محمد تقی فاضل میبدی
واقعه اسفناک اسیدپاشی به سر و صورت دختران و زنان در اصفهان زندگی را برای هر انسان درد مندی تلخ می سازد، تلخ تر این که، بر اساس برخی شنیده ها، این وقایع شوم و شرم آور را تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر انجام می دهند؛ شاید کمتر روزگاری دین خداوند به این اندازه تحریف شده باشد. گروهی به عنوان داعش در عراق و سوریه به نام دین، انسان ها را سر می برند و برخی در این جا به صورت دختران اسید می پاشند. باید به هوش بود که جوانه های تلخ داعش و القاعده و طالبان در این جا رو به سر زدن و رشد کردن است. این هشدار را مسولین محترم جمهوری اسلامی، به ویژه برادران نیروی انتظامی و نیروهای امنیتی باید جدی بگیرند و به راحتی از کنار این وقایع نگذرند. جریان قتل های زنجیره ای به دست عده ای خود سر ممکن است در این راستا به نحوی دیگر باز تولید شود. داستان امر به معروف و نهی از منکر در این روزها، بیشتر به بهانه مبارزه با بی حجابی، یا بدحجابی رونق گرفته است. دردمندانه این که برخی نمایندگان مجالس برای آن طرح و پیشنهاد می دهند. گویا دغدغه اصلی آنان در کشورداری و دینداری و وکالت مردم مسئله حجاب است و بس. و اگر زنان حجاب خود را رعایت کنند، اسلامیت نظام کامل گشته است.
به عنوان تذکر و خیرخواهی به کسانی که داعیه و دغدغه فریضه امر به معروف و نهی از منکر را دارند، روایتی از امام باقر(ع) بیان می کنم تا روشن شود که فلسفه این فریضه چیست و عرصه آن کجاست؟
امام(ع) می فرماید: امر به معروف و نهی از منکر برای این است که 1- تقام الفرایض؛ فریض خداوند در جامعه محقق شود. فرازهای بعدی روایت این فرایض را روشن می کند. 2- و تامن المذاهب؛ راه ها امنیت پیدا کند. یعنی این فریضه برای این است که خوف و ترس از جامعه بر گرفته شود و مردم با آرامش در جاده ها رفت و آمد داشته باشند و دختران و زنان بدون ترس و خوف در هر ساعتی از شبانه روز رفت و آمد نمایند. 3- و تحل المکاسب؛ راه برای درآمدهای حلال هموار شود. کم فروشی، گرانفروشی، تورم و تقلب در جامعه نباشد و شهروندان هر روزی با نرخی مواجه نباشند. 4- و ترد المظالم؛ از ظلم و ستم در جامعه جلوگیری شود. انسانی بی گناه گرفتار و در حبس و حصر نباشد و حقی از کسی ضایع نگردد. 5- و تعمر الارض؛ امر به معروف و نهی از منکر برای این است که زمین ها آباد گردد (رودها نخشکد، زمین های کشاورزی به مزار آباد بدل گردد، آب های کشور درست مدیریت شود، جنگل ها به دست عده ای مخروب نگردد. باغ های هر شهری که تنقس گاه مردم است به دست سودجویان به آهک، آهن و سیمان و برج و بارو بدل نشود. آیا در این جاها امر به معروف و نهی از منکر صورت می گیرد؟ آیا این منکرات رو به کاهش است یا افزایش. شمارا بخد ا بلندای نگاه امام را به این فریضه مهم بنگرید. 6- و ینتصف الاعداء؛ با دشمنان منصفانه رفتار شود. 7- و یستقیم الامر؛ و امور جامعه اصلاح گردد. یعنی کارها در مسیر راست و درست قرار گیرد. اقتصاد و فرهنگ و سیاست و تربیت در مسیر تقویت منافع ملی و بهبود معیشت شهروندان باشد.
مرحوم شهید مطهری در ذیل این حدیث می گوید: «اگر در منطق اسلام امر به معروف و نهی از منکر آن اندازه توسعه نمی داشت به ما این حدیث را نمی گفتند. زیرا این فکر کوچک و محدود که فعلا در مغزها به نام امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد، هر اندازه هم که لباس عمل بپوشد، ممکن نیست این همه آثار نیک به بار آورد و چون فکر امر به معروف و نهی از منکر در نظر مردم محدود شده و مردم از جنبه امر به معروف و نهی از منکر توجهی به اصلاحات امور زندگی خود ندارند...». (مطهری مجموعه آثار ،ج20ص198)
بنگرید که دایره این فریضه مهم تا کجاست و عرصه آن کدامست؟ حال آن که امروز برخی داعیان این فریضه، آن را محدود در مسئله حجاب کرده اند و آن هم به دست کسانی اجرا می شود که سر از اسید پاشی و یا خدا نکرده قتل های زنجیره ای در می آورد. اگر در جامعه ای نماز اقامه شود و زن ها حجاب را رعایت نمایند و سایر فرایض عبادی دیگر تحقق پذیرد، اما راه ها امن نباشد، آبادانی زمین صورت نگیرد، اصلاح امور اجتماعی انجام نشود، داد مظلومان از ظالمان ستانده نشود و اقتصاد مردم مختل باشد و کسب حلال صورت نگیرد، پر واضح است که امر به معروف و نهی از منکر به معنای واقعی صورت نگرفته است. امام علی(ع) آن گاه که فریضه امر به معروف را بالا می برد در آخر می فر ماید: « و افضل ذلک کلمة عدل عند امام جایر»؛ برتر آز آن سخن حق در برابر حاکمان ستمکار است (نهج البلاغه /قصار 374) از دو روایت فوق می فهمیم که انجام این فریضه به عهده کار شناسان است و هر انسان ناآگاهی که مصادیق منکر و معروف را درست نمی شناسد، نمی تواند وارد این عرصه گردد و می توان در این روزگار بخشی از آن را به عهده احزاب و یا مطبوعات گذاشت. هیچ گاه این امر مهم با گشت خیابانی و موتور سواری و مانور، آن هم به دست عده ای غیر کارشناس قابل انجام نیست؛ بلکه وهن به دین است و اگر به دست عده ای کارشناس هم بخواهد صورت پذیرد، باید در حد تعلیم و تذکر باشد. برخوردهای فیزیکی در انجام این امر مهم، ابدا، شرعی و قانونی نیست، جز این که با بزه کاری به عنوان متهم و با داشتن شاکی و به حکم قانون صورت گیرد؛ که البته عرف امروز هیچ نوع برخورد فیزیکی را بر نمی تابد و حتی بزهکاران را نمی توان مورد ضرب و شتم قرار داد و اسلام نیز هر نوع برخوردی را با اندک شبهه ای مردود می داند؛ زیرا جان و ناموس آدمی به قدری مهم است که نمی توان وارد این حریم شد.
در اوایل انقلاب که پاره ای از این خودسری ها انجام شد، امام خمینی در برخورد با کسانی که منکری انجام می دهند، می گوید: «اگر یک نفر کار خلاف بکند، آن یک نفر را مردم مامورند نهی اش کنند، اگر منتهی نشد، به کمیته به کلانتری به جاهای دیگر اطلاع دهند که این یک همچه کاری کرده، آنها هم باید بگیرند و تحویل دادگاه بدهند. نباید ما تعدی بکنیم و ظلم بکنیم و تفتیش از داخل خانه های مردم بکنیم».(صحیفه امام ج17ص161)
درخواست این نگارش از عالمان دین و مراجع تقلید این است که هر چه سریع تر جلوی این بدعت های خطرناک را بگیرند و نگذارند جان و ناموس مردم به دست عده ای، چنین در خطر بیفتد، در غیر این صورت باید وقایع دردناکتری را شاهد باشیم. پیامبر خدا(ص) فرمود: «دو طایفه کمر مرا می شکنند؛ جاهلان متنسک و عالمان متهتک».