سید ابوالفضل موسویان استادیار دپارتمان الهیات دانشگاه مفید به تشریح پیامدهای دوری مردم از حاکمان از منظر امام علی(ع)، پرداخت و گفت: اختلاف کلمه، افزایش دغلبازی در دین و غلبه مناسکگرایی بر روح دینی از جمله این پیامدها است.
به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین سیدابوالفضل موسویان، عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، در نشست علمی «پیامدهای جدایی مردم از حکومت در کلمات امیرالمؤمنین(ع)» که در پژوهشکده اندیشه دینی معاصر برگزار شد، گفت: اگر حکومت بخواهد سیاستهایی را اجرا و اعمال کند، بدون همراهی مردم، موفق نخواهد شد؛ لذا فاصله میان مردم و حکومت، نگرانکننده است، زیرا حکومت باید مشروع و مقبول باشد تا بتواند کارهای جامعه را به پیش ببرد.
استادیار دپارتمان الهیات دانشگاه مفید با بیان اینکه البته برخی حکومتها ممکن است مدتی با قوه قهریه برخی امور را به پیش ببرند، ولی در درازمدت امکان ادامه این مسیر وجود ندارد، افزود: دغدغه گسست میان مردم و حکومت در طول تاریخ وجود داشته است. امام علی(ع) در خطبه ۲۱۶ نهجالبلاغه(۱) که در جنگ صفین ایراد شده، به بحث حقوق متقابل مردم و حاکم(رعیت و والی) پرداخته و فرمودهاند که اگر رعیت بخواهد اصلاح شود، جز با اصلاح حاکمان تحقق نخواهد یافت.
موسویان تصریح کرد: در تعبیر دیگری از مولا بیان شده که مردم به حاکمانشان شبیهتر هستند تا به پدرانشان؛ یعنی تأثیر اخلاقی حاکمان تأثیر زیادی بر مردم دارد و از تأثیر خانوادگی هم بیشتر است؛ این مسئله جای تأمل دارد و باید بحث شود که تعبیر امام از منظر جامعهشناسی چگونه است؟
استادیار دانشگاه مفید با بیان اینکه امیرالمؤمنین در جای دیگری فرمودند کسی که میخواهد مردم را اصلاح کند، ابتدا باید خودش را تأدیب و اصلاح کند، اضافه کرد: امام در خطبه یادشده فرمودند که «وَ إِذَا غَلَبَتِ الرَّعِيَّةُ وَالِيَهَا أَوْ أَجْحَفَ الْوَالِي بِرَعِيَّتِهِ، اخْتَلَفَتْ هُنَالِكَ الْكَلِمَةُ وَ ظَهَرَتْ مَعَالِمُ الْجَوْرِ وَ كَثُرَ الْإِدْغَالُ فِي الدِّينِ...؛ اگر مردم بر والی چیره شدند یا اینکه والی و حاکم بخواهد بر رعیت ستم کند، هر دو یک تأثیر دارند؛ یعنی چه مردم حکومت را قبول ندارند و هر کاری میخواهند بکنند و چه اینکه حکومت، مردم را مجبور به کاری بکند، در هر دو صورت آثار بدی دارد.
نتایج دوری مردم و حکومت
وی اضافه کرد: اولین اثر آن است که اختلاف کلمه به وجود میآید که دردناک، مشکلساز و منشأ بسیاری از مفاسد است. دومین اثر منفی این پدیده آن است که نشانههای ظلم، ظاهر میشود؛ چون این دو با هم هماهنگ نیستند، یکی باید بر دیگری ظلم کند و از مسیر عدالت خارج شود.
موسویان تصریح کرد: پیامد منفی دیگر دوری مردم و والیان و زیاد شدن دغلبازی در دین است؛ یعنی حکومت، چیزهایی را به دین اضافه میکند تا مردم باور کنند و معتقد شوند که این مسئله دستور دینی است؛ چنین دینی پر از خرافات و سرگرمکننده برای انحراف مردم از مسائل اصلی است. گاهی اندیشههایی درست میکنند که منشأ دینی ندارد و تنها برای دلخوش کردن مردم به این موضوع است که دین در جامعه وجود دارد.
استادیار دپارتمان الهیات دانشگاه مفید، ادامه داد: در دوره بنیامیه همین اتفاق رخ داد و آنچنان ظواهر دینی تبلیغ شد که نماز جماعت و جمعه و مناسک با شکوه برگزار میشد، ولی به اصل دین، مشروعیت حکومت و انطباق آن با اهداف پیامبر توجهی وجود نداشت؛ نقل شده که معاویه از ابن عباس پرسید که چه میکنی و او گفت تفسیر قرآن میکنم؛ معاویه برای بقای حکومتش، او را از تفسیر منع کرد.
وی افزود: اجازه میدادند که قرآن با صوت و لحن زیبا و قرائتهای مختلف خوانده شود، اما از تفسیری که بر ضد حکومت باشد، منع میکردند. ظاهر کلام امام این است که اساساً همه حکومتها از مقدسات و اندیشههای مقدس در میان مردم بهرهبرداریهای خود را دارند و این اختصاص به حکومتهای اسلامی هم ندارد؛ یعنی اگر این اتفاق در هر جامعهای رخ دهد، حاکمان در اعتقادات و اندیشههای مردم دخالت کرده و به آن جهت مدنظر خود را میدهند.
وی افزود: امام در ادامه فرمودند: «وَ تُرِكَتْ مَحَاجُّ السُّنَنِ، فَعُمِلَ بِالْهَوَى وَ عُطِّلَتِ الْأَحْكَامُ وَ كَثُرَتْ عِلَلُ النُّفُوسِ ...، یعنی اگر سنتهای درست و مستقیم در بین مردم(که صرفاً باورهای دینی هم نیست)، ترک شد؛ در این صورت مردم به جای پایبندی به سنتها و رسوم خوب به هوا و هوس و خواستههای خود عمل میکنند و به قول معروف هر کسی به فکر بیرون کشیدن گلیم خود از آب است، و نتیجه دیگر هم اینکه احکام و فرائض شرعی هم تعطیل میشود.
موسویان تصریح کرد: نقل شده ابوذر وقتی از شام برگشت به دارالخلافه عثمان رفت و دید که اموال و غنائم زیادی در نزد عثمان است؛ عثمان گفت خوب است من این اموال را نگه دارم تا مال زیادتری به دست آید و بعد تقسیم کنم و ابوذر به او فرمود: این خلاف کار پیامبر است، زیرا ایشان اموال بیتالمال را سریع توزیع میکردند تا به دست فقرا و نیازمندان برسد.
به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین سیدابوالفضل موسویان، عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، در نشست علمی «پیامدهای جدایی مردم از حکومت در کلمات امیرالمؤمنین(ع)» که در پژوهشکده اندیشه دینی معاصر برگزار شد، گفت: اگر حکومت بخواهد سیاستهایی را اجرا و اعمال کند، بدون همراهی مردم، موفق نخواهد شد؛ لذا فاصله میان مردم و حکومت، نگرانکننده است، زیرا حکومت باید مشروع و مقبول باشد تا بتواند کارهای جامعه را به پیش ببرد.
استادیار دپارتمان الهیات دانشگاه مفید با بیان اینکه البته برخی حکومتها ممکن است مدتی با قوه قهریه برخی امور را به پیش ببرند، ولی در درازمدت امکان ادامه این مسیر وجود ندارد، افزود: دغدغه گسست میان مردم و حکومت در طول تاریخ وجود داشته است. امام علی(ع) در خطبه ۲۱۶ نهجالبلاغه(۱) که در جنگ صفین ایراد شده، به بحث حقوق متقابل مردم و حاکم(رعیت و والی) پرداخته و فرمودهاند که اگر رعیت بخواهد اصلاح شود، جز با اصلاح حاکمان تحقق نخواهد یافت.
موسویان تصریح کرد: در تعبیر دیگری از مولا بیان شده که مردم به حاکمانشان شبیهتر هستند تا به پدرانشان؛ یعنی تأثیر اخلاقی حاکمان تأثیر زیادی بر مردم دارد و از تأثیر خانوادگی هم بیشتر است؛ این مسئله جای تأمل دارد و باید بحث شود که تعبیر امام از منظر جامعهشناسی چگونه است؟
استادیار دانشگاه مفید با بیان اینکه امیرالمؤمنین در جای دیگری فرمودند کسی که میخواهد مردم را اصلاح کند، ابتدا باید خودش را تأدیب و اصلاح کند، اضافه کرد: امام در خطبه یادشده فرمودند که «وَ إِذَا غَلَبَتِ الرَّعِيَّةُ وَالِيَهَا أَوْ أَجْحَفَ الْوَالِي بِرَعِيَّتِهِ، اخْتَلَفَتْ هُنَالِكَ الْكَلِمَةُ وَ ظَهَرَتْ مَعَالِمُ الْجَوْرِ وَ كَثُرَ الْإِدْغَالُ فِي الدِّينِ...؛ اگر مردم بر والی چیره شدند یا اینکه والی و حاکم بخواهد بر رعیت ستم کند، هر دو یک تأثیر دارند؛ یعنی چه مردم حکومت را قبول ندارند و هر کاری میخواهند بکنند و چه اینکه حکومت، مردم را مجبور به کاری بکند، در هر دو صورت آثار بدی دارد.
نتایج دوری مردم و حکومت
وی اضافه کرد: اولین اثر آن است که اختلاف کلمه به وجود میآید که دردناک، مشکلساز و منشأ بسیاری از مفاسد است. دومین اثر منفی این پدیده آن است که نشانههای ظلم، ظاهر میشود؛ چون این دو با هم هماهنگ نیستند، یکی باید بر دیگری ظلم کند و از مسیر عدالت خارج شود.
موسویان تصریح کرد: پیامد منفی دیگر دوری مردم و والیان و زیاد شدن دغلبازی در دین است؛ یعنی حکومت، چیزهایی را به دین اضافه میکند تا مردم باور کنند و معتقد شوند که این مسئله دستور دینی است؛ چنین دینی پر از خرافات و سرگرمکننده برای انحراف مردم از مسائل اصلی است. گاهی اندیشههایی درست میکنند که منشأ دینی ندارد و تنها برای دلخوش کردن مردم به این موضوع است که دین در جامعه وجود دارد.
استادیار دپارتمان الهیات دانشگاه مفید، ادامه داد: در دوره بنیامیه همین اتفاق رخ داد و آنچنان ظواهر دینی تبلیغ شد که نماز جماعت و جمعه و مناسک با شکوه برگزار میشد، ولی به اصل دین، مشروعیت حکومت و انطباق آن با اهداف پیامبر توجهی وجود نداشت؛ نقل شده که معاویه از ابن عباس پرسید که چه میکنی و او گفت تفسیر قرآن میکنم؛ معاویه برای بقای حکومتش، او را از تفسیر منع کرد.
وی افزود: اجازه میدادند که قرآن با صوت و لحن زیبا و قرائتهای مختلف خوانده شود، اما از تفسیری که بر ضد حکومت باشد، منع میکردند. ظاهر کلام امام این است که اساساً همه حکومتها از مقدسات و اندیشههای مقدس در میان مردم بهرهبرداریهای خود را دارند و این اختصاص به حکومتهای اسلامی هم ندارد؛ یعنی اگر این اتفاق در هر جامعهای رخ دهد، حاکمان در اعتقادات و اندیشههای مردم دخالت کرده و به آن جهت مدنظر خود را میدهند.
وی افزود: امام در ادامه فرمودند: «وَ تُرِكَتْ مَحَاجُّ السُّنَنِ، فَعُمِلَ بِالْهَوَى وَ عُطِّلَتِ الْأَحْكَامُ وَ كَثُرَتْ عِلَلُ النُّفُوسِ ...، یعنی اگر سنتهای درست و مستقیم در بین مردم(که صرفاً باورهای دینی هم نیست)، ترک شد؛ در این صورت مردم به جای پایبندی به سنتها و رسوم خوب به هوا و هوس و خواستههای خود عمل میکنند و به قول معروف هر کسی به فکر بیرون کشیدن گلیم خود از آب است، و نتیجه دیگر هم اینکه احکام و فرائض شرعی هم تعطیل میشود.
موسویان تصریح کرد: نقل شده ابوذر وقتی از شام برگشت به دارالخلافه عثمان رفت و دید که اموال و غنائم زیادی در نزد عثمان است؛ عثمان گفت خوب است من این اموال را نگه دارم تا مال زیادتری به دست آید و بعد تقسیم کنم و ابوذر به او فرمود: این خلاف کار پیامبر است، زیرا ایشان اموال بیتالمال را سریع توزیع میکردند تا به دست فقرا و نیازمندان برسد.