حجتالاسلام مسعود اديب
ترديدي نيست كه امر به معروف و نهي از منكر از اركان شريعت اسلام است و از مهمترين واجبات ديني به شمار ميرود و در قرآن، امت اسلام به دليل امر به معروف و نهي از منكر بهترين امت معرفي شدهاند؛ «كنتُمْ خير أُمّه أُخْرِجتْ لِلنّاسِ تامُرُون بِالْمعْرُوفِ وتنْهوْن عنِ الْمُنكرِ وتُومِنُون بِاللّهِ.» واضح است كه وقتي جامعه نسبت به رفتارها و هنجارهاي خلاف قانون حساس باشد كمتر دچار خطا و اشتباه میشود. هر جامعه بايد نسبت به قوانين خود پايبند باشد و از تخلفات جلوگيري كند اما آنچه در اين ميان مهم است چگونگي و روش مقابله با هنجارشكني است و اينكه اين روشها با چه هدفي به كار گرفته ميشود. متاسفانه شاهد آن هستيم كه در تاريخ اسلام امر به معروف و نهي از منكر مورد جفا قرار گرفتهاند. گروهي مثل «خوارج» امر به معروف را با تندي و خشونت تعريف كردهاند و گروهي مثل «مرجنه» با سهلانگاري آن را مورد توجه قرار دادهاند. خوارج امر به معروف و نهي از منكر را بيهيچ قيدي واجب ميدانستند و مرجنه معتقد بودند همين كه نسبت به زشتيها و كاستيها ناراحت باشيم كافي است. در صورتي كه امر به معروف شرايطي دارد كه بايد مورد توجه قرار بگيرد؛ اولا امر به معروف با هدف نتيجهگيري و اثرگذاري صورت بگيرد. همه علماي اسلام به اين اعتقاد دارند كه اگر امر به معروف و نهي از منكر بياثر باشد، واجب نيست و واجب بودن آن معطوف به نتيجه است. هر انسان عاقلي براي غايت به مقصود از ابزار مناسب با آن هدف استفاده ميكند و با توجه به هدف وسيله را انتخاب ميكند. اگر هدف رواج ارزشهاي ديني باشد و قرار باشد دلهاي مردم به ارزش ديني نزديك كنيم و جاده بهشت را هموار كنيم، بايد اين كار به روش و ابزاري باشد كه مورد رضايت مخاطبان باشد. رفتار خارج از منطق اگر نتيجهبخش باشد كه نيست، نميتواند در دايره امر به معروف و نهي از منكر قرار بگيرد. نكته دوم درباره امر به معروف و نهي از منكر اين است كه همه علما آن را مقيد به شرايطي دانستهاند از جمله اينكه امر و نهي صورت گرفته مفسدهانگيز نباشد. شايد در يك جامعه بدوي و رشد نيافته و سادهدل با يك تشر، ارزشي در ميان مردم آن جا بيفتد اما براي اثرگذاري روي جامعه تحصيلكرده امروز جز از طريق اقناع و ارضای فكري راهي وجود ندارد. آنچه رئيسجمهور محترم درباره «بهشت اجباري» گفته بر اساس اين گفتمان است. بر اساس اين تفكر براي ترويج ارزشهاي ديني بايد رو به استدلال و اقناع رفت. آخرين نكته اينكه امر به معروف و نهي منكر شرط ديگري هم دارد. آمر به معروف و ناهي از منكر بايد اطمينان داشته باشند آنچه ميگويند يا نهي ميكنند معروف و منكر باشد و اين مسائل سليقه شخصي نيست. از خود عنوان «معروف» اين را ميشود فهميد كه منظور مقبول بودن در افكار عمومي است و اگر كسي در اعتقادات خود به دين به مساله خاصي اعتقاد داشت نميتواند اعتقاد خود را به عنوان نظر دين معرفي كند. چه امر معروف مسائل ديني مثل واجبات و محرمات و چه امر به معروف مسائل اجتماعي مثل موردي كه مقام معظم رهبري فرمودهاند: «امر به ورزش امر به معروف است»، همواره بايد مورد معروف مورد قبول جامعه باشد. فراموش نكنيم يكي از شرايط امر به معروف اين است كسي كه مورد امر يا نهي قرار ميگيرد از خطا بودن كار خود آگاه باشد و تعليم مفاهيم ديني بر امر به معروف مقدم است و مشخص است كه ارشاد و تعليم با روشهاي قهري و با زور و فشار و تهديد ممكن نيست. البته تمام موارد گفته شده هيچ ربطي به اجراي قانون ندارد. نهي از منكر قبل از مواجه شدن با قانون است و اگر فردي دزدي كرد يا جرم و بزه ديگري انجام داد بايد بر اساس قوانين رسمي كشور با وي برخورد شود و خلط اين دو مساله برخورد قانوني و نهي از منكر با يكديگر اشتباه بزرگي است. امر به معروف و نهي از منكر به عنوان حكمي بسيار ارزشمند سبب زنده ماندن دستورات و تعالين ديني در جامعه است به شرط آنكه درست فهميده شود و راه آن درست انتخاب شود.