محمود صلواتی
توشه ی بیست و نهم
سرورم! ببخشایم، ببخشایم ببخشایم.
وانت الهی اوسع فضلاً واعظم حِلماً من ان تقایسنی بفعلی و خطیئتی، فالعفو العفو العفو
و تو این خدای من فضلت گستردهتر، و بردباریات فراتر از آن است که مرا با کردار و خطاهایم سنجی، پس ببخشایم، ببخشایم، ببخشایم؛
توبه و درخواست آمرزش و بخشایش از خدا از اموری است که بسیار بر آن تاکید شده است.
خداوند متعال میفرماید: توبوا الی الله توبة نصوحاً.[1]
ای مؤمنان! به درگاه خدا توبه کنید! توبه ای بی بازگشت. و از سوی دیگر خود فرموده که توبه ی بندگانش را می پذیرد هوالذی یقبل التوبة عن عباده و یعفو عن السیئات.[2] اوست که توبه بندگانش را می پذیرد و گناهان را می آمرزد.
امیر مؤمنان علی7 نیز می فرماید:
التوبة تطهّر القلوب و تغسل الذّنب[3] توبه دلها را می پالاید و گناهان را می زداید.
باید توجه داشت که توبه نسبت به توبه کنندگان دارای مراتبی است.
توبه عوام، توبه افراد متوسط و توبه خواص.
خواجه عبدالله در چگونگی این سه مرتبه توبه گوید:
توبه عوام گسترش فرمانبرداری است که به سه چیز فرامیخواند.
اینکه بنده از نعمت ستر گناه و از نعمت به تأخیر افتادن مجازات چشم بپوشد.
این پندار که به خدا حقی دارد را باور نکند.
این که خود را هیچگاه بینیاز احساس نکند – که آن عین جبروت و سرکشی به خداست.
توبه افراد متوسط، توبه از کوچک انگاشتن گناه است.
چون کوچک انگاشتن گناه خود نوعی گستاخی و سرکشی
و آراستن خود به حمیتهای جاهلی
و تن دادن به بریدن از بندگی است.
توبه خواص، توبه از ضایع کردن وقت است
چراکه از دست دادن فرصت انسان را در نقصان نگه میدارد
و نور مراقبه را خاموش میکند
و فضای مصاحبت با حق را مکّدر میسازد.
و مقام توبه پایان نپذیرد. مگر توبه ازآنچه فروتر از حق است
و شناخت آنچه این تنبلی را باعث شده است
آنگاه توبه از وقتیکه برای این شناخت مصرف شده
است.[4]
توشه ی سی ام
بار خدایا، با یادت مشغولمان ساز
اللهم اشغلنا بذکرک واعذنا من سخطک واعذنا من عذابک وارزقنا من مواهبک وانعم علینا من فضلک و زیارۀ قبر نبیّک
بار خدایا، با یادت مشغولمان ساز، از خشمت پناهمان ده، از عذابت نگاهمان دار، از بخشایشت روزیمان بخش، از فضلت نعمتمان ده و حج خانهات و زیارت مزار پیامبرت را روزیمان فرما.
یاد خدا آرامشبخش دلهاست «الا بذکرالله تطمئن القلوب[5]» و شفابخش جانها، پیامبر خدا9 فرمود: ذکرالله شفاء القلوب[6] از امیرمؤمنان7 نیز روایت شده است که فرمود: «یاد خدا، روشنای خردها، زندگی بخش جانها و صیقلدهنده سینههاست»[7] و نه تنها یاد خدا آرامش بخش جانهاست بلکه دیدار دوستان خدا و زیارت مزار پیامبر و هریک از امامان نیز روشنیبخش راه هدایت و مشعل فروزان ارزشهای والای انسانی است و این آرزوی هر مسلمان است که بگوید:
بار خدایا حج خانه خودت و زیارت مزار پیامبرت را روزیم فرما.
خواجه عبدالله در کتاب صدمیدان گوید:
میدان سی ایم ذکر است که از میدان تفکر زاید قوله تعالی و مایتذکر الّا من ینیب. و فرق میان تفکر و تذکّر آن است که تفکر جستن است و تذکر یافتن. تذکر سه چیز است:
به گوش ترس، ندای وعید شنیدن
به چشم رجاء به وعده دوست نگریستن
و به زبان نیازمندی از او درخواست اجابت کردن.[8]
و در تفسیر کشفالاسرار گوید.
ذکر نه همه آن است که بر زبان داری
ذکر حقیقی آن است که در میان جان داری
توحید نه همه آن است که او را یگانه دانی
توحید حقیقی آن است که او با یگانه باشی
و از غیر او بیگانه باشی.[9]
مناجات:
ای گشاینده زبانهای مناجات گویان
ای انس افزای خلوت ذاکران
ای دیدبان نفسهای رازداران
جز یادکرد تو ما را همرازی نیست
جز یادداشت تو ما را همراهی نیست
و جