از سلسله مباحث اخلاق اجتماعی از منظر قرآن (قسمت هشتم)
محمدجعفر سعیدیان فر
چهارمین مورد از اخلاق اجتماعی تقوامحور که قرآن روی آن بسیار تأکید دارد، پرهیز از اسراف و مصرفگرایی بی رویه است. این مسئله به اندازهای اهمیت دارد که خداوند در آیاتی از قرآن بر آن تاکید کرده است. در ادامه این نوشتار برخی از آیات را بهعنوان نمونه اشاره میکنیم.
۱) «وآتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَ الْمِسْكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذِيراً (26) إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كانُوا إِخْوانَ الشَّياطِينِ وَ كانَ الشَّيْطانُ لِرَبِّهِ كَفُوراً (27) وَ إِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغاءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّكَ تَرْجُوها فَقُلْ لَهُمْ قَوْلاً مَيْسُوراً (28) وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِكَ وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً (29)» (سوره اسرا، آیات26-29) در این آیات حتی انفاق را که فینفسه عملی نیکو است، منوط به عقلانیت و نگه داشتن حد و خودداری از اسراف و زیادهروی میکند. در آغاز این آیات از پرداخت حقّ نزديكان سخن میگوید. «ذَا الْقُرْبى» مفهوم وسيعى دارد و همه خويشاوندان را شامل مىشود، گرچه اهل بيت پيامبر از روشنترين مصداقهاى آن مىباشند و شخص پيامبر از روشنترين افراد مخاطب به اين آيه است. و همچنين حق مستمندان و در راه ماندگان را و در عين حال هرگز دست به تبذير نيالاى و بيش از حد استحقاق به آنها انفاق مكن. اين آيه به منزله استدلال و تأكيدی بر نهى از تبذير است، و در ادامه مىفرمايد: تبذيركنندگان برادران شياطينند؛ چراكه نعمتهاى خدا را كفران مىكنند. و شيطان، در برابر پروردگارش بسيار ناسپاس بود. زيرا خداوند نيرو و توان و هوش و استعداد فوق العادهاى به او داده بود، و او اين همه نيرو را در غير موردش يعنى؛ در طريق گمراهى مردم صرف كرد.
۲) در آیه دیگر که باز مخاطب آن پیامبراست، میگوید: «وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِكَ وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً» (سوره اسرا: 29 ) در انفاق به محتاجان زياده روى مكن، نه بخل بورز كه گويى دستت را به گردنت بستهاند و نه آن چنان باز كن كه چيزى براى روز مبادا نزد خود نگذارى آن وقت تهىدست بنشينى و خود را ملامت كنى.
پيامبر مأمور به عدل و تعادل در انفاق گرديده است و اين مسئله مهم در قرآن آمده كه همه امور بايد باعدل و تعادل باشد؛ و در اقتصاد عدالت و میانه روی بسيار مهم است و گرنه توازن اجتماعى به هم مىخورد و جامعه به سوی سقوط مىرود.
۳) در آیهای دیگر که درباره ویژگی بندگان شایسته خداوند است، میگوید. «وَ الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً (سوره فرقان: 67)؛ بندگان شايسته و آنان كه وقتى انفاق مىكنند، نه از حدّ معمول [و متعارف] مىگذرند و نه سخت مىگيرند، و [انفاقشان] همواره ميان اين دو در حدّ اعتدال است.»
از آموزههای اخلاق اجتماعی تقوا محور که این آیه دریافت میکنیم:
یکم؛ بندگان شایسته خداوند آنانی هستند که به هنگام انفاق هم اگر بنمایند زیادهروی نکرده و اسراف نمیکنند و سختگیری و انقباض هم ندارند ولی چون از روحیه اخلاص و عشق به خدمت دیگران برخوردارند، حد متعادلی از انفاق را حفظ میکنند.
دوم: از دیگر موارد اسراف در کارهای خیر که مرادف با برادری شیطان خوانده شده است، اسراف در امور سیاسی و روابط داخلی و خارجی است مثلا کمک و حمایت از مردم فلسطین و مظلومان جهان برای احقاق حقوقشان یک کار خیر است؛ ولی بی توجهی به اولویتها و ندیدن فقر و مشکلات جامعه ایران که اقرب هستند و زیادهروی در آن و فدا کردن منافع و مصالح و منابع ملی در پای آن اسراف و تبذیر است.