محمد تقی فاضل میبدی
روزی که رسول خدا (ص) در واپسین لحظات بازگشت حاجیان در دو راهی محله جحفه (غدیر خم/برکه آب )آن جا که راه مردم مصر و عراق و حجاز از هم جدا می شد، در میان حدود یک صد هزار تن دست و بازوی علی (ع) را سخت فشرد و بالا برد و فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه، نشانه اعتلای پرچم عدالت و آزادی و آزادگی بود به قول مولوی:
کیست مولا آن که آزادت کند بند رقیت ز پایت واکند
شاید کسانی که پس از فتح مکه برای حفظ منافع خود اسلام را پذیرا گشتند و اجبارا سر تسلیم فرود آوردند این اعتلا را نشانه فرو افتادن آرزوهای خود دانستند؛ چرا که فرهنگ اسلام از آن پس در تداوم راه علی علیه السلام تجسم و تجسد می یابد. اگر در این جا ولایت را از معنای عرفانی و باطنی عبور دهیم و به معنای سیاسی و سر پرستی جامعه بگیریم، که ظاهرا چنین است، باید داستان غدیر خم را همانند شبهای قدر مربوط به همه سال و همه بشریت بدانیم.زیرابرکه غدیرآبشاری است که به رگهای حیات بشری سرازیر خواهد شد.واین شروع داستان یک جریان بزرگ تاریخ است. بنا براین، عید غدیر خم تنها شادمانی یک سالگرد نیست، چنانکه از آل بویه وصفویان به این سو برای اغراض سیاسی به آن پرداخته می شود، سالگرد غدیر یعنی باز سازی اندیشه ناب اسلامی و احیای عدالت اجتماعی و شرافت آدمی. باید دید در جوامعی که غدیر را گرامی می دارند تا چه میزان به آرمانهای امام علی علیه السلام پای بندند. آزادی، آزا د فکری و حریت اعتقادی تا چه میزان پاس داشته می شود؟
حقوق آدمیان، به ویژه غیر مسلمانان در بلاد اسلامی، چگونه تعریف می شود؟ عهدنامه مالک اشتر تا چه حد به عنوان مرامنامه سیاسی و اجرایی دولتمردان و حکومتگران است؟ نامه حضرت به عثمان بن حنیف تا چه مقدار فراروی حاکمان است؟ شعار «اما اخ لک فی الدین و اما نظیر لک فی الخلق» تا چه میزان عمل می شود؟ حساسیت و بی تحملی مسولان تا چه میزان در حق کشی ها بالا است، به گونه ای که اگر نسبت به یک زن یهودی جفا داشته شد، مرگ برای آنان زیبنده تر از زندگی باشد؟ و اگر مسئولی نسبت به بیت المال مسلمین دست اندازی کرد، آتش چراغ عذاب برای انگشتانش افروخته گردد و اگر خواسته شخصی خود را در پرتو اموال عمومی مطرح کرد، چراغ بیت المال در حضورش خاموش شود. این ها و هزاران گفته دیگر شعار غدیر است. چراغ غدیر با خواندن چند شعر و کف زدن و مداحی کردن، جامعه دینی را تابان نمی کند. در امتداد تاریخ، امویان، عباسیان، سلجوقیان، غزنویان، صفویان و حاکمان سودجو، تنها، عزای عاشورا و شادی و شعف غدیر را برای ما گذاشته، ولی جامعه مسلمین را به سویی بردند که در تقابل با عاشورا و غدیر قرار گرفت بزرگترین گناه نزد امام علی علیه السلام عهد شکنی و دورغ گویی حاکمان با مردم بود. بزرگترین ظلم در نگاه امام این بود که حاکمان پایه های حکومت خود را با ریختن خون مردم تقویت کنند.
«ولا تقوین سلطانک بسفک دم حرام» خطاب به مالک: قدرت خود را با ریختن خون حرام تقویت نکن چرا که این، حاکمیت تو را سست و ضعیف و در نهایت فرو می پاشد. می دانیم یکی ازخونهایی که در اسلام بی جا ریخته شد سال هشتم از هجرت بود، نقش امام علی در پیگیری آن در آنجا نمایان شد، داستان از این قرار بود: رسول خدا صلی الله علیه و آله که در سال هشتم هجرت مکه را گشود و قبایل مختلف، مهمتر از آن دو قبیله قریش و ثقیف اجبارا یا اختیارا اسلام را پذیرفتند، رسول خدا خالد بی ولید را که از نامیان شجاع مکه بود به سر وقت بنی حذیفه فرستاد، خالد به آنان گفت سلاحها را بیفکنید که مردم مسلمان شده اند. یکی از کسان گفت: اگر سلاح بیفکنیم ما را اسیر کرده سپس گردن می زنند .کسان قبیله او گفتند سلاح را زمین بگذار همه سلاح خود را زمین گذاشتند، خالد دستور داد تا دست و پای برخی را بستند و عداه ای از آنان را بکشت. خبر به رسول خدا رسید حضرت اندوهگین شد و فرمود: خدایا از آن چه خالد پسر ولید کرد بیزارم آن گاه علی را خواند و فرمود: به سوی بنی حذیفه باز گرد و از آنان تفقد کن و کسان کشتگان را خون بها بده. غرامتها رابپرداز، امام علی چنین کرد و از مردم دلجویی نمود به سوی رسول خدا باز گشت، پیامبر فرمود: نیکو کردی و کاری به حق نمودی.
روز غدیر که به همراه طلوع تیغه آفتاب خورشید ولایت درخشید، تداوم عدالت و احسان و توحید و آزادی و رستگاری را خبر می داد و این ها روح و جوهر اسلام بود که پیامبر از سوی خداوند برای بشر ستمکش تاریخ نوید داده بود. اما چرا و چگونه مسلمانان و بالاخص شیعیان، خط آفتاب غدیر را باعث اختلاف و تفرقه و توهین کردند و شیعه و سنی را در تاریخ در برابر هم قرار دادند؛ به گونه ای که سلطان محمود غزنوی دستور می داد بکش که شیعه است و سلطان حسین صفوی فرمان می داد بکش که سنی است و این تاریخ تلخ را برای ما آفریدند که باید عالمان دین- شیعه و سنی- داستان غدیر را باز خوانی کنند و این رویداد انسانی را از این تحریف و تفرقه در آورند. باز گو کردن بعضی از تاریخ های صدر اسلام، که در صحت آنها تردید است و کسانی جعل کرده اند تا تفرقه بیندازند و حکومت کنند، به صلاح جامعه مسلمسن نیست و امروز شاهدیم که بعضی رسانه ها و در شبکه های ماهواره ای به عنوان دفاع از تشیع ویا تسنن چه مطالب موهنی را بازگو می کنند و می پندارند که خدمت می کنند و کدامین دستگاه و ایستگاه ضد اسلام آنان را تقویت می کند باید روشن ساخت؟ داستان غدیر داستان کاهش رنج انسان است و این غدیر است که تجاوز به حقوق یک زن یهودی را که در پناه اسلام است تحمل نمی کند و جریان غدیر در حکومت امام علی (ع) که خود را نشان می دهد، دست اندازان به بیت المال را پس از فروپاشی حکومت عثمان تحمل نمی کند و فرمان بر می آورد که غاصبان حقوق مردم دست کم باید از ریاست کنار روند و ثروتهای غصب شده به بیت المال باز گردد، هر چند در کابین زنان رفته باشد. اصولا چرا بگوییم که پیام غدیر درهجدهم ذی الحجة الحرام سال دهم شروع شد، باید گفت پیام غدیر در همان دره ها و کوههای مکه که پیامبر اسلام فریاد آورد به خدای واحد روی آورید و از طاغوتهای انسانی و یا دست ساخته انسانی دست بشویید، آغاز شد. پیام غدیر روزی آغاز شد که پیامبر اکرم آل هاشم را گرد آورد و فرمود: کدامیک از شما ها در نشر این پیام مرا کمک می کند تا بعد از من وارث و وصی من باشد، در آن جمع، یا به خاطر ترس و یا به خاطر تردید کسی درخواست او را لبیک نگفت جز علی علیه السلام و پیامبر فرمود : این وارث و خلیفه من است لهذا علی (ع) پهلو به پهلوی پیامبر در شداید و ناهمواریها همه جا با او بود لحظه ای در این نصرت و مصاحبت تردید به خود روا نداشت. سزاوار است که در ایام غدیر مفسران و تحلیل گران تاریخ، گذشته و حال مسلمین را به نقد گذارند و سزاوارتر این که در این کشور شیعی داستان مبعث، غدیر، و عاشورا را از لایه های تحریف و خرافات بدر آوریم و بنگریم که تا چه میزان حقیقت بعثت، غدیر و عاشورا جامعه ما را به عدالت و انسانیت به جلو برده است؟ اگر نبرده است چرا؟
زان سبب پیغمبر با اجتهاد نام خود و آن علی مولا نهاد
گفت هر کس را منم مولا و دوست ابن عم من علی مولای اوست
کیست مولا آنکه آزادت کند بند رقیت زپایت واکند
چون به آزادی نبوت هادی است مومنان را ز انبیاء آزادی است
مولوی