محمدتقی فاضل میبدی
در طول تاریخ و از صدر اسلام تلاش برای انحراف اذهان مردم از موضوعات اساسی و مشكلات جامعه وجود داشته است. بنابراین انحراف اذهان عمومی مطلب تازهای نیست كه دامنگیر جامعه شده باشد. همیشه عدهای در جامعه تلاششان بر انحراف جامعه و افكار عمومی استوار بوده است. برای انحراف افكار عمومی مسائلی را مطرح میكردند كه دولت یا مردم را از درك مسیر درست بازداشته و به مسائل حاشیهای مشغول كنند. مسائلی كه به هیچ وجه ارزش بحثكردن ندارد. اتفاقا در یكی از روایات از حضرت علی(ع) آمده است: «یكی از مسائلی كه حكومتها را نابود میكند تضییع اصول و تمسك به فروع است»؛ یعنی مردم به چیزهایی مشغول میشوند كه فرعی است و مسائل ریشهای را فراموش كنند. امروز در مجلس كه عصاره ملت است، باید تلاش شود مسائل اصلی و ریشهای كه اقتصاد كشور را دچار مشكل كرده است بررسی شود. اما متاسفانه پرداختن به مسائل حاشیهای و البته جناحی بعضا و در مواردی پررنگتر میشود. در هشت سال گذشته منابع زیادی در كشور به هدر رفت و امروز بخش كوچكی از رانتها و امتیازهای ویژه منتشر شده است و بیتردید زمان رسیدگی به نارساییها و تخلفات هشت سال فرا رسیده است. اكنون نتیجه آن اختلاسها و سوءاستفادهها از بیتالمال موجب شده منابع ملی كشور در مسیر صحیح هدایت نشود. از بین رفتن منابع در شرایط فعلی موجب شده كه آمار طلاق، بزهكاری و هزاران مشکل اجتماعی دیگر قابل قبول نباشد. در هشت سال گذشته کشور 850 میلیارد دلار درآمد ارزی داشته است. بیتردید بهواسطه وجود این درآمد نباید به شكل امروزی كشور با مشكلات اقتصادی و اجتماعی دست و پنجه نرم میكرد اما متاسفانه امروز فضای دیگری را در كشور شاهدیم. بنابراین جامعه باید به مسائل اصلی و ریشهای بپردازد. با این فرض اینکه رئیسجمهور یازدهم با آقای شجریان دیدار كرده است یا اصلا چنین دیداری رخ نداده است آیا مساله اصلی كشور محسوب میشود؟ چه اشكال دارد كه رئیسجمهور ایران با یک هنرمند دیدار كند؟ آیا بحث رفتن یا نرفتن رئیسجمهور به یك دیدار مشكلات کشور را حل خواهد كرد؟ چرا باید ذهن جامعه به مسائل انحرافی و نامربوطی مشغول شود كه سودی برای منافع ملی ندارد. اگر مسائل تلخ سال 88 نبود برخی نمایندگان تندرو مجلس برای توجیه تخلفات دولت گذشته چه چیزی را مطرح میكردند؟ متاسفانه به نظر میرسد طرح این گونه ادعاها و مسائل برای گرفتن فرصت جهت پوشاندن تخلفاتی است كه در سالهای اخیر صورت گرفته است. بیشك حامیان یک جریان خاص در پی این هستند که ذهن مردم را از پرداختن به مسائل اصلی كشور باز دارند همانطور که در دوره اصلاحات هر چند روز یك بحران به دولت وقت تحمیل میكردند. اكنون در دولت یازدهم هم با بهانهتراشیها و ایجاد فضای حاشیهای درصددند تا دولت تدبیر و امید را از پرداختن به مسائل حیاتی بازدارند. باید دانست كه در پس پرده این تلاشها برنامهریزی برای انحراف افكار عمومی نهفته است. بدینترتیب سوءاستفادهكنندگان از منابع در سالهای گذشته در سایه امن این جوآفرینیها قرار خواهند گرفت. بیتردید باید تلاش شود تا عاملان و مسببان مشكلات موجود به مردم معرفی شوند تا افكار عمومی در مورد آنها قضاوت كند.