دکتر محمدرضا بهشتی در چهاردهمین جلسه تفسیر دعای مکارم الاخلاق، عیب جویی را یک بیماری دانست که به مرور تمام شئون زندگی انسان را درگیر می کند. او گفت: از راه های مقابله با عیب جویی هم این است که ابتدا به چیزی که می شنویم شک کنیم تا ببینیم آن چه گفته می شود درست است یا خیر؟ یا اینکه به فهم خودمان شک کنیم و احتمال دهیم که این موضوع درست نباشد.
به گزارش خبرنگار شفقنا، دکتر محمدرضا بهشتی، استاد دانشگاه با بیان اینکه خداوند از بار لغزش و گناهان کسی که کارهای نیک انجام می دهد می کاهد، گفت: کسی که بتواند به فردی کمک کند تا بتواند خانواده ای تشکیل دهد یا کسی که به مردم خدمت می کند و گره ای از کار مردم باز می کند و سری از رازهای برادر مسلم خودش را می پوشاند خداوند از بار گناهان او کم می کند. بهشتی عیب جویی را یک بیماری دانست و بیان کرد: عیب جویی و جستجوی ضعف های دیگران است که همینطور هم افراد پیش می روند مانند یک بیماری در آنها رخنه می کند و بعد به مرور تمام شئون زندگی انسان را درگیر می کند. میل به افشا کردن در برخی از افراد جامعه بسیار دیده می شود که بسیاری از کارها را انجام می دهند تا بتوانند یک ضعفی از فردی پیدا کنند و همان ضعف را پر رنگ کنند.
او ادامه داد: نباید در امور مردم هم باریک شد و نباید به حریم شخصی افراد وارد شد. کسی که از ریختن آبروی دیگران خودداری کند یا کسی که خشم خود را در مقابل دیگران فرو بخورد خداوند در روز قیامت عذاب را از او دور می کند.
بهشتی درباره عیب جویی توضیح داد: به مرور زمان عیب جویی و جستجو کردن در ضعف های دیگران به یک نوع بیماری تبدیل می شود کسی که این خصوصیت را پیدا کند نمی میرد مگر اینکه خودش هم به همان ایراد دچار شود. او با نقل حدیثی از امام صادق(ع) گفت: خداوند تبارک تعالی بر بنده مومن خود ۴۰ پرده پوشانده است و اگر کسی گناه کبیره مرتکب شود یکی از این پرده ها برداشته می شود، اما وقتی نسبت به برادر مومن خود عیب جویی و زشت گویی کند یکباره همه پرده ها برای فردی که در امور دیگران دخالت می کند، برداشته می شود؛ یکباره این شخص رسوا می شود و این عیوب به زبان مردم می افتد طوری که هرخطایی هم مرتکب شود مردم بازهم این خطای او را بازگو خواهند کرد. این استاد دانشگاه درباره جاذبه افشاگری عنوان کرد: جاذبه افشا افراد را به خود مشغول می کند و در برخی موارد هم اهتمام افراد را متوجه افشاگری می کند. چنین موضوعی به کم ظرفیتی افراد برمی گردد.
راهکارهایی برای مقابله با عیب جویی
بهشتی با بیان راهکارهای برای جلوگیری از عیب جویی اظهار کرد: یکی از راهکارهایی که مانع عیب جویی می شود این است که ابتدا به چیزی که می شنویم شک کنیم تا ببینیم آن چه گفته می شود درست است یا خیر؟ یا اینکه به فهم خودمان شک کنیم و احتمال دهیم که این موضوع درست نباشد. او با اشاره به حدیثی از حضرت علی(ع) درباره گمان بد داشتن افزود: حضرت امیر(ع) در یک حدیث کوتاهی می فرمایند« الاحِتمالُ قُبرُالعُیوب» احتمال قبر عیوب است؛ همین که ما یک ظن و گمانی ببریم که شاید این موضوع درست نباشد، بنابراین ما در درجه اول باید عملکرد دیگران را حمل بر صحت کنیم.
بهشتی با اشاره به اینکه کمی به عملکرد خود توجه کنیم تاکید کرد: یکی دیگر از راه های مقابله با عیب جویی این است که ما به کارهای خودمان دقیق شویم. حضرت امیر(ع) در این مورد می گوید، خوشا به حال کسانی که آنقدر به عیوب خودشان مشغول هستند که عیوب دیگران را نمی بینند؛ خوشا به حال کسانی که فروتنی می کنند البته این فروتنی به دور از کم دیدن و خار کردن خود است.
او ادامه داد: ما بهتر است در فضایی قرار بگیریم و با افرادی نشست و برخاست کنیم که دارای خصلت های خوب اخلاقی و انسانی باشند. بنابراین اگر در جلسه ای قرار گرفتیم که عیب دیگران را بازگو می کردند نباید در چنین فضایی بمانیم یا سعی کنیم که موضوع صحبت و بحث را تغییر دهیم. نباید هرحرفی به گوش های ما رسید به آن راه دهیم. از عوامل دیگر مقابله با عیب جویی نماندن در مجلس انسان های زمخت و سنگدل است که ما را از رحمت خداوند به دور می کند و در مقابل آن مجالست با اهل رحمت است که در درون انسان یک رحمت و دوستی نسبت به دیگران در ما ایجاد می شود. مورد دیگر هم تغافل است که نیمی از عاقلانه زندگی کردن تغافل است.
خداوند به افراد بدزبان و ناسزاگو نظر نمی کند
این استاد دانشگاه درباره اهمیت زبان گفت: وسیله انتشار این عیب جویی ها زبان است؛ البته هم بزرگترین بروز و ظهور معجزه آسای الهی است و به همان میزان که این توانمندی را دارد از جهت دیگر هم می تواند دچار آفت شود. کلام زشت سلاح انسان های فرومایه است و با گفتن یک کلام ناشایستی شخصیت فرد تنزل پیدا می کند.
بهشتی با توجه به بدزبانی و آفت زبان گفت: بحث زبان و آفات زبان نیاز به یک بررسی مفصل دارد تا زبان بتواند همه وجوه خود را نشان دهد. در باب کسی که بدزبان و ناسزاگوست، برای اینکه بتوان زبان را پاک نگاه داشت و از بد دهان بودن و بدزبان بودن احتراز کرد روایت های متعددی ذکر شده است؛ پیامبر(ص) در این زمینه می گوید، «إن من أشر عباد الله من تکره مجالسته لفحشه» بدترین بندگان خدا کسی است که مردم از همنشینی با او کراهت دارند چون او اهل فحاشی و ناسزاگویی است.
او ادامه داد: در ادب ایمان ناسزاگویی جایی ندارد، از لوازم اولیه دین نگه داشتن حریم مسلمان دیگر_نه مومن دیگر_ است به نحوی که این عمل در دل و ذهن او هم رسوخ کند، بنابراین باید ناسزاگویی از زبان و کلامش رخت بربندد و این موضوع بسیار مهم است.
بهشتی افزود: حضرت امیر(ع) در این مورد می گوید، «والفحش والتفحّش لیس من الإسلام» اسلام اولین پیوند فرد با جامعه ای است که برای او به لحاظ حقوقی مصونیت دارد، فرد با اسلام آوردن خودش را در جامعه ای وارد کرده که مال، جان، آبرو و خون او بر دیگران حرام می شود که این اولین نوع پیوند است. پس دایره اسلام، دایره عام است. در روایت دیگری نقل شده است «المسلم من سلم المسلمون من یده و لسانه» مسلمان کسی است که مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند.
بهشتی با اشاره به روایت «اسفه السفها المتبهّج لفحش الکلام» بیان کرد: برخی خودشان اهل ناسزاگویی نیستند اما وقتی در مجلسی هستند و کسی ناسزا می گوید ابراز ناراحتی و اعتراض از بدگویی آن شخص ندارند. نادان تر از آن کس که ناسزا می گوید کسی است که در چنین مجلسی می نشیند و در آنجا کسی ناسزاگویی می کند و او ناراحت نمی شود. این یک آسیب اجتماعی است و برای آنکه بدانیم این آسیب نه تنها به جامعه وارد می شود، بلکه متوجه خود فرد نیز می شود. کسی دهانش به بدی نسبت به برادر مسلمانش باز می شود در یک لحظه پیوندش با خدا قطع می شود. «اللّهم لا تَکِلنا إِلی أنفُسِنا طَرفَهَ عَینٍ أبداً» خدایا ما را به خود واگذار مکن حتی برای یک لحظه. نمی شود کسی فکر کند که من امید به بهشت داشته باشم و در عین حال زبانم به زشتی باز شود.
این استاد دانشگاه با بیان روایتی از پیامبر(ص) در مورد فحاشی تصریح کرد: «إِنَّ الله حَرَّمَ الْجـَنَّهَ عَلَی کُلِّ فَحَّاشٍ» خداوند بهشت را بر کسی که زبانش به ناسزا باز می شود حرام می کند. کسی که زشت گو است از رحمت خداوند محروم می شود و روز قیامت، خدا به او نظر هم نمی افکند.
او با قرائت بخشی از دعای مکارم الاخلاق« وَ وَفِّقْنِی لِطَاعَهِ مَنْ سَدَّدَنِی، وَ مُتَابَعَهِ مَنْ أَرْشَدَنِی» توضیح داد: خدایا به من توفیق ده تا از کسی که مرا به سداد فرامی خواند پیروی کنم و به دنبال کسی بروم که مرا ارشاد می کند. از نعمت های خدا این است که با کسی همنشین باشیم که اگر از ما، خطا و لغزشی هم دیدند از سر محبت، شفقت و دوستی، تذکری بدهند البته ما هم نباید با این تذکرها مقابله کنیم. پس خدایا به من توفیق ده تا کسی که مرا به مسیر مستحکم قوی فرا می خواند، من هم از آن پیروی کنم و ظرفیت تحمل چنین دعوتی و فراخوانی را در من ایجاد کن؛ به این دلیل که حتی شنیدن این نقدها نسبت به خودمان هم توفیق می خواهد. تمام برنامه ریزی ها و تدابیر ما یک طرف، توفیق از جانب خداوند، طرف دیگر.
او افزود: گاهی اوقات یک پند بسیار ساده از یک فرد عامی، موثر می افتد. برای مثال از یکی از عالمان نقل می کنند که او در مسجد نشسته و مشغول عبادت و تعقیبات نماز بوده که یک نفر وارد می شود و به سرعت نماز می خواند تا برود و این عالم دینی به او متذکر می شود تو تا اینجا آمدی چرا قدری با تامل بیشتری نماز نمی خوانی؟ و او در جواب آن عالم به سادگی می گوید من فقط آمده ام اینجا تا به خدا بگویم که عاصی نیستم. الان هم کار دارم باید بروم. بعد آن عالم هم می گوید: ما هم که آمدیم همین را بگوییم با این تفاوت که او چقدر صاف است و با صداقت می گوید. پس، اینکه خدا به ما توفیق دهد تا پنددهنده ای داشته باشیم سعادت کمی نیست.
بهشتی با اشاره به روایتی از امام رضا (ع) تاکید کرد: کسی که از خدا طلب توفیق می کند و هیچ کوششی هم نمی کند، قبل از آنکه دیگران را مسخره کرده باشد خودش را مسخره کرده است. چنین چیزی امکان ندارد. هیچکس نیست که بدون جَهد و جُهد در این مسیر به جایی برسد.
این استاد دانشگاه درباره کسب تجربه گفت: از حضرت امیر(ع) نقل شده «ومن التوفیق حفظ التجربه» تجربه چه تجربه ما، چه تجربه دیگران باشد. نه تنها خودمان توانستیم از فرازها و فرودهایی که پشت سر گذاشتیم، تجربه کسب کنیم بلکه موفق شدیم تا از تجربه های دیگران هم بیاموزیم و بهره بگیریم. چون ایمان با جهل جمع نمی شود. ایمان در ابتدا یک معرفت و شناخت است.
بهشتی ادامه داد: «اشفق الناس یملک اعودهم لک علی صلاح نفسک» مشفق ترین مردم نسبت به تو کسی است که بیشتر از همه تو را کمک کند در صلاح نفست و تو را در دینت نصیحت کند. یا در حدیث دیگری هم داریم که توفیق پیدا نمی کند کسی که زشت را خوب می شمارد و کسی که از قول نصیح(نصیحت کننده) اعراض می کند و سرپیچی می نماید.