حجتالاسلام کاملان عضو هیئت علمی گروه فلسفه و کلام دانشگاه مفید با بیان اینکه امروزه بیشتر به روح و باطن دین توجه میشود تا به مناسک آن، افزود: در گذشته برعکس این مسئله وجود داشت. به عبارت دیگر دین امروزه عقلانیتر و اخلاقیتر جلوه کرده است و در گذشته در حوزه احکام و مناسک تجلی داشت.
دغدغه نسل جوان، توجه به اصول اخلاقی و عقلانی دین است
جامعه امروز جامعهای در حال گذار از سنت به تجدد است. در این جامعه ابعاد و ساحتهای مختلف زندگی انسان نیز دستخوش تغییر و تحول شگرف میشود که این مهم جنبههای مثبت و منفی خواهد داشت. در این میان آنچه باید به آن توجه داشت، نوع نگرش دینی جامعه است که از قِبل این نوع تغییر و تحولات ناشی از دوران گذار، دین و نگرش دینی جامعه نیز با چه چالشها و مسائلی مواجه میشود.
خبرنگار ایکنا اصفهان، در همین رابطه گفتوگویی با حجتالاسلام محمدصادق کاملان، عضو هیئت علمی گروه فلسفه و کلام دانشگاه مفید، انجام داده است که متن آن را در ادامه میخوانید. با این توضیح که مطالب منتشر شده صرفاً دیدگاههای مصاحبهشونده گرامی است و ایکنا درصدد تأیید یا رد آن نیست.
ایکنا ــ نوع نگاه و نگرش دینی - مذهبی جامعه امروز با نگرش و ذهنیت دینی دهههای گذشته چه تفاوتهایی پیدا کرده و به نظر شما چه تغییر و تحولی در این زمینه رقم خورده است؟
به نظر میرسد که نگاه انسان امروز به دین با نگاه انسان دیروز کاملاً متفاوت است. امروزه نهضت اومانیستی در غرب، انسان را به جای خداوند محور قرار داده و خدا براساس نیاز انسان مورد قبول قرار گرفته است. یکی از نیازهای انسان، نیاز به معنویت است و این معنویت با حضور خداوند معنا پیدا میکند، بنابراین انسان براساس نیاز به معنویت به خداوند رو میآورد. در صورتی که در گذشته نگاه خدامحوری وجود داشت، یعنی خدا اصل بوده و انسان باید خداوند را پرستش میکرد. امروزه مخصوصاً در جوامع غربی خداوند به عنوان یک نیاز در مورد انسان محور قرار میگیرد. این یک تفاوت جدی ذهنی و فلسفی در مورد نگاه گذشتگان و مردم امروز است.
ایکنا ــ در جامعه ما نیز چه نوع تغییر و تحولی در نگرش دینی اتفاق افتاده است؟
در جامعه ما این اتفاق به شکلی که در غرب اتفاق افتاده رخ نداده است، اما به هر حال امروزه نسل جوان نگاه میکند که دین چه نیازی را از او میتواند برطرف کند، نه اینکه بر او واجب است که متدین باشد. در نتیجه تنوع دید نسبت به مناسک و آداب و رسوم کاملاً متفاوت شده و مانند قبل نیست که مؤمنین مناسک و عبادات را با جدیت تمام انجام دهند. در واقع جنبههای معنوی، روحی و اتکا به حقیقت و کمال مطلق بیشتر مورد توجه قرار میگیرد تا جنبه مناسک دین. در نتیجه امروزه برخی از نسل جوان مانند قبل به رسالههای توضیحالمسائل و تقلید و مناسک توجهی ندارد. این اتفاق نه تنها در غرب، بلکه در عراق، پاکستان و یا افغانستان نیز افتاده است. یعنی نسل جوان امروز ضمن پایبندی به اصل خداوند و خواندن نماز، شاید مانند گذشته مبحثی مانند تقلید برایش معنای خاصی ندارد. نگاه او به نماز، یک راه ارتباطی با حضرت حق است، پس نماز میخواند تا به خداوند مرتبط شده و نیازش به معنویت را تأمین کند. در صورتی که در گذشته به هیچ عنوان اینگونه نبود.
ایکنا ــ یعنی منظورتان این است که نسلهای قبلی بیشتر از نسل امروز نسبت به دین پایبند بودهاند و نسل امروز اعتقاد کمتری به دین دارد؟
با توجه به مقدماتی که در گذشته عرض کردم این نتیجه نمیتواند صحیح باشد. البته اگر دین را مساوی با مناسک در نظر بگیریم، این نتیجه میتواند درست باشد. اما اگر دین را یک امر معنوی، قلبی و درونی بدانیم که البته مناسکی هم در آن وجود دارد، نمیتوانیم بگوییم نسل گذشته متدینتر از امروز بوده است. مثلاً جامعه امروز به «عدالت» یا «حقوق» توجه بیشتر و جدیتری دارد، در صورتی که در گذشته اصلاً چنین نبود؛ زن به عنوان یک ابزار باید برای مرد در خانه کار کرده و کاملاً مطیع شوهرش میماند و مسائلی مانند «حقوق زن» مطرح نمیشد و یا در گذشته هرچه میتوانستیم از طبیعت استفاده میکردیم، اما امروزه «حق طبیعت» مانع از این کار میشود و در مقابل به مناسک توجه کمتری میشود. حال اگر دین را اطاعت از مناسک بدانیم، در گذشته مردم متدینتر بودند، اما اگر دین را توجه به این حقوق، مخصوصاً اصل عدالت و آزادی، بدانیم امروزه ادای فریضههای دینی قوت بیشتری دارد.
ایکنا ــ یعنی میتوانیم بگوییم نسل جوان امروز نگرش دینی بهتری نسبت به نسلهای قبل داشته و بیشتر به روح و باطن دین توجه میکند تا نسلهای قبلی؟
امروزه بیشتر به روح و باطن دین توجه میشود تا به مناسک آن. در گذشته برعکس این مسئله وجود داشت. البته در گذشته نیز آزادیخواهان و عدالتخواهانی وجود داشتند و عرفایی بودند که به ظواهر دین توجه نکرده و باطن دین را در نظر داشتند، اما رویکرد عمومی امروزه به این اصول اخلاقی و عقلانی بیشتر پایبند است تا احکام. به عبارت دیگر دین امروزه عقلانیتر و اخلاقیتر جلوه کرده است. دین در گذشته در حوزه احکام و مناسک تجلی داشته است.
ایکنا ــ شما به این اشاره کردید که امروزه نسل جوان به این نکته توجه میکند که دین میتواند چه نیازهایی از او را برطرف کند، حال نیازهای جوان امروز چیست و آیا دین توانایی برآوردن این نیازها را دارد؟
نسل جوان به طور کلی صفات خاصی دارد، آزادیخواهی و عدالتخواهی از نیازهای نسل جوان است، جوان بیتعارف و به دنبال عدالت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و امثال اینها است، اگر دین بتواند نیازهای او را برطرف کند، که دین واقعی میتواند عدالتخواه و آزادیخواه باشد، جوان باور میکند که دین قادر به رفع نیازهایش است و به آن علاقهمند میشود، اما اگر ببیند که مسائل دینی ارتباط چندانی با زندگی امروز او نداشته و وضعیت اقتصادی بد، اختلاف طبقاتی برقرار است، به دین جذب نمیشود. همه اینها باید در راستای اهداف دین قرار گیرد. خداوند در آیه ۲۵ سوره حدید میفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ همانا ما پیامبران خود را با دلایل قاطع و معجزاتى که حقانیت رسالت آنان را آشکار مىساخت فرستادیم و با آنها کتاب آسمانى و دین را که معیار عقاید و اعمال انسان هاست فرود آوردیم، تا مردم همواره به عدل و داد برپا باشند». اگر جوان ببیند که از «خلِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» نشانهای وجود نداشته و تنها ظواهر دین وجود دارد، هرگز به دین جذب نخواهد شد. امروزه برخی رسانهها جنبه دینی و مذهبی دین را بسیار پررنگ میکنند، حتی در سریالها و فیلمها نیز روی این مسئله تأکید فراوانی وجود دارد، اما میبینیم که روزبهروز گرایش جوانان به این دین تبلیغ شده کمتر میشود.
ایکنا ــ فکر میکنید برای اینکه نسل جوان بتواند نگرش و ذهنیت مثبت خود را نسبت به دین حفظ کرده و به این نتیجه برسد که دین میتواند پاسخگوی نیازها و انتظارات او باشد، چه اقداماتی باید انجام شود؟
باید پیامهای اصلی دین و سیره انبیای الهی را تبیین کرده و پیامهای خداوند را از آن استخراج کنیم. خداوند اصل دین را با صراحت در سیره زندگی پیامبران در قرآن به صورت مکرر بیان کرده، اما متأسفانه مابه دنبال چیزهای دیگری هستیم و شاید با برخی کارها و رفتارها مردم را به نوعی دینگریز بار میآوریم. این با فطرت انسانها سازگاری نداشته و دین در این شرایط پس خورده میشود. البته ممکن است کسی دینش را از نسل قدیم به ارث برده باشد و تغییری نکند که البته این نسل در شرف انقضاست، اما شاید نسل جوان این سبک و سیاق دینی را نمیپسندد.
به طور طبیعی مناسک و احکام نیز جزء دین هستند و باید مورد توجه قرار گیرند، اما بیتوجهی به اصول باعث میشود به این بخش دین نیز توجهی نشود. برای جلب توجه جوانان به مناسک ابتدا باید ابعاد اعتقادی و اخلاقی دین برجسته شود.
دغدغه نسل جوان، توجه به اصول اخلاقی و عقلانی دین است
جامعه امروز جامعهای در حال گذار از سنت به تجدد است. در این جامعه ابعاد و ساحتهای مختلف زندگی انسان نیز دستخوش تغییر و تحول شگرف میشود که این مهم جنبههای مثبت و منفی خواهد داشت. در این میان آنچه باید به آن توجه داشت، نوع نگرش دینی جامعه است که از قِبل این نوع تغییر و تحولات ناشی از دوران گذار، دین و نگرش دینی جامعه نیز با چه چالشها و مسائلی مواجه میشود.
خبرنگار ایکنا اصفهان، در همین رابطه گفتوگویی با حجتالاسلام محمدصادق کاملان، عضو هیئت علمی گروه فلسفه و کلام دانشگاه مفید، انجام داده است که متن آن را در ادامه میخوانید. با این توضیح که مطالب منتشر شده صرفاً دیدگاههای مصاحبهشونده گرامی است و ایکنا درصدد تأیید یا رد آن نیست.
ایکنا ــ نوع نگاه و نگرش دینی - مذهبی جامعه امروز با نگرش و ذهنیت دینی دهههای گذشته چه تفاوتهایی پیدا کرده و به نظر شما چه تغییر و تحولی در این زمینه رقم خورده است؟
به نظر میرسد که نگاه انسان امروز به دین با نگاه انسان دیروز کاملاً متفاوت است. امروزه نهضت اومانیستی در غرب، انسان را به جای خداوند محور قرار داده و خدا براساس نیاز انسان مورد قبول قرار گرفته است. یکی از نیازهای انسان، نیاز به معنویت است و این معنویت با حضور خداوند معنا پیدا میکند، بنابراین انسان براساس نیاز به معنویت به خداوند رو میآورد. در صورتی که در گذشته نگاه خدامحوری وجود داشت، یعنی خدا اصل بوده و انسان باید خداوند را پرستش میکرد. امروزه مخصوصاً در جوامع غربی خداوند به عنوان یک نیاز در مورد انسان محور قرار میگیرد. این یک تفاوت جدی ذهنی و فلسفی در مورد نگاه گذشتگان و مردم امروز است.
ایکنا ــ در جامعه ما نیز چه نوع تغییر و تحولی در نگرش دینی اتفاق افتاده است؟
در جامعه ما این اتفاق به شکلی که در غرب اتفاق افتاده رخ نداده است، اما به هر حال امروزه نسل جوان نگاه میکند که دین چه نیازی را از او میتواند برطرف کند، نه اینکه بر او واجب است که متدین باشد. در نتیجه تنوع دید نسبت به مناسک و آداب و رسوم کاملاً متفاوت شده و مانند قبل نیست که مؤمنین مناسک و عبادات را با جدیت تمام انجام دهند. در واقع جنبههای معنوی، روحی و اتکا به حقیقت و کمال مطلق بیشتر مورد توجه قرار میگیرد تا جنبه مناسک دین. در نتیجه امروزه برخی از نسل جوان مانند قبل به رسالههای توضیحالمسائل و تقلید و مناسک توجهی ندارد. این اتفاق نه تنها در غرب، بلکه در عراق، پاکستان و یا افغانستان نیز افتاده است. یعنی نسل جوان امروز ضمن پایبندی به اصل خداوند و خواندن نماز، شاید مانند گذشته مبحثی مانند تقلید برایش معنای خاصی ندارد. نگاه او به نماز، یک راه ارتباطی با حضرت حق است، پس نماز میخواند تا به خداوند مرتبط شده و نیازش به معنویت را تأمین کند. در صورتی که در گذشته به هیچ عنوان اینگونه نبود.
ایکنا ــ یعنی منظورتان این است که نسلهای قبلی بیشتر از نسل امروز نسبت به دین پایبند بودهاند و نسل امروز اعتقاد کمتری به دین دارد؟
با توجه به مقدماتی که در گذشته عرض کردم این نتیجه نمیتواند صحیح باشد. البته اگر دین را مساوی با مناسک در نظر بگیریم، این نتیجه میتواند درست باشد. اما اگر دین را یک امر معنوی، قلبی و درونی بدانیم که البته مناسکی هم در آن وجود دارد، نمیتوانیم بگوییم نسل گذشته متدینتر از امروز بوده است. مثلاً جامعه امروز به «عدالت» یا «حقوق» توجه بیشتر و جدیتری دارد، در صورتی که در گذشته اصلاً چنین نبود؛ زن به عنوان یک ابزار باید برای مرد در خانه کار کرده و کاملاً مطیع شوهرش میماند و مسائلی مانند «حقوق زن» مطرح نمیشد و یا در گذشته هرچه میتوانستیم از طبیعت استفاده میکردیم، اما امروزه «حق طبیعت» مانع از این کار میشود و در مقابل به مناسک توجه کمتری میشود. حال اگر دین را اطاعت از مناسک بدانیم، در گذشته مردم متدینتر بودند، اما اگر دین را توجه به این حقوق، مخصوصاً اصل عدالت و آزادی، بدانیم امروزه ادای فریضههای دینی قوت بیشتری دارد.
ایکنا ــ یعنی میتوانیم بگوییم نسل جوان امروز نگرش دینی بهتری نسبت به نسلهای قبل داشته و بیشتر به روح و باطن دین توجه میکند تا نسلهای قبلی؟
امروزه بیشتر به روح و باطن دین توجه میشود تا به مناسک آن. در گذشته برعکس این مسئله وجود داشت. البته در گذشته نیز آزادیخواهان و عدالتخواهانی وجود داشتند و عرفایی بودند که به ظواهر دین توجه نکرده و باطن دین را در نظر داشتند، اما رویکرد عمومی امروزه به این اصول اخلاقی و عقلانی بیشتر پایبند است تا احکام. به عبارت دیگر دین امروزه عقلانیتر و اخلاقیتر جلوه کرده است. دین در گذشته در حوزه احکام و مناسک تجلی داشته است.
ایکنا ــ شما به این اشاره کردید که امروزه نسل جوان به این نکته توجه میکند که دین میتواند چه نیازهایی از او را برطرف کند، حال نیازهای جوان امروز چیست و آیا دین توانایی برآوردن این نیازها را دارد؟
نسل جوان به طور کلی صفات خاصی دارد، آزادیخواهی و عدالتخواهی از نیازهای نسل جوان است، جوان بیتعارف و به دنبال عدالت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و امثال اینها است، اگر دین بتواند نیازهای او را برطرف کند، که دین واقعی میتواند عدالتخواه و آزادیخواه باشد، جوان باور میکند که دین قادر به رفع نیازهایش است و به آن علاقهمند میشود، اما اگر ببیند که مسائل دینی ارتباط چندانی با زندگی امروز او نداشته و وضعیت اقتصادی بد، اختلاف طبقاتی برقرار است، به دین جذب نمیشود. همه اینها باید در راستای اهداف دین قرار گیرد. خداوند در آیه ۲۵ سوره حدید میفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ همانا ما پیامبران خود را با دلایل قاطع و معجزاتى که حقانیت رسالت آنان را آشکار مىساخت فرستادیم و با آنها کتاب آسمانى و دین را که معیار عقاید و اعمال انسان هاست فرود آوردیم، تا مردم همواره به عدل و داد برپا باشند». اگر جوان ببیند که از «خلِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» نشانهای وجود نداشته و تنها ظواهر دین وجود دارد، هرگز به دین جذب نخواهد شد. امروزه برخی رسانهها جنبه دینی و مذهبی دین را بسیار پررنگ میکنند، حتی در سریالها و فیلمها نیز روی این مسئله تأکید فراوانی وجود دارد، اما میبینیم که روزبهروز گرایش جوانان به این دین تبلیغ شده کمتر میشود.
ایکنا ــ فکر میکنید برای اینکه نسل جوان بتواند نگرش و ذهنیت مثبت خود را نسبت به دین حفظ کرده و به این نتیجه برسد که دین میتواند پاسخگوی نیازها و انتظارات او باشد، چه اقداماتی باید انجام شود؟
باید پیامهای اصلی دین و سیره انبیای الهی را تبیین کرده و پیامهای خداوند را از آن استخراج کنیم. خداوند اصل دین را با صراحت در سیره زندگی پیامبران در قرآن به صورت مکرر بیان کرده، اما متأسفانه مابه دنبال چیزهای دیگری هستیم و شاید با برخی کارها و رفتارها مردم را به نوعی دینگریز بار میآوریم. این با فطرت انسانها سازگاری نداشته و دین در این شرایط پس خورده میشود. البته ممکن است کسی دینش را از نسل قدیم به ارث برده باشد و تغییری نکند که البته این نسل در شرف انقضاست، اما شاید نسل جوان این سبک و سیاق دینی را نمیپسندد.
به طور طبیعی مناسک و احکام نیز جزء دین هستند و باید مورد توجه قرار گیرند، اما بیتوجهی به اصول باعث میشود به این بخش دین نیز توجهی نشود. برای جلب توجه جوانان به مناسک ابتدا باید ابعاد اعتقادی و اخلاقی دین برجسته شود.