مبارزه سیاسی حضرت زهرا(س) در قالب اسلام و دین
گفت وگوی شفقنا با فاضل میبدی
حضرت زهرا سلام الله علیها اولین کسی است که بعد از رحلت حضرت رسول صل الله علیه و آله علنی به مخالفت با جریان سقیفه برمی خیزد و علیه جریان حاکم به سخنرانی می پردازد.
عصمت دختر پیامبر اسلام صل الله علیهما باعث شده است که رفتار حضرت در ایام مبارزه علنی با انحرافات برای شیعیان اهمیت ویژه ای داشته باشد؛ چراا که شیعیان بر پیروی از سیره معصومین علیهم السلام در رفتارهای شخصی و اجتماعی تاکید دارند.
حجت الاسلام و المسلمین فاضل میبدی در گفت وگو با شفقنا، معتقد است که مبارزات سیاسی حضرت در روزهای پایانی عمر شریفشان، نشان دهنده نفی جنسیت در مبارزات سیاسی اسلامی است.
او خطبه های حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها را یک تلاش سیاسی برای افزایش آگاهی جامعه می داند.
متن گفت وگوی شفقنا با فاضل میبدی را می خوانید:
* مکتب اسلام چه تعریفی از مبارز سیاسی دارد؟
یک مبارز سیاسی در اسلام کسی است که وضع موجود را وضع مطلوب نبیند و جامعه را گرفتار انحرافات و منکرات ببیند. حکومت را مسوول این کجی ها و انحرافات بداند و در مقام تغییر وضع موجود برآید. تغییر وضع موجود که می گوییم به معنای اینکه حاکمیت موجود یک حاکمیت مطلوبی نیست. از نگاه این معترض یا مبارز سیاسی مسلمان، حاکمیت در خط اسلام و قرآن نیست لذا او وارد مبارزه می شود و از طریق امر به معروف از طریق نهی از منکر، از طریق اعلام کلمه حق به دنبال مسوولیت های اجتماعی حرکت می کند.
* در مکتب اسلام مبارز سیاسی چه ویژگی هایی دارد؟
اول اینکه این فرد مبارز سیاسی باید خودش معتقد به اسلام باشد. دوم باورش این باشد که از جهت تئوری و علمی این وضع موجود در تعارض با اسلامی است که او شناخته است. سوم قدرت داشته باشد که بتواند وضع موجود را تغییر دهد.
* آیا این شاخصه ها را در حضرت زهرا(س) می شود پیدا کرد؟
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) یک مقام بزرگ و والایی دارد و ما قائلیم که ایشان در مقام عصمت است. ایشان فرق های بارزی با هر معترض سیاسی دارد. برای اینکه، بالاخره ما احتمال می دهیم کسانی که به عنوان مسلمان معترض سیاسی هستند دچار خطاها و اشتباهاتی می شوند ولی بر اساس اعتقادی که شیعه دارد، این خطا و اشتباهات در سلوک سیاسی فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نمی تواند وجود داشته باشد. فاطمه زهرا (سلام الله علیها) چون در کنار پیامبرش چند سالی در مکه و ده سال در مدینه زندگی کرده بود و تعالیم قرآن را درست می شناخت و آیات قرآن را خوب می فهمید و دنبال این بود که این اسلام حقیقی پس از مرگ پیامبر در جامعه حاکم شود؛ اما همین که پیامبر از دنیا می رود حضرت احساس می کنند که این اسلامی که پیامبر آورده و با آداب و اصول جاهلیت مبارزه کرده، به آدام و رسوم جاهلیت برمی گردد و یک کسانی در اسلام نفوذ کرده اند که اینها اعتقادی به اسلام پیامبر ندارند. خوب اولین مساله، مساله خلافت است که حضرت انحراف را در آن مشاهده می کند و در اینجا یک حرکت سیاسی شروع می شود.
* در انحراف امامت به واسطه یک حرکت سیاسی بود؟
ببینید در کنار پیامبر چه کسانی هستند! علی بن ابی طالب علیه السلام، ابن عباس، زبیر، خود فاطمه (سلام الله علیها) سلمان فارسی، ابوذر غفاری و خیلی از بنی هاشم در کنار بدن پیامبرند که در غیاب اینها عده ای نشستند و خلیفه درست کردند، معلوم می شود که یک جریان سیاسی می خواهد درست شود که بر اساس تعالیم دینی نیست. پس از مرگ پیغمبر و در غیاب نزدیکان آن حضرت خلیفه ای را انتخاب کنید که جای پیغمبر را بگیرد؟! این معلوم می شود که جریان سیاسی است. بین مهاجر، انصار، اوس و خزرج اختلاف ایجاد شد و به تعبیر خلیفه دوم با یک فلته یک حرکت ناگهانی اختلافات را جمع کردند و همان انتخاب، خلیفه اول، ابابکر بود که در آن جمع مقبول افتاد. بعد در مسجد با او بیعت کردند. ابن زیاد و مسلمان های مدینه و بسیاری از بنی هاشم و از جمله خود علی(علیه السلام) صدیقه کبری (سلام الله علیها) ابن عباس، زبیر و بیعت را بر اساس کتاب سنت پیامبر نیافتند و در این بیعت شرکت نکردند. آن طوری که در تاریخ می خوانیم اولین کسی که موضع سیاسی می گیرد و می آید در مسجد پیامبر به طور علنی سخنرانی می کند دخت پیامبر فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است. خطبه معروف به خطبه فدک قرائت می شود ولی در واقع مساله فدک یک مساله جزئی است و اصل اعتراض به انحراف مسیر رهبری جامعه است. چیزهایی که در خطبه مطرح می شود خیلی فراتر از فدک است یک نوع بازسازی تعالیم دینی در این خطبه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) صورت می گیرد و استرس بحث، عصاره و گوهر سخنرانی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) این است که اگر رهبری در اسلام از مسیر خودش خارج شود فرجام خطرناکی خواهد داشت هر چند شعارهایی از دین بماند. نماز باشد، روزه باشد ولی اگر آن اساس اسلام خدشه پذیر شد همه مسائل دینی هم خدشه پذیر می شود.
* حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای مقابله با این جریان و آغاز مبارزه شان چه روشی را اتخاذ کردند؟
روش ایشان روش مسلحانه نیست؛ روش سخن گفتن و سخنرانی است. همان روشی که پیامبر سیزده سال در مکه دنبال کردند. از باب انذار و از باب وعظ و بلاغ است. روش سخنرانی، با آگاه کردن مردم. می خواهد با سخنرانی مردم را آگاه کند. ایشان می داند که تا جامعه آگاه نشود و مردم با آن واقعیات دین آگاه نشوند مسایل اصلاح نمی شوند.
* به خطبه حضرت زهرا به عنوان یک روش مبارزه سیاسی اشاره می کنید در صورتی که خطبه پیش از اینکه به خطبه ولایت مشهور باشد به خطبه فدک مشهور است. آیا می شود استنباط کرد که حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها)برای بیان قضیه خلافت روش غیر مستقیم را اتخاذ کرده است؟
من بر این باورم که اگر مسئله، مسئله شخصی بود آنها هم فدک را غصب نمی کردند، مساله بنیه مالی خلافت بود. از امام موسی بن جعفر علیه السلام سؤال شد که حد و مرز فدک تا کجاست؟ حضرت جواب دادند شرق و غرب عالم است. دفاع از فدک دفاع از غیرت و دفاع از عدالت و دفاع از انسانیت و کرامت است. این است که می گوید شرق و غرب عالم.
* این مبارزه حضرت صدیقه طاهره سلام الله را چطور می توان با سکوت حضرت امیر علیه السلام به عنوان شخصی که بالاخره را حضرت فاطمه قبول دارد جمع کرد؟
اینجا فاطمه زهرا کار سیاسی عملی که نمی کند، دارد اعتراض می کند. اعتراض حق یک انسان است. علی بن ابی طالب هم با این خطبه مخالفت نکرده است. فقط در بعضی از منابع آمده است که حضرت فاطمه از شوهرش می پرسد که چرا فریاد نمی کشی چرا اعتراض نمی کنی؟ صدای اذان بلند می شود و حضرت می گوید اگر می خواهی این صدای اذان بماند باید سکوت کرد.
* آیا به غیر از خطبه فعالیت دیگری هم سراغ دارید که بشود بر اساس آن حضرت زهرا سلام الله را یک مبارز سیاسی نامید؟ شما بر اساس همین خطبه است که ایشان را یک مبارز می دانید؟
ایشان چند کار دیگر هم داشتند زن های انصار که به سراغ حضرت می رفتند حضرت یک گوشه می نشستند و با گریه نارضایتی خود را ابراز می کردند. وقتی که در بستر بیماری بودند به درب خانه ایشان رفتند اما حضرت کسی را نپذیرفتند و عالی ترین ظهور مبارزه وصیت بر مخفی بودن قبر و تشییع شبانه بود. برای همیشه می خواهد نشان بدهد که من از وضع موجود راضی نبودم.
* روش مبارزه ای که حضرت زهرا در پیش گرفتند در بیداری جامعه مؤثر بود؟
در تاریخ بی تأثیر نبود. حالا در آن مقطع کوتاه، من چنین علائمی دال بر تاثیر را حس نمی کنم. البته می گویم آن لحظه ای که حضرت به مسجد آمد و ایستاد و خواست سخنش را شروع کند خیلی ها با حضرت فاطمه زهرا گریه و همدردی کردند ولی اثر عملی این گریه و همدردی در عرصه اجتماعی ظاهر نشد به دلیل اینکه مردم رفتند بیعت کردند و آن حاکمیت موجود را پذیرفتند.
* پس این مبارزه چه ثمری می تواند داشته باشد؟
یک وقتی می خواهد انقلاب کنید و همان سال های اول و دوم نتیجه بدهد، مانند بسیاری از انقلاب هایی که در دنیا صورت می گیرد و یکبار به دنبال یک حرکت ماندگارید. مساله آگاه کردن مردم و یک واقعیتی را تشریح و تفسیر کردن بود و ممکن است خیلی دیر نتیجه بدهد. بشر اثر عملی بسیاری از حرف هایی را که پیامبر خدا فرمودند بعدها متوجه شد. اثر خطبه هایی که حضرت علی (علیه السلام) خواندند بعدها در تاریخ مشخص شد. سخنان بزرگان، سخنان فیلسوفان و متفکران و کسانی که حالا به عنوان روشنفکر حرف می زنند و سخن می گویند این نیست که در همان لحظه ای که خودشان هستند اثر اجتماعی داشته باشد.
* آیا بیعت حضرت علی بعد از رحلت حضرت فاطمه صدیقه (سلام الله علیها) مخالف با روش مبارزاتی حضرت زهرا سلام الله علیها نبود؟
جایی ندارد که فاطمه زهرا به شوهرش گفته باشد که تو به هیچ وجه نباید بیعت کنی. بالاخره علی (علیه السلام) هم خودش یک انسان معصوم است و تشخیص دهنده مصلحت اسلام است. اینکه حضرت علی رفتند و بیعت کردند تضادی با حرکت حضرت زهرا سلام الله علیها ندارد؛ چون علی (علیه السلام) اوایل بیعت نکردند و همان دیدگاه فاطمه زهرا را داشتند. من فکر می کنم اگر فاطمه زهرا هم زنده می بود همان روشی را دنبال می کرد که شوهرش علی در مسائل سیاسی دنبال می کرد.
- در تاریخ اسلام زنانی را مشاهده می کنیم که به واسطه انتسابشان به پیامبر صل الله علیه و آله و موقعیت اجتماعی که داشته اند دست به حرکتهای مسلحانه زده اند. چرا حضرت صدیقه سلام الله علیها از این موقعیت خود برای پایه گذاری یک قیام مسلحامه بهره نبردند؟
تصور کنید که پیامبر خدا تازه از دنیا رفته و از دختر خودش و خانواده خودش و اصحاب خودش به همدیگر شمشیر می کشیدند. این چه دینی است؟ یعنی اگر کوچکترین حرکت مسلحانه آن روز صورت می گرفت به نظر من، هیچی از اسلام نمی ماند. و حضرت علی هم در جاهای زیادی داریم که می گوید من برای حفظ اسلام صبر کردم. مبارزه مسلحانه پس از مرگ پیامبر. در بین اطرافیان پیامبر بسیار کاری قبیح، کاری مذبوح و بر خلاف اسلام بوده است.
- عده ای مدعی اند که ایستادگی و مبارزه حضرت صدیقه سلام الله علیها ایستادگی در برابر رای جمهور بوده است. این نظر را قبول دارید؟
ایستادن در برابر جمهور به این معناست که اگر در کشوری بیست میلیون جمعیت یک فرد را به عنوان رییس جمهور را انتخاب کردند، چهار میلیون نفر دیگر که به شخص دیگری رای داده اند در پی تحمیل نظرات خود باشند و بگویند که ما این رئیس جمهور را قبول نداریم و در مقابلش می ایستیم. انتقاد از رئیس جمهوری مطلوب تو نبوده است و تلاش برای اینکه در دفعه بعد تو بالا بیایی در دنیا پذیرفته شده است. ایستادن و سرپیچی و زیر بار قانون نرفتن این محکوم است. فاطمه زهرا (سلام الله علیها) به عنوان کسی که وضع موجود، وضع مطلوب او نیست سخنرانی می کند و حرف می زند. دعوت به مبارزه مسلحانه که نکرده است. اگر این کار را می کرد شاید این سؤال شما سؤال درستی بود.
* انتخاب خلیفه را انتخاب جمهور می دانید؟
نه! من بر این باورم که این سه خلیفه اول در شورای حل و عقد انتخاب شدند. انتخاب مستقیم مردم نبود. تنها کسی که مستقیم از طرف مردم انتخاب شد خود علی علیه السلام بود که مردم درب خانه اش ریختند. حضرت گفتند به مسجد بیایید. جای بیعت آنجاست که متعلق به عموم مردم است. این است که با رأی مستقیم مردم علی بن ابی طالب انتخاب شد.
* یکی از بحث هایی که شیعه دارند سیره حضرات معصومین علیهم السلام است. روش مبارزاتی حضرت صدیقه طاهره چطور می تواند برای مبارزات مخصوصا در دنیای پر آشوب امروز الگو باشد و چه درسهایی می شود از آن گرفت؟
مسایلی را که ما از آن درس می گیریم یک وقت به شکل قالب و یک وقت به شکل محتواست. مبارزات سیاسی در هر جامعه ای بر اساس قالبی که در آن زمان صورت می گیرد. الآن یک سری تعالیمی در خطبه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) وجود دارد که می گوید اسلامی که ممکن است به خورد شما بدهند اسلام واقعی نباشد لذا به شرح اسلام می پردازد. یک جمله اش درباره فدک و بقیه اش مربوط به معاد و نبوت و قیامت و خدا و توحید و اینهاست. حضرت به ما یاد می دهد که اگر تو مسلمان معترضی هستی و اگر در برابر یک جامعه قرار گرفتی که آن جامعه رو به سوی انحراف دارد باید حرف بزنی. وظیفه توست که خدا و پیغمبر و معاد و قرآن را آن طوری که هست معرفی کنی. این مبارزه حضرت برای هر دوره ای الگو شد. یعنی مبارزه سیاسی در قالب اسلام و دین؛ انتقاد در برابر وضع موجودی که مطلوب نیست رسالت هر انسانی است. این موضوعی است که اندیشه بشر باید به دنبال آن باشد. این حرکت فاطمه زهرا احساس مسوولیت نسبت به انحرافات را به ما می گوید و از همه مهمتر اینکه مبارزه در برابر وضع نامطلوب جنسیت بر نمی دارد؛ اگر جهاد و شمشیرکشی و در میدان مبارزه رفتن بود ممکن است تکلیف از زنها ساقط شود ولی گفتن و سخن بیان کردن و فریاد کشیدن و سخنرانی کردن جنسیت بردار نیست. امر به معروف، نهی از منکر، اعلام کلمه حق نزد حاکم جائر وظیفه هر انسانی است چه زن باشد و چه مرد. این مسائلی است که ما در حرکت فاطمه زهرا می توانیم برای همیشه بشریت الگو برداری کنیم.
گفت وگو ار محدثه پهلوان دوست