Please make sure that, your allow_url_fopen or cURL is enabled. Also, make sure your API key and location is correct. Verify your location from here https://openweathermap.org/find

جریان شناسی نفوذ در دستگاه سیاسی خلافت

جریان شناسی نفوذ در دستگاه سیاسی خلافت

(گزارشی از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین محمدتقی فاضلی میبدی در مراسم احیا شب نوزدهم مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم)
نزول کتاب در شب قدر در قرآن کریم با واژه مبارک توصیف شده است و آیاتی از قرآن بر آن تاکید کرده است. صفت مبارک هم درباره شب قدر و هم درباره قرآن استفاده شده است. در آیه سوم سوره دخان «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في‏ لَيْلَةٍ مُبارَكَة» شب قدر به مبارک بودن توصیف شده و در آیه ۲۹ سوره ص «كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْباب‏» کتاب با این مفهوم وصف شده است. واژه مبارک به معنای ثبوت و جاودان است به همین دلیل وقتی آب در جایی جمع شود به آن برکه گفته می شود. این واژه زمانی که درباره قرآن به کار می رود یعنی این کتاب جاودان و پایدار است.
شب قدر شب مبارک است چون «فیها یفرق کل امر حکیم» یعنی امر پایدار و محکم در این شب روشن و مقدر می شود و بنابر روایات و مستندات، بودن این شب در ماه رمضان قطعی است.
با توجه به این مقدمه سوالی که مطرح می شود این است که این کتاب مبارک و امر حکیم آیا پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام همچنان مبارک بود و ثبات خود را حفظ کرد یا نه؟
برای جواب این سوال باید به بررسی گروه ها و جریان های حاضر در زمان پیامبر پرداخت. در زمان پیامبر گروه های شناخته شده ای در برابر جاودانگی قرآن ایستادگی می کردند که یکی از این گروه ها منافقین بودند. اهمیت خطر منافقین و فریبندگی آنها این قدر زیاد است که خداوند درباره آنها سوره نازل کرده و به مسلمانان هشدار می دهد.
مورخین معتقدند این جریان بعد از رحلت پیامبر از بین نرفتند بلکه به صورت مخفیانه در جامعه اسلامی ظاهر شده، به اشکال مختلف همانند قوم یهود در دستگاه خلافت نفوذ کردند. فرق یهود و منافقان در این بود که منافقان در دستگاه سیاسی خلافت نفوذ کردند ولی یهودیان در دستگاه فرهنگی رخنه کردند.
پیامبر گرامی اسلام قبل از رحلت نگرانی خود را در مورد امت اسلامی چنین بیان می کرد: « إِنِّي لَا أَخَافُ عَلَى أُمَّتِي مُؤْمِناً وَ لَا مُشْرِكاً أَمَّا الْمُؤْمِنُ فَيَمْنَعُهُ اللَّهُ بِإِيمَانِهِ وَ أَمَّا الْمُشْرِكُ فَيَقْمَعُهُ اللَّهُ بِشِرْكِهِ وَ لَكِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ كُلَّ مُنَافِقِ الْجَنَانِ عَالِمِ اللِّسَانِ يَقُولُ مَا تَعْرِفُونَ وَ يَفْعَلُ مَا تُنْكِرُون‏» پیامبر اسلام نگرانی اصلی خود درباره امت اسلامی را از ناحیه منافقان می داند زیرا انسان مومن به دلیل ایمانش عملی خلاف مصلحت اسلام انجام نمی دهد و مشرک هم به دلیل شرکش توسط خدا قلع و قمع می شود ولی منافقی که زبان جذاب و گفتار زیبا داشته باشد به راحتی در میان مسلمانان نفوذ کرده مقاصد خود را پیش می برد.
امام علی علیه السلام در نهج البلاغه به مسائلی اشاره کرده است که نه تنها در زمان خود بلکه در زمان حاضر نیز بسیار کارایی دارد و  ریشه این جریانات مضر به حال اسلام را به خوبی روشن می کند. امام خطاب به مردم می فرماید: «َأَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْكَامٌ تُبْتَدَعُ‏» .
امام در این کلام به دنبال ریشه فتنه ها و آسیب هایی است که جهان اسلام را مورد هجمه قرار داده است. آیا ریشه این آسیب ها در داخل است یا در خارج و از کجا شروع می شود؟ امام در این فراز می فرماید: انسان ابتدا باید از خود شروع کند و اولین عامل را در وجود شخص مسلمان جستجو می کند. به نظر امام اولین عامل وقوع فتنه ها در جهان اسلام وجود هواهای نفسانی در انسان ها است. انسان تا زمانی که در منصب قدرت قرار نگرفته یا ثروت فراوانی به سوی او جاری نشده است ممکن است بسیار خوب عمل کند و هوای نفسانی خود را کنترل کند ولی زمانی که موقعیت او عوض شد و صاحب منصب یا ثروتمند گشت آیا همچنان قدرت کنترل خود را دارد یا نه؟
در این کلام امام اولین ریشه آسیب جهان اسلام بعد از رحلت پیامبر هواهای نفسانی زمامداران مسلمانان معرفی شده است. بعد از رحلت پیامبر با گسترش سرزمین های اسلامی ثروت و مکنت زیادی به سوی مسلمانان سرازیر شد و جایگاه و وضعیت مسلمانان دچار تغییر گشت.در این دوران، زمامدارانی که احوالات درونی آنان در زمان پیامبر تغییر نکرده بود و همچنان روحیات جاهلیت بر آنان حکم فرما بود با تغییر جایگاه و دستیابی به ثروت دچار هواهای نفسانی گشته و ارزش های اسلامی از جمله عدالت را فراموش کردند و برای توجیه کارهای خود شروع به ایجاد بدعت در دین کردند و احکام را آن گونه که منافع آنان را تامین کند تغییر دادند.
در این جامعه ممکن است ظواهر دین اجرا شود ولی باید دید آیا اهداف دین هم تامین می گردد یا نه؟ زمانی که احکام شریعت از جمله نماز و روزه و حج و ... تشریع می شد آیا خداوند فقط صرف عمل به این ظواهر را دنبال می کرد یا منظور از تشریع این احکام غایت و هدفی دیگر بود؟ تدبر در آیات یعنی اینکه بفهمیم پشت این احکام چه چیزی بوده است و غایت از آن چیست. ما باید قبل از اجرای احکام هدف از این احکام را ملاحظه کنیم.
شهید مطهری با توجه یا این مطلب سه جریان که بیشترین ضربه را به دین اسلام وارد کردند چنین معرفی می کند: ۱- اخباری گری این جریان به دنبال ظواهر بود و عقلانیت را تعطیل کردند. ۲- خوارج که جای منافقین را گرفته بودند و ضربه های هولناک تری بر پیکر جامعه اسلامی وارد کردند و ۳- اشعری گری.
پس از رحلت پیامبر به ویژه در زمان خلافت خلیفه سوم شاهد نفوذ جریانی هستیم که دنبال هوای نفس بودند و احکامی را برای توجیه عملکرد خود در قدرت و حفظ منصب خود بدعت گذاشتند. در این دوران دستگاه ظاهرا اسلامی است و ظواهر را اجرا می کند اما روح دستگاه خلافت با روح قرآن و اسلام سازگاری ندارد. امام علی در خطبه ۵۰ می فرماید: در این دوران عده ای متولی و صاحب منصب  شده اند که از دین خدا هیچ آگاهی ندارند.
حضرت علی علیه السلام وارث جامعه ای شد که از جهت شخصیت انسانی و اجتماعی به هم ریخته بود و فاصله طبقاتی به اوج خود رسیده بود. حضرت به شخصی درباره جامعه در این دروان می گوید: آیا چیزی جز فقری که فقیر را آزار می دهد می بینی؟ در این جامعه چنان فاصله طبقاتی وجود داشت که عده ای در ثروت خود آنقدر مجذوب شده بودند که به حیف ومیل و اسراف می پرداختند و برخی آنقدر فقیر که توان تامین حداقل معیشت را نداشتند و فقط شاهد جولان ثروتمندان بودند.
در این دوران شاهد چند پارگی جامعه بعد از رحلت پیامبر بودیم که باعث مرگ ارزش ها نیز می شد. بخشی از این وضعیت به متولیان دین و بخشی هم به عدم تغییر حالات مردم بازمی گشت. کسی که خود را متولی و پیشوای مردم می داند ابتدا باید از نفس خود شروع کند و تعلیم یافته باشد. اگر کسی تعلیم یافته نباشد تمام سرمایه و ارزش های جامعه را نابود می کند. زمانی که میان زبان و عمل متولیان فاصله بیفتد بی اعتمادی در جامعه پدیدار می گردد و باعث سقوط ارزش ها خواهد شد.
Image

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ

 

پس بشارت ده به آن بندگان من كه به سخن گوش فرا مى‏ دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند

مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم