دکتر محمدرضا یوسفی استاد دانشگاه و عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه مفید دربارهی سیرهی امیرالمومنین در برخوردِ با مفسدین اقتصادی و بازگرداندنِ اموال چپاول شده از بیتالمال به خزانه گفت: حضرت علی(ع) با کسی تعارف نداشتند و مصلحتاندیشی را بر حقیقت مقدم نمیداشتند و بهانههایی مانند شهرتِ فردِ رانتخوار، سوءاستفادهی دشمنان و آسیب دیدنِ اسلام، ایشان را به هیچ وجه از برخورد با مفسدین، منصرف نمیکرد و ایشان، مصلحتِ حکومت اسلامی را در بیان شفافِ حقیقت میدانستند و به این نکته واقف بودند که عدم برخورد بامفسیدن اقتصادی با هر توجیه و دلیل و بهانهای که باشد، باعث گستردهتر شدنِ دامنهی فساد خواهد شد.
حجتالاسلام دکتر محمدرضا یوسفی شیخ رباط در گفت وگو با شفقنا، اظهار کرد: در سیره امیرالمومنین بحث بیتالمال، مسئله بسیار مهمی بوده است و ایشان در دوران حکومت خودشان حساسیت زیادی به این مقوله داشتند و اولین قدم در این راه را در انتخاب انسانهای امین میدیدند و گام بعدی را نیز در نظارت مستمر بر آنها. با مطالعهی تاریخ و نهجالبلاغه میتوان متوجه گلهگذاری و ناراحتیِ حضرت از تخلف برخی کارگزاران شد. در آنجا، حضرت میفرماید که اخباری مبنی بر تخلفات شما، به من رسیده و شما باید از خودتان دفاع کنید و بعد از آن نسبت به مسئله تصمیم میگیریم که اگر آن ادعا، راست باشد با شما برخورد خیلی قاطعی خواهد شد.
او ادامه داد: در مورد تخلفاتِ اینچنینی، حضرت در ابتدای خطبه پانزدهمِ نهجالبلاغه فرمایشات بسیار دقیقی دارند؛ ایشان، بعد از اینکه مردم در برابر فساد و بیبندوباری مالیِ دوران گذشته قیام کردند، یک خطبه عمومی برگزار کردند مبنی بر اعلام دستورالعملها و اقداماتی که میخواستند انجام دهند. در همین خطبه ـ به نقل از ابنعباس و ابن ابیالحدید و دیگران ـ حضرت، بلافاصله بعد از بیعت به کسانیکه بیتالمال را به تاراج بردهاند، هشدار میدهند. سه عنوانی که مرحوم سیدرضی برای این خطبه انتخاب کردهاند عبارت است از «و من کلام له (علیهالسلام) فیما ردّه على المسلمین من قطائع عثمان»؛ لذا خطبه، درباره زمینهایى است که عثمان در زمان خلافت خود به اطرافیان داده بود و امام (ع) آنها را به مسلمانان بازگردانید. ماجرا هم از این قرار بود که در دوره عثمان، یک سری قطایع و اموال عمومی و املاک دولتی به خواص و بدون هیچ ضابطهای بخشیده شده بود و از این طریق سوء استفادههای مالی زیادی صورت گرفته بود و این رانت خواریهایی که انجام شده بود، موجب ناراحتی مردم شده بود و اتفاقاً همین فسادهای مالیِ فراوان و نارضایتیهایی مردم، منجر به انقلاب علیه عثمان شد. حضرت در این خطبه مشهور، این نکته را مطرح میفرمایند که به خدا سوگند، اگر چیزى را که عثمان بخشیده، نزد کسى بیابم، آن را به صاحبش باز مىگردانم، حتی اگر آن را مهریه زنان یا بهاى کنیزکان کرده باشد.
حجتالاسلام یوسفی با اشاره به اینکه این نکته بسیار دقیق است که حضرت به رانتخوارها تذکر و هشدار صریح می دهد که اموالی که به تاراج بردهاید، حتی اگر تغییر شکل داده باشند و مثلاً آن را مهریه زنانتان قرار داده باشید، آنها را به خزانهی بیتالمال، بازخواهم گرداند، تصریح کرد: قاطعیتی که حضرت در برخورد با رانتها داشتند، موجب شده بود عدهای از رانتخواران و کسانی که اموال بسیاری را چپاول کرده بودند، به هراس بیفتند. جالب است بدانید که حضرت در اولین قدم و بلافاصله بعد از آغاز خلافت، یک سری از اموال عمومی را که در خانه عثمان بود و از بیتالمال، بدون هیچ ضابطهای برداشته شده بود، به خزانه بازگرداند و اعلام فرمودند تمام رانتخواران، چپاولگران و ویژهخوران باید اموالی را که از بیتالمال به یغما بردهاند را بازگردانند. همین اقداماتِ قاطعِ حضرت، موجب برانگیخته شدنِ دشمنیِ رانتخواران با حضرت گردید. نگرانیِ ویژهخواران از قاطعیت اقدامات حضرت بهقدری بود که فردی مانند عمروعاص که در مکانهای دوری مانند مصر بود، میرسد، نامهای به معاویه مینویسد بدین مضمون که اگر قرار باشد اموالِ به تاراج رفته از بیتالمال به خزانه بازگردانده شود، ما خیلی ضرر میکنیم؛ لذا لازم است که دور هم جمع شویم و سیاستی علیه علی (ع) اتخاذ کنیم. این هراسی که به دل افرادی مثل عمروعاص و ولید میافتد نشان میدهد که حضرت، با هیچکس در برخورد با فساد، تعارف نداشته است. استدلال حضرت هم این است که «فِی الْعَدْلِ سَعَهً وَ مَنْ ضَاقَ عَلَیْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَیْهِ أَضْیَقُ» ؛ یعنی «در عدالت گشایش است و آن کس که (داد) بر او سخت آید، از (بیداد) به فریاد آید». حضرت در عمل نشان دادند که به این ایمان دارند که وضعیتی که رانت و فساد در جامعه ایجاد میکند، به نفع جامعه نیست و لازم است که جامعه به اصول عادلانه پایبند باشد و جلوی رانتخواریها گرفته شود.
او به اقدام دیگر حضرت در صیانت و حفاظت از بیت المال اشاره و خاطرنشان کرد: اقدام بعدی حضرت نیز بسیار آموزنده و قاطع است. در زمان خلیفه دوم یکسری نابرابریها در پرداختهای بیتالمال ایجاد شده بود و ترجیحات و تبعیضهای ناروایی بین عرب و غیرعرب، قریش و غیر قریش بود و حتی کسانیکه درجنگهای اولیه مسلمانان شرکت داشتند بر افراد دیگرِ جامعه ترجیح داده میشدند. این معیارهای باطل، شبکهای از رانتخواری را در جامعه به وجود آورده بود که با اقدام قاطع امیرالمومنین، این رانتخواری و تبعیض نیز از بین رفت و کنار گذاشته شد.
این استاد دانشگاه گفت: گامهای بعدی امیرالمومنین، ـ بهعنوانِ خلیفهی مسلمین ـ در جلوگیری از به وجود آمدنِ دوبارهی رانت را میتوان در اقداماتِ مشخصی همچون «انتخاب، افراد شایسته و پاکدست» و «نظارت دقیق بر اعمال همین افراد پاکدست و مواخذه متخلفانِ احتمالی» ملاحظه کرد. حضرت با کسی تعارف نداشتند و مصلحتاندیشی را بر حقیقت مقدم نمیداشتند و بهانههایی مانند شهرتِ فردِ رانتخوار، سوءاستفادهی دشمنان و آسیب دیدنِ اسلام، ایشان را به هیچ وجه از برخورد با مفسدین، منصرف نمیکرد و ایشان، مصلحت حکومت اسلامی را در بیان شفافِ حقیقت میدانستند و به این نکته واقف بودند که عدم برخورد بامفسیدن اقتصادی با هر توجیه و دلیل و بهانهای، باعث گستردهتر شدنِ دامنهی فساد خواهد شد.
او در مورد برخورد حضرت حضرت علی(ع) با نزدیکان خود در امر بیت المال اظهار کرد: حضرت در برخورد با فسادِ نزدیکان و خویشاوندان نیز قاطع بودند و حتی با فسادِ مالیِ پسرعمویشان ـ عبداله یا عبیداله ابنعباس ـ نیز برخورد میکنند و بسیار هم ناراحت میشوند و توبیخ میکنند و به او میفرمایند که من از شما توقع نداشتم و اگر حرفهایی که علیه شما مطرح است، درست باشد، با شما برخورد بسیار قاطعی خواهم کرد.
حجتالاسلام یوسفی بیان کرد: بنابراین میتوان گفت «نظارت» و «برخورد با ویژهخواران» مهمترین آموزهی عملیِ سیرهی امیرالمومنین در صیانت از بیتالمالس بود و ایشان در همانِ مدتِ کوتاهِ خلافتشان نشان دادند که شجاعت و ارادهی لازم را برای انجامِ یک جراحی بزرگ، در جامعهای که بعد از رحلت رسول خدا از راهِ اصلیِ خود منصرف شده بود را داشتند.
حجتالاسلام دکتر محمدرضا یوسفی شیخ رباط در گفت وگو با شفقنا، اظهار کرد: در سیره امیرالمومنین بحث بیتالمال، مسئله بسیار مهمی بوده است و ایشان در دوران حکومت خودشان حساسیت زیادی به این مقوله داشتند و اولین قدم در این راه را در انتخاب انسانهای امین میدیدند و گام بعدی را نیز در نظارت مستمر بر آنها. با مطالعهی تاریخ و نهجالبلاغه میتوان متوجه گلهگذاری و ناراحتیِ حضرت از تخلف برخی کارگزاران شد. در آنجا، حضرت میفرماید که اخباری مبنی بر تخلفات شما، به من رسیده و شما باید از خودتان دفاع کنید و بعد از آن نسبت به مسئله تصمیم میگیریم که اگر آن ادعا، راست باشد با شما برخورد خیلی قاطعی خواهد شد.
او ادامه داد: در مورد تخلفاتِ اینچنینی، حضرت در ابتدای خطبه پانزدهمِ نهجالبلاغه فرمایشات بسیار دقیقی دارند؛ ایشان، بعد از اینکه مردم در برابر فساد و بیبندوباری مالیِ دوران گذشته قیام کردند، یک خطبه عمومی برگزار کردند مبنی بر اعلام دستورالعملها و اقداماتی که میخواستند انجام دهند. در همین خطبه ـ به نقل از ابنعباس و ابن ابیالحدید و دیگران ـ حضرت، بلافاصله بعد از بیعت به کسانیکه بیتالمال را به تاراج بردهاند، هشدار میدهند. سه عنوانی که مرحوم سیدرضی برای این خطبه انتخاب کردهاند عبارت است از «و من کلام له (علیهالسلام) فیما ردّه على المسلمین من قطائع عثمان»؛ لذا خطبه، درباره زمینهایى است که عثمان در زمان خلافت خود به اطرافیان داده بود و امام (ع) آنها را به مسلمانان بازگردانید. ماجرا هم از این قرار بود که در دوره عثمان، یک سری قطایع و اموال عمومی و املاک دولتی به خواص و بدون هیچ ضابطهای بخشیده شده بود و از این طریق سوء استفادههای مالی زیادی صورت گرفته بود و این رانت خواریهایی که انجام شده بود، موجب ناراحتی مردم شده بود و اتفاقاً همین فسادهای مالیِ فراوان و نارضایتیهایی مردم، منجر به انقلاب علیه عثمان شد. حضرت در این خطبه مشهور، این نکته را مطرح میفرمایند که به خدا سوگند، اگر چیزى را که عثمان بخشیده، نزد کسى بیابم، آن را به صاحبش باز مىگردانم، حتی اگر آن را مهریه زنان یا بهاى کنیزکان کرده باشد.
حجتالاسلام یوسفی با اشاره به اینکه این نکته بسیار دقیق است که حضرت به رانتخوارها تذکر و هشدار صریح می دهد که اموالی که به تاراج بردهاید، حتی اگر تغییر شکل داده باشند و مثلاً آن را مهریه زنانتان قرار داده باشید، آنها را به خزانهی بیتالمال، بازخواهم گرداند، تصریح کرد: قاطعیتی که حضرت در برخورد با رانتها داشتند، موجب شده بود عدهای از رانتخواران و کسانی که اموال بسیاری را چپاول کرده بودند، به هراس بیفتند. جالب است بدانید که حضرت در اولین قدم و بلافاصله بعد از آغاز خلافت، یک سری از اموال عمومی را که در خانه عثمان بود و از بیتالمال، بدون هیچ ضابطهای برداشته شده بود، به خزانه بازگرداند و اعلام فرمودند تمام رانتخواران، چپاولگران و ویژهخوران باید اموالی را که از بیتالمال به یغما بردهاند را بازگردانند. همین اقداماتِ قاطعِ حضرت، موجب برانگیخته شدنِ دشمنیِ رانتخواران با حضرت گردید. نگرانیِ ویژهخواران از قاطعیت اقدامات حضرت بهقدری بود که فردی مانند عمروعاص که در مکانهای دوری مانند مصر بود، میرسد، نامهای به معاویه مینویسد بدین مضمون که اگر قرار باشد اموالِ به تاراج رفته از بیتالمال به خزانه بازگردانده شود، ما خیلی ضرر میکنیم؛ لذا لازم است که دور هم جمع شویم و سیاستی علیه علی (ع) اتخاذ کنیم. این هراسی که به دل افرادی مثل عمروعاص و ولید میافتد نشان میدهد که حضرت، با هیچکس در برخورد با فساد، تعارف نداشته است. استدلال حضرت هم این است که «فِی الْعَدْلِ سَعَهً وَ مَنْ ضَاقَ عَلَیْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَیْهِ أَضْیَقُ» ؛ یعنی «در عدالت گشایش است و آن کس که (داد) بر او سخت آید، از (بیداد) به فریاد آید». حضرت در عمل نشان دادند که به این ایمان دارند که وضعیتی که رانت و فساد در جامعه ایجاد میکند، به نفع جامعه نیست و لازم است که جامعه به اصول عادلانه پایبند باشد و جلوی رانتخواریها گرفته شود.
او به اقدام دیگر حضرت در صیانت و حفاظت از بیت المال اشاره و خاطرنشان کرد: اقدام بعدی حضرت نیز بسیار آموزنده و قاطع است. در زمان خلیفه دوم یکسری نابرابریها در پرداختهای بیتالمال ایجاد شده بود و ترجیحات و تبعیضهای ناروایی بین عرب و غیرعرب، قریش و غیر قریش بود و حتی کسانیکه درجنگهای اولیه مسلمانان شرکت داشتند بر افراد دیگرِ جامعه ترجیح داده میشدند. این معیارهای باطل، شبکهای از رانتخواری را در جامعه به وجود آورده بود که با اقدام قاطع امیرالمومنین، این رانتخواری و تبعیض نیز از بین رفت و کنار گذاشته شد.
این استاد دانشگاه گفت: گامهای بعدی امیرالمومنین، ـ بهعنوانِ خلیفهی مسلمین ـ در جلوگیری از به وجود آمدنِ دوبارهی رانت را میتوان در اقداماتِ مشخصی همچون «انتخاب، افراد شایسته و پاکدست» و «نظارت دقیق بر اعمال همین افراد پاکدست و مواخذه متخلفانِ احتمالی» ملاحظه کرد. حضرت با کسی تعارف نداشتند و مصلحتاندیشی را بر حقیقت مقدم نمیداشتند و بهانههایی مانند شهرتِ فردِ رانتخوار، سوءاستفادهی دشمنان و آسیب دیدنِ اسلام، ایشان را به هیچ وجه از برخورد با مفسدین، منصرف نمیکرد و ایشان، مصلحت حکومت اسلامی را در بیان شفافِ حقیقت میدانستند و به این نکته واقف بودند که عدم برخورد بامفسیدن اقتصادی با هر توجیه و دلیل و بهانهای، باعث گستردهتر شدنِ دامنهی فساد خواهد شد.
او در مورد برخورد حضرت حضرت علی(ع) با نزدیکان خود در امر بیت المال اظهار کرد: حضرت در برخورد با فسادِ نزدیکان و خویشاوندان نیز قاطع بودند و حتی با فسادِ مالیِ پسرعمویشان ـ عبداله یا عبیداله ابنعباس ـ نیز برخورد میکنند و بسیار هم ناراحت میشوند و توبیخ میکنند و به او میفرمایند که من از شما توقع نداشتم و اگر حرفهایی که علیه شما مطرح است، درست باشد، با شما برخورد بسیار قاطعی خواهم کرد.
حجتالاسلام یوسفی بیان کرد: بنابراین میتوان گفت «نظارت» و «برخورد با ویژهخواران» مهمترین آموزهی عملیِ سیرهی امیرالمومنین در صیانت از بیتالمالس بود و ایشان در همانِ مدتِ کوتاهِ خلافتشان نشان دادند که شجاعت و ارادهی لازم را برای انجامِ یک جراحی بزرگ، در جامعهای که بعد از رحلت رسول خدا از راهِ اصلیِ خود منصرف شده بود را داشتند.