Please make sure that, your allow_url_fopen or cURL is enabled. Also, make sure your API key and location is correct. Verify your location from here https://openweathermap.org/find

کدام حسین الگوی ماست؟

کدام حسین الگوی ماست؟

محمد تقی فاضل میبدی
چکیده : سیمای جمهوری اسلامی ایران در ایام محرم امسال برنامه هایی را به عنوان عزاداری، چه در قالب سخنرانی و چه در هیات سینه زنی، به نمایش گذاشت که هر صاحب خردی را در تاسف فرو برد. یعنی مظلومیتی مضاعف به دست یک رسانه شیعی بر حسین(ع) و یارانش هموار ساخت. چرا که دفاع بیخردانه از هجوم و حمله بی رحمانه زهرآگین تر است

سیمای جمهوری اسلامی ایران در ایام محرم امسال برنامه هایی را به عنوان عزاداری، چه در قالب سخنرانی و چه در هیات سینه زنی، به نمایش گذاشت که هر صاحب خردی را در تاسف فرو برد. یعنی مظلومیتی مضاعف به دست یک رسانه شیعی بر حسین(ع) و یارانش هموار ساخت. چرا که دفاع بیخردانه از هجوم و حمله بی رحمانه زهرآگین تر است. دراین جا مناسب دیدم مطلبی را حضور متولیان این رسانه تقدیم دارم.
عالمانی که در تحلیل جریان عاشورا سخن گفته و یا قلم زده اند ، هر کدام آن را از زاویه های گوناگون مورد مداقه قرار داده اند؛ یکی حرکت امام حسین را از آغاز تا انجام برای تشکیل حکومت می داند و گواه او نامه های پی در پی مردم کوفه برای بیعت و برقراری حکومت است. پژوهشگری مانند آیت الله صالحی نجف آبادی در کتاب شهید جاوید به این باور دست یافته است. دیگری حرکت حسین(ع) را اسوه و الگو برای شهادت طلبی می داند تا به این وسیله مردم در برابر حاکمان فاسد شورش کرده و آن را رسوا نمایند. مرحوم دکتر شریعتی در کتاب شهادت این ایده را پی گرفته و برمی گزیند. و عالمی چون شهید مطهری عمده هدف امام حسین را امر به معروف و نهی از منکر می داند تا به این وسیله بر همگان بقبولاند که باید ماده فساد در جامعه ریشه کن شود و تعالیم راستین قرآن و اسلام، که به دست حکومتهای به ظاهر دینی منحرف شده است، به جامعه باز گردد. در کنار این سه نظر، سخن اخیر دکتر عبدالکریم سروش است که علاوه بر اینکه عزاداری شیعیان در تاریخ را برای کسب هویت شیعی می داند، حرکت امام حسین (نه قیام و یا انقلاب) را برای مبارزه با حکومت فاسد اموی دانسته و در نهایت، عاشقانه مرگ با عزت را از تسلیم شدن با ذلت ترجیح می دهد. در برابر این دیدگاهها نظر دیگری وجود دارد که تمام جریان عاشورا را به این سمت سوق می دهد که شهادت امام حسین برای بخشش گناهان شیعیان و ثواب بیشتر در گریستن بر آن جریان است و هر چه بیشتر در این راه گریسته شود و پرچم شعایر برافراشته گردد، حسینی تر است؛ نظری که پاره ای سنت گرایان شیعی وبرخی مداحان حسینی عملأ در این سالها دررسانه های ملی آن را دنبال می کنند. این نظر برخاسته از این تفکر است که حرکت امام حسین جریانی کاملا آسمانی و خارج ازعقل بشر و دست نیافتنی است. و این تکلیف تنها متوجه امام حسین بوده و او تنها خود می دانسته چه می کند.
