دکتر محمدرضا یوسفی استاد دانشگاه مفید در جلسه شرح نهجالبلاغه گفت: یکی از خصوصیات حاکم اسلامی این است که تا جای ممکن چشم بر روی خطاهای دیگران ببندد؛ مبادا همیشه پرونده برخی وقایع را باز بگذاریم.
به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا یوسفی، در ادامه مباحث شرح نهجالبلاغه، به شرح خطبه ۹۶ پرداخت و گفت: بخش اول خطبه در مورد خداوند است که فرموده «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ فَلَا شَيْءَ قَبْلَهُ، وَ الْآخِرِ فَلَا شَيْءَ بَعْدَهُ، وَ الظَّاهِرِ فَلَا شَيْءَ فَوْقَهُ، وَ الْبَاطِنِ فَلَا شَيْءَ دُونَهُ.» که مباحث کلامی و فلسفی را میطلبد.
وی با بیان اینکه بخش دوم این خطبه در مورد شأن و جایگاه پیامبر(ص) است؛ «مُسْتَقَرُّهُ خَيْرُ مُسْتَقَرٍّ، وَ مَنْبِتُهُ أَشْرَفُ مَنْبِت، فِي مَعَادِنِ الْكَرَامَةِ، وَ مَمَاهِدِ السَّلاَمَةِ; قَدْ صُرِفَتْ نَحْوَهُ أَفْئِدَةُ الأَبْرَارِ، وَ ثُنِيَتْ إِلَيْهِ أَزِمَّةُ الأَبْصَارِ، دَفَنَ اللهُ بِهِ الضَّغَائِنَ، وَ أَطْفَأَ بِهِ الثَّوَائِرَ، أَلَّفَ بِهِ إِخْوَاناً، وَ فَرَّقَ بِهِ أَقْرَاناً، أَعَزَّ بِهِ الذِّلَّةَ، وَ أَذَلَّ بِهِ الْعِزَّةَ، كَلاَمُهُ بَياَنٌ، وَ صَمْتُهُ لِسَانٌ»، افزود: بخش سوم این خطبه هم به اثرات اجتماعی دین و کارکردهای شخصیتی پیامبر پرداخته است.
یوسفی بیان کرد: یعنی پیامبر دلها را شیفته خود کرده است؛ صُرِفَت فعل مجهول است و وقتی به کار برده میشود که انسان به یک طرف رو کرده و بعد از آن رو برگرداند؛ یعنی تا قبل از اینکه پیامبر مدعی نبوت باشد، دلهای مردم هر کدام به یک طرف بود، ولی وقتی مبعوث شدند، دل از معبودهای دیگر کندند و میل به پیامبر و خدای او بستند.
استاد دانشگاه مفید اظهار کرد: تعبیر «افئدة الابرار» را به کار برده که منظور دلهای افراد نیک است؛ یعنی پیامبر دل افراد نیک را به خود جلب کرد؛ وقتی قرآن نازل میشد، چون مطابق با فطرت و عقل است، به سمت آن کشیده میشدند، ولی افراد لجوج و عنود در برابر تفکر قرآنی میایستادند.
یوسفی اضافه کرد: آنچه سبب شد تا مردم شیفته و جذب پیامبر شوند، نرمخویی و مهربانی او بود تا جایی که قرآن کریم فرموده است: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ(۱۵۹/ آل عمران). البته این نرمخویی هم از رحمتهای الهی به پیامبر بوده و اگر ایشان غلیظ القلب بود، مردم از دور او پراکنده میشدند.
استاد دانشگاه مفید اظهار کرد: در جنگ احد، عدهای به دلایلی حضور نیافتند و عدهای هم در حین جنگ فرار کردند و پیامبر و مسلمین شکست خوردند؛ این گروه نادم شدند و تقاضای عفو کردند، پیامبر دستور عفو عمومی دادند؛ آیه شریفه در همین مسئله نازل شد و فرمود که نرمخویی تو سبب جذب مردم به تو هستند.
مهربانی؛ علت جاذبه قوی پیامبر
یوسفی بیان کرد: «فظ» به کسی گفته میشود که معمولاً سخنانش آزاردهنده، تند و خشن است و سخنانش مملو از توهین و تحقیر دیگران و خودبرتربینی است؛ «فظ» به جنبههای کلامی ولی غلیظ القلب به مباحث رفتاری باز میگردد، یعنی اگر در زبان و عمل خشک، بیعاطفه و سنگدل بودی، مردم از دور تو پراکنده میشدند.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه هر حکومتی در اداره جامعه با بحران و مشکلات و معضلاتی روبرو میشود، اظهار کرد: رهبری جامعه با عفو و گذشت در این موارد باید خود را نشان دهد؛ هوشمندی و عطوفت ذاتی پیامبر در رفتار و گفتار سبب شد تا جامعه بعد از شکست در احد، مجدداً یکپارچه و جمع شوند.
یوسفی اظهار کرد: امام علی(ع) وقتی جنگ جمل تمام شد، عایشه را با احترام به مدینه برگرداند. برخی هم که در بصره ساکن بودند، به این شهر بازگشتند، حال این سؤال مطرح است که افراد بزرگی بودند که دچار لغزش شدند و چگونه باید با آنان برخورد میشد؟ گزارشاتی به امام رسید که برخی افراد در جلساتی که ابن عباس و ... حضور دارند، به این افراد طعنه و کنایه میزنند و مراعات شخصیت آنها را نمیکنند.
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: امام در این نامه توبیخ تندی خطاب به ابن عباس داشت و فرمود این رفتار کاملاً خطا است و باید با این افراد شکست خورده، مهربانی باشی و جمل را کنار بگذاری و با آنان طوری برخورد شود که مانند دیگران هستند و میتوانند در جامعه به صورت آزادانه زندگی کنند.
یوسفی تصریح کرد: یکی از خصوصیات حاکم اسلامی این است که تا جای ممکن چشم بر روی خطاهای دیگران ببندد؛ مبادا همیشه پرونده برخی وقایع را باز بگذاریم که الان متأسفانه در جامعه ما زیاد است و گاهی میبینیم که برخی افراد از برخی حقوقشان بعد از سالیان دراز محروم میشوند.
استاد دانشگاه مفید اضافه کرد: در صدر اسلام میان قبائل اوس و خزرج و مدینه و مکه دعوا و کینههایی وجود داشت و هنر پیامبر این بود که این کینهها را برداشت و جامعه را یکپارچه کرد و این از خصوصیات حکومتهایی است که میخواهند راه فضائل اخلاقی را بروند. وی تأکید کرد: بنابراین تا جایی که میشود، باید کینه و دشمنی و جنگ را از میان مردم یک جامعه برداشت و مردم احساس کنند سرنوشت واحدی دارند و باید برای آن تلاش کنند؛ البته یکپارچگی به معنای نایده گرفتن سلیقهها و برداشتهای مختلف فکری نیست.
استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: برخلاف این نوع رهبران، حاکمانی هستند که جامعه را گروهگروه کرده و اختلاف میاندازند تا مبادا جامعه وحدتی علیه حکومت پیدا کند، فرعون جامعه را طایفهطایفه کرده بود تا امکان وحت فراهم نشود، در حالی که امام علی(ع) فرمود کار پیامبر، همدل کردن و همراه کردن و ایجاد حس مشترک میان مردم بود و نتیجه آن برادری و ایجاد سرمایه اجتماعی بود.
به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا یوسفی، در ادامه مباحث شرح نهجالبلاغه، به شرح خطبه ۹۶ پرداخت و گفت: بخش اول خطبه در مورد خداوند است که فرموده «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ فَلَا شَيْءَ قَبْلَهُ، وَ الْآخِرِ فَلَا شَيْءَ بَعْدَهُ، وَ الظَّاهِرِ فَلَا شَيْءَ فَوْقَهُ، وَ الْبَاطِنِ فَلَا شَيْءَ دُونَهُ.» که مباحث کلامی و فلسفی را میطلبد.
وی با بیان اینکه بخش دوم این خطبه در مورد شأن و جایگاه پیامبر(ص) است؛ «مُسْتَقَرُّهُ خَيْرُ مُسْتَقَرٍّ، وَ مَنْبِتُهُ أَشْرَفُ مَنْبِت، فِي مَعَادِنِ الْكَرَامَةِ، وَ مَمَاهِدِ السَّلاَمَةِ; قَدْ صُرِفَتْ نَحْوَهُ أَفْئِدَةُ الأَبْرَارِ، وَ ثُنِيَتْ إِلَيْهِ أَزِمَّةُ الأَبْصَارِ، دَفَنَ اللهُ بِهِ الضَّغَائِنَ، وَ أَطْفَأَ بِهِ الثَّوَائِرَ، أَلَّفَ بِهِ إِخْوَاناً، وَ فَرَّقَ بِهِ أَقْرَاناً، أَعَزَّ بِهِ الذِّلَّةَ، وَ أَذَلَّ بِهِ الْعِزَّةَ، كَلاَمُهُ بَياَنٌ، وَ صَمْتُهُ لِسَانٌ»، افزود: بخش سوم این خطبه هم به اثرات اجتماعی دین و کارکردهای شخصیتی پیامبر پرداخته است.
یوسفی بیان کرد: یعنی پیامبر دلها را شیفته خود کرده است؛ صُرِفَت فعل مجهول است و وقتی به کار برده میشود که انسان به یک طرف رو کرده و بعد از آن رو برگرداند؛ یعنی تا قبل از اینکه پیامبر مدعی نبوت باشد، دلهای مردم هر کدام به یک طرف بود، ولی وقتی مبعوث شدند، دل از معبودهای دیگر کندند و میل به پیامبر و خدای او بستند.
استاد دانشگاه مفید اظهار کرد: تعبیر «افئدة الابرار» را به کار برده که منظور دلهای افراد نیک است؛ یعنی پیامبر دل افراد نیک را به خود جلب کرد؛ وقتی قرآن نازل میشد، چون مطابق با فطرت و عقل است، به سمت آن کشیده میشدند، ولی افراد لجوج و عنود در برابر تفکر قرآنی میایستادند.
یوسفی اضافه کرد: آنچه سبب شد تا مردم شیفته و جذب پیامبر شوند، نرمخویی و مهربانی او بود تا جایی که قرآن کریم فرموده است: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ(۱۵۹/ آل عمران). البته این نرمخویی هم از رحمتهای الهی به پیامبر بوده و اگر ایشان غلیظ القلب بود، مردم از دور او پراکنده میشدند.
استاد دانشگاه مفید اظهار کرد: در جنگ احد، عدهای به دلایلی حضور نیافتند و عدهای هم در حین جنگ فرار کردند و پیامبر و مسلمین شکست خوردند؛ این گروه نادم شدند و تقاضای عفو کردند، پیامبر دستور عفو عمومی دادند؛ آیه شریفه در همین مسئله نازل شد و فرمود که نرمخویی تو سبب جذب مردم به تو هستند.
مهربانی؛ علت جاذبه قوی پیامبر
یوسفی بیان کرد: «فظ» به کسی گفته میشود که معمولاً سخنانش آزاردهنده، تند و خشن است و سخنانش مملو از توهین و تحقیر دیگران و خودبرتربینی است؛ «فظ» به جنبههای کلامی ولی غلیظ القلب به مباحث رفتاری باز میگردد، یعنی اگر در زبان و عمل خشک، بیعاطفه و سنگدل بودی، مردم از دور تو پراکنده میشدند.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه هر حکومتی در اداره جامعه با بحران و مشکلات و معضلاتی روبرو میشود، اظهار کرد: رهبری جامعه با عفو و گذشت در این موارد باید خود را نشان دهد؛ هوشمندی و عطوفت ذاتی پیامبر در رفتار و گفتار سبب شد تا جامعه بعد از شکست در احد، مجدداً یکپارچه و جمع شوند.
یوسفی اظهار کرد: امام علی(ع) وقتی جنگ جمل تمام شد، عایشه را با احترام به مدینه برگرداند. برخی هم که در بصره ساکن بودند، به این شهر بازگشتند، حال این سؤال مطرح است که افراد بزرگی بودند که دچار لغزش شدند و چگونه باید با آنان برخورد میشد؟ گزارشاتی به امام رسید که برخی افراد در جلساتی که ابن عباس و ... حضور دارند، به این افراد طعنه و کنایه میزنند و مراعات شخصیت آنها را نمیکنند.
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: امام در این نامه توبیخ تندی خطاب به ابن عباس داشت و فرمود این رفتار کاملاً خطا است و باید با این افراد شکست خورده، مهربانی باشی و جمل را کنار بگذاری و با آنان طوری برخورد شود که مانند دیگران هستند و میتوانند در جامعه به صورت آزادانه زندگی کنند.
یوسفی تصریح کرد: یکی از خصوصیات حاکم اسلامی این است که تا جای ممکن چشم بر روی خطاهای دیگران ببندد؛ مبادا همیشه پرونده برخی وقایع را باز بگذاریم که الان متأسفانه در جامعه ما زیاد است و گاهی میبینیم که برخی افراد از برخی حقوقشان بعد از سالیان دراز محروم میشوند.
استاد دانشگاه مفید اضافه کرد: در صدر اسلام میان قبائل اوس و خزرج و مدینه و مکه دعوا و کینههایی وجود داشت و هنر پیامبر این بود که این کینهها را برداشت و جامعه را یکپارچه کرد و این از خصوصیات حکومتهایی است که میخواهند راه فضائل اخلاقی را بروند. وی تأکید کرد: بنابراین تا جایی که میشود، باید کینه و دشمنی و جنگ را از میان مردم یک جامعه برداشت و مردم احساس کنند سرنوشت واحدی دارند و باید برای آن تلاش کنند؛ البته یکپارچگی به معنای نایده گرفتن سلیقهها و برداشتهای مختلف فکری نیست.
استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: برخلاف این نوع رهبران، حاکمانی هستند که جامعه را گروهگروه کرده و اختلاف میاندازند تا مبادا جامعه وحدتی علیه حکومت پیدا کند، فرعون جامعه را طایفهطایفه کرده بود تا امکان وحت فراهم نشود، در حالی که امام علی(ع) فرمود کار پیامبر، همدل کردن و همراه کردن و ایجاد حس مشترک میان مردم بود و نتیجه آن برادری و ایجاد سرمایه اجتماعی بود.