موسویان با اشاره به بیانیه اخیر مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم گفت: آن سوءبرداشت، یک برداشتی است که به نظر من نمیتوان آن را بدون توجه به بقیه بیانیههای این مجمع ارزیابی کرد و نمیتوان صرفاً با تکیه بر یک کلمه در این بیانیه بسنده کرد و مجمع را محکوم کرد.
پایگاه خبری جماران: عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم گفت: حضرت امام این خطر را از همان ابتدای نهضت در قبل از انقلاب مطرح میکردند و مدام بر این اصرار داشتند که جهان اسلام باید در مقابل این رژیم ایستادگی و مقاومت بکند؛ با هر ابزار و برنامهای منفی؛ حتی با ارتباط نداشتن کشورهای اسلامی با این رژیم. همین ارتباط نداشت تنها هم چهبسا میتوانست این رژیم را از پا درآورد. اما متأسفانه این وحدتی که باید بین مسلمین برای این قضیه ایجاد میشد، شکل نگرفت.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با حجت الاسلام و المسلمین سید ابوالفضل موسویان در پی می آید:
نظر حضرتعالی درباره سیاستهای مدبرانه و استراتژیک امام راحل و رهبری انقلاب پیرامون فلسطین و مقاومت اسلامی چیست؟
من با توجه به آشنایی که از پیش از انقلاب با حضرت امام و مواضعی که حضرت ایشان در مورد جهان اسلام و بهویژه در مورد اسرائیل گرفتند و ما در جریان آن بودیم، معتقدم که امام چقدر نسبت به این غده سرطانی که در جهان اسلامی به وجود آمده، حساسیت دارند. ایشان همواره تأکید میکردند که باید با این رژیم برخورد شود. البته تمام تلاش حضرت امام بر این بود که کشورهای اسلامی و جهان اسلام را متوجه این خطر کنند که باید در مقابل این رژیم مقاومت کرده و بایستند. اگر تمام جهان اسلام متحد میشدند، مسلماً این رژیم نمیتوانست دوام پیدا کند و بتواند اینطور به جان مسلمانها بیفتد و این خسارات سنگین و جنایات بسیار وحشتناک را نسبت به مسلمانان، زن، مرد، فرزندان کوچک، مریضها، پیرمردها و اقشار مختلف مردم، وارد کنند و اینگونه آنها را از بین ببرند.
ما میبینیم در طول این سالها جنایاتی را که این رژیم انجام داده است، در هیچ جایی جهان سابقه ندارد. ممکن است در بعضی از جاها مثلاً در صربستان و امثال آن، اتفاقاتی افتاده باشد؛ اما هرگز به پای تداوم و وسعت جنایات این رژیم نمیرسد. نه در جهان شرق و نه در جهان غرب، چنین نمونههایی پیدا نمیشود.
حضرت امام این خطر را از همان ابتدای نهضت در قبل از انقلاب مطرح میکردند و مدام بر این اصرار داشتند که جهان اسلام باید در مقابل این رژیم ایستادگی و مقاومت بکند؛ با هر ابزار و برنامهای منفی؛ حتی با ارتباط نداشتن کشورهای اسلامی با این رژیم. همین ارتباط نداشت تنها هم چهبسا میتوانست این رژیم را از پا درآورد. اما متأسفانه این وحدتی که باید بین مسلمین برای این قضیه ایجاد میشد، شکل نگرفت. حالا کشورها نتوانستند یا متأسفانه نخواستند که با این ایده و اندیشه حضرت امام همراهی کنند. این ایده هم نظر حضرت امام بود و هم نظر همه انقلابیون بود. رهبری نیز این موضع را داشتند و دارند.
بنابراین، ما این موضع را یک موضع درست و معقولی میدانستیم و میدانیم. اگر حمایت میشد، ما امروز شاهد اینهمه جنایاتی که در غزه رخ میدهد که حتی غیرمسلمانها را هم نسبت به این وحشیگریها متأثر کرده است، نبودیم. ولی متأسفانه مسلمانها، یعنی دولتها اسلامی، در این جهت همکاری نکردند و الآن میبینیم که قضیه فلسطین به اینجا منتهی شده است.
آقای دکتر، هوشمندی نظام و دولت فعلی در پیشبرد میدان و دیپلماسی را در اتفاقات اخیر چگونه میبینید؟
ما در همه دولتها و بهویژه در دولت آقای پزشکیان، حساسیتها را نسبت به این قضیه، بهطور خیلی قوی، شاهدیم و میبینیم. با اینکه بنای آقای دکتر پزشکیان بر این بوده که کاملاً به مسائل داخلی رسیدگی کنند، اما میبینیم که نسبت به این قضایایی که اتفاق افتاده، بیتفاوت نبوده است و حمایت جدی کردند. کما اینکه شاهد بودیم که ایشان چگونه از این مقاومتی که در وعده صادق 1 و 2 پیش آمد، بهطور جدی حمایت کردند و پشتیبان این حرکت بودند.
این نشان میدهد که دولت ایشان بهطوری جدّ، تابع سیاستهای کلان کشور است. وقتی هم که در مقابل تجاوزهای اسرائیل به سرزمین و یا مناطقی که ازنظر دیپلماسی جزو قلمرو ایران به حساب میآید، مثل قضیه حمله اسرائیل به سفارت ما در سوریه، ترور هنیه در ایران و بعضی موارد دیگر، عملیاتهای انتقام از سوی نیروهای مسلح ما صورت گرفت، احساس میشود که دولت هم بهطور جد موافق آن بوده است و از اینکه باید پاسخ این رژیم در حد خودش داده بشود، پشتیبانی میکند. دولت نیز معتقد است که ما نباید از این موضع کوتاه بیاییم و هرگز نباید از کنار اینگونه تجاوزات که تجاوز به سرزمین و کشور ما است، بهراحتی بگذریم. لذا دیدیم که دولت نیز این عملیاتها انتقام را تأیید و حمایت کرد.
برویم سراغ مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم. دوست داریم سوابق انقلابی مجمع و جایگاه آن را در انقلاب، از زبان شما بشنویم.
مجمع زمانی شکل گرفت که یکگروهی در قم تصور اینگونه داشتند که بعد از انقلاب، باید تمام مردم از آنها تبعیت بکنند. حتی در برخی از مجالس تصمیم گرفتند که لیستی تهیه بکنند و به تمام کشور بفرستند تا مردم و متدینین از کسانی پشتیبانی کنند که مورد حمایت و تأیید این جمعیتاند. اینها یکچنین نظری داشتند. البته موضع حضرت امام در مقابل آنها بود؛ ایشان در مطلبی که منتشر کردند، کار اینها را بهمراتب خطرناکتر از کار رژیم شاه دانستند و فرمودند که اگر شما معتقدید که باید 500 نفر در اینجا نسبت به کل کشور تصمیم بگیرند، این از کار رژیم شاه که میخواست روحانیت را کنار بگذارد، بهمراتب خطرناکتر است؛ به خاطر اینکه اگر او 500 نفر را میخواست کنار بگذارد، شما میخواهید تمام ملت را کنار بگذارید. درواقع، شما میخواهید دیدگاه و نظرات خودتان را بر آنها تحمیل بکنید.
بههرحال، مجمع با دیدگاه مخالف آن جریان شکل گرفت که بعداً بهصورت متشکل مجمع مدرسین و محققین، اعلام حضور کرد و رسماً اعلام نمود که دیدگاههای ما متفاوت با آن دیدگاهها است. ما برای ملت و رأی ملت احترام قائلیم و معتقدیم که مردم باید برای خودشان تصمیم بگیرند و همانطوری که امام فرمودند، ما قیّم مردم نیستیم و هرگز نباید چنین تصوری داشته باشیم.
متأسفانه آن جریان فعالیتهای خودش را انجام میدهد. بسیاری از این برخوردهایی که امروز با مجمع صورت میگیرد، به خاطر برخوردها و مواضعی است که مجمع در طول این مدت، در مقابل آن جریان داشته است. این مواضع مجمع در مخالفت با آنها نیز به خاطر این بوده است که آنها علاوه براینکه برای رأی ملت هیچ ارزشی قائل نبودهاند، در مسائل مختلف دیگر نیز دیدگاههای تندروانه و برداشتهای خشونتآمیز از اسلام داشتهاند. این برداشتها در مقالات، سخنرانیها و گفتارهای آنها به شکلهای مختلف بیان شده است. مجمع نیز همواره علیه آن موضعگیری داشته و در برابر اینگونه افکار و اندیشهها ایستاده و اینها را بههیچوجه مورد تأیید قرار نمیداده است. اساتید بزرگواری که در جمع مجمع مدرسین بودهاند، هرکدام از اساتید سطح بالای حوزه بودهاند. در میان آنها کسانی بودهاند که درس خارج داشته و شاگردانی بسیاری را تربیت کردهاند. اینها با دیدگاههای آن جریان تندرو مخالفت داشتند و بهطور صریح هم مواضعشان را هم اعلام میکردند.
بنابراین، این مسأله به الآن برنمیگردد؛ میتوان گفت که اینها دو نوع نگاهی است که از ابتدای انقلاب تاکنون در حوزههای علمیه وجود داشته است. این بار نیز متأسفانه طرفداران نگاه افراطی و تندرو، به شکل ناجوانمردانه خواستند به مجمع حمله کنند تا بخواهند سطح مجمع را پایین بیاورند. در حالی اساتید بزرگی در این مجمع بودند و هستند که اینها در حوزههای علمیه از شأن علمی بالایی برخوردارند.
برداشتهایی مختلف و متفاوتی که از برخی مطالب شده است، بعضیها آن را بهعنوان بدعت حساب کردند؛ درحالیکه به نظر ما، اینها بدعت نیستند و یک نوع تفکر متفاوتیاند که در مقابل برداشتهای کسانی است که تفکرشان با اصل انقلاب و دیدگاههای حضرت امام سازگار نیست. آنها متأسفانه این مطالب را مطرح میکنند تا در مقابل این جریان بایستند.
من تصورم این است که ما نگاه خاص حضرت امام را تعقیب کردیم و اساتید مجمع مدرسین هم بهطور جدّ از این دیدگاه حمایت و پشتیبانی میکنند. طرفداران دیدگاه مخالف هم سعی میکنند با انگ زدن و برخوردهای سبک، که متأسفانه این روزها ما شاهد و ناظرش بودیم، این دیدگاهها را منکوب بکنند. درحالیکه هیچکدامشان توان اینکه بخواهند در مقابل این دیدگاهها ایده خودشان را مطرح کنند و برای آن اندیشه خودشان استدلال داشته باشند، ندارند.
امروز بهجایی رسیدیم که حتی جامعه هم آن تفکر و اندیشه را قبول نمیکند و نمیپذیرد و روزبهروز با آن تفکر و اندیشه مخالفت میکند. متأسفانه باید بگوییم که به نحوی صداوسیما هم به آن جریان کمک میکند. رفتارهای تندروانه و برداشتهای خشن اینها از اسلام باعث شده است که بسیاری از جوانهای ما نسبت به مسائل دینی فاصله پیدا کنند. طرح مسائل اینطوری، کمکم باعث میشود که یک انحراف در جامعه ما به وجود بیاید. ما معتقدیم که این انحراف از همان تفکر و اندیشهای است که آن جریان پشتیبانی و حمایت میکند.
نسبت به هیاهوهای اخیر نیز باید گفت که به نظر میرسد چون جریان ما در انتخابات اخیر یا بگوییم چند انتخاب اخیر، توانسته است مردم را به صحنه بیاورد و نهایتاً هم دولت وفاق ملی مورد قبول همه قرار گرفته و انتخاب شد، این مسئله یک عقدهای شد برای آن جریان تندرو که الآن میخواهند این عقدهگشاییشان را به این وسیله مطرح بکنند.
یعنی شما ریشه این هیاهوهایی که صورت گرفته را در این موضوع میبینید؟
بله؛ من اینطوری به نظرم میرسد.
احساس نمیکنید یک برداشت غلطی از بیانیه مجمع هم صورت گرفته باشد.
ما چند روز قبل این توضیح را در مورد آن بیانیه دادیم و دیدگاه مجمع بهطور رسمی اعلام شد. ما گفتیم که هرگز به مخیّلهمان هم خطور نمیکرد که از آن بیانیه چنین برداشت شود که ما این رژیم غاصب را مورد تأیید قرار داد یا به رسمیت شناخته باشیم. هرگز یکچنین چیزی مدنظر هیچکدام از اعضای مجمع نبوده است و این را هم بهطور رسمی اعلام کردیم. ما فکر میکنیم که سوء برداشتی هم که صورت گرفته است، به خاطر این است که مخالفین ما میخواستند به نحوی شکستهای خودشان را در جاهای دیگر نادیده بگیرند و کنار بزنند؛ لذا، این را مطرح کردند تا مجمع را خراب کنند، و الّا مجمع تا به حال در همه این سالها، از روز قدس گرفته تا دیگر مناسبتهای مرتبط با فلسطین، همیشه در پیامهای خود علیه اسرائیل موضع گرفته و جنایاتش را محکوم کرده است. در این برخوردهایی که اخیراً شده است، چه در مورد شهید هنیه و چه در مورد سنوار و دیگران، موضع ما بهطورجدی اعلام شده و این جنایات صهیونیستها را محکوم کردیم. ما این رژیم را هیچجا تأیید نکردهایم و مشروع ندانستهایم.
بنابراین، آن سوءبرداشت، یک برداشتی است که به نظر من نمیتوان آن را بدون توجه به بقیه بیانیههای این مجمع ارزیابی کرد و نمیتوان صرفاً با تکیه بر یک کلمه در این بیانیه بسنده کرد و مجمع را محکوم کرد.