دکتر سیدمحمدرضا حسینی بهشتی، استاد دانشگاه تهران در ادامه شرح فرازی از دعای مکارم الاخلاق با استناد به روایات معصومین به آثار منفی حسادت و چگونگی برخورد با حسد پرداخت و گفت: حسادت را باید به عنوان یک بیماری که باید مداوا شود تلقی کرد. وقتی حسادت در کسی برانگیخته شد، باید مرز نگه دارد و تعدی نکند.
به گزارش خبرنگار شفقنا، دکتر محمدرضا بهشتی در دهمین جلسه از نشست های هفتگی موسسه دین و اقتصاد در تفسیر دعای مکارم الاخلاق، مغموم بودن، نداشتن آسایش، مظلوم نمایی و رشک بردن نسبت به پاکان را از جمله ویژگی های فرد حسود دانست و اظهار کرد: فرد حسود از خوشی دیگران ناراحت می شود. در سفینه البحار از حضرت امیر (ع) نقل شده است که «یکفیک من الحاسد أنه یَغْتَمُّ فی وقت سرورک» به این معنا که برای شناخت حسود همین کافی است که از شادی دیگری غمناک است.
او با بیان اینکه حسود از تمجید دیگران کوتاهی می کند، گفت: اختلاف نظرها نباید مانع از تمجید خصلت های خوب در افراد شوند. برخی افراد، خصوصیات فراوان خوب را نمی بینند و در ابتدا نقطه ضعف ها را مشاهده می کنند و بر زبان می آورند. این در حالیست که آنچه در اخلاق دینی مورد توصیه قرار دارد، درست عکس این است. آخرین نکته این است که فرد حسود با نعمت های الهی دشمنی می کند و نعمت ها را هدر می دهد.
آثار منفی حسادت
*از بین برنده نور ایمان و حقیقت
بهشتی در توضیح آثار منفی حسادت اظهار کرد: یکی از آثار منفی حسادت این است که نور ایمان و حقیقت را از بین می برد. روایتی از امام صادق (ع) در جلد دوم تفسیر نورالثقلین آورده شده است که «نسبت به هم حسادت نکنید و با هم به نزاع شکننده برنخیزید، چراکه حسد ایمان را مانند آتشی که در هیزمی انداخته شود، از بین می برد». حسد بسیار خطرناک است و می تواند دستاوردهای چندین و چندساله را از بین ببرد. به آنچه داشته های خود می دانید، مغرور نباشید چراکه آزموده خواهید شد کما اینکه انسان های پیش از شما نیز امتحان شده اند. «احسب الناس ان یترکوا ان یقولون آمنا وهم لایفتنون…».
*گرفتن گشادگی افق باز زندگی فرد
بهشتی با اعتقاد بر اینکه بیش از همه صدق است که در ترازوی عمل انسانی سنجیده می شود، گفت: آنچه از ما واقعا خواهند خواست صداقت است و اینکه با خود و خدایمان صادق باشیم. حسادت چنان آتشی در ایمان می اندازد که ماقبل را نیز برمی دارد و نور را از زندگی انسان می برد. حسادت، افق باز زندگی فرد را بسته و تنگ می کند.
او با بیان اینکه تعبیر تنگی و گشادگی در زندگی برگرفته از قرآن است، گفت: این مثال کسانی است که در روز قیامت برانگیخته می شوند در حالی که نابینا هستند، به این دلیل که ذکر و یاد خدا از زندگی آنها رنگ باخته است و با این عمل، زندگی تنگ می شود. کسی که از یاد من روی بگرداند زندگی اش تنگ می شود. این تنگی ممکن است توأم با برخورداری از نعمات باشد اما به این معناست که این گشادگی افق از زندگی گرفته می شود.
*حبط اعمال
او اثر دیگر حسد را حبط اعمال دانست و با اشاره به روایتی دیگر گفت: در آسمان پنجم فرشته ای است که عمل بندگان از کنار آن عبور می کند. این ملک، روشنایی و درخشندگی ای مثل روشنایی آفتاب دارد. به این عمل که می خواهد رد شود، می گوید «بایست! من فرشته حسدم تو در این عمل که داشتی، حسد ورزیدی» و آن را به سمت صاحبش بازمی گرداند که «این عمل صالحی نیست». این عمل حسادت نبود اما حسادت، اعمال انسان را از میان می برد و از ارزش می اندازد. اهمیت داستان حبط اعمال در سفینه، ماده حسد است که دوستان می توانند برای مطالعه مراجعه کنند.
* محروم شدن از حکمت و عنایت خداوند
بهشتی با بیان اینکه حسد، انسان را از حکمت و عنایت خداوند محروم می کند، به روایتی اشاره کرد و گفت: حکمت از آسمان در حال فرود آمدن است. این حکمت در چند محل آرام نمی گیرد؛ یکی کسی است که تکیه گاه خود را دنیا قرار داده باشد، دیگری کسی است که همواره به فکر فرداست و اهتمام او فقط نسبت به آینده است. سومین جایگاه، زیاده و برترخواهی است. آخرین محل نیز فردی است که نسبت به برادر خود حسادت می ورزد.
* از دست دادن دوستان
او ادامه داد: اثر دیگر حسد از دست دادن دوستان است. در روایتی از غررالحکم به نقل از حضرت امیر(ع) گفته شده است که «حسود یا دوست پیدا نمی کند یا اگر پیدا کرد آن دوست باقی نمی ماند». این در حالیست که چه بسا فرد حسود این کارها را برای یافتن دوست انجام می دهد در حالی که این خصوصیت تأثیر عکس دارد.
چگونگی برخورد با حسادت
*ذکر و یاد خدا
این استاد دانشگاه در توضیح اینکه چگونه باید با حسادت برخورد کرد، گفت: یکی از روش ها ذکر و یاد خداست. اگر در پیرامون با حسادت مواجه شدیم، در ابتدا باید از درون تقویت شویم و یکی از راه های آن ذکر است. به خود پیغمبر(ص) نیز حسادت می شد، توصیه قرآن به ایشان این است که «فاستعذباالله؛ به خدا پناه ببر و خودت را از درون قوی کن». در قرآن گفته شده است که «و ان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمعوا الذکر و یقولون انه لمجنون و ما هو الا ذکر للعالمین». کسانی که کفر می ورزند نزدیک است که از فرط حسادت با چشمانشان تو را از میان بردارند و این به ویژه وقتی که این پیام را می شنوند، بیشتر می شود.
او با تأکید بر اینکه ذکر جادو نیست بلکه سپری از درون است، گفت: یکی از ذکرهای فوق العاده و کارساز در اینجا لاحول و لا قوه الا باالله است. اگر این ذکر با عمق معنای آن فهمیده شود، آرامش و اطمینان بسیاری در فرد ایجاد می کند، چراکه مسایل دیگر کوچک خواهد شد.
*احسان در برابر حسادت
بهشتی با اشاره به حکمت ۶۴ از حضرت امیر (ع) که «احسان کن به کسی که به تو حسادت می کند»، بیان کرد: با احسان در برابر حسادت هم عمل نیکی انجام شده است و هم بهترین پاسخ خواهد بود. گاهی حرف زدن، بسیار خوب و گاهی حرف نزدن چنین است. این هنر است که وقتی فردی به شما بدی می کند، شما به او احسان کنید. این رفتار نوع مناسبات را بسیار تغییر خواهد داد و این عمل موجب رشد انسان می شود. انجام خوبی در برابر حسادت قطعا تاثیر مثبت اجتماعی هم دارد.
*کتمان و آشکار نکردن همه نعمت های گرفته شده از خداوند
او تصریح کرد: خوب است گاهی کتمان کنید و همه نعمت هایی که خداوند به شما داده است را آشکار نکنید. کما اینکه معلوم نیست همه دانسته های شما خوب باشد که آشکار شود زیرا بعضی اوقات نه تنها دریافت بلکه شنیدن و درک کردن حقیقتی که فرد دریافته است نیز ظرفیت می خواهد و ممکن است برای افرادی که این مسیر را طی نکرده است، سوء فهم بسیاری ایجاد کند.
او با اشاره به شعری از امام سجاد(ع) گفت: «…چه بسا گوهر علمی که اگر اباهه کنم و در اختیار دیگران قرار دهم به من بگویند که تو بت می پرستی و مردان مسلمان، خون من را حلال خواهند کرد و تازه با این کار خود فکر می کنند بهترین کار ممکن را هم انجام داده اند که مرا از میان برداشته اند». بر این اساس لزومی ندارد همه نعمت هایی که خدا به شما داده است را در همه جمع ها بیان کنید. درست است که خود پیغمبر(ص) گفته اند «و اما بنعمه ربک فحدث» و خوب است که نعمت های الهی بازگو شود، اما لازم نیست هر مطلبی بیان شود.
او تصریح کرد: «علیکم لانجاح الحوائج بکتمانها، فان کل ذی نعمه محسود». بر شما باد که در برآورده شدن حاجت ها کتمان کنید چون برای هر ذی نعمتی که خداوند به او نعمتی داده باشد کسی هم پیدا می شود که نسبت به او حسادت ورزد. این مسأله هم نسبت به امر اجتماعی و هم در زندگی شخصی است.
حسادت یک بیماری است که باید مداوا شود
بهشتی با تأکید بر اینکه حسادت را باید به عنوان یک بیماری که باید مداوا شود تلقی کرد، گفت: اگر حسادت مداوا نشود، به خود فرد حسود و دیگران آسیب می رساند. حال چگونه باید آن را مداوا کرد؟ با دیدن اولین علایم حسادت در خود، توقف کنید و به آن میدان عمل ندهید. نباید اجازه داد حسادت ما را به تعدی بکشاند. اگر در حال حاضر توان مهار اصل حسادت را در خود ندارید، حداقل دامنه آن را مهار کنید و اجازه ندهید به مرز تعدی به دیگران برسد. «إذا حسدت فلا تبغ» اگر در جایی دچار حسد شدید، لااقل ظلم و تعدی نکنید.
او راه دیگر را فکر کردن درباره حسد و پیامدهای شوم آن دانست و افزود: خود این فکر کردن می تواند باعث مهار آن و چه بسا ریشه کن کردن حسد از درون شود. «فکن محسودا ولاتکن حاسدا» اگر هم با حسد مواجه می شوید، بهتر است که محسود واقع شوید تا حسود.
بهشتی با قرائت ادامه روایت که «فإن میزان الحاسد أبدا خفیف بثقل میزان المحسود والرزق مقسوم» گفت: کفه ترازوی فرد حاسد به همان میزانی که از آن طرف در حال حسد ورزیدن به کسی است، در طرف دیگر پایین می آید. باید به این مسایل فکر کرد، چراکه تدبر و توجه به این مطالب چه بسا بتواند موجب کندن حسد از درون شود. حسد حتی در رزق تقسیم شده نیز تأثیر دارد و به همان میزان نیز که فرد حسود به رزق قسمت شده فرد دیگری حسد می ورزد، از رزق خودش در حال کاسته شدن است.
او ادامه داد: «فماذا ینفع حسد الحاسد» فکر کن حسد حاسد چه سودی دارد؟ نفعی در آن نیست. «وماذا یضِر المحسود الحسد» حال تو حسد ورزیدی، حسادت تو چه زیانی به آن فرد زد؟ پس نه تنها بی فایده بلکه به حال خود فرد حاسد نیز مضر است. فکر کردن به این مسأله و مرور نتایج آن از برابر دیدگان به دور شدن از حسادت کمک می کند. روایتی دیگر از امام صادق (ع) وجود دارد که بر مبنای آن این اقدامات، تدابیری درونی برای درمان حسادت است، وقتی درون انسان باشد.
بهشتی با تأکید بر اینکه کسی تصور نکند از این بیماری به کل نجات یافته است، اظهار کرد: پیامبر اکرم (ص) می فرماید که سه پدیده وجود دارد که هیچ فردی نمی تواند ادعا کند به کل از آنها نجات یافته است. یکی ظن یا بدگمانی، دیگری فال بد زدن به دیگران و آخری حسد است و من به شما می گویم چه کاری انجام دهید تا در این گرفتاری باقی نمانید. وقتی نسبت به کسی بدگمان شدید و بدگمانی در شما پیدا شد، تفتیش نکنید و دنبال آن را نگیرید.
بهشتی تصریح کرد: هنگامی بناست کاری آغاز شود یا شرایطی همانند آن تفأل، به ویژه تفأل بد نزنید و اگر چنین مطلبی به ذهنتان وارد شد به آن اعتنا نکنید.
او با تأکید بر اینکه در مورد بدگمانی، فال بد و حسد نباید تفتیش، اعتنا و تعدی کرد، گفت: «یا ایها الذین امنوا اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظـن اثـم و لا تـجـسـسـوا…» که بسیاری از گمان ها گناه هستند و تجسس نکنید. علاوه بر آن وقتی حسادت در کسی برانگیخته شد، باید مرز نگه دارد و تعدی نکند.