحدت مدینه در همه کتاب های مهم تاریخی آمده و متن ۴۷ ماده ای آن قابل مشاهده و بررسی است، گفت: پیامبر اسلام(ص) ۱۴۰۰ سال پیش برای مردم مدینه یک قانون اساسی نوشت؛ البته خودشان ننوشتند بلکه بر اساس طرح پیامبر(ص)، نمایندگانی از مسلمانان، یهودیان و مشرکان مدینه دور هم نشستند و به توافق رسیدند؛ نکته مهم که باید در این جا به آن توجه کرد به رسمیت شناختن مشرکان توسط پیامبر برای نوشتن قانون همگانی مدینه است؛ در نهایت این صحیفه محمد، قانون اساسی مدینه شد.
احمدی اضافه کرد: در قانون اساسی مدینه یا همان صحیفه النبی، حقوق همه شهروندان به رسمیت شناخته شد؛ یعنی آن که یهودی است، آن که مشرک است و آن که مسلمان است، همه از حقوق انسانی برخوردار هستند و کسی حق تعرض به این حقوق بشری ایشان را ندارد؛ این مهمترین ارمغان پیامبر در حوزه دولت بود.
وی خاطرنشان کرد: این که امروز عنوان می شود دولت اسلامی دوران پیامبر(ص) یا دولت اسلامی صدر اسلام، این دولت به نوعی یک حکومت فدرال و یک اتحادیه مشترکی از یهودیان، مشرکان و مسلمانان بود که بر اساس یک قرار داد اجتماعی، در کنار هم زیست می کردند.
این استاد تاریخ دانشگاه مفید قم با بیان این که ارمغانی که پیامبر اسلام برای بشریت داشت، قانون اساسی بود، گفت: قانون اساسی صحیفه النبی چه کارکردی داشت؟ کارکردش این بود که حیطه سلطه قدرت و حکومت را مشخص می کرد؛ یعنی قدرت تا کجا می تواند در زندگی مردم دخالت کند؟ مردم چه حقوقی دارند؟ در این صحیفه تأکید شده که مردم حقوق اجتماعی دارند، حقوق قضائی دارند و حقوق اقتصادی دارند؛ همه این موارد گفته شده اثبات می کند که دین اسلام یک دین مترقی و متمدن است که حقوق بشر حتی حقوق مشرکان در آن به رسمیت شناخته می شود.
وی یادآور شد: ما در ایران، یک حکومت طولانی داریم تحت عنوان حکومت ۲۵۰۰ ساله که هیچ گاه قانون اساسی در این ها نبوده؛ البته یک چیزی بنام منشور کوروش وجود دارد که آن هم فقط یک لوح کوچکی از آن به دست مان رسیده؛ تازه آن را هم ما ایرانی ها هم ترجمه نکردیم، بلکه کشورهای دیگر آمدند برای ما ترجمه کردند، اما آن چه که دستاورد پیامبر بزرگ اسلام(ص) بود، قانون اساسی مدینه است یا صحیفه النبی است که احترام به حقوق بشر در آن واقعا حیرت انگیز است؛ مثلا بعنوان مثال، در این ۴۷ ماده صحیفه النبی حقوق هر یک از طیف های مسلمانان، یهودیان و مشرکان به رسمیت شناخته شده است؛ یعنی همین مشرکان که الان ما اصلا نمی پذیریم با مشرکان یک جا بنشینیم، اما پیامبر ایشان را به رسمیت شناخت و نمایندگان پیامبر(ص) با نمایندگان آنان دور هم نشستند و یک قانون اساسی و یک قرارداد اجتماعی نوشتند تا همه از حقوق مساوی برخوردار باشند؛ در این قانون اساسی پیامبر اسلام(ص) را بعنوان مسئول و مجری این قرارداد معرفی کردند؛ بنابراین نتیجه می گیریم که اگر ما می خواهیم طبق سنت نبوی و سیره پیامبر اسلام(ص) حرکت کنیم، باید بپذیریم حقوق اقوام، افکار مختلف، نحله های مختلف، مذاهب مختلف، بلکه ادیان مختلف که در جامعه ما زندگی می کنند، باید به رسمیت شناخته شود و حقوق انسانی ایشان مراعات شود.
احمدی اضافه کرد: این طور نبود که پیامبر(ص) در صحیفه النبی، حقوق را به نفع خودش یا مسلمانان بنویسند؛ در این قانون شهر مدینه، همان حقی که برای مسلمانان پیش بینی شده بود، برای یهودیان هم قائل بودند و حتی برای مشرکان هم قائل بودند.
وی با بیان این که یهودیان مدینه در زمان پیامبر(ص) بسیار پولدار و ثروتمند بوده و به تجارت طلا مشغول بودند، یادآور شد: البته یک سؤال ممکن است اینجا پیش بیاید که پس چرا با وجود قانون اساسی مدینه یا همان صحیفه النبی، پیامبر(ص) با یهودیان درگیر و وارد جنگ شدند؟ جواب این است که سه قبیله مهم یهودیان مدینه یعنی بنی قریظه، بنی قینقاع و بنی نظیر، هر سه خودشان تا سال پنجم و ششم با پیامبر(ص) درگیر شدند؛ آن ها آمدند همین قانون اساسی مدینه را نقض کردند؛ پیامبر اسلام(ص) هیچ گاه با کسی درگیر نشدند؛ پیامبر(ص) همیشه اهل صلح بود؛ اصلا پیام پیامبر، پیام صلح است و پیام زیاده خواهی و درگیری و خشونت نبود؛ این یهودیان بودند که آمدند و نقض پیمان کردند؛ اولین نقض پیمان را، یهودیان بعد از جنگ بدر انجام دادند؛ قبیله بنی قینقاع آمدند و نقض پیمان کردند و وقتی نقض پیمان کردند و عذرخواهی هم نکردند، درگیری و جنگ شد؛ یا قبیله بنی نظیر، که پیامبر(ص) با آنان درگیر شد، به این علت بود که این ها می خواستند پیامبر(ص) را ترور کنند؛ در صحیفه مدینه یا قانون اساسی مدینه، تأکید و تصریح شده بود که هیچ کس حق ندارد دیگری را تحت فشار قرار دهد؛ و هیچ کس حق ندارد با دشمن بیرونی و قبائل ابوسفیان و دیگران یا مشرکان مکه، توطئه ای بر علیه دیگری کند، اما یهودیان قبیله بنی نظیر، توطئه کردند و قصد ترور پیامبر اسلام(ص) بعد از جنگ احد را داشتند؛ بنی قریظه هم آمدند و به نحو دیگری نقض پیمان قانون اساسی مدینه را کردند و مشرکین مکه و بدویان را برای جنگ خیبر بر علیه مسلمانان دعوت کردند؛ پول جنگ را این ها دادند؛ یهودیان همانطور که امروز پولدارترین مردم دنیا هستند و بزرگترین شرکت ها و شخصیت ها برای یهودی ها می باشد، در آن زمان هم یهودی ها پولدار بودند؛ در منابع تاریخی هست که قبل از نقض پیمان توسط یهودیان، پیامبر اسلام(ص) وقتی می خواهد وارد جنگ خندق شود، از یهودیان هم پیمان خود در مدینه، بیل و کلنگ و امکانات دیگر برای جنگ را به صورت قرض گرفتند؛ در کل این یهودیان بودند که نقض پیمان کردند و الا پیامبر اسلام(ص) هیچ گاه نقض پیمان نکرد.