در میان نظرهای یاد شده – غیر از نگاه اخیر که یک نگاه عقل گریز و یا عقل ستیز است، و روایات مجعول و نادرستی در کنار آن وجود دارد و مرحوم شهید مطهری در ابطال این نظر در کتاب تحریفهای عاشورا آن را به نقد و بررسی گذاشت – درچهار نظر اول یعنی: تشکیل حکومت، الگو برای شهادت طلبی و رسوا کردن فاسدان، امر به معروف و نهی از منکر و کسب هویت و اختیار مرگ با عزت، نکته مشترکی که در آن آشکار است، الگو بودن امام حسین برای همه دورانها و نفی سکوت و بی تفاوتی پیروان او در برابر مفاسد اجتماعی و سیاسی است. یعنی تمام حرکات و کلمات امام حسین این نکته را به ما می آموزاند که انسان در برابر ستمهایی که بر بشر می رود نباید مهر سکوت بر لب گزیند. اصل امر به معروف و نهی از منکر که از اصول مسلم قرآن و اسلام است، و به فرموده امام علی(ع) ترک آن تسلط اشرار است، گواه این معناست. شاید بزرگترین منکری که در حکومت امویان صورت گرفت و حرکت امام حسین از آنجا آغاز شد، عهدشکنی معاویه بود. معاویه در عهدنامه خود با امام حسن (ع) ، حکومت بعد از خود را به عهده مردم گذاشته بود، اما فرزند خود یزید را بر خلاف عهدی که بسته بود، ولیعهد خود ساخت و جامعه اسلامی را گرفتار نظام سلطنتی و موروثی کرد. روشن است که نظام سلطنتی در برابر هیچ کس وهیچ نهادی پاسخگو نیست، خودسر است، دیکتاتوری می کند، حلال و حرام خدا را جا به جا می کند. منتقدین خود را بر نمی تابد و در نهایت دین خدا را بازیچه و ابزار سیاست می کند. طبیعی است انسانی که در مکتب اسلام تربیت یافته و حقیقت و ادب و آیین خود را از پیامبر (ص) و علی (ع) برگرفته است، نمی تواند در برابر نظامهای خودسر بی تفاوت باشد. در این جا اگر امام حسین به دنبال تشکیل حکومت بوده که آقای صالحی این نظر را تاریخی می داند ، حکومت منظور او تحقق عدالت اجتماعی و نفی هر گونه ستم و حق کشی در جامعه بوده است.
واضح است اگر امام حسین (ع) تشکیل حکومت می داد ، روشی را دنبال می کرد که پیامبر(ص) و پدرش علی(ع) آن را مبنا قرار داد. یعنی نفی هر گونه بی عدالتی، انحصارگری، و از آن مهمتر احیای حق آزادی، حفظ عزت و کرامت آدمی و حفظ حقوق انسان به عنوان انسان. اما دریغ و درد این که در این سالها برخی مبلغان و مداحان با کمک برخی رسانه ها نگاه های علمی و عقلی و تاریخی را منسوخ و مغلوب اوهام و خرافات کرده و تاسف بیشتر اینکه برخی از عالمان و بالاخص مراجع دراینجا سکوت برگزیده اند.
تحریف و تخدیر تاریخ که به دست کاتبان اموی و عباسی صورت گرفت، چرا در این روزگار در برابر چشم جهانیان از طریق آنتن های رسانه ای باید استمرار یابد. اگر نگاه ما به حرکت امام حسین نگاه غیبی و شفاعت گونه باشد، یعنی امام از طریق علمی که تنها در انحصار او بوده این راه را برگزیده و جریان عاشورا یک جریان اسطوره ای، غیبی و منحصر به شخص امام حسین بوده است و نتیجه آن گریستن بر حسین (ع) و آرزوی شفاعت کردن برای روز واپسین و موضع گرفتن در برابر مکاتب غیر شیعی و فاقد الگو بودن برای جهان امروز دانستن است. به نظر می رسد این نگاهی است که در رسانه های رسمی، به ویژه در محرم سال جاری، دنبال می شد. هیئت های عزاداری با اشعار غالبأ بی معنا دراین چند روز متوالیا در برابر چشم جهانیان به نمایش گذاشته می شد و کمترین تحلیل علمی و تاریخی که برای نسل امروز به کار آید ، شنیده نمی شد. چرا و چه کسانی این برنامه های عقل گریز و احیانأ عقل ستیز را دنبال می کنند؟ پاسخ آن دشوار است. امام حسینی که با نگاه عقلی و تحلیلی و تاریخی میتواند در محافل علمی دنیا به عنوان مدافع حقوق انسان قابل دفاع باشد، اما به گونه ای به تبلیغ و تماشا گذاشتند که جز در میان عده ای عوام قابل دفاع نیست. ما اگر نتوانیم این حرکت مهم تاریخ را برای بشر امروز درست تعریف کنیم، میان این پاکبازان تاریخ و نسل امروز فاصله افکنده و امامان شیعی را از عینیت جامعه جدا کرده ایم و هویت دینی خود را باخته ایم. چرا که هویت اسلامی و اخلاقی ما در ارتباط با الگوهایی شکل می گیرد که در جهان امروز به کار آید و با اتکا به آن الگوها از حقوق آدمیان دفاع شود. انسانهای در بند دیو استبداد درونی و برونی با توجه به آن الگوها می توانند رهایی پیدا کنند. در پناه اینان هر کسی آزادانه، آیین و اندیشه خود را اظهار نماید. پایه های اخلاق مستحکم و روابط آدمیان محترم شود. گریستن تنها بر امام حسین (ع) و پخش برنامه های دور از تعقل، برای نسل سرگشته امروز گره فرو بسته ای را نخواهد گشود. اگر دین و مسایل آن در زندگی بشر به کار نیاید، در آخرت نیز به چه کار خواهد بود؟ زندگی دینی یعنی زندگی اخلاقی، معنوی، برخورداری از آزادی درون و برون و خلاصه به فرموده پیامبر(ص): این که مسلمان از دست و زبان مسلمانی دیگر در امان باشد.
در جامعه حسینی اگر صدای مظلومی برآید و ظالمی در برابر آن مجازات نگردد، بدانیم که راه و رسم حسین در محاق اوهام و خرافات فرو خفته و تنها شعار است که مانده است.دراین جا لازم می دانم سخنان پرشوری که امام حسین (ع) در سالهاى پایانى عمر معاویه، در حضور جمع زیادی از صحابه و تابعین در منا، براى آگاه کردن و بر انگیختن آدمیان و برآشفتن نخبگان و عالمان علیه ناهنجاری ، زورگویى ‏ و افزون‏ طلبى‏ امویان، ایراد کرده است، به ویژه بخشى از آن خطابه بزرگ که فقهای زمانه را به خاطر تحمل ستمگرى‏ ها و ناروایى‏ ها مورد سرزنش قرار مى ‏دهد، بازگو کنم.
«اگر شما بر آنها شکیبایی پیشه می کردی و در راه خدا پایدارى می نمودی، زمام امور خدا به شما باز میگشت و به دست شما اجرا میشد ، ولى شما ستمگران را در مقام خویش جاى دادید و امور حکومت خدا را به آنان واگذاردید، در حالی که آنها به نیرنگ و شبهه کار مى ‏کنند و به سوى شهوت ها به پیش مى ‏تازند،شما براى فرار از مرگ و خوش‏ گذرانى دردنیا آنان را این چنین مسلط کرده اید. دنیایى که از شما جدا خواهد شد. ناتوانان را در چنگ آنها انداختید تا برخى را برده و مقهور خویش سازند و گروهى را براى لقمه نانى مغلوب نمایند. مملکت و نظام را بر طبق اندیشه و نظر خود، زیر و رو کنند و رسوایى وهوسرانى را بر خویش هموار سازند، پیروى از اشرار و بى ‏پروایى بر خداى جبّار را پیشه خود کنند و در هر شهر و دیاری سخنورى چیره‏ دست بر فراز منبر بر آرند، پس همه ثروتها و سرزمین ها زیر پاى آنان و دستشان در بر آن خوان یغما باز است. و مردم همه در اختیار ایشانند و دستى که بر سر آنان فرو کوبند، دفاع نتوانند. برخى زورگو و کینه توزند و بر ناتوانان به سختى یورش برند. و برخى فرمانروایى هستند که به مبدأ و معاد اعتقاد ندارند.
شگفتا! و چرا در شگفت نباشم که زمین در تصرف مردى دغل و ستمکار و مالیات‏ بگیرى نابکار (معاویه) است، و حاکمى است بر مؤمنان که نسبت به آنها مهربانى ندارد و خدا در آنچه ما برای آن درگیر هستیم حاکم باد و او به حکم خود در این درگیرى قضاوت کند.
بار خدایا! تو خود مى ‏دانى که آنچه از سوى ما اظهار شده براى رقابت در سلطنت نیست و به ‏خاطر دنیاطلبى نیز نمى ‏باشد. بلکه به این خاطر است تا دین تو را برپا ببینیم و سرزمینهاى تو را اصلاح نمائیم، و بندگان ستمدیده تو را آسوده گردانیم و به واجبات و روش احکام تو عمل‏ شود.» (تحف العقول ص۱۳۷- ۱۳۹.

Image

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ

 

پس بشارت ده به آن بندگان من كه به سخن گوش فرا مى‏ دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند

مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم