سید ابوالفضل موسویان: حکومت باید از سخن دیگران استقبال کند. امیرالمومنین(ع) نقل کردند که پیامبر اسلام بارها فرمودند:« امتی پاک نیست که نتواند حق خود را از کسی که به او ظلمی کرده بگیرد بدون لکنت زبانی.» جامعه باید چنان باشد که اگر کسی خواست سخنی بگوید استقبال شود. حکومت باید به گونه ای باشد که از سخنان دیگران استقبال کند. اینگونه نباشد که قرن ها نسل های بشر به دنبال آزادی بیان باشند و نتوانند بدست بیاورند.
به گزارش خبرنگار جماران، حجتالاسلام و المسلمین ابوالفضل موسویان که در هیأت متوسلین به حضرت قاسم(ع) حسینیه محبان ائمه سخن می گفت، با اشاره به سیره سیدالشهدا(ع) گفت: یکی از مسائلی که در سخنان اباعبدالله حسین(ع) مطرح می شود موضوع امر به معروف و نهی از منکر است. امام می فرمایند: قصد من انجام وظیفه و حرکتم برای آن است. یکی از وظایف ما به غیر نماز و روزه و حج و ذکات و... امر به معروف و نهی از منکر است. مسأله ای که از همان ابتدا مظلوم واقع شده و کمتر به آن پرداخته شده است. مردم به این وظیفه دینی که نشانه فضیلت و برتری امت اسلام است کمتر توجه کرده اند. در آیه شریفه سوره فاسقون خداوند می فرماید: «کنتم خیر امّة اخرجت للنّاس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر» شما بهترین امت هستید به دلیل آنکه امربه معروف می کنید و نهی از منکر، امم گذشته را خداوند متعال به دلیل آنکه این وظیفه را انجام نمی دادند در مرتبه ای پایین تر قرار داده است. و این امت را به این دلیل که امربه معروف و نهی از منکر می کنند برتری داده است. این مساله در دوره های مختلف فراز و نشیب هایی داشته است. به گونه ای که گاهی امر به معروف جدی گرفته می شد. و گاهی هم به این مساله کمتر توجه می شد. امام در خطبه های متعددی که بیان می کنند می فرمایند: من می خواهم به این وظیفه عمل کنم. این وظیفه ای اسلامی است که بر دوش همه گذاشته شده و از جمله بر دوش من نیز است که به آن عمل کنم و نمی توانم از این وظیفه شانه خالی کنم. ایشان حتی در نامه ای که برای معاویه نوشتند فرمودند نمی دانم شاید تقصیر کرده باشم در اینکه در مقابل تو و کارهای خلافی که انجام دادی نتوانستم وظیفه خود را انجام دهم. این وظیفه ای بر دوش همه مسلمانان و در راس آنها امامی است که پیشوای همه آنان محسوب می شود. لذا امام حسین(ع) می فرمایند که من حرکتم بخاطر انجام این وظیفه است. آیات قرآن درباره این وظیفه متعدد هستند شاید بتوان به 8 آیه در این باره اشاره کرد که به طور صریح امر به معروف و نهی از منکر اشاره کرده است. البته در آیات دیگری هم گرچه تعبیر امربه معروف و نهی از منکر نیامده اما مقصود همین وظیفه است که باید انجام گیرد. این نشانه اهمیتی است که خداوند نسبت به این موضوع داشته است.
حجت الاسلام موسویان در ادامه افزود: اگر واجبات را بر دو نوع عینی و کفایی در نظر بگیریم؛ امر به معروف و نهی از منکر واجب کفایی هستند. در تعریف واجب عینی باید گفت که بر همگان واجب است اما واجب کفایی اگر برخی انجام دادند از سایرین ساقط می شود. یعنی اگر عده ای برای گسترش معروف اقدام کنند و از انتشار منکر جلوگیری کردند این وظیفه از سایرین ساقط می شود و دیگر آنها وظیفه ای ندارند. این موضوع گروهی را میخواهد که خود را برای انجام این عمل مجهز کنند. یعنی یک جمعیت یا گروهی باید این وظیفه را انجام دهند. وظیفه امربه معروف در مسائل عادی امور مردم، باید توسط همگان انجام گیرد. به عنوان مثال اگر ببینیم کسی دروغی می گوید یا به دیگری بی احترامی می کند یا اموال دیگران را تصاحب می کند باید امر به معروف و نهی از منکر کنیم. اما یکسری مسائل جامعه پیچیده تر از آن هستند که فردی معمولی متوجه آن شود یعنی به مطالعه و تحقیق احتیاج است. لذا این وظیفه در این گونه مسائل ویژه کسانی است که عالم به معروف و منکر باشند. معروف ها و منکرها همه یکنواخت نیستتند لذا برای انجامش، فهم و آشنایی برخی مسائل اجتماعی بسیار حساس و مهم است. بدین سادگی نیست که بخواهیم بدون فهمی درست از برخی مسائل، اقدام به امربه معروف و نهی از منکر در قبال آنها کنیم.
وی افزود: امروز نزدیک 40 سال از انقلاب اسلامی می گذرد. بدون شک در همان اوایل مسوولین دلسوزی بودند که می خواستند کارهای زیادی در کشور انجام دهند اما وقتی امروز به آمارها توجه می کنیم می بینیم نتایجی که گرفتیم آنگونه باب میل نبوده است. این نشان می دهد که تنها داشتن نیت خوب کافی نیست بلکه باید ببینیم که چه راههایی وجود دارد برای آنکه معضلات حل شوند و برای اینکار نیاز به تحقیق و تخصص داریم. صرف داشتن نیت خوب نه تنها کافی نیست بلکه بعد از مدتی می بینیم که آمارها نتیجه ای خلاف مقصود می دهند. بنابراین فهم مسائل مختلف احتیاج به مطالعه دارد. امر به معروف و نهی از منکر در مسائل پیچیده اجتماعی به این نیست که بصورتی کلی بگوییم فلان موضوع معروف است و فلان موضوع منکر است و باید مانع آن شویم بلکه نیاز به درک صحیح جوانب دارد. شناخت معروف و منکر و روشی که فرد می خواهد آن را در جامعه بکار بندد مهم است.
وی در ادامه اظهار کرد: پیامبر اکرم می فرمایند: بالاترین جهاد آن است که فرد جلوی ظالم و ستمگر بایستد و حرف حق را بگوید و جلوی ظلم را بگیرد. گفته می شود« انما هو علی القوی المتاع» اما ما که نسبت به ظالم توانایی نداریم که مقابل یک ظالم بایستیم و جلوی آنچه خلاف است را بگیریم. پس چه کسی قدرت دارد که دربرابر ظالم بایستد و جلوی او را بگیرد؟ حضرت می فرمایند: اگر توانش را ندارید نیازی به این کار نیست. اقدام شما زمانی که امر به معروف و نهی از منکر می کنید باید موثر واقع شود یعنی پشتوانه هایی از قدرت وجود داشته باشد که به واسطه آن این کار را انجام دهید. حالا ممکن است آن پشتوانه قبیله ای باشد که فرد در آن موقع دارا بوده و می توانسته منشاء اثر باشد. مانند اصحاب پیامبر که دارای جایگاه ممتازی در جامعه بودند و جایگاه مردمی داشتند. ممکن است یک عالم در یک جامعه نیز قدرتی داشته باشد که می بایست از این قدرت برای امربه معروف و نهی از منکر ظالمان استفاده کند. چه بسا در جامعه امروزی که دیگر برای افراد پشتوانه ای بنام قبیله وجود ندارد احزاب بتوانند نقش آن را ایفا کنند. بالاخره وقتی جمعیت متنابهی خواسته ای را دارند با فردی که به تنهایی دارای خواسته ای است متفاوت است. مسلما یک حزب از پتانسیل و قدرت بالاتری برخوردارست و می تواند خواسته ها و مطالبات را به گوش کسانی که لازم است برساند. پس فردی که به نهی ظالم می پردازد باید دارای قدرت باشد و اگر چنین قدرتی ندارد این وظیفه از گردن او ساقط می شود. امام حسین(ع) در مرحله اول این وظیفه را بر دوش علما می دانند زیرا هم معروف و منکر را می شناسند و هم پشتوانه قوی مردمی را دارند.
وی در فراز پایانی سخنان خود گفت: یکی از مسائلی که امام حسین ع بر آن تاکید می ورزند موضوع اموال عمومی است که باید در اختیار همه مردم و نه فقط گروه و عده ای خاص قرار گیرد. امام(ع) تاکید می کنند آیا اموال و غنائم، صدقات و وجوهاتی که گرفته می شوند در جای خود صرف می شوند؟ در جامعه اسلامی که بناست جزو بهترین امت ها قرار گیرد و فضیلتش برمبنای امربه معروف و نهی از منکر واقع شود. ما باید چه کاری کنیم که این جامعه امر به معروف و نهی از منکر کند و این مساله درون آن امری بد تلقی نشود به گونه ای که تا حرفی زده شود طرف مقابل بگوید در زندگی من دخالت نکن یا به بیانی دیگر در کار دیگران فضولی نکن. اولا ما باید از لحاظ فرهنگی فکر خود را تغییر دهیم. معمولا اینگونه است اگر کسی عیب ما را بگوید بجای خوشحالی ناراحت می شویم در صورتی که امام صادق(ع) می گویند: بهترین دوستانم کسانی هستند که عیب های مرا به من بگویند. متاسفانه این موضوع نیز بدین خاطرست که یا نوع گفتن طرف مقابل برایمان آزاردهنده است یا گمان می کنیم تهی از هرگونه عیب و ایراد هستیم. بُعد دیگر این مساله برمی گردد به حکومت اسلامی، حاکم اسلامی هم موظف است تا ترتیبی اتخاذ کند برای آنکه این وظیفه در میان جامعه رواج داشته باشدو مردم در گفتن مطالب نگرانی نداشته باشند. امیرالمومنین(ع) نقل کردند که پیامبر اسلام بارها فرمودند:« امتی پاک نیست که نتواند حق خود را از کسی که به او ظلمی کرده بگیرد بدون لکنت زبانی.» جامعه باید چنان باشد که اگر کسی خواست سخنی بگوید استقبال شود. حکومت باید به گونه ای باشد که از سخنان دیگران استقبال کند. اینگونه نباشد که قرن ها نسل های بشر به دنبال آزادی بیان باشند و نتوانند بدست بیاورند.