⚡️دین را در چارچوب حقوق بشر ببینیم
⚡️ نگاه بدبیانهمان را نسبت به حقوق بشر تعدیل کنیم
✔️#سید_علی_میرموسوی🔻
🔸 حق در محدودترین و چه بسا دقیقترین کاربرد خودش بیانگر طلب یا ادعایی است که فرد نسبت به دیگری دارد. این کاربرد با تکلیف تلازم پیدا میکند و از آن جداییناپذیر است، همانطور که حضرت علی(ع) نیز در خطبه ۲۱۶ نهجالبلاغه میفرمایند: «...لَا يَجْرِي لِأَحَدٍ إِلَّا جَرَى عَلَيْهِ وَ لَا يَجْرِي عَلَيْهِ إِلَّا جَرَى لَهُ...؛ آنسان كه كسى را بر ديگرى حقى است، آن ديگر را نيز بر او حقى خواهد بود». حق در این معنا با تکلیف تلازم دارد و نقیض آن نیز نداشتن حق است.
🔸 در متون دینی هیچ معادلی برای حقوق بشر وجود ندارد، البته ما رساله حقوق امام سجاد(ع) را داریم، ولی این رساله هیچ ارتباطی با حقوق بشر به معنایی که امروزه مطرح است، ندارد. حقوق بشر در گفتمان جهانی حقوق بشر تعریف نشده و بیشتر به همان فهم متعارف از آن بسنده شده، در واقع حقوقی است که هر کس عنوان بشر دارد، از آن برخوردار است. این مفهوم کاملا جدید محسوب میشود که بر اومانیسم استوار است.
🔸 با توجه به اینکه حقوق بشر امری عقلایی است، به نظر میرسد که از ایده دین در چارچوب حقوق بشر بهتر میتوانیم دفاع کنیم، یعنی دین و شریعت را در چارچوب حقوق بشر ببینیم، البته این به معنای آن نیست که بگوییم شریعت را به طور کامل با حقوق بشر منطبق کنیم، بلکه به این معنا است که اگر در شریعتی امری خلاف حقوق بشر وجود داشته باشد، در دنیای کنونی قابل پذیرش و اجرا نیست.
🔸 یکی از چیزهایی که در جهان کنونی دینداری را امکانپذیر میکند، آزادی دین و مذهب است. اساسا تا زمانی که آزادی مذهب پذیرفته نباشد، چگونه کسی میتواند دین خودش را انتخاب کند؟ یعنی تا زمانی که حق آزادی مذهب را قبول نکنیم، نمیتوانیم به دین خاصی پایبند باشیم، چون در غیر این صورت ستیزها و تعارضهای مذهبی لاینحل پیش میآید.
🔸 اینکه بگوییم آنچه به عنوان«Human Rights» در دوران جدید مطرح است، دقیقا در متون دینی ما وجود دارد، به نظر میرسد که ادعایی سست است. اندیشمندان اسلامی تا زمانی چنین برداشتی داشتند، ولی به تدریج این برداشتها تغییر یافت و کمکم این دریافت به وجود آمده که این مفاهیم در زمانه و موقعیت تاریخی جدید شکل گرفتهاند.
🔸 روشنفکران دینی معتقدند حقوق بشر در حوزه عقل بشر و امری فرادینی است و قبل از اینکه به بررسی نسبت دین و حقوق بشر بپردازیم، ابتدا باید درباره حقوق بشر به یک جمعبندی مدون برسیم، لذا این دسته از روشنفکران از نوعی دین حقوق بشری سخن میگویند، یعنی دینی که با حقوق بشر سازگار باشد.
🔸 حقوق بشر مبتنی بر مبانی اخلاقی است و اگر به استقلال اخلاق از دین اعتقاد داشته باشیم و بگوییم دین در چارچوب اخلاق است، تقدم حقوق بشر بر شریعت مطرح میشود.
🔸 اگر حقوق بشر اسلامی بخواهد ناقض حقوق بینالمللی بشر باشد، در جهان کنونی قابل پذیرش نیست و نمیتواند مطرح باشد، ولی اگر حقوق بشر اسلامی بخواهد به نوعی هر آنچه در اسناد و کنوانسیونهای بینالمللی مطرح شده و تعارضات آن با آموزههای دینی را کاهش دهد، قابل طرح است.
🔸 اگر حقوق بشر صرفا برای پیروان یک دین باشد، آن خصلتهای ذاتی بودن، جهانشمول بودن، سلبناپذیربودن، تجزیهناپذیری و به هم وابستگی داشتن، قابلیت تحقق پیدا نمیکند، ولی در گفتمان جهانی حقوق بشر این ویژگیها اهمیت دارد، زیرا روح حقوق بشر مبتنی بر کرامت انسان و نفی تبعیض است، یعنی حقوق بشر برای احترام به کرامت انسانی و نفی تبعیض پایهگذاری شده است.
🔸 باید نگاه بدبینانه نسبت به گفتمان جهانی حقوق بشر را تعدیل کنیم، یعنی تصور نکنیم که این حقوق بشر ابزاری برای سلطه قدرتهای بزرگ است، اتفاقا خود قدرتهای بزرگ در برخی مواردی از ناقضان اصلی آن هستند. بنابراین حقوق بشر در جهان امروز برای این تدوین شده که انسانها در برابر دولتها از یک حامی برخوردار باشند.
🔸 باید به مقررات بینالمللی حقوق بشر احترام بگذاریم. بسیاری از هنجارهای حقوق بشری در عرف بین الملل کنونی الزامآور شده است و نمیتوان آنها را نادیده گرفت. در واقع هنجارهای حقوق بشری هم فراگیرند به اصطلاح اِرگا اُمنِس هستند و تعهد دولتها به آن تقید و محدودیت پذیر نیست و هم اینکه از آمریت برخوردار است، یعنی به عرفی بدل شده که نمیتوان آن را نقض کرد.
🔸 همزیستی مسالمتآمیز و تکثر و محدودیت اقتدار حکومتها در گرو حقوق بینالمللی بشر است. بنابراین اگر الزامات عملی حقوق بشر در جهان امروز و فواید متعدد آن را در نظر بگیریم، میتوانیم به سمت یک فهم مشترک پیش برویم و کشورهای اسلامی در نهایت ناگریز هستند که به این سمت حرکت کنند.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh