محمدتقی فاضل میبدی: معنا ندارد به کسی که حساسترین مسئولیتهای کشور را داشته بگویند شما صلاحیت مجلس خبرگان را ندارید/ کسانی که این افراد را حذف میکنند، اصلا دغدغه مشارکت حداکثری ندارند/ جریانی پشت پرده دارد کار میکند و این جریان هیچ اعتقادی به انتخابات، رأی مردم و دموکراسی ندارد و با یک انتخاب حداقلی صوری هم راضی است که قدرت و ثروت در دستش باشد/ مجلسی هم که چهار سال بر سر کار بود، دغدغه اصلی آن حجاب زنها بود. عدالت اجتماعی، اقتصاد و تورم اصلا خیلی جدی برای آن مطرح نبود./ دغدغه آنها نجات حداکثری نیست، بلکه میخواهند کاری کنند که بقای خودشان در این نظام حفظ شود؛ و این بسیار خطرناک است.
حجتالاسلام و المسلمین محمدتقی فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم، در واکنش به رد صلاحیت حسن روحانی به جماران گفت: این جریان هیچ اعتقادی به شخص امام خمینی(س) ندارد و اصلا اعتقادی به انقلاب هم ندارد؛ فقط اعتقاد دارد به قدرت مافیای خودش که میخواهد در کشور بماند. لذا من به آینده این انتخابات خیلی خوشبین نیستم؛ که چگونه برگزار خواهد شد.
پایگاه خبری جماران: عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم گفت: جریانی پشت پرده دارد کار میکند و این جریان هیچ اعتقادی به انتخابات، رأی مردم و دموکراسی ندارد و با یک انتخاب حداقلی صوری هم راضی است که قدرت و ثروت در دستش باشد. و الّا معنا ندارد کسی که هشت سال رئیس جمهور یک کشور بوده، چند دوره در مجلس حضور داشته و دبیر شورای عالی امنیت ملی هم بوده، یعنی حساسترین مسئولیتهای کشور را داشته و الآن بگویند شما صلاحیت مجلس خبرگان را ندارید. اینها نشان دهنده حرکت یک جریان خیلی خطرناک است.
مشروح گفتوگوی خبرنگار جماران با حجتالاسلام و المسلمین محمدتقی فاضل میبدی را در ادامه میخوانید:
در مورد فضای انتخابات و رد صلاحیت آقای روحانی نظر شما چیست؟
این نوع برخوردها جز هزینه برای نظام، چیزی در پی ندارد. بحث من درباره شخص آقای روحانی نیست، ولی در یک نظام جمهوری اسلامی که از اول بر اساس صداقت، عدالت و رأی مردم بنا نهاده شده بود و امام هم روی رأی مردم اصرار داشتند، کار دارد به جایی میرسد که خودیترین و با سابقهترین افراد انقلاب را حذف میکنند؛ امثال آقای هاشمی گرفته که در انتخابات سال 92 ایشان را تأیید صلاحیت نکردند و ممکن است فردا نوبت افراد دیگر هم بشود.
جریانی پشت پرده دارد کار میکند و این جریان هیچ اعتقادی به انتخابات، رأی مردم و دموکراسی ندارد و با یک انتخاب حداقلی صوری هم راضی است که قدرت و ثروت در دستش باشد. و الّا معنا ندارد کسی که هشت سال رئیس جمهور یک کشور بوده، چند دوره در مجلس حضور داشته و دبیر شورای عالی امنیت ملی هم بوده، یعنی حساسترین مسئولیتهای کشور را داشته و الآن بگویند شما صلاحیت مجلس خبرگان را ندارید. اینها نشان دهنده حرکت یک جریان خیلی خطرناک است.
این جریان هیچ اعتقادی به شخص امام خمینی(س) ندارد و اصلا اعتقادی به انقلاب هم ندارد؛ فقط اعتقاد دارد به قدرت مافیای خودش که میخواهد در کشور بماند. لذا من به آینده این انتخابات خیلی خوشبین نیستم؛ که چگونه برگزار خواهد شد.
تأثیر این موضوع بر مشارکت چقدر خواهد بود؟
من فکر میکنم آنها دغدغه مشارکت ندارند. کسانی که این افراد را حذف میکنند، اصلا دغدغه مشارکت حداکثری ندارند. اگر دغدغه مشارکت حداکثری داشتند، برخوردهای اینها باید به گونهای دیگر بود که سلایق مختلف شرکت کنند. اینها میخواهند فقط یک سلیقه شرکت کند؛ آن هم سلیقهای که آنها میپسندند. آقای هاشمی رفسنجانی در دوره قبل انتخابات خبرگان بیش از دو میلیون رأی آورد و رکورد را هم شکست. ولی همین کسی که در انتخابات خبرگان تهران دو میلیون رأی داشت را در انتخابات ریاست جمهوری قبل از آن حذف کردند. نشان میدهد که اینها دغدغه مشارکت حداکثری و اصلا اعتقادی به انتخابات ندارند.
در زمان حیات امام هم بعضی از سران، که متفکر و چهرههای علمی هم بودند، بنیادگراهایی بودند که اعتقاد نداشتند در جمهوری اسلامی باید انتخابات وجود داشته باشد. جلوی امام جرأت نمیکردند اظهارنظر کنند؛ میگفتند مصلحتی است یا چیزی نمیگفتند. ولی الآن فضا برای آنها باز شده، عملا اظهارنظر میکنند و به نظر من در شورای نگهبان هم نفوذ دارند. من معتقدم دغدغه مشارکت حداکثری اصلا برای آنها مطرح نیست؛ ولو رهبری هم از مشارکت حداکثری سخن بگوید، آنها اصلا گوش به این حرفها هم ندارند و کار خودشان را میکنند. چرا که از نظر آنها یک سلیقه باید حاکم شود.
حال و روز امروز کشور را در مسأله اقتصاد و سیاست میبینید. یعنی مجلسی در دوره قبل درست شد و دولتی بر سر کار آمد که میگفتند یقینا مشکل حل میشود، ولی مشکلات ما صد چندان شد. از سیاست خارجی و مسائل منطقهای گرفته تا اقتصاد و تورم، دلار 25 هزار تومانی را به 55 هزار تومان رساندهاند. یعنی الآن داریم نتیجه حاکم کردن سلیقه واحد در کشور را میبینیم؛ که هیچ مشکلی از کشور حل نشد بلکه به مراتب از هر جهت بدتر شد.
یعنی این طور نیست که یک کاسه شدن همیشه جواب مثبت بدهد؟
هیچ وقت جواب مثبت نمیدهد؛ در کشور باید سلایق گوناگون حاکم شود. در زمان امام سلایق گوناگون وجود داشت و انسانهای فرهیخته و شایسته در مجلس، قوه قضائیه و جاهای دیگر بودند؛ خیلی با الآن فرق دارد. بدنه دولت دهه 60 را نگاه و با بدنه دولت حالا مقایسه کنید و مجلس آن زمان را با مجلس الآن مقایسه کنید. آقای هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس بوده و حالا فرد دیگری رئیس مجلس است؛ یا آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور بوده و حالا فرد دیگری رئیس جمهور است. همین طور وزرایی مثل آقای خاتمی، مهندس موسوی و افراد دیگر را نگاه کنید.
خیلی ما در اجرا تنزل کردهایم و آن افراد فرهیخته، کار کشته و سابقه داری که توان کار اجرایی داشتند را کنار گذاشتیم، از قطار انقلاب پیاده کردیم و یک سری افرادی آوردیم که به نظر بنده برخی از آنها جز منافع خودشان به هیچ چیزی نمیاندیشند.
نظرسنجیها بیانگر این است که شاید مشارکت مردم در این انتخابات پایین باشد. نظر شما در این خصوص چیست؟
ما نمیخواهیم در این مصاحبه مردم را ناامید کنیم یا بخواهیم که پای صندوق رأی شرکت نکنند. ولی عملا خود شورای نگهبان دارد کاری میکند که انتخابات حداقلی باشد. اگر اینها دنبال انتخابات حداکثری بودند، در آستانه انتخابات این برخوردهای حذفی را نمیکردند. الآن نزدیک عید است و احتمال گرانی اجناس وجود دارد و در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب در منطقه با بحران مواجه هستیم. چرا باید این طور باشد؟
بنابراین من بر این باورم که دغدغه آنها نجات حداکثری نیست، بلکه میخواهند کاری کنند که بقای خودشان در این نظام حفظ شود؛ و این بسیار خطرناک است. اگر اینها به دنبال مشارکت حداکثری بودند، این بحران برای کشور درست نمیشد و مشکلشان با دنیا را حل و نظام اقتصادی را بهتر میکردند؛ که متأسفانه نشده است. الآن به موضعگیریهای روسیه و چین نگاه کنید؛ یعنی ما متأسفانه سیاست خارجی موفقی هم نداشتهایم.
به نظر من مجلسی هم که چهار سال بر سر کار بود، دغدغه اصلی آن حجاب زنها و چهار تار مویی بود که پیدا میشود. عدالت اجتماعی، اقتصاد و تورم اصلا خیلی جدی برای آن مطرح نبود.
به نظر شما وقتی رئیس جمهور هشت سال کشور با 24 میلیون رأی را رد صلاحیت میکنند، بی حرمتی به مردم نیست که دو دوره ایشان را انتخاب کرده بودند؟
این جریان اصلا اعتقاد به رأی مردم ندارد و هیچ حرفهای امام خمینی(س) را هم قبول ندارد و فقط میخواهد حکومت کند. لذا الآن ما انسانهای فرهیخته و خوبی را در مملکت داریم که همه بر کنار نشستهاند و در انزوا هستند. آدمهایی وزیر و وکیل شدهاند که به نظر من هیچ صلاحیت و لیاقت این کار را نداشتند. الآن آموزش و پرورش ما بسیار وضع بدی دارد، جنگهای شادی که مربوط به جوانان است بسیار منحط شده و به گونهای با هنرمندان صحبت میکنند که اصلا هنر کشور دارد از بین میرود.
اینها چیزهایی است که انسان خیلی باید تأسف بخورد. در آستانه انتخابات چند نفر را اعدام میکنند، که به نظر من اصلا درست نبود