Please make sure that, your allow_url_fopen or cURL is enabled. Also, make sure your API key and location is correct. Verify your location from here https://openweathermap.org/find

توشه گیری از دعای ابوحمزه ثمالی 46-44

توشه گیری از دعای ابوحمزه ثمالی 46-44

محمود صلواتی

توشه­ ی چهل­ و چهارم

اعتماد به خدا

سیدی علیک معتمدی و معوّلی و رجایی و توکّلی و برحمتک تعلّقی و بفنائک احطُّ رحلی و بجودک اقصد طلبتی

 سرورم، اعتماد و اطمینان و امید و توکلم بر توست دلبستگی­ام به توست. در جوار رحمتت بار می­افکنم و خواسته­ام را از احسان تو می­خواهم

 اعتماد به خدا و توکل بر خدا سرمایه حقیقی هرسالک الی­الله است از امام صادق7 روایت است که در هر روز از ماه رجب این دعا را می­خواند: خاب الوافدون علی غیرک و خسرالمتعرّضون الّا لک وضاع الملمّون الّا بک.[1]...بار خدایا کسانی که بر غیر تو وارد شوند محرومند و آنان که به درگاه غیر تو روند زیانکارند و کسانی که بر غیر تو فرود آیند ضایع می­گردند.

از حضرت علی7 نیز روایت شده است که فرمود:

تواناترین مردم در ایمان‌ کسی است که توکلش به خدا بیشتر باشد.[2]

اما به این نکته نیز باید توجه داشت که توکل به خدا و اعتماد به او به معنای بی­برنامه­گی و بی­توجهی به وسایت و فراهم کردن اسباب و مسببات نیست.

گفت پیغمبر به آواز بلند
 
با توکل زانوی اشتر ببند
خواجه عبدالله گوید:

اگر کسی در غاری نشیند
که رهگذر خلایق بر وی نبود
و گوید: توکل می­کنم.
این حرام است!
که وی در هلاکت خویش شده
و سنت حق سبحانه و تعالی را در کار اقسام و ارزاق خلق ندانسته است.[3]

توشه­ ی چهل­ و پنجم

اعتراف به گناه نخستین گام برای درخواست آمرزش

الهی ان کان قددنا اجلی و لم یقرّبنی منک عملی فقد جعلت الاعتراف الیک بذنبی و سائل عللی

پروردگارا، اگر اجلم فرارسیده، و کردارم مرا به تو نزدیک ننموده، من اعتراف به گناهم در پیشگاهت را وسیله­ ای برای پوزش­خواهیم نهاده­ ام.

 نخستین گام برای درخواست آمرزش از خدا اعتراف و اقرار به گناه است. چون از یک سو بنده هیچ‌گاه حق بندگی را نمی­تواند به جا آورد و از سوی دیگر نباید به اطاعت و عبادت خود مغرور شود.

از امام صادق7 روایت است که فرمود:

هیچ بنده­ای از گناه بیرون نرفت مگر با اقرار به گناه.[4]
درحقیقت یکی از ارکان توبه اقرار و اعتراف است چون بنده تا به

اشتباه خویش اقرار نداشته باشد و آن را گناه و اشتباه نداند در صدد پوزش­خواهی از آن و اصلاح خود بر نمی­آید.

امیرمؤمنان7 در مناجات شعبانیه می­فرماید:

بار خدایا! اقرار به گناه را وسیله­ای برای توبه و تقرب به تو قرار دادم.[5]
سعدی علیه‌الرحمه گوید:

عذر تقصیر، خدمت آوردم

عاصیان از گناه توبه کنند
 
که ندارم به طاعت استظهار

عارفان از عبادت استغفار[6]
خواجه عبدالله در میدان نََفَس گوید:

نَفَس­های اهل حقیقت سه است:
نالة تائب، خروش واله و نعره واجد
1.­ ناله تائب: دیو راند،گناه شوید و دل گشاید.

2.­ خروش واله: مهر دنیا شوید، اسباب سترد و خلق فراموش کند.
3.­ نعره واجد: در جان آویزد، دل تشنه کند و حجاب سوزد.[7]

توشه­ ی چهل­ و ششم

هراس جان کندن و عالم برزخ

ارحم فی هذه الدنیا غربتی و عندالموت کربتی و فی­القبر وحدتی وفی­اللّحد وحشتی واذا نشرت للحساب بین یدیک ذلّ موقفی.

 [بار خدایا] در این دنیا بر غربتم، هنگام مرگ بر اندوهم، در قبر بر تنهاییم، در لحد بر وحشتم، و چون برای حساب در پیشگاهت برانگیخته شوم بر پستیِ جایگاهم رحم آور.

 یکی از مراحل مهم برای هر انسان هول و هراس جان­کندن و گرفتاری­های عالم برزخ است.

در روایتی از امام صادق7 آمده است که فرمود:

به خدا سوگند من بر شما نمی­ترسم مگر از برزخ.[8]
مرحوم مجلسی از امالی شیخ طوسی از امیرمؤمنان7 روایت می­کند

که آن حضرت در نامه­اش به محمد بن ابی­بکر (والی مصر) نوشت:

ای بندگان خدا! برای کسی که آمرزیده نشود پس از مرگ شدیدتر از مرگ است، از تنگی و تاریکی و غربت قبر حذر کنید، به‌راستی قبر هر روز می‌گوید: من خانه غربتم من خانه خاکم، من خانه وحشت و کِرم و حشراتم برای خود سازوبرگ و توشه­ای بفرست. قبر یا باغی از باغ‌های بهشت است [برای نیکوکاران] و یا گودالی از گودال‌های آتش است [برای کافران و بدکرداران].[9]...
علامه طباطبایی می­فرماید:

به عالم برزخ عالم مثال نیز گفته می­شود چون واسطه بین عالم عقلی و عالم ماده و طبیعت است. عالم مثال مرتبه­ای از وجود است که خارج از ماده است ولی آثار عالم ماده را دارد.[10]
و آنان که به دیده بصیرت به دنیا می­نگرند خود را برای عالم برزخ آماده می‌سازند .

حکیم ناصرخسرو گوید:

ناصرخسرو به راهی می­گذشت

دید فبرستان و مبرز روبرو

نعمت دنیا و نعمت خواره بین
 
مست و لایعقل، نه چون می­خوارگان

بانک بر زد گفت کای نظارگان

اینش نعمت، اینش نعمت خوارگان.[11]
شیخ بهایی در کتاب کشکول خود نویسد:

چون حلاج را برای کشتن آوردند، نخست دست راستش را بریدند سپس دست چپش را آنگاه پایش را حلاج ترسید که از رفتن خون، رویش به زردی گراید دست‌بریده را به چهره کشید تا زردی را پنهان دارد و شعری سرود بدین مضمون که من تن به هجران ندادم جز اینکه می‌دانستم که وصل مرا حیاتی دوباره می­بخشد.[12]

یادداشت ها:
.[1] مفاتیح الجنان، دعاهای هر روز ماه رجب.
.[2] اقوی الناس ایماناً اکثرهم توکّلاً علی الله سبحانه.غررالحکم 8.328
[3]. کشف الاسرار، 5/246 تفسیر سوره ابراهیم.
[4]. والله ما خرج عبد من الذّنب الا بالاقرار. عدۀ الداعی /167.
.[5]. جعلت الا قرار بالذنب الیک وسیلتی.مقاتیح الجنان، اعمال مشبرکه ماه شعبان.
[6]. گلستان سعدی، باب دوم، در اخلاق درویشان.
.[7] شرح منازل السائرین/454.
.[8] والله ما اخاف علیکم الا البرزخ. بحار الانوار 6/214.
[9]. همان 13/418.
.[10] نهایة الحکمه، فی عالم المثال، فصل 21.
[11]. کشکول شیخ بهایی /207.
[12]. کشکول شیخ بهایی /211.

Image

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ

 

پس بشارت ده به آن بندگان من كه به سخن گوش فرا مى‏ دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند

مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم