اکبر محمدی[1]
با اینکه در چهارمین سال فقدان دکتر داود فیرحی به سر میبریم جای خرسندی است که همچنان میتوانیم از خرمن علم و دانش او بهرهمند شویم. اخیرا آثار منتشر نشده آن مرحوم، به همت برخی از علاقمندان و شاگردان او در دست تنظیم و انتشار است که تاکنون دو کتاب از این مجموعه توسط نشر نی منتشر شده است. بهانهی این یادداشت، کتاب«پیامبری و قرارداد» است که در بهار 1403در 440 صفحه چاپ شده است. این کتاب حاصل سی جلسه درسگفتار«سیره سیاسی پیامبر» در سالهای 1397 تا 1399 میباشد که توسط دکتر فیرحی در دانشگاه تهران ارائه شده است. البته شروع تاملات فیرحی درباره «دولت-شهر پیامبر» با نگاهی نو را باید مربوط به پاییز 1396 دانست که در پنج جلسه و به شکل ویدیو کنفرانس، در مرکز اسلامی مفید تورنتوکانادا ایراد شده است.
فیرحی در کتاب «پیامبری و قرارداد»، دستاورد دانشهای جدید از جمله تاریخ، سندشناسی، تحلیل محتوا، هرمنوتیک و زبانشناسی را فرصت مغتنمی میشمارد(ص180) که در پرتو آن میتوان خوانشی نو از تاریخ صدر اسلام ارائه داد و دیدگاه غالب در این زمینه را (خوانش اقتدارگرایانه از دولت پیامبر) به چالش کشید.
اُسوهگی پیامبر
فیرحی طبق مشی علمی متاخر خویش، در این کتاب نیز از مفهوم استعاره کمک گرفته و تلاش کرده است »استعاره راه» را در توضیح سیره سیاسی پیامبر به خدمت بگیرد. در این استعاره، زندگی به راه رفتن تشبیه میشود که مبدا، مقصد و راه و روش مشخصی دارد(ص28) و انسان موحد، همواره به دنبال راهنما و الگویی مناسب برای پیمودن این مسیر است. معیار طی طریق مسلمانان، ائمه معصومین و خصوصا پیامبر گرامی اسلام می باشد(ص30) و از این رو پرداختن به سیره پیامبر اهمیت دارد. فیرحی به این نکته توجه میدهد که او در این اثر به دنبال نقل تاریخ زندگانی پیامبر نیست بلکه در پی کشف الگوهای پایدار زندگی آن حضرت است که میتواند الهام بخش سیاست ورزی مسلمانان در دنیای معاصر باشد. از اینرو فیرحی، سیره را «الگوی پایدار عمل» میداند که بارها تکرار شده و نشانگر قاعدهمندی خاصی در رفتار پیامبر است (ص27).
فیرحی با استناد به مرجعیت قرآن در میان مسلمانان به آیه 21 سوره احزاب ارجاع میدهد که پیامبر را اسوه و الگوی مسلمانان معرفی میکند. اسوهگی پیامبر از نظر فیرحی، دست نیافتنی نبوده و ناشی از عنصر عقلایی و جهانشمولِ نهفته در عملکرد آن حضرت است که امکان بهره برداری از آن را برای دیگران فراهم میکند. در نتیجه پیروی از آن حضرت را نباید صرفا یک شیفتگی شخصی ناموجه دانست(ص40 ).
سیره سیاسی پیامبر: اقتدارگرا یا دموکراتیک
فیرحی در این کتاب به تفکیک سیره اقتدارگرا و دموکراتیک میپردازد و خوانش اقتدارگرا از سیره سیاسی پیامبر را متخذ از سه نظریه مطرح در این زمینه یعنی نظریه رهبری(دیدگاه کلاسیک)، نظریه امامت(دکتر شریعتی) و نظریه تفکیک امامت مذهبی از امامت سیاسی(مدرسی طباطبایی، عبدالکریم سروش، کدیور) معرفی میکند. در مقابل، به نظر فیرحی قرائت دموکراتیک از سیره سیاسی پیامبر را باید در ادبیات ابنخلدون و میرزای نائینی جستجو کرد. در نگاه دموکراتیک به دولت نبوی، اساس زندگی بر رضایت و توافق استوار است و هنر پیامبر به عنوان رهبر این گونه از سیاستورزی دموکراتیک در این است که چگونه به خوبی توانسته است این قراردادها را پیش ببرد(صص53تا58).
فیرحی با ذکر تعریفهای مختلف از سیاست و با عطف موضوع به سیاستورزی پیامبر اسلام، سیاست را به معنای «اداره آزادانه نیروهای متعارض شهر» میداند و معتقد است که سیاستورزی به این معنا، همان چیزی است که توسط پیامبر گرامی اسلام به اجرا در آمد. رویکردی که توانست در کمتر از ده سال، مدینه را به قلب شبه جزیره عربستان تبدیل کند تا گروهها و قبایل مختلف نه از سر ترس و اجبار که با میل و رغبت به سوی مدینه بشتابند(ص 36). فیرحی این سازوکار سیاستورزی پیامبر را همسنگ معجزه بزرگ او، یعنی «قرآن» میشمارد و معتقد است که اجتماع قبایل و ممالک و دولتسازی پیرو آن و تحت تاثیر قراردادن غرب و شرق عالم ابتکار عمل خلاقانهای بود که توسط پیامبر پیاده گردید(ص38 ).
بنابراین سیره سیاسی پیامبر نشان میدهد که آن حضرت به تدریج وضعیت آشفته جنگی آن روز را به وضعیت قراردادی تبدیل کرد و به گونهای عمل نمود که به جای ستیز و لشکرکشی، هیئتهای مذاکره به سوی مدینه بشتابند و با آن حضرت به توافق برسند. فیرحی البته منکرِ جنگهای پیامبر نیست اما معتقد است که در سیره سیاسی پیامبر، این جنگ است که مبتنی بر قرارداد است نه بالعکس(ص 42 و 43) و اگر جنگی روی میدهد بخاطر تخلف از قرارداد است.
پیمان مدینه
از نظر فیرحی مهمترین و اصلیترین موید دموکراتیک بودن سیره سیاسی پیامبر، پیمان معروف به «قرارداد مدینه» است که سنگ بنای دولت نبوی را تشکیل میدهد. فیرحی ضمن بررسی اعتبار تاریخی و روایی میثاق مدینه(صص 190 و 404) به بررسی بندهای «قرارداد مدینه» میپردازد و با تمرکز بر روی مفردات پیمان و مشارکتکنندگان در آن، فرآیند تاسیس دولت نبوی را دنبال میکند. فیرحی چند نکته کلی درباره قرارداد میگوید: نخست آن که بندهای مربوط به مذهب در این قرارداد، ماهیت سلبی دارند نه ایجابی؛ یعنی هیچ کس حق ندارد در مذهب دیگری دخالت کند و هر کسی میتواند مذهب خود را داشته باشد(ص 75 کتاب). فیرحی با توجه به بند آغازین قرارداد، معتقد است که کل ساکنان مدینه اعم از مسلمانان، یهودیان و حتی مشرکان در این قرارداد مشارکت دارند و قرارداد از همه این گروهها به امت واحد تعبیر کرده است(ص 76 کتاب). از سوی دیگر قرارداد مدینه نسبت به سنت و آداب و رسوم مشارکت کنندگان در قرارداد بی طرف است و به آن ها آزادی عمل میدهد که طبق سنن خویش زندگی کنند و خون بها بدهند و اسیر آزاد کنند(ص77).
قرارداد مدینه از سه بخش اصلی تشکیل شده است. بخش نخست این قرارداد به تنظیم روابط فی مابین مهاجران و اوس و خزرج میپردازد، بخش دوم قرارداد به یهود اختصاص دارد و بخش سوم آن نیز، نتایج و پیامدهای حاصل از شکلگیری شهر و قرارداد را روشن میکند(ص121).
پیمان مدینه: قراردادی هوشمند و فراگیر
از مهمترین نکات قرارداد مدینه که فیرحی بر آن تاکید دارد، شبکهوارگی این قرارداد است؛ به این صورت که با ورود قبیلهای به قرارداد به صورت اتوماتیک هم پیمانان آن قبیله نیز وارد قرارداد میشوند بدون آنکه الزامی به تغییر مذهب خود داشته باشند، مشابه آن چیزی که امرزوه از آن تعبیر به «قرادادهای کامله الوداد» میشود. در نتیجه، پیامبر شروع به گفتگو با تک تک قبایل نمیکند و بخش قابل توجهی از این قبایل از طریق هم پیمانی با قبایل عضوِ قرارداد، به پیمان مدینه میپیوندند(ص 78 و79). بدینسان زنجیره بیپایانی از قراردادها شکل میگیرد و توسعه مییابد و خیلی زود کل شبه جزیره عربستان را تحت یک نظام قراردادی واحد قرار میدهد.
فیرحی قرارداد مدینه را جزو قراردادهای مادر و فراگیر میداند که توجه ویژهای در نگارش متن پیشنویس آن وجود داشته است. ابتکار عمل پیامبر در تدوین پیش نویس قرارداد مدینه موجب شده است که ضمن ترسیم خطوط اصلی قرارداد، آزادی عمل لازم به قبایل داده شود و قرارداد مدینه بتواند به عنوان یک قرارداد مادر و حداقلی نقش آفرینی کند و قراردادهای الحاقی دیگری به وجود آورد که هر یک به نوبه خود نقش تعیین کنندهای در سامانِ سیاسی دولت نبوی ایفا میکردند. از جمله این قراردادهای الحاقی، قرارداد تعیین مرز و محدوده شهر بود که با حرم اعلام کردن آن در ضمن قرارداد مدینه، شهر غیر مسلح شده و جنگ و ستیز در آن ممنوع میشود و پناهندگان به محض ورود به محدوده شهر در امان قرار میگیرند.
فیرحی بر این باور است که قرارداد مدینه یک «قرارداد هوشمند» است و قراردادهای هوشمند میل به تکامل دارند و در یک جا متوقف نمیشوند(ص135) فلذاست که میبینیم متعاقب شکلگیری قرارداد، محدوده و مرز شهر نیز مشخص میشود و سپس سرشماری جمعیت و درآمدها و منابع صورت میگیرد تا برآوردی از وضعیت شهر به دست آید و امکانی برای تعیین مالیات و اداره شهر فراهم شود(ص137).
قرارداد صلح حدیبیه، قرارداد صلح طائف، قرارداد با مسیحیان نجران، قرارداد با یهودیان مقنا و خیبر، پیمان یمامه، منشور پیامبر در حجه الوداع و جایگاه و اهمیت ماجرای غدیر در تکمیل ساخت سیاسی دولت پیامبر از جمله دیگر مواردی است که فیرحی تلاش کرده است در این کتاب با بررسی آن ها، نشانگان ابتنای دولت نبوی بر قراردادگرایی را توضیح دهد.
بازگشت به سنت پیامبر
چشم بندی در سنت از نکات پایانی کتاب فیرحی است. او در این بخش درصدد است تا بین سنت خلفای راشدین و سنت پیامبر تفکیک قائل شود. فیرحی مشروعیت سنت خلفاء را در جایی قابل تایید میداند که پای در سنت پیامبر داشته باشند(ص 378). به باور او، اختلاف امام علی(ع) و نقد آن حضرت بر خلفاء نیز از همین نکته ناشی میشد که آن حضرت یکسانانگاری میان سنت پیامبر و سنت خلفاء را مردود میدانست(ص 379) و تلاش میکرد دوباره به سنت پیامبر بازگردد و این همان فلسفه داستان غدیر است. این مسئله نشان میدهد که نگرانی اصلی پیامبر در واقعه غدیر نیز، حفظ سنت قرارداد بود و به همین خاطر بر جانشینی علی ابنابیطالب تاکید داشت(ص 372) و او را به عنوان فردی شایسته، جهت حفظ سنت قراردادی نوپای خویش معرفی کرده است. در نتیجه فیرحی جمعبندی میکند که بازاندیشی در سنت توسط نواندیشان دینی در گرو بازخوانی سنت پیامبر و تفکیک آن از سنت خلفاست تا ظرفیتهای دموکراتیک سنت پیامبر دوباره دیده شوند(ص 372).
جمعبندی
آغاز و انجام کتاب «پیامبری و قرارداد» نشان میدهد که دکتر فیرحی عمیقا به قراردادی بودن دولت پیامبر باور داشت و پروژه بلند مدتی را در این زمینه کلید زده بود. شاهد این ادعا، سیر تکاملی درسگفتارهای فیرحی است که هر چه پیش رفته، ابعاد گستردهتری از زوایای پنهان و به حاشیه رانده شده قرائت دموکراتیک از سیره پیامبر را نمایان کرده است تا جایی که در درسگفتار پایانی حتی شاهد بازخوانی قراردادی واقعه غدیر نیز هستیم. امید است خشت پایانی اندیشه فیرحی، سنگ بنای پژوهشهای آتی در این زمینه باشد و در آیندهای نه چندان دور، شاهد ظهور ثمرات عملی آن در سیاستورزی جوامع اسلامی باشیم.
[1] - عضو هیات علمی پژوهشکده اندیشه دینی معاصر