دکتر محمدرضا بهشتی، استاد فلسفه دانشگاه تهران درباره بدگمانی و سوءظن نسبت به افراد اظهار کرد: اصل بر این است که مومن نسبت به مسلم حسن ظن داشته باشد. تا وقتی که می توان قول فرد را حمل بر صحت کرد، حق نداریم حمل بر سوءظن کنیم.
به گزارش جماران به نقل از شفقنا، دکتر محمدرضا بهشتی در جلسه هشتم تفسیر دعای مکارم الاخلاق با قرائت فراز «وَعَمِّرنِی مَا کَانَ عُمرِی بِذلَةً فِی طَاعَتِکَ، فَإذَا کَانَ عُمرِی مَرتَعَاً لِلشَّیطَانِ فَـاقبِضنِی إلَیـکَ قَبـلَ أَن یَسبِقَ مَقتُـکَ إلَیَّ، أَو یَستَحکِمَ غَضَبُکَ عَلَیَّ» بیان کرد: خداوندا به من عمر بده تا عمر من در خدمت طاعت تو باشد و اگر عمر من بخواهد مرتعی برای شیطان باشد، من را به جانب خودت برگردان. به ویژه قبل از اینکه غضب تو سبقت و پیشی بگیرد یا اینکه غضب تو مستحکم شود.
او ادامه داد: پس اصل طول عمر از خدا خواستن، در ذات درخواست بدی نیست. نفس طول عمرت نعمت است؛ به این دلیل که فرصت ها در اختیار انسان قرار می گیرد. خداوندا فرصت را از من نگیر، اگر معتقدیم که دنیا مزرعه آخرت است پس تا لحظه آخر باید در تلاش و کاشت اعمال نیک باشیم.
بهشتی درباره معنای"بِذلَةً" تصریح کرد: خداوندا از این همین فرصت ها باز هم در اختیار من قرار بده. بِذلَةً یک معنای اختصاصی دارد که به لباس کار یا آماده باش است. مادامی که درخدمت و آماده باش آن طاعت قرار داریم. باید ببینیم که چطور می شود انسان کاری می کند تا عمر او بِذلَةً طاعت باشد؛ اینکه ما به این وقوف برسیم که عالم محضر خداوند است، بدانیم که خدا می بیند بنابراین گفته های ما گم نمی شوند. گاهی در مسیر با فراز و نشیب هایی روبرو می شویم و در چنین مواقعی حلم و بردباری نیاز است.
او با اشاره به آیه 156 سوره بقره «وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعونَ» گفت: باید بدانیم که حتما مورد آزمایش قرار می گیریم و نباید این انتظار را داشت که آزموده نشویم. در چنین زمانی از نسبت هایی که داریم گسسته می شویم با تجربه های سنگین و خوف انگیز روبرو می شویم. قطعا در مسیر زندگی با صاعقه هایی روبرو خواهیم شد که در وسط زندگی ما قرار می گیرند اما در چنین شرایطی باید حلم و بردباری را پیشه کنیم.
بهشتی در خصوص بازگشت و توبه توضیح داد: اگر می بینیم در لحظه ای غفلت وجود دارد نگذاریم که آن لحظه تثبیت شود و به مسیر درست باز گردیم. البته نباید از رحمت های خداوند هم مایوس شویم، خداوند حتی به شیطان می گوید برگرد. این در حالیست که نباید گناه های کوچک را کوچک شمرد و خود کم بینی گناه، گناه بزرگی به حساب می آید؛ چون باعث می شود که این بِذلَةً بودن عمر و آماده باش در طاعت را از دست دهیم.
این استاد فلسفه دانشگاه تهران بیان کرد: یکی دیگر از اتفاقاتی که سبب می شود تا ما در زمان آماده باش، آماده نباشیم درازی آرزوهاست اگر ما دچار درازی آرزو شویم از انجام عمل باز می مانیم. پیروی از هوی و هوس هم ما را از مسیر حق باز می دارد.
او درباره خشمگین شدن، گفت: خشم نیز ما را از بِذلَةً باز می دارد. غضب مانند جمره ای از شیطان در قلب فرزند آدم است.
بهشتی با اشاره به روایتی از حضرت علی یادآور شد: غضب مثل آتش است که اگر شعله ور شود به راحتی نمی توان آن را کنترل کرد پس تا شعله آتش غضب کم فروغ است باید آن را کنترل کنیم. کسی که غضب را رها کند ابتدا خودش در آتش خشم می سوزد.
او با بیان "فَإذَا کَانَ عُمرِی مَرتَعَاً لِلشَّیطَانِ" ادامه داد: فَإذَا ظرف و شرط برای آینده است؛ خداوندا گر عمر من قرار است چراگاه شیطان باشد، خودت من را بازگردان. به راحتی نمی توان از این مسیر بازگشت کرد بنابراین من چنین عمری را نمی خواهم.
او با بیان روایتی از امام صادق(ع) اظهار کرد: مومن به یک جایگاهی می رسد که خداوند عجلی را برای موت او قرار نداده است. وقتی که خداوند دریافت که باقی ماندن او سبب ویرانی دین او می شود بنابراین خداوند او را به جانب خودش فرا می خواند در حالیکه کرامت و بزرگی او نیز حفظ می شود.
بهشتی با اشاره به بخش دیگری از دعای مکارم الاخلاق «اللَّهُمَّ لا تَدَع خَصلَةً تُعَابُ مِنِّی إلاّ أَصلَحتَهَا، وَلا عَآئِبَةً أُؤَنَّبُ بِهَا إلاّ حَسَّنتَهَا، وَلاَ أُکرُومَـةً فِیَّ نَاقِصَةً إلا أَتمَمتَهَا. » ادامه داد: خدایا خصوصیتی را در من باقی نگذار که مایه عیب گویی و سرزنش است مگر اینکه خودت آن را اصلاح کنی و هیچ عیبی که موجب ملامت شود مگر اینکه آن را به نیکی بدل کرده باشی. خدایا به من کمک کن تا بتوانم فضیلتی را در خود به اتمام برسانم.
او با قرائت فراز بعدی دعای مکار الاخلاق «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَأَبدِلنِی مِن بِغضَةِ أَهلِ الشَّنَئانِ المَحَبَّةَ وَمِن حَسَدِ أَهلِ البَغیِ المَوَدَّةَ، وَمِن ظِنَّةِ أَهلِ الصَّلاَحِ الثِّقَةَ، وَمِن عَدَاوَةِ الأَدنَینَ الوَلایَةَ، وَمِن عُقُوقِ ذَوِی الأَرحَامِ المَبَرَّةَ، ومِن خِـذلانِ الأَقرَبِینَ النُّصـرَةَ، وَمِن حُبِّ المُدَارِینَ تَصحیحَ المِقَةِ، وَمِن رَدِّ المُلاَبِسِینَ کَرَمَ العِشرَةِ، وَمِن مَرَارَةِ خَوفِ الظَّالِمِینَ حَلاَوَةَ الأَمَنَةِ.» یادآور شد: خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست و خدایا بغض دیگران سبب نشود تا ما بخواهیم مقابله به مثل کنیم که از عدالت خارج شود. پس بدخواهی افرادی که اهل بغض هستند را با محبت جایگزین کن. خداوندا حسد اهل ستم و تعدی (البَغیِ) را به مودت جایگزین کن و ظن دوستان و نیکان را به اطمینان تبدیل کن. و خوار گردانیدن نزدیکان را به یاری کردن و دوستی مدارا کنندگان را به دوستی واقعی و اهانت آمیزش کنندگان را به آمیزش نیک و تلخی ترس از ستمکاران را به شیرینی ایمن بودن بدل کن.
بهشتی در پایان با بیان روایتی از امام صادق (ع) در مورد ظن توضیح داد: وقتی یک مومنی برادر خود را به ظن متهم می کند، ایمان در قلب او آب می شود، مانند آب شدن نمک در آب. اصل بر این است که مومن نسبت به مسلم حسن ظن داشته باشد. تا وقتی که می توان قول فرد را حمل بر صحت کرد حق نداریم حمل بر سوءظن کنیم.