محمود صلواتی محقق و پژوهشگر دینی گفت: امام علی(ع) در نهجالبلاغه، انسان را موجودی آزاد میداند و نمیخواهد کسی خودش را حاکم مطلق نامیده و دیگران را به خدمت بگیرد. خداوند خودش نیز حرمت آزادگی انسان را رعایت میکند.
حجتالاسلام محمود صلواتی، پژوهشگر دینی در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، در خصوص تعریف و تفسیر نهجالبلاغه از کرامت انسان، اظهار کرد: نهجالبلاغه کتاب زندگی حضرت امام علی(ع) است. سیدرضی، منش، رفتار، سخنان و مطالب حکمتآموزی که حضرت بیان کردهاند را در کتابی به نام نهجالبلاغه جمعآوری کرده که در گوشه گوشه این کتاب درخصوص جایگاه الهی انسان به عنوان اشرف مخلوقات، صحبت شده است. بعضی حضرت علی(ع) و کتاب نهجالبلاغه را صدای عدالت انسانیت میدانند، زیرا این اصل در تمام مطالب نهجالبلاغه دیده میشود.
وی با بیان اینکه حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه میفرمایند: «خداوند تو را آزاد آفریده است، بنده دیگران نباش»، افزود: ایشان انسان را موجودی آزاد میداند و نمیخواهد کسی خودش را حاکم مطلق نامیده و دیگران را به خدمت بگیرد. خداوند خودش نیز حرمت آزادگی انسان را رعایت میکند.
صلواتی با بیان اینکه کرامت انسانی یک مسئله ذاتی است، اظهار کرد: وقتی بیان میشود «خداوند تو را آزاد آفرید»، یعنی در آفرینش انسان کرامت وجود دارد. مفهوم «خلیفهالله» یا جانشینی خدا در زمین به معنای آزادی، آگاهی و حکمتی که خداوند به انسان عطا کرده است و این ذاتی بودن کرامت انسان را میرساند و همه انسانها از این ویژگی برخوردار هستنند. البته گاهی انسان به خاطر هوای نفس و بندگی دنیا از این اصل انسانی دور میشود که با تقویت دوباره کرامت، این مسئله یک مسئله اکتسابی خواهد شد. حضرت علی(ع) نیز در نهجالبلاغه چنین هدایتی را برای انسانها قائل است.
این عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم درخصوص نسبت میان کرامت انسان و مفهوم «حق» گفت: «حق» چیزی است که باید باشد. یعنی اگر میگوییم خدا انسانها را آزاد آفرید، یعنی «حق» او این است که آزاد باشد. «حق» را خداوند آفریده و آن را به انسان میدهد و فلسفه وجودی هر چیزی حق او است. «حق» ثابت و تغییری نمیکند.
وی بیان کرد: حرمت انسانی ذاتی است، یعنی حق و حقیقت انسان در این است که حرمت داشته باشد، غیر از این باطل و دور شدن از حقیقت خواهد بود. با بیان مفهوم «جهانشناسی» مفهوم «جهانبینی» درک میشود؛ اگر جهانبینی ما تغییر کند، جایگاه حقیقت نیز برای ما تغییر میکند.
وی اضافه کرد: «حکیم» و «حکمت» هم به معنای قرارگیری هر چیز سر جای خودش است. لذا اگر ما «حق» را ذات هر چیزی در نظر بگیریم، این همان «حکمت» و «عقل» نیز همان است که باید مبنای قضاوت ما قرار گیرد.
این پژوهشگر دینی اظهار کرد: عادات زشت، اطاعتهای ناروا، هوای نفس و استبداد دیگران انسان را از مفهوم و هدف اصلیاش دور میکند. انسان باید همواره مواظب باشد گرفتار این موارد مذموم نشده و از طرف دیگر در قبال جامعه نیز احساس مسئولیت کرده و تلاش کنند جامعه به آن سمت کشیده نشود.
صلواتی تأکید کرد: جوهره نهجالبلاغه همان عدالت است، یعنی هر چیزی باید در جایگاه خودش قرار بگیرد. جرج جرداق مسیحی، امام علی(ع) را صدای عدالت انسانیت میداند. خداوند انسانها را سربلند و عزتمند میخواهد و اختیاری بر هیچ کس به دیگری نداده است. اگر هم ما تعهداتی میپذیریم در حقیقت قراردادی اجتماعی بستهایم که کارهایی برای بهتر شدن خودمان انجام دهیم، نه اینکه زیر استبداد و استعمار دیگری برویم.
وی در پایان اظهار کرد: بر همین اساس اگر کسی رئیس قسمتی و یا ادارهای شد، نباید انتظار داشته باشد که دیگران جلوی او خم و راست شده و دستش را ببوسند. او در جایگاه ریاست تنها باید وظایف خودش را انجام دهد و بداند نمیتواند بر دیگران صاحب اختیار بوده یا سلطه داشته باشد. حتی یک پدر نیز نباید حریم آزادی فرزندش را نقض کند. نهجالبلاغه نیز به این مسئله اشاره کرده و جلوی سلطهگری افراد را گرفته است.
حجتالاسلام محمود صلواتی، پژوهشگر دینی در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، در خصوص تعریف و تفسیر نهجالبلاغه از کرامت انسان، اظهار کرد: نهجالبلاغه کتاب زندگی حضرت امام علی(ع) است. سیدرضی، منش، رفتار، سخنان و مطالب حکمتآموزی که حضرت بیان کردهاند را در کتابی به نام نهجالبلاغه جمعآوری کرده که در گوشه گوشه این کتاب درخصوص جایگاه الهی انسان به عنوان اشرف مخلوقات، صحبت شده است. بعضی حضرت علی(ع) و کتاب نهجالبلاغه را صدای عدالت انسانیت میدانند، زیرا این اصل در تمام مطالب نهجالبلاغه دیده میشود.
وی با بیان اینکه حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه میفرمایند: «خداوند تو را آزاد آفریده است، بنده دیگران نباش»، افزود: ایشان انسان را موجودی آزاد میداند و نمیخواهد کسی خودش را حاکم مطلق نامیده و دیگران را به خدمت بگیرد. خداوند خودش نیز حرمت آزادگی انسان را رعایت میکند.
صلواتی با بیان اینکه کرامت انسانی یک مسئله ذاتی است، اظهار کرد: وقتی بیان میشود «خداوند تو را آزاد آفرید»، یعنی در آفرینش انسان کرامت وجود دارد. مفهوم «خلیفهالله» یا جانشینی خدا در زمین به معنای آزادی، آگاهی و حکمتی که خداوند به انسان عطا کرده است و این ذاتی بودن کرامت انسان را میرساند و همه انسانها از این ویژگی برخوردار هستنند. البته گاهی انسان به خاطر هوای نفس و بندگی دنیا از این اصل انسانی دور میشود که با تقویت دوباره کرامت، این مسئله یک مسئله اکتسابی خواهد شد. حضرت علی(ع) نیز در نهجالبلاغه چنین هدایتی را برای انسانها قائل است.
این عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم درخصوص نسبت میان کرامت انسان و مفهوم «حق» گفت: «حق» چیزی است که باید باشد. یعنی اگر میگوییم خدا انسانها را آزاد آفرید، یعنی «حق» او این است که آزاد باشد. «حق» را خداوند آفریده و آن را به انسان میدهد و فلسفه وجودی هر چیزی حق او است. «حق» ثابت و تغییری نمیکند.
وی بیان کرد: حرمت انسانی ذاتی است، یعنی حق و حقیقت انسان در این است که حرمت داشته باشد، غیر از این باطل و دور شدن از حقیقت خواهد بود. با بیان مفهوم «جهانشناسی» مفهوم «جهانبینی» درک میشود؛ اگر جهانبینی ما تغییر کند، جایگاه حقیقت نیز برای ما تغییر میکند.
وی اضافه کرد: «حکیم» و «حکمت» هم به معنای قرارگیری هر چیز سر جای خودش است. لذا اگر ما «حق» را ذات هر چیزی در نظر بگیریم، این همان «حکمت» و «عقل» نیز همان است که باید مبنای قضاوت ما قرار گیرد.
این پژوهشگر دینی اظهار کرد: عادات زشت، اطاعتهای ناروا، هوای نفس و استبداد دیگران انسان را از مفهوم و هدف اصلیاش دور میکند. انسان باید همواره مواظب باشد گرفتار این موارد مذموم نشده و از طرف دیگر در قبال جامعه نیز احساس مسئولیت کرده و تلاش کنند جامعه به آن سمت کشیده نشود.
صلواتی تأکید کرد: جوهره نهجالبلاغه همان عدالت است، یعنی هر چیزی باید در جایگاه خودش قرار بگیرد. جرج جرداق مسیحی، امام علی(ع) را صدای عدالت انسانیت میداند. خداوند انسانها را سربلند و عزتمند میخواهد و اختیاری بر هیچ کس به دیگری نداده است. اگر هم ما تعهداتی میپذیریم در حقیقت قراردادی اجتماعی بستهایم که کارهایی برای بهتر شدن خودمان انجام دهیم، نه اینکه زیر استبداد و استعمار دیگری برویم.
وی در پایان اظهار کرد: بر همین اساس اگر کسی رئیس قسمتی و یا ادارهای شد، نباید انتظار داشته باشد که دیگران جلوی او خم و راست شده و دستش را ببوسند. او در جایگاه ریاست تنها باید وظایف خودش را انجام دهد و بداند نمیتواند بر دیگران صاحب اختیار بوده یا سلطه داشته باشد. حتی یک پدر نیز نباید حریم آزادی فرزندش را نقض کند. نهجالبلاغه نیز به این مسئله اشاره کرده و جلوی سلطهگری افراد را گرفته است.