محمود صلواتی محقق و پژوهشگر تاریخ اسلام گفت: امیرالمؤمنین(ع) عدالت را برای همه انسانها میخواست و انسان بهعنوان انسان نزد ایشان محترم بود، به حق شهروندی توجه داشت و به حقوق بشر اهتمام میورزید. تا تحقق کامل اهداف انقلاب فاصله زیادی داریم. ما باید به روش نهجالبلاغه و سیره امیرالمؤمنین(ع) عمل کنیم، اگر این اتفاق بیفتد، انقلاب پایدار میماند و مردم رضایت پیدا میکنند، زیرا اگر ظلم و بیعدالتی به اشکال مختلف وجود داشته باشد، افراد صالح و شایسته در جامعه منزوی شوند و افراد فاقد لیاقت و صلاحیت در رأس امور قرار گیرند،
امیرالمؤمنین(ع) مدافع حقوق بشر و حق شهروندی انسانها بود
حجتالاسلام محمود صلواتی، محقق و پژوهشگر تاریخ اسلام و عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، اظهار کرد: از نهجالبلاغه و دیگر سخنان امیرالمؤمنین(ع)، چند محور کلی به دست میآید که بهعنوان معیارهای ارزشی امام در سخنان ایشان منعکس شده است. اولین مورد، خدامحوری نام دارد که امیرالمؤمنین(ع) چه در زندگی شخصی و چه در مسائل مربوط به حکومت و جامعه، مردی خدامحور بود، چنانکه میفرماید: «چیزی را ندیدم، مگر اینکه خدا را قبل از آن و بعد از آن و با آن و در آن دیدم».
وی افزود: محور دیگر، آخرتگرایی است و امیرالمؤمنین(ع) با اینکه حکومت میکرد و به اداره جامعه و حلوفصل اختلافات مردم میپرداخت، ولی در همه این مسائل آخرتگرا بود و تلاش میکرد آخرت خود را آباد کند و دنیا را در خدمت آخرت قرار دهد. ایشان با اینکه بهعنوان یک وسیله و ابزار از دنیا استفاده میکرد، ولی همه اینها در راستای آخرت بود.
این پژوهشگر تاریخ اسلام، از عدالتجویی بهعنوان محور سوم نام برد و گفت: امام عدل را معیار قرار میداد و چیزی خلاف آن را نمیپسندید، بهشدت ظلمستیز بود و با ظلم و ظالم سر سازگاری نداشت؛ اگر کسی ظلم میکرد، با وی به مخالفت میپرداخت و دوستدار کسانی بود که به عدالت رفتار میکردند؛ عدل را برای همه انسانها میخواست، نه فقط برای مسلمانان یا شیعیان و پیروان خود، چنانکه به مالک اشتر سفارش میکند: «مهربانى با مردم را پوشش دل خويش قرار ده و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز چونان حيوان شكارى باشى كه خوردن آنان را غنيمت دانى، زيرا مردم دو دستهاند، دستهاى برادر دينى تو و دسته ديگر همانند تو در آفرينش هستند».
حجتالاسلام صلواتی اضافه کرد: در واقع امیرالمؤمنین(ع) به حق شهروندی توجه داشت و به حقوق بشر اهتمام میورزید. انسان بهعنوان انسان نزد ایشان محترم بود و به کارگزاران خود سفارش میکرد که حق عموم مردم را محترم بشمارند و به کسی ظلم نکنند. وقتی خلخالی از پای زنی یهودی بردند، حضرت فرمود: «اگر کسی از این غصه بمیرد، او را مذمت نمیکنم». هر انسانی که در حکومت امیرالمؤمنین(ع) زندگی میکرد، حضرت حق او را محترم میشمرد و به کارگزاران خود نیز سفارش میکرد که حق او را رعایت کنند.
امیرالمؤمنین(ع) به اقتصاد و معیشت مردم حساس بود
وی تصریح کرد: یکی از دغدغههایی که امیرالمؤمنین(ع) در اداره جامعه داشت، این بود که کسی سر گرسنه بر زمین نگذارد. حضرت نسبت به وضعیت اقتصاد و معیشت مردم حساس بود و میفرمود: «... چه بعید است كه هوای نفسم بر من غلبه كند و حرصم مرا به انتخاب غذاهای لذیذ وادار نماید، در حالیكه شاید در حجاز یا یمامه كسی زندگی كند كه برای او امیدی به یك قرص نان نیست و سیری شكم را به یاد نداشته باشد، یا آنكه شب را با شكم سیر صبح كنم، در حالی كه در اطرافم شكمهای گرسنه و جگرهایی سوزان باشد...، آیا به این قناعت كنم كه به من امیرمؤمنان گفته شود، ولی در سختیهای روزگار با آنان شریك نباشم، یا در تلخیهای زندگی الگویشان محسوب نشوم».
این نویسنده و پژوهشگر دینی ادامه داد: امیرالمؤمنین(ع) وقتی لباس میخرید، لباس سادهتر را برای خودش برمیداشت و لباس گرانتر را به غلامش میداد و میفرمود: «لباس ساده برای من زیبندهتر است و لباس زیباتر برای تو که جوان هستی». حضرت در خوراک و غذا سعی میکرد متناسب با ضعیفترین قشر جامعه زندگی کند، در کار پیشقدم بود و بیش از همه کار میکرد و کار زیاد و برداشت کم داشت؛ مرحوم شهید مطهری درباره معنای زهد میگوید: «زاهد آن نیست که از دنیا کم بهره میبرد، بلکه کسی است که تولید زیادی انجام میدهد، ولی برداشت کمی برای خودش دارد». یعنی بههنگام کار و تولید از همه بیشتر تلاش میکند، ولی در مصرف بهاندازه نیازش برداشت دارد. امیرالمؤمنین(ع) در بیست و پنج سالی که از حکومت دور بود، زمینها را آباد میکرد، به کشاورزی میپرداخت، قنات احداث میکرد، درخت خرما میکاشت و سپس آنها را وقف فقرای مدینه میکرد و به نیازمندان میداد و زندگی شخصیاش را با دسترنج خودش اداره میکرد و برداشتی از بیتالمال نداشت.
وی بیان کرد: همه اینها الگویی عملی برای ما محسوب میشود که بدانیم فقر باید ریشهکن شود، چراکه میتواند به کفر یک جامعه بینجامد. در یک جامعه، تولید باید افزایش یابد و اقتصاد رشد کند، ولی در عین حال کسانی که اداره امور را به دست دارند، باید متناسب با ضعیفترین مردم زندگی کنند.
حجتالاسلام صلواتی اظهار کرد: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی انتظار داشتیم که جامعهای علوی بسازیم و معیارهای حکومت امیرالمؤمنین(ع) در جامعه ما پیاده شود. امام(ره) نیز در پاریس در مصاحبه با روزنامه لوموند اعلام کرد که میخواهیم حکومتی مانند حکومت پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) تشکیل دهیم. ولی تا تحقق کامل اهداف انقلاب فاصله زیادی داریم. ما باید به روش نهجالبلاغه و سیره امیرالمؤمنین(ع) عمل کنیم، اگر این اتفاق بیفتد، انقلاب پایدار میماند و مردم رضایت پیدا میکنند، زیرا اگر ظلم و بیعدالتی به اشکال مختلف وجود داشته باشد، افراد صالح و شایسته در جامعه منزوی شوند و افراد فاقد لیاقت و صلاحیت در رأس امور قرار گیرند، همه اینها خلاف عدالت مدنظر امیرالمؤمنین(ع) است و بهنام اسلام، به جامعه لطمه وارد میشود که شایسته نظام علوی و حکومت اسلامی نیست.
امیرالمؤمنین(ع) مدافع حقوق بشر و حق شهروندی انسانها بود
حجتالاسلام محمود صلواتی، محقق و پژوهشگر تاریخ اسلام و عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، اظهار کرد: از نهجالبلاغه و دیگر سخنان امیرالمؤمنین(ع)، چند محور کلی به دست میآید که بهعنوان معیارهای ارزشی امام در سخنان ایشان منعکس شده است. اولین مورد، خدامحوری نام دارد که امیرالمؤمنین(ع) چه در زندگی شخصی و چه در مسائل مربوط به حکومت و جامعه، مردی خدامحور بود، چنانکه میفرماید: «چیزی را ندیدم، مگر اینکه خدا را قبل از آن و بعد از آن و با آن و در آن دیدم».
وی افزود: محور دیگر، آخرتگرایی است و امیرالمؤمنین(ع) با اینکه حکومت میکرد و به اداره جامعه و حلوفصل اختلافات مردم میپرداخت، ولی در همه این مسائل آخرتگرا بود و تلاش میکرد آخرت خود را آباد کند و دنیا را در خدمت آخرت قرار دهد. ایشان با اینکه بهعنوان یک وسیله و ابزار از دنیا استفاده میکرد، ولی همه اینها در راستای آخرت بود.
این پژوهشگر تاریخ اسلام، از عدالتجویی بهعنوان محور سوم نام برد و گفت: امام عدل را معیار قرار میداد و چیزی خلاف آن را نمیپسندید، بهشدت ظلمستیز بود و با ظلم و ظالم سر سازگاری نداشت؛ اگر کسی ظلم میکرد، با وی به مخالفت میپرداخت و دوستدار کسانی بود که به عدالت رفتار میکردند؛ عدل را برای همه انسانها میخواست، نه فقط برای مسلمانان یا شیعیان و پیروان خود، چنانکه به مالک اشتر سفارش میکند: «مهربانى با مردم را پوشش دل خويش قرار ده و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز چونان حيوان شكارى باشى كه خوردن آنان را غنيمت دانى، زيرا مردم دو دستهاند، دستهاى برادر دينى تو و دسته ديگر همانند تو در آفرينش هستند».
حجتالاسلام صلواتی اضافه کرد: در واقع امیرالمؤمنین(ع) به حق شهروندی توجه داشت و به حقوق بشر اهتمام میورزید. انسان بهعنوان انسان نزد ایشان محترم بود و به کارگزاران خود سفارش میکرد که حق عموم مردم را محترم بشمارند و به کسی ظلم نکنند. وقتی خلخالی از پای زنی یهودی بردند، حضرت فرمود: «اگر کسی از این غصه بمیرد، او را مذمت نمیکنم». هر انسانی که در حکومت امیرالمؤمنین(ع) زندگی میکرد، حضرت حق او را محترم میشمرد و به کارگزاران خود نیز سفارش میکرد که حق او را رعایت کنند.
امیرالمؤمنین(ع) به اقتصاد و معیشت مردم حساس بود
وی تصریح کرد: یکی از دغدغههایی که امیرالمؤمنین(ع) در اداره جامعه داشت، این بود که کسی سر گرسنه بر زمین نگذارد. حضرت نسبت به وضعیت اقتصاد و معیشت مردم حساس بود و میفرمود: «... چه بعید است كه هوای نفسم بر من غلبه كند و حرصم مرا به انتخاب غذاهای لذیذ وادار نماید، در حالیكه شاید در حجاز یا یمامه كسی زندگی كند كه برای او امیدی به یك قرص نان نیست و سیری شكم را به یاد نداشته باشد، یا آنكه شب را با شكم سیر صبح كنم، در حالی كه در اطرافم شكمهای گرسنه و جگرهایی سوزان باشد...، آیا به این قناعت كنم كه به من امیرمؤمنان گفته شود، ولی در سختیهای روزگار با آنان شریك نباشم، یا در تلخیهای زندگی الگویشان محسوب نشوم».
این نویسنده و پژوهشگر دینی ادامه داد: امیرالمؤمنین(ع) وقتی لباس میخرید، لباس سادهتر را برای خودش برمیداشت و لباس گرانتر را به غلامش میداد و میفرمود: «لباس ساده برای من زیبندهتر است و لباس زیباتر برای تو که جوان هستی». حضرت در خوراک و غذا سعی میکرد متناسب با ضعیفترین قشر جامعه زندگی کند، در کار پیشقدم بود و بیش از همه کار میکرد و کار زیاد و برداشت کم داشت؛ مرحوم شهید مطهری درباره معنای زهد میگوید: «زاهد آن نیست که از دنیا کم بهره میبرد، بلکه کسی است که تولید زیادی انجام میدهد، ولی برداشت کمی برای خودش دارد». یعنی بههنگام کار و تولید از همه بیشتر تلاش میکند، ولی در مصرف بهاندازه نیازش برداشت دارد. امیرالمؤمنین(ع) در بیست و پنج سالی که از حکومت دور بود، زمینها را آباد میکرد، به کشاورزی میپرداخت، قنات احداث میکرد، درخت خرما میکاشت و سپس آنها را وقف فقرای مدینه میکرد و به نیازمندان میداد و زندگی شخصیاش را با دسترنج خودش اداره میکرد و برداشتی از بیتالمال نداشت.
وی بیان کرد: همه اینها الگویی عملی برای ما محسوب میشود که بدانیم فقر باید ریشهکن شود، چراکه میتواند به کفر یک جامعه بینجامد. در یک جامعه، تولید باید افزایش یابد و اقتصاد رشد کند، ولی در عین حال کسانی که اداره امور را به دست دارند، باید متناسب با ضعیفترین مردم زندگی کنند.
حجتالاسلام صلواتی اظهار کرد: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی انتظار داشتیم که جامعهای علوی بسازیم و معیارهای حکومت امیرالمؤمنین(ع) در جامعه ما پیاده شود. امام(ره) نیز در پاریس در مصاحبه با روزنامه لوموند اعلام کرد که میخواهیم حکومتی مانند حکومت پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) تشکیل دهیم. ولی تا تحقق کامل اهداف انقلاب فاصله زیادی داریم. ما باید به روش نهجالبلاغه و سیره امیرالمؤمنین(ع) عمل کنیم، اگر این اتفاق بیفتد، انقلاب پایدار میماند و مردم رضایت پیدا میکنند، زیرا اگر ظلم و بیعدالتی به اشکال مختلف وجود داشته باشد، افراد صالح و شایسته در جامعه منزوی شوند و افراد فاقد لیاقت و صلاحیت در رأس امور قرار گیرند، همه اینها خلاف عدالت مدنظر امیرالمؤمنین(ع) است و بهنام اسلام، به جامعه لطمه وارد میشود که شایسته نظام علوی و حکومت اسلامی نیست.