مقاله اي تحت عنوان فتنه حاکم و ذلّت مؤمن در مورخه 27/7/1389 در برخی از سایت اینترنتی منتشر شد که واکنش هایی را بهمراه داشت. روزنامه کیهان در اولین برخورد آن را مورد توجه قرار داده که در ادامه آمده ست . در فضای مجازی این مقاله از سوی دیگران مستقیم یا غیر مستقیم محتوی آن مورد نقد قرار گرفت
در ادامه مقاله و نقد روزنامه کیهان و جوابیه حجت الاسلام میبدی خواهد آمد.
«فتنه حاکم و ذلّت مؤمن»
محمدتقی فاضل میبدی
عنوان فوق برگرفته از کلام امیر مؤمنان حضرت علی بن ابی طالب است.سیره نویسان اصل داستان و روایت راچنین آورده اند : روزی حضرت(ع) از جایی به جایی سواربرمرکب در حرکت بود ؛ یکی از یاران ،درحالی که پیاده بود امام را، همراهی می کرد. حضرت چون کسی را در رکاب خود دید، فرمود : ارجع فان مشی مثلک مع مثلی فتنه للوالی ومذلت للمؤمن ؛ برگرد چرا که راه رفتن مثل تو با مثل من فتنه برای حاکم و ذلّت برای مؤمن است . (نهج البلاغه / کلمات قصار ، شماره 332).در نگاهامام علی(ع) کرامت و عزت آدمی تا آن جا پیش بینی میشودکه در کنار حاکمان نباید عزت وکرامت آدمی کاسته شود . و تواضع حاکمان تا آن جا پیش بینی شده که نیاید میان مردم این برتری به شکل سوار برمرکب محسوس گرد د. مهمترین نکته اخلاقی که در روایت فوق به چشم می خورد ، نکوهش تملق و مداهنه است ؛ تملق و چاپلوسی در نگاه اسلامی ، هم به شکل قول و هم به شکل عمل ، به شدت نکوهیده ومذموم است .
طبیعت آدمیان به گونه ای است که از تعریف و تمجید احساس غرور و برتری می نمایند ، بویژه اگر صاحب قدرت باشند. برهمین اساس پیامبر بزرگ اسلام فرمود : " احثوا التراب علی وجوه المداحین ، به دهان چاپلوسان و مداحان خاک بپاشید . صاحب کتاب کنز العمال روایتی به این مضون آورده است : جماعتی از قبیله " بنی عامر " به محضر مبارک پیامبر (ص) وارد شدند . در خلال گفتارآنان با پیامبر، تملق و مداحی وجود داشت و رسول اکرم را بیش از حد ستایش کردند .پیامبر ص برآشفته شد و فرمود : " سخن خود را بگویید ولی مواظب باشید که شیطان شما را به زیاده رویی در کلام وادار نسازد ." یعنی خطر تملق به گونه ای است که ممکن است پیامبران را نیز به غرور بکشاند . لهذا در قرآن کریم در کنار آیاتی که در تعریف و بزرگواری و حسن خلق و تواضح پیامبر ص وجود دارد ، آیاتی نیز ، عتاب گونه بر پیامبر نازل شده است . " ولو تقول علینا بعض الاقاویل.لاخذ نامنه باالیمین . ثم لقطعنا منه الوتین ، اگر او سخنی دروغ بر ما بگوید ما او را با قدرت می گرفتیم ، سپس رگ قلبش را قطع می کردیم (الحاقه/43) یعنی خداوندپیامبرخودرا در هنگام رسالت به شکل مطلق نگاه نمیکند وبه اوتذکرمیدهد که اگر بر خلاف واقع سخن بگوید ، با او برخورد می شود . ما بر این باوریم که عصمت پیامبران مانع خلاف گویی وغرورپذیری آنان است. و سلطه جویی وجباریت که ازچاپلوسی به وجود می آیددرآنان وجودندارد ، اما آموزش آیات الهی این است که زبان عتاب و انتقاد بر زبان چاپلوسی و مداحی مقدم است .وتنها زبان انتقاد است که می تواندجلوی غروروسرکشی رابگیرد.
هنگامی که امام علی رادرراه صفین ،درشهرانبار،براساس رسوم ایرانیان استقبال کردند ، حضرت (ع) ناراحت شد و فرمود : ماهذه الذی صنعتموه والله ما ینتفع بهذا امراءکم ،این چه کاری است که میکنی. به خدا سوگند حاکمان شما از این گونه احترام گذاشتن ها سودی نبردند . شما در دنیا خود را به زحمت می افکنید و در آخرت ، نیز دچار عذاب می شوید و چه سودمند است آسایشی که امان از جهنم در پی آن باشد . (نهج البلاغه / حکمت ،37 )
پرهیز امام علی (ع)ازعمل و القاب تملق گونه به حدی بود که آورده اند : " در زمان خلیفه دوم در دادگاه در کنار مدعی قرار گرفت . خلیفه ، امام را با کنیه صدا کرد و مدعی را با اسم . آثار ناراحتی وبرافروختگی در سیمای حضرت ظاهر شد و فرمود : از آن جهت که در رفتارت نسبت به ما دو نفر عدالت رعایت نکردی نگران شدم ؛ زیرا او را با نام صدا کردی و مرا با کنیه و لقب " ابوالحسن " خواندی، ممکن است طرف دعوی نگران شود ( ابن ابی الحدید ، ج 17،ص 65) ای کاش عالمان دینو سخنگویان مذهب این مطالب و مسایل را در رسانه ها به کرات ذکر می کردند و به جای طرح بعضی روایت های نه چندان درست و احیاناً عقل گریز و یا عقل ستیز ، گفتارهای اخلاقی ،که درکنترل قدرت ومهاردیو استبداد تاثیردارد، ذکر می کردند . آن اندازه که در کتب تاریخی و روایی اسلام ، تملق و چاپلوسی در برابر والیان نکوهیده گشته ، به این نکته مهم اخلاقی ،اما،درعمل کمترتوجه شده است . مولوی درباره خطروآفت تملق میگوید:
لطف وسالوس جهان خوش لقمه ایست کمترش خورکآن پرآتش لقمه ایست
آتشش پنهان ذوقش آشکار دوداوظاهرشودپایان کار
از وفور مدحها فرعون شد کن ذلیل النفس هوناً لاتسد
تا توانی بنده شو سلطان مباش زخم کش چون گوی شو چوگان مباش
(مثنوی دفتراول)
روانشناسان می گویند : " تملق و چاپلوسی در جایی رشد می کند که جایی برای اظهار نظر آزاد و انتقاد وجود نداشته باشد . هم جامعه و هم خانوانده در بروز این رفتار مؤثرند ." سخن درستی است ، زیرا تملقاتی که در زمان حکومت بنی امیه و بنی عباس در تاریخ ، به صورت شعر ضبط شده است ،وآنا ن رابه حاکمان مستبد بدل کرد، چنین چیزی در زمان حکومت علی کمتر دیده می شود . گروهی به نام غلات پیدا شدند که نسبت به حضرت علی ع غلومی کردند و امام شدیدترین برخورد را با آنان داشت .وشایدشدت برخوردی که اما م باغلاه داشت،باسران شرک وکفردرجنگهای زمان پیامبر نداشت؛زیرا امام دانا بود که دردل تملق وغلو و مداحی چه خطرها یی نهان است.به تعبیر مولوی سالوس وخوشگویی برای مخاطب ،نخست ،خوش می نمایدولی دود وآتش آن بعدها به خرمن بشریت می افتد.
استدلال كیهان علیه شبهه "استقبال از رهبری، خلاف سیره علوی"
آینده نیوز: پس از آن كه محمدتقی فاضل میبدی، یك روحانی طیف اصلاح طلب با استناد به روایتی از امام علی(ع) همراهی پیاده با ایشان كه سوار بر مركب بودند را فتنه برای حاكم و ذلت برای مومن خواند، كیهان با 5 استدلال "هماهنگی حلقه 3گانه نفاق جدید تا لندن و تل آویو"، "عضویت نویسنده در باند نفاق مهدی هاشمی"، "تصریح نویسنده بر جدایی سیاست از مذهب و عدم حق استناد وی به سیره سیاسی پیامبرو اهل بیت"، "عضویت در گروهك جعلی «مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم»" و نیز "ضرورت استفاده از خودرو به اعتبار جنایت های رذیلانه منافقان"، پاسخ وی را داد.
سایت هایی نظیر «جرس» (ارگان خارجی فتنه گران از دفتر مدیریت لندن)، كلمه (وابسته به موسوی و طیف مشاركت)، بالاترین (صهیونیستی) و چند شبكه همسو با پررویی تمام و به خیال اینكه مخاطب دو ماه دروغ پراكنی آنها درباره پیش بینی «استقبال سرد» را فراموش كرده، به تردیدافكنی از زاویه مخالف پرداختند به این معنا كه با انتشار مقاله ای به قلم یك عضو باند مهدی هاشمی (فاضل میبدی) به همراه تصویر استقبال مردم از رهبری تلاش كردند چنین القا كنند كه استقبال گرم مردم از مقتدای خود، خلاف سیره امیرمؤمنان است!
این عضو باند مهدی هاشمی می نویسد «روزی حضرت علی(ع) سوار بر مركب در حركت بود؛ یكی از یاران در حالی كه پیاده بود امام را همراهی می كرد حضرت چون كسی را در ركاب خود دید فرمود برگرد چرا كه رفتن مثل تو با مثل من، فتنه برای حاكم و ذلت برای مؤمن است... پیامبر هم می فرماید بر دهان چاپلوسان و مداحان خاك بپاشید.»
این رویكرد منافقانه مثلث «جرس- كلمه- بالاترین» از چند جهت جالب توجه است. اولا هماهنگی این حلقه 3گانه از حلقه نفاق جدید همراه موسوی گرفته تا لندن و تل آویو است. ثانیا نویسنده مقاله به همراه عناصری نظیر كدیور و احمد منتظری، عضو باند نفاق مهدی هاشمی است كه اصل حركت خود را ضربه به ولایت فقیه و رهبری- چه در زمان حضرت امام و چه پس از رحلت ایشان- قرار داده اند.
ثالثا جناب نویسنده در حالی تظاهر به طرفداری از سیره پیامبر(ص) و امیرمؤمنان(ع) می كند كه 10مهر 1387 در مصاحبه ای صریح با رادیو فردا (ارگان رسمی سازمان سیا) برخلاف سیره صریح پیامبر و امیرمؤمنان- علیهماالسلام- سخن گفته و تصریح كرده بود «سیاست باید از مذهب جدا باشد. سیاست ورزی یك امر كاملا عرفی است و به نظر من سیاست ورزی امر شرعی نیست... اگر شما بخواهید عقاید مذهبی را در مسائل سیاسی دخالت دهید ممكن است این اعتقادات مورد باور دیگران نباشد.» انسانی با این نگرش طبیعتا نمی تواند به سیره سیاسی پیامبرو اهل بیت استناد كند!
رابعا فاضل میبدی همان عضو گروهك جعلی «مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم» است كه در گفت وگوی چندی پیش با رادیو زمانه از گروهك انحرافی، استعمارساخته و ضداسلامی بهائیت دفاع كرد. او تصریح كرده بود «اگر برداشت ما از اسلام همان برداشت نص محور باشد، از اسلام در نمی آید كه بهایی ها حقوق داشته باشند اما با برداشت حق محور و عدل محور از اسلام این برداشت درست است.» كه باید پرسید آیا استناد اخیر شما به كلمات امیرمؤمنان نص محور نیست؟!
اگر از سوابق این همكار باند مهدی هاشمی و سوابق همكاری اش با گروهك هایی نظیر نهضت آزادی بگذریم و بر گفته اخیر او متمركز شویم درباره مغالطه شبكه نفاق جدید باید یادآور شد كه استقبال مردم از مقتدای خود، مصداق سواره رفتن امام علی و پیاده حركت كردن همراه او در یك سفر نیست. بلكه چون حلقه، نگین ولایت و رهبری را در آغوش كشیدن و قدرت نمایی هوشمندانه و به موقع در برابر دشمنان و منافقانی است كه القا كردند میان مردم و رهبری شان فاصله افتاده است.
از سوی دیگر باید یادآور شد كه مسئولان جمهوری اسلامی از جمله امام و رهبری در میان مردم و با مردم و مانند مردم زیسته اند و اگر ضرورت هایی نظیر استفاده از خودرو پیش آمده، به اعتبار جنایت های رذیلانه ای است كه متحدان فتنه گران و منافقان جدید در گروهك های قدیمی تر نفاق (نظیر گروهك تروریستی منافقین) ترتیب دادند و به حوادث سیاه 6 تیر (ترور آیت الله خامنه ای)، 7 تیر (شهید بهشتی و 72 یار همراه ایشان) و 8 شهریور (ترور شهیدان رجایی و باهنر، رئیس جمهور و نخست وزیر وقت) دست زدند. این جنایتكاران البته در حوادث فتنه آلود سال گذشته و از جمله خباثت روز عاشورا و قبل از آن، در كنار فتنه گران لانه كرده در جرس و كلمه) ... به ایفای نقش پرداختند.
حالا هم به این منافقین جدید و قدیم باید كلام امیرمؤمنان را یادآور شد كه فرمود «]منافقین[ غرش كردند و جرقه زدند و با این وجود فشل ماندند و ما غرش رعدآسا نمی كنیم مگر كه بباریم و نمی باریم مگر كه سیل جاری سازیم.» قم دیروز شاهد باران سیل آسای محبت مردم و علما بود كه آب به لانه منافقین گرفت و اگر زنجموره ای هم بلند است، حاصل آن لاف زنی و این پاسخ كوبنده ملت نستوه است. کیهان
جوابيه فاضل ميبدي و پاسخ كيهان (خبر ويژه)
به دنبال درج خبر ويژه اي در شماره چهارشنبه گذشته كيهان، محمدتقي فاضل ميبدي توضيحاتي ارائه كرد.
وي در اين توضيح نوشت: «مطالب نسبت داده شده به اينجانب واقعيت ندارد. 1) مقاله اي با عنوان «فتنه حاكم و ذلت مومن» برگرفته از سايت كلمه نسبت به اينجانب آورده شده بايد گفت؛ اين مقاله در گذشته نوشته شده و هيچ ارتباطي با سفر مقام محترم رهبري به شهر قم ندارد. حال سايت كلمه از كجا برگرفته است، نمي دانم. 2) در اين روزنامه بنده را به عنوان باند مهدي هاشمي معرفي كرده كه تنها مي توان بر آن خنديد. اينجانب در اوايل دهه 60 در سپاه از مخالفان سيدمهدي هاشمي بودم به گونه اي كه اختلاف من و ايشان در محضر آيت الله خامنه اي به عنوان نماينده امام در شوراي عالي دفاع مطرح شد. شايد دوست قديمي بنده آقاي حسين شريعتمداري اين موضوع را به ياد داشته باشند. و مدارك آن در سپاه موجود است.
3) در آن روزنامه مجمع محققين و مدرسين را به عنوان گروهك جعلي ياد كرده ايد. بايد بگويم كه اينجانب عضو شوراي مركزي مجمع محققين و مدرسين هستم و اين مجمع علاوه بر اين كه شناسنامه دار و قانوني است، تمام اعضاي آن از مدرسين و محققين بنام و شناخته شده حوزه علميه مي باشند. تقاضا مي شود به ادبيات خود توجه فرماييد كه هر حزب و گروهي كه نسبت به وضع موجود انتقاد دارد از واژه هاي تحقيرآميز استفاده نكنيد».
درباره اين واكنش چند نكته شايسته يادآوري است: 1- اولا بايد پرسيد سايت هاي فتنه گر نظير كلمه، بالاترين و جرس، چطور تصادفا مقاله «مغالطه آميز» كذايي را يافته و در اولين روز سفر رهبر معظم انقلاب به قم و عليه اين سفر منتشر كرده اند تا استقبال «موقع شناسانه» و از سر بصيرت مردم و علماي گرانقدر در قم را تخطئه كنند و دروغ قبلي درباره «پيش بيني استقبال سرد» را بدين طريق بپوشانند؟ 2- درباره ادعاي بند دوم و سوم، بايد يادآور شويم كه كار ويژه باند مهدي هاشمي و بقاياي آن، «منفي بافي و شايعه پردازي و دروغ پراكني عليه ولي فقيه- از روزگار حضرت امام(ره) تا به امروز- همراهي با جريان فتنه و منافقين، موازي سازي انحرافي در برابر جامعه مدرسين و ايجاد اختلاف ميان روحانيت و مسئولان» بوده كه جريان موسوم به «مجمع محققين» هم به ويژه در طول يك سال و نيم گذشته فتنه نفاق جديد، در خدمت به اين رويكرد كم نگذاشته است. چگونه مي توان مدعي مخالفت با سيدمهدي هاشمي معدوم بود اما به سيره نفاق آلود و شيطنت آميز او عمل كرد؟ 3- در خبر ويژه كيهان(كه ناظر به خبر عام تري بود و در حاشيه، به تلاش مذبوحانه رسانه هاي فتنه گر به استناد مقاله آقاي فاضل ميبدي اشاره مي كرد) به دفاع نامبرده از جريان استعماري و ضد اسلامي «بهائيت» و همچنين دفاع او از جدايي دين از سياست در مصاحبه با رسانه هاي بدنامي چون راديو فردا و راديو زمانه اشاره داشت، كه در توضيح ارسالي مسكوت مانده است. حق بدهيد كه افكار عمومي و مخاطبان باهوش نتوانند عنوان غيرواقعي «مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم» را با جريان دفاع از فتنه گري و دفاع از بهائيت و جدايي دين از سياست يكجا جمع كنند.
کیهان