Please make sure that, your allow_url_fopen or cURL is enabled. Also, make sure your API key and location is correct. Verify your location from here https://openweathermap.org/find

جلسه دوم/ برای انجام فعل خیر، نیت و عمل در یک راستا قرار می گیرند

جلسه دوم/ برای انجام فعل خیر، نیت و عمل در یک راستا قرار می گیرند

دکتر سیدمحمدرضا حسینی بهشتی، استاد فلسفه دانشگاه تهران در جلسه دوم شرح دعای "مکارم الاخلاق" در موسسه دین و اقتصاد گفت: کلمه نیت به معنای قصد است. یعنی ما یک فعل معینی را برای یک منظور و علت غایی انجام دهیم؛ تمام افعال لزوما با نیتی که از ناحیه ما تعیین شده باشند، انجام نمی گیرند. همانطوری که نیت خوب، بد داریم در عمل هم اینگونه است.

به گزارش خبرنگار شفقنا، دکتر محمدرضا بهشتی در جلسه دوم از سلسله جلسات «شرح دعای مکارم الاخلاق» توضیح داد: از کلماتی که در این فراز وجود یقین است؛ یقین یک نوع دانستن و دانش است. در اصطلاح نوعی از دانش را می گویند که شک به همراه نداشته باشد و در ما یک قرار و ثباتی ایجاد می کند. تعبیر یقین را زمانی به کار می برند که نوعی نظر ورزی و استدلال وجود دارد؛ واژه علم را هم در مورد خداوند و هم درباره انسان داریم، اما تعبیر یقین در مورد خداوند وجود ندارد و حداقل این در قرآن وجود ندارد.

او ادامه داد: از محقق طوسی در مورد توضیح کلمه یقین نقل شده که یک اعتماد و تکیه کردن است، آن هم اعتماد همراه با جزم که مطابق با چیزی ثابت باشد و زوال آن ممکن نباشد. بنابراین یقین دو علم است: یکی علم به معلوم است و دیگری علم به اینکه خلاف آن ممکن نیست. یقین یک نوع وضعیتی در ما است و تزلزل ناپذیری در درون ما نسبت به یک دانسته است.

بهشتی درباره یقین در قرآن تصریح کرد: یقین در تعبیر قرآن سه مرتبه دارد: "علم الیقین"، "عین الیقین" و دیگری "حق الیقین" است که برگرفته از آیه های 5-7 سوره تکاثر است. «کَلا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ ﴿٥﴾ لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ ﴿٦﴾ ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَیْنَ الْیَقِینِ ﴿٧﴾» نه چنين است، حقا اگر به طور يقين مي‌دانستيد البته (پس از مرگ) دوزخ را مشاهده خواهيد کرد  و سپس به چشم يقين آن دوزخ را مي‌بينيد.

این استاد دانشگاه تهران درباره تعبیر یقین در سوره بقره گفت: تعبیر سوم در آیه 94-95 سوره واقعه است «وَتَصْلِیَةُ جَحِیمٍ ﴿٩٤﴾ إِنَّ هَذَا لَهُوَ حَقُّ الْیَقِینِ ﴿٩٥﴾»، (به درستی که این همان حق یقین است). در توضیح  این سه تعبیر اینطور گفته اند که علم الیقین یک نوع دانستی است که ما را به نتیجه ای برساند که خلاف آن محال است، اما به نحو استدلالی از روی معلولی پی به علتی می بریم. به طور مثال از پشت دیواری دودی را می بینم و از روی این دود به این دانسته می رسیم که پشت دیوار آتش است و مصداق "علم الیقین" است؛ اما اگر از دیوار بالا برویم و ببینیم که آتش وجود دارد "عین الیقین" است بنابراین علم به آتش از روی مشاهده مستقیم است. اگر در آنجا استدلال و برهان است، در اینجا یک نوع کشف است. پرده برداشتنی که منجر به دیدن مستقیم می شود.

او در مورد حق الیقین اظهار کرد: "حق الیقین" هم نوعی استدلال و دانستن در مورد آتش است اما به واسطه اینکه شما در آن آتش واقع شده باشید به نتیجه می رسیم مانند واقع شدن ابراهیم در آتش است و فنا شدن در چیزی است.

این استاد دانشگاه در خصوص مراتب یقین افزود: یقین مراتبی دارد، حتی پیامبران(ع) مرتبه و شان عظیمی دارند اما در حقیقت یقین میان پیامبران(ع) تفاضلی وجود دارد. یعنی یقین موضوعی است که زیادت نهایی ندارد. گفتیم که دو دانش است، دانستن چیزی و دانستن مقابل این محال است و هیچ شکی وجود ندارد. بنابراین درجه ای از یقین این است که بدانیم با هیچ تردیدی متزلزل نمی شود.

بهشتی با اشاره به سخنی از امام علی(ع) در نهج البلاغه تصریح کرد: حضرت امیر(ع) در جایی از نهج البلاغه می گویند،« لا تجعلوا علمكم جهلا، ويقينكم شكا» ( دانسته خودتان را معادل چیزی که نمی دانید قرار ندهید و یقین خود را هم معادل شک و تردید قرار ندهید.) اگر از موضوعی اطلاع پیدا کردیم و چیزی را دانستیم باید به آن عمل کنیم. بنابراین در مقابل یقین، شک قرار دارد. در جای دیگری حضرت امیر(ع) می گویند یقین برخی با اولین شبهه به شک تبدیل می شود که البته این مرتبه از پایین ترین درجات یقین است و ما با درجات متفاوتی از یقین روبرو هستیم.

این استاد دانشگاه تهران در ادامه فراز "وَ اجْعَلْ یَقِینِی أَفْضَلَ الْیَقِینِ" توضیح داد: ممکن است که وجعل یقینی افضل الیقین یعنی من خودم را در کدام مسیر یقین ببینم، آن مسیری که هیچ چیزی یقین مرا متزلزل نکند گرچه این یک ایده آل است البته ما نیز در این راه تلاش می کنیم و از خداوند می خواهیم تا در این راه موفق باشیم.

بهشتی درباره سخن امام صادق(ع) در اصول کافی، بیان کرد: ایمان بالاتر از اسلام است و یقین هم از ایمان برتر است، ما گرامی تر و ارجمندتر از یقین هیچ چیزی را نداریم. بنابراین عملی که با یقین همراه باشد عمل بسیار با ارزشی است.

او افزود: از امام صادق (ع)در اصول کافی جلد دو نقل شده، عملی که پیوسته و مداوم باشد اما کم باشد. عمل کوچک دایم با یقین و خلوص در نزد خداوند از عمل فراوانی که یقین با آن همراه نباشد، بهتر است. یقین به کار و فعل ما جایگاه می بخشد.

بهشتی در ادامه فراز (وَانتَهِ بِنيَّتى إِلى أَحسِنِ النِّيّاتِ) گفت: خداوندا نیت من را به بهترین نیات منتهی کن. کلمه نیت به معنای قصد است. یعنی ما یک فعل معینی را برای یک منظور و علت غایی انجام دهیم ؛ تمام افعال لزوما با نیتی که از ناحیه ما تعیین شده باشند، انجام نمی گیرند مانند پلک زدن و تنفس کردن ما هم فعل محسوب می شود اما نیت به معنای یک نوع اراده که در اینجا تعین پیدا کرده باشد، نیست.

این استاد فلسفه درباره تعریف نیت، تاکید کرد: در این تعریف یک نوع جمع کردن، گرد آوردن هم وجود دارد و همت را بر چیزی قرار دادن است؛ برای اینکه این عمل تحقق پیدا کند و اسم این هم عمل است در نسبت میان فعل و عمل واژه فعل، عام است در حالیکه به نظر می رسد واژه عمل خاص است. این درحالی است که عمل واژه همراه با اراده است. در افعال ممکن است اراده ما دخیل نباشد اما در عمل اراده ما حتما دخیل است.

این استاد دانشگاه تهران درباره نیت و عمل توضیح داد و گفت: چون ما برای یک عمل معینی یک علت معینی اهتمام می ورزیم. نیت می تواند قبیح یا احسن باشد تا بتوانیم بگوییم که "وَانتَهِ بِنيَّتى إِلى أَحسِنِ النِّيّاتِ".

آیا اساسا ارزش فعل به نیت است؟

او ادامه داد: گاهی نیت دو نفر در یک فعل خیر متفاوت است گرچه هر دو فعل خیر هستند. بنابراین ارزش عمل به نیت است. گاهی ممکن تفسیری از این موضوع پیدا کنیم که ما را گمراه کند، طوری که فعل اخلاقی و ارزشمند دیندارانه با نیت تنها، مترادف شود برای مثال هیچ کاری انجام نمی دهیم اما نیت خالص می کنیم و می گوییم که "الأعمال بالنیّات"؛ بنابراین نباید تنها در اخلاق اسلامی و اسلام نقش خود عمل را کمرنگ ببینیم و بگوییم "وَ انْتَهِ بِنِیَّتِی إِلَی أَحْسَنِ النِّیَّات" البته نیت می تواند فعل عادی ما را به فعل عبادی تبدیل کند این در حالی است که فعل ما برای عمل خدایی و برای خدا انجام بگیرد و نیاز به تلاش زیادی دارد اما گاهی نیت ما بهتر از عمل است.

بهشتی گفت: گاهی می توان با نیت خوب و خیر، عملی قبیح و بد انجام داد. دامنه این عمل ممکن است در دایره خود من باشد اما گاهی فعلی از ما سر می زند که دیگر نتیجه عمل، در اختیار من نباشد. فعل باید بها و تلاش داشته باشد پس بهشت را به بهانه نمی دهند بلکه بهشت را باید با تلاش بدست بیاوریم.

این استاد فلسفه درباره بخش پایانی فراز "بِعَمَلى إِلى أَحسَنِ العمالِ" بیان کرد: همانطوری که نیت خوب، بد و بهتر داریم در عمل هم اینگونه است. عملی که به صواب و به جا بودن نزدیک تر است پس برخی از اعمالی که با زحمت همراه باشد، ارزش بیشتری دارد.

این استاد دانشگاه تهران درباره بهترین اعمال اظهار کرد: روایتی از پیامبر (ص) است که «افضل الاعمال احمزها»( بهترین اعمال مشکل ترین آن هاست)؛ احسن الاعمال باید با صادق ترین و خالص ترین نیات همراه باشد. غیر از اینکه خود فعل را شناسایی کرده باشیم که به جا و خوب باشد باید از روی خشیت هم باشد بنابراین عمل ما نیز را باید با نیت صادق همراه باشد.

او با بیان حدیثی از امام صادق (ع) عمل صالح را توضیح داد و گفت: عمل خالص عملی است که ما شوق ستایش دیگران برای کار خیر را نداشته باشیم و سعی کنیم تا رضایت خداوند را جلب کنیم. به این دلیل که مدح و ذم علامات فعل اخلاقی هستند اما ممکن است که به عوامل برانگیزاننده تبدیل شوند؛ مشخص نیست که عمل ما تا انتها خوب و اخلاقی بماند.

 

Image

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ

 

پس بشارت ده به آن بندگان من كه به سخن گوش فرا مى‏ دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند

مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم