Please make sure that, your allow_url_fopen or cURL is enabled. Also, make sure your API key and location is correct. Verify your location from here https://openweathermap.org/find

مصلحت و حکمت در نهضت عاشورا

مصلحت و حکمت در نهضت عاشورا

گزارش سخنرانی دکتر محسن رهامی شب تاسوعا در مجمع مدرسین و محققین
 
مراسم عزاداری اباعبدالله الحسین در شب تاسوعا و در مکان مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم برگزار شد. در این شب دکتر محسن رهامی به بررسی موضوع «مصلحت‌ و حکمت در نهضت عاشورا» پرداخت. او در ابتدای سخنانش با مطرح کردن این سؤال که مصالح و حکمت‌های قیام عاشورا چیست گفت: «آیا نهضت عاشورا مبتنی بر مصلحت بوده است؟ اگر بلی، آن مصلحت‌ها چیست؟ حکمت‌های نهضت عاشورها چیست؟ آیا این مصالح و حکمت‌ها تابع زمان و مکان است، یا اینکه این مصلحت‌ها و حکمت‌ها فرازمانی و فرامکانی است؟ امروز چه حکمت‌هایی را می‌توان از واقعه عاشورا کسب کرد؟».
 
رهامی در ادامه سخنانش و درباره رابطه دین با دنیای جدید گفت: «دینداری امروز دچار چالش است  و با سؤالاتی مانند دین چه دستاوردی دارد؟ و دین جهان را چگونه می‌سازد؟ مواجه است. این سؤالات در اروپا زودتر مطرح شد و دین فردی شد. جهان اسلام نیز اکنون گرفتار این چالش‌هاست. سؤال اصلی این است که خروجی و میوه‌های درخت دین چیست؟ آیا خروجی‌های جامعه بی‌دین متفاوت است از جامعه دیندار؟
اگر به منطقه خاورمیانه بنگریم می‌بینیم که اکنون با چالش‌های بسیاری از جمله خشونت درگیر است. در منطقه خاورمیانه مردم از دست رهبران اسلامی فرار می‌کنند تا به کشورهای بی‌دین پناه ببرند؛ برای مثال سوری‌ها تحت فشار متدینانی مثل داعش فرار می‌کنند، اما مقصد فرار آنها به سمت یک کشور دینی دیگر نیست، بلکه به سمت کشورهایی بی‌دین‌تر، است. هدف مهاجرت بیشتر شمال اروپا است که در آنها دین بسیار کمرنگ است؛ به خصوص کشورهایی مثل هلند، سوئد و دانمارک.
 
ما درشناخت دین و اهداف آنطور که باید دقت نکرده‌ایم و دچار مشکلات جدی و بنیادی هستیم، به خصوص در خاورمیانه این موضوع پررنگ است و مثلاً در شرق آسیا و کشورهایی مثل اندونزی و مالزی این مشکلات وجود ندارد و تعارضات دینداران بسیار کمتر است و چالش‌هایی مثل خاورمیانه ندارند. با اینکه خاورمیانه منشأ ادیان ابراهیمی و محل نزول وحی است، امروزه بالاترین ریسک زندگی را دارد و آمار کشته‌ها در خاورمیانه بسیار بالاست. این تعارض موجب می‌شود که در ماهیت جنبش‌های دینی تفکر کنیم. به همین سبب برای بازبینی حرکت عاشورا باید به سؤالات بالا توجه کنیم تا بتوانیم حکمت‌های آن را استخراج کنیم».
 
رهامی با اشاره به اینکه مصلحت را عقل عرفی درک می‌کند و حکمت فراتر از دانش عادی بشر است، گفت: «منظور از مصحلت همان مفاسد و فواید قابل دیدن است، منظور همان چیزی است که عرف آن را می‌فهمد. به طور خاص یعنی منافع عینی و زودرس. حکمت فراتر از مصلحت است. منظور از حکمت فلسفه نهانی و نهایی یک امر است که ممکن است به تشخیص عقل عرفی نرسد. ممکن است گاهی حکمت و مصلحت همپوشانی داشته باشد، اما در بسیاری از موارد این‌گونه نیست. برای مثال خداوند در قصه خلق انسان، هنگامی که ملائکه اعتراض می‌کنند که می‌خواهی موجودی بیافرینی که در زمین خونریزی کند؟ خداوند اشاره می‌کند که من چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید و با علم عرفی ملائکه قابل شناخت نیست. بنابراین منظور ما از حکمت عاشورا فراتر از علم مردم مدینه یا برخی از اصحاب امام حسین و عالمان آن دروه است.
انبیا مأمور عالم کردن انسان نیستند، بلکه آنان آمده بودند که انسان را حکیم کنند و انسان‌هایی فرزانه تولید کنند. به نظر می‌رسد عالمان دین در هر دو پروژه شکست خورده‌اند ـ به خصوص در خاورمیانه ـ که نه ما توانسته‌ایم مردمی عالم بسازیم و نه افرادی حکیم و فرزانه».
دکتر رهامی با بیان اینکه حرکت امام حسین با عقل عرفی و مصلحت‌سنج کاری غیر عقلی بوده است، گفت: «در عاشورا باید حکمت‌ها را از مصلحت‌ها تفکیک کرد. در ظاهر حرکت امام حسین به دور از عقل عرفی و مصلحت است و مثلاً عبدالله بن جعفر و عبدالله بن عباس که مشاوران امام هستند، ایشان را از این حرکت منع می‌کنند. حرکت اعتراضی علیه  حکومتی که از افغانستان تا شامات را در اختیار دارد و هزاران هزار نیرو دارد با عقل عرفی سازگار نیست. گفتنی است که امام حسین مانند زیدیان با شمشیر قیام نکرد، اما یک حرکت اعتراضی را شروع کرد.
کشف حکمت‌ها برای مردم عادی و حتی بسیاری از خواص نیز ممکن نیست. در قصه عاشورا نیز امام حسین است که می‌تواند افق‌های دور و حکمت‌های نهانی حرکت را ببیند. افق‌هایی که مردم عادی مدینه نمی‌توانستند ببینند.  یکی از افق‌هایی که اباعبدالله آن را می‌دید این بود که وقتی حکومت خیلی قدرتمند شود و لباس دین هم به تن کند، آنچه می‌گوید می‌شود گفته رسول الله و این حاکم جای پیامبر می‌نشیند و از جایگاه پیامبر با مردم حرف می‌زنند. این حکومت‌ها وقتی فاسد باشند، ‌دین مردم را نیز از بین می‌برند. این رویداد مختص اسلام نیست و در دوران تاریک کلیسا در قرون وسطی نیز این اتفاق رخ داد. حکومت‌هایی که به نام دین حکومت می‌کنند، اول مخالف را کافر و ملحد و فاسد می‌کنند و آنگاه بر آنها می‌تازند. امام حسین این را می‌دانست و می‌دانست که سکوتش می‌تواند بر این رفتار صحه بگذارد و اگر او اعتراض نکند، هیچ کس نخواهد توانست اعتراض کند. ایشان پیش‌بینی می‌کرد که حاکمان چگونه از دین سوء استفاده خواهند کرد».
  
«در حکومت‌های اموی و عباسی بیشتر تأکید بر ظواهر دینی می‌شود در آن دوره مساجد مجلل و بزرگ ساخته می‌شد. همچنین مکاتب کلامی نیز در دوره بنی‌امیه و بنی‌عباس ساخته شد که مردم را از اصل دین دور کنند. پیامبر به دنبال فرزانگی مردم بود. پیامبر به دنبال جایگاه نبود، اما بنی‌امیه برعکس بود. پیامبر شبیه مردمش بود و بر زمین می‌نشست؛ اینکه حاکم برود آن بالا بنشیند و با مردم حرف بزند، سنت بنی‌امیه است و ربطی به پیامبر ندارد. شروع دور شدن از سیره نبی، از عثمان بود و اوجش در معاویه. در دوره معاویه کاخ‌ها ساخته شد به این بهانه که ما نزدیک روم هستیم و آنها باید عظمت اسلام را ببینند. مخارجی که قرار بود مردم محروم را نجات دهد، تبدیل شد به کاخ. به نام دین مسجدها و کلیساهای بزرگ ساخته‌اند. این ظواهر چه دردی از بشر کم کرده است؟ آیا پیامبران به دنبال این بودند؟
ساخته شدن قرآن‌های سی پاره و شصت پاره و صدوبیست پاره نیز دوره پس از کربلا باز می‌گردد. زمانی که مردم در مساجد گرد هم می‌آمدند و درباره واقعه کربلا بحث می‌کردند، بنی‌امیه‌ آمد و قرآن را تکه تکه کرد و به مردم داد تا به جای بحث و جست‌وجوی حقیقت، قرآن بخوانند. قرآن خواندن بدون توجه به محتوا دردی را دوا نمی‌کند و جامعه می‌شود مسابقه قرائت و مسابقه مسجد‌سازی در حالی که جامعه سرشار شده است از فساد.
در حکومت‌های دینی به مرور مردم از اعتقاد پوک می‌شوند و به ظواهر می‌پردازند. در این حکومت‌ها به موی مردم توجه می‌شود و به آن گیر می‌دهند، اما حواسشان به پای مردم نیست که چه چیزی می‌پوشند».
رهامی درباره خصائص حسینی و لزوم پرداختن به آن گفت: «در خصائص حسینی به خلاف پیامبر که رفتار ایشان را مثال می‌زنند، به بلامانع بودن خوردن تربت کربلا یا ثواب سجده بر تربت ایشان را مثال می‌زنند، در صورتی که خصائص حسینی اعتراض به ظلم و جور است. امام حسین یکی از طولانی‌ترین راه‌پیمایی‌هایی اعتراضی را انجام داد. حرکت امام قیام نیست و حرکتی تبلیغی و اعتراضی است. از مدینه به مکه و از مکه به عراق. چنان که بعد از شهادت نیز کاروان اسرا به روشنگری ادامه دهد. اینها خصائص حسینی است، ‌نمی‌شود حوزه به خصائص جعفری بپردازد؛ ولی به خصائص حسینی نپردازد. بدون توجه به حرکت امام حسین، مکتب جعفری قابل فهم نیست و جوابگو نیست. برگزاری نماز جماعت و نماز جمعه‌های بزرگ بدون توجه به رفتار امام حسین کامل نیست. هیچ زمانی جهان اسلام به قدر این روزها نماز جماعت نداشته و مساجد بزرگ نبوده‌اندَ، اما در جامعه مفاسد غوغا می‌کند. دنیای اسلام سرشار شده است از بی‌عدالتی و احساس بی‌عدالتی».
ایشان در پایان و درباره حکمت‌های عاشورا و کاربست آنها در جامعه امروزی گفت: «حرکت امام حسین سرشار از حکمت‌هایی است که می‌توان آنها استخراج کرد و در جامعه امروز به کار بست. دریای حکمت حسینی سرشار از نکاتی است که می‌توان بر اساس آنها زندگی‌ای سرافراز را در جهان امروز ارائه کرد. مفهوم آزادی از جمله مفاهیم حرکت امام حسین است. مکتب حسینی افرادی را تربیت می‌کند که در برابر قدرت‌های بزرگ دنیا و در مقابل دستگاه ابن زیاد و یزید، سر خم نمی‌کنند. افراد بزرگی تربیت می‌کند که می‌تواند آینده همین کشور را بساند؛ ولی متأسفانه ما به ظواهر بسنده کرده‌ایم».
والسلام 
Image

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ

 

پس بشارت ده به آن بندگان من كه به سخن گوش فرا مى‏ دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند

مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم