ابوالفضل موسویان درگفت وگو با شفقنا: صداقت و عدالت دو عنصر اساسی در جامعه اخلاقی است/ عقاید بر احکام و اخلاق تقدم رتبی دارد. مدیرگروه علوم و معارف قرآنی دانشگاه مفید گفت: آنچه در دین مورد تاکید می باشد، اخلاق کریمانه است که انسان در همه مسائل، خودش را برای آسایش دیگران فدا کند. لذا هم قرآن و هم سنت و به طورکلی آموزه های دینی، ما را به سمت اخلاق کریمانه سوق می دهند و در اینجا فرقی بین مباحث فردی، سیاسی، اجتماعی و… نیست.
حجت الاسلام والمسلمین سید ابوالفضل موسویان در گفت وگو با شفقنا با بیان اینکه معارف دین را به سه بخش اخلاق، عقاید و احکام تقسیم می کنیم، اظهار داشت: در میان سه بحث اساسی دین، عقاید بر دو بخش دیگر رجحان دارد؛ به این معناکه عقاید ماست که بر رفتار و اخلاق ما تاثیر می گذارد بنابراین یک تقدم رتبی برای اعتقادات وجود دارد که اگر این اعتقادات صحیح نباشد، منجر به اخلاق و رفتار نادرست خواهد شد.
او تصریح کرد: مقصود از تقدم یکی بر دیگری این است که این سه بخش به یکدیگر مربوط هستند و در یکدیگر اثرگذارند. به عنوان مثال نمی توان با عقاید ناصحیح، انتظار اخلاق درستی داشت یا با اخلاق نادرست، رفتار و عقاید صحیح را انتظار داشته باشیم بلکه هرسه اینها در هم تنیده هستند و هریک زمینه ساز بخش های بعدی است یعنی عقاید درست زمینه ساز اخلاق درست است و اخلاق درست هم زمینه ساز رفتار درست است.
مدیرگروه علوم و معارف قرآنی دانشگاه مفید در مورد منابع ادله و گزاره های سه بخش اساسی دین گفت: بخش اعتقادات ما عمدتا به عقل مربوط می شود یعنی امهات مباحث این بخش را باید توسط عقل به دست بیاوریم؛ شناخت خدا مقدم بر پذیرش دستورات و انبیای الهی است. تا ما خدا را نشناسیم، نمی توانیم سراغ قرآن و سنت برویم. شناخت خدا باید از طریق عقل صورت بگیرد، از این جهت می توان گفت که منبع اصلی در عقاید، عقل است. البته ممکن است برخی جزئیات عقاید ما را شرع بیان کند اما اعتقاد به خدا و نبوت و معاد مباحث عقلی است.
او ادامه داد: مباحث اخلاق هم جنبه عقلی و هم جنبه شرعی (کتاب و سنت) دارد؛ به این معناکه برخی از مباحث اخلاقی و کلیات آن از عقل سرچشمه می گیرد و در فطرت انسان نهفته شده است. آنجا که قران کریم هنگامی که از صفات خوب و بد یاد می کند، می فرماید: «فالهمها فجورها و تقواها». یعنی خداوند وقتی انسان را آفرید، هم کارهای خوب و هم کارهای بد را به او الهام کرده است. لذا در روایت داریم که فردی نزد رسول خدا آمد و گفت: «از کجا بدانیم چه کاری خوب و چه کاری بد است؟». پیامبر فرمود: «به درون خود مراجعه کن». لذا بخش عمده تعالیم انبیا، تذکّر است. و انسان هم می داند اما آنچه از رفتارها و شرایط بر انسان غلبه کرده، سبب شده تا انسان از مسیر صحیح باز بماند و لذا انبیا آمدند تا به انسان متذکر شوند و به فطرت صحیح خود باز گردد. امیرالمومنین (ع) در خطبه اول نهج البلاغه می فرماید: « و یثیروا لهم دفائن العقول» یعنی پیامبران برای شکافتن عقل های دفن شده آمدند تا عقل هایی که براثر عادات غلط، تربیت های نادرست به انحراف کشیده شده به راه صحیح خود برگردد.
موسویان در مورد منبع ادله احکام اظهار داشت: عمده منبع احکام، شرع است یعنی شارع برای ما معنا می کند که برای اینکه خدا را پرستش کنیم، باید نماز بخوانیم و کیفیت آن را بیان می کند. درواقع، شرع، نوع عبادت را برای ما مشخص می کند تا اینگونه عبودیت و بندگی خود را نشان دهیم.
او با اشاره به تقسیم بندی اخلاق از سوی محققین به سه دسته اخلاق فضیلت گرا، اخلاق نتیجه گرا و اخلاق وظیفه گرا گفت: به نظر می رسد که اسلام روی اخلاق فضیلت محور تاکید کرده است و لذاست که پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «بعثت لاتمم مکارم الاخلاق». مکارم اخلاقی، آن دسته ویژگی های اخلاقی است که از همه بالاتر و برتر و گرامی تر است. همچنین امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه اینگونه دعا می کند که «الهی وهب لی معالی الاخلاق». بنابراین آنچه در دین مورد تاکید می باشد، اخلاق کریمانه است که انسان در همه مسائل، خودش را برای آسایش دیگران فدا کند لذا هم قرآن و هم سنت و به طورکلی آموزه های دینی، ما را به سمت اخلاق کریمانه سوق می دهند. و در اینجا فرقی بین مباحث فردی، سیاسی، اجتماعی و… نیست. به عنوان نمونه، امیرالمومنین (ع) در نامه معروف خود به مالک اشتر توصیه می کنند که « وأشعر قلبک الرحمه للرعیه ، والمحبّه لهم ، واللطف بهم ، ولا تکونن علیهم سبعاً ضاریاً تغتنم أکلهم ، فإنّهم صنفان: إمّا أخ لک فی الدین ، أو نظیر لک فی الخلق ….».
عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم داستانی مربوط به سلمان که از طرف امیرالمومنین (ع) والی مدائن شده بود، نقل کرد و ابراز داشت: «سلمان، می بیند کسی که مرتکب کار خلافی شده، با مردم تندی می کند، نزد آن مرد می رود. آن مرد هم سلمان را نمی شناسد و با عتاب با او سخن می گوید. بعدا مرد مطلع شد که سلمان، والی مدائن است لذا با عجله خود را به سلمان رساند تا جلوی مجازاتی که ممکن است برای او در نظر گرفته باشد را بگیرد. دید که سلمان در مسجد نشسته، رفت و کنار او نشست. بعد که نماز سلمان تمام شد، از او عذرخواهی کرد. سلمان رو به مرد گفت: من آمدم اینجا تا دورکعت نماز بخوانم و از خدا بخواهم از تقصیرات تو بگذرد». این نمونه واقعی یک حاکم اسلامی است که حتی اگر مورد ظلم و ستم رعیت قرار می گیرد، به جای انتقام، برای آنها دعا می کند و از خدا طلب عفو برای آنها می کند. لذا رفتار ما در همه ساحت های فردی، اجتماعی، زیستی و… باید کریمانه و بزرگوارانه باشد.
او ملاک افعال اخلاقی در قرآن را فضیلت دانسته و با اشاره به شکست مسلمانان در جنگ احد گفت: قران کریم بعد از این واقعه به پیامبر تذکر می دهد که آنچه سبب موفقیت تو تاکنون بوده است، نرم خویی تو بوده است. مبادا این صفت را از دست بدهی و غضبناک شوی. حاکم باید اشتباهات مردم جامعه خود را نادیده بگیرد و آنها را مورد عفو قرار دهد. این همان اخلاق کریمانه است که در قرآن، سیره پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) مورد تاکید است.
موسویان در عین حال یادآور شد: اسلام روی اخلاق فضیلت محور تاکید دارد و بنابراین ما دنبال نتیجه – که مادیون روی آن اصرار دارند- نیستیم بلکه معتقدیم باید دنبال مکارم و معالی اخلاق برویم و اینگونه تمایز انسان مومن از انسان مادی را به نمایش بگذارد.
او در مورد اصول اخلاقی یک خانواده اخلاق مدار از نگاه منابع شیعه بیان داشت: در آیاتی از قرآن داریم که به تبیین روابط پدر و مادر و فرزندان پرداخته است از جمله داستان هایی که قران نقل کرده است، داستان لقمان است. در این داستان روش هایی که لقمان برای تربیت فرزندش به کار می گیرد، بیان شده است و بنابراین باید در تربیت فرزندان، قرآن را مدنظر قرار دهیم. یا نامه ای که امیرالمومنین (ع) به فرزندش امام حسن (ع) می نویسد و توصیه هایی را به ایشان می کند که چه بسا برای امروز ما هم درس آموز است. عقل هم می تواند راهنمای ما در این زمینه باشد. اما اجماع در اینجا راه ندارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید در مورد اصول اخلاقی یک جامعه اخلاق مدار از نگاه منابع شیعه گفت: شاید مهمترین اصل اخلاقی در هر جامعه ای، دو عنصر صداقت و عدالت است؛ در روایات داریم که کلید همه بدی ها دروغ است یعنی اگر کسی دروغ بگوید، مرتکب همه خلاف ها می شود. براین اساس در روایات توصیه فراوانی به صداقت و ادای امانت شده است. در برخی روایات هم داریم که برای خوب یا بد دانستن افراد به کثرت نماز و عبادت آنها نگاه نکنید. اگر کسی نماز بخواند اما چند کار خلاف هم انجام بدهد، بفهمید که نماز او خاصیت «تنهی عن الفحشا والمنکر» را ندارد.
او محور اصلی در آموزه های اسلام را دستیابی به اخلاق صحیح و درست در جامعه دانست و تاکید کرد: اگر عقاید درستی می خواهیم داشته باشیم و اگر به عبادت می پردازیم به این دلیل است که به اخلاق صحیحی برسیم. براین اساس، انسان متقی، انسانی است که مرتکب کار خلاف و حتی شبهه ناک نمی شود و هم از معاصی کبیره و هم معاصی صغیره پرهیز می کند.
موسویان تصریح کرد: مباحث اخلاقی صرفا برای مومنین نیست و اینها را در نهاد همه انسان ها قرار داده است. اگر انسان، انسانیت خود را به صورت کامل توجه داشته باشد و از فطرت و وجدان خود تخطی نکند، یقینا جزو دوزخ نخواهد بود.
حجت الاسلام والمسلمین سید ابوالفضل موسویان در گفت وگو با شفقنا با بیان اینکه معارف دین را به سه بخش اخلاق، عقاید و احکام تقسیم می کنیم، اظهار داشت: در میان سه بحث اساسی دین، عقاید بر دو بخش دیگر رجحان دارد؛ به این معناکه عقاید ماست که بر رفتار و اخلاق ما تاثیر می گذارد بنابراین یک تقدم رتبی برای اعتقادات وجود دارد که اگر این اعتقادات صحیح نباشد، منجر به اخلاق و رفتار نادرست خواهد شد.
او تصریح کرد: مقصود از تقدم یکی بر دیگری این است که این سه بخش به یکدیگر مربوط هستند و در یکدیگر اثرگذارند. به عنوان مثال نمی توان با عقاید ناصحیح، انتظار اخلاق درستی داشت یا با اخلاق نادرست، رفتار و عقاید صحیح را انتظار داشته باشیم بلکه هرسه اینها در هم تنیده هستند و هریک زمینه ساز بخش های بعدی است یعنی عقاید درست زمینه ساز اخلاق درست است و اخلاق درست هم زمینه ساز رفتار درست است.
مدیرگروه علوم و معارف قرآنی دانشگاه مفید در مورد منابع ادله و گزاره های سه بخش اساسی دین گفت: بخش اعتقادات ما عمدتا به عقل مربوط می شود یعنی امهات مباحث این بخش را باید توسط عقل به دست بیاوریم؛ شناخت خدا مقدم بر پذیرش دستورات و انبیای الهی است. تا ما خدا را نشناسیم، نمی توانیم سراغ قرآن و سنت برویم. شناخت خدا باید از طریق عقل صورت بگیرد، از این جهت می توان گفت که منبع اصلی در عقاید، عقل است. البته ممکن است برخی جزئیات عقاید ما را شرع بیان کند اما اعتقاد به خدا و نبوت و معاد مباحث عقلی است.
او ادامه داد: مباحث اخلاق هم جنبه عقلی و هم جنبه شرعی (کتاب و سنت) دارد؛ به این معناکه برخی از مباحث اخلاقی و کلیات آن از عقل سرچشمه می گیرد و در فطرت انسان نهفته شده است. آنجا که قران کریم هنگامی که از صفات خوب و بد یاد می کند، می فرماید: «فالهمها فجورها و تقواها». یعنی خداوند وقتی انسان را آفرید، هم کارهای خوب و هم کارهای بد را به او الهام کرده است. لذا در روایت داریم که فردی نزد رسول خدا آمد و گفت: «از کجا بدانیم چه کاری خوب و چه کاری بد است؟». پیامبر فرمود: «به درون خود مراجعه کن». لذا بخش عمده تعالیم انبیا، تذکّر است. و انسان هم می داند اما آنچه از رفتارها و شرایط بر انسان غلبه کرده، سبب شده تا انسان از مسیر صحیح باز بماند و لذا انبیا آمدند تا به انسان متذکر شوند و به فطرت صحیح خود باز گردد. امیرالمومنین (ع) در خطبه اول نهج البلاغه می فرماید: « و یثیروا لهم دفائن العقول» یعنی پیامبران برای شکافتن عقل های دفن شده آمدند تا عقل هایی که براثر عادات غلط، تربیت های نادرست به انحراف کشیده شده به راه صحیح خود برگردد.
موسویان در مورد منبع ادله احکام اظهار داشت: عمده منبع احکام، شرع است یعنی شارع برای ما معنا می کند که برای اینکه خدا را پرستش کنیم، باید نماز بخوانیم و کیفیت آن را بیان می کند. درواقع، شرع، نوع عبادت را برای ما مشخص می کند تا اینگونه عبودیت و بندگی خود را نشان دهیم.
او با اشاره به تقسیم بندی اخلاق از سوی محققین به سه دسته اخلاق فضیلت گرا، اخلاق نتیجه گرا و اخلاق وظیفه گرا گفت: به نظر می رسد که اسلام روی اخلاق فضیلت محور تاکید کرده است و لذاست که پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «بعثت لاتمم مکارم الاخلاق». مکارم اخلاقی، آن دسته ویژگی های اخلاقی است که از همه بالاتر و برتر و گرامی تر است. همچنین امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه اینگونه دعا می کند که «الهی وهب لی معالی الاخلاق». بنابراین آنچه در دین مورد تاکید می باشد، اخلاق کریمانه است که انسان در همه مسائل، خودش را برای آسایش دیگران فدا کند لذا هم قرآن و هم سنت و به طورکلی آموزه های دینی، ما را به سمت اخلاق کریمانه سوق می دهند. و در اینجا فرقی بین مباحث فردی، سیاسی، اجتماعی و… نیست. به عنوان نمونه، امیرالمومنین (ع) در نامه معروف خود به مالک اشتر توصیه می کنند که « وأشعر قلبک الرحمه للرعیه ، والمحبّه لهم ، واللطف بهم ، ولا تکونن علیهم سبعاً ضاریاً تغتنم أکلهم ، فإنّهم صنفان: إمّا أخ لک فی الدین ، أو نظیر لک فی الخلق ….».
عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم داستانی مربوط به سلمان که از طرف امیرالمومنین (ع) والی مدائن شده بود، نقل کرد و ابراز داشت: «سلمان، می بیند کسی که مرتکب کار خلافی شده، با مردم تندی می کند، نزد آن مرد می رود. آن مرد هم سلمان را نمی شناسد و با عتاب با او سخن می گوید. بعدا مرد مطلع شد که سلمان، والی مدائن است لذا با عجله خود را به سلمان رساند تا جلوی مجازاتی که ممکن است برای او در نظر گرفته باشد را بگیرد. دید که سلمان در مسجد نشسته، رفت و کنار او نشست. بعد که نماز سلمان تمام شد، از او عذرخواهی کرد. سلمان رو به مرد گفت: من آمدم اینجا تا دورکعت نماز بخوانم و از خدا بخواهم از تقصیرات تو بگذرد». این نمونه واقعی یک حاکم اسلامی است که حتی اگر مورد ظلم و ستم رعیت قرار می گیرد، به جای انتقام، برای آنها دعا می کند و از خدا طلب عفو برای آنها می کند. لذا رفتار ما در همه ساحت های فردی، اجتماعی، زیستی و… باید کریمانه و بزرگوارانه باشد.
او ملاک افعال اخلاقی در قرآن را فضیلت دانسته و با اشاره به شکست مسلمانان در جنگ احد گفت: قران کریم بعد از این واقعه به پیامبر تذکر می دهد که آنچه سبب موفقیت تو تاکنون بوده است، نرم خویی تو بوده است. مبادا این صفت را از دست بدهی و غضبناک شوی. حاکم باید اشتباهات مردم جامعه خود را نادیده بگیرد و آنها را مورد عفو قرار دهد. این همان اخلاق کریمانه است که در قرآن، سیره پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) مورد تاکید است.
موسویان در عین حال یادآور شد: اسلام روی اخلاق فضیلت محور تاکید دارد و بنابراین ما دنبال نتیجه – که مادیون روی آن اصرار دارند- نیستیم بلکه معتقدیم باید دنبال مکارم و معالی اخلاق برویم و اینگونه تمایز انسان مومن از انسان مادی را به نمایش بگذارد.
او در مورد اصول اخلاقی یک خانواده اخلاق مدار از نگاه منابع شیعه بیان داشت: در آیاتی از قرآن داریم که به تبیین روابط پدر و مادر و فرزندان پرداخته است از جمله داستان هایی که قران نقل کرده است، داستان لقمان است. در این داستان روش هایی که لقمان برای تربیت فرزندش به کار می گیرد، بیان شده است و بنابراین باید در تربیت فرزندان، قرآن را مدنظر قرار دهیم. یا نامه ای که امیرالمومنین (ع) به فرزندش امام حسن (ع) می نویسد و توصیه هایی را به ایشان می کند که چه بسا برای امروز ما هم درس آموز است. عقل هم می تواند راهنمای ما در این زمینه باشد. اما اجماع در اینجا راه ندارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید در مورد اصول اخلاقی یک جامعه اخلاق مدار از نگاه منابع شیعه گفت: شاید مهمترین اصل اخلاقی در هر جامعه ای، دو عنصر صداقت و عدالت است؛ در روایات داریم که کلید همه بدی ها دروغ است یعنی اگر کسی دروغ بگوید، مرتکب همه خلاف ها می شود. براین اساس در روایات توصیه فراوانی به صداقت و ادای امانت شده است. در برخی روایات هم داریم که برای خوب یا بد دانستن افراد به کثرت نماز و عبادت آنها نگاه نکنید. اگر کسی نماز بخواند اما چند کار خلاف هم انجام بدهد، بفهمید که نماز او خاصیت «تنهی عن الفحشا والمنکر» را ندارد.
او محور اصلی در آموزه های اسلام را دستیابی به اخلاق صحیح و درست در جامعه دانست و تاکید کرد: اگر عقاید درستی می خواهیم داشته باشیم و اگر به عبادت می پردازیم به این دلیل است که به اخلاق صحیحی برسیم. براین اساس، انسان متقی، انسانی است که مرتکب کار خلاف و حتی شبهه ناک نمی شود و هم از معاصی کبیره و هم معاصی صغیره پرهیز می کند.
موسویان تصریح کرد: مباحث اخلاقی صرفا برای مومنین نیست و اینها را در نهاد همه انسان ها قرار داده است. اگر انسان، انسانیت خود را به صورت کامل توجه داشته باشد و از فطرت و وجدان خود تخطی نکند، یقینا جزو دوزخ نخواهد بود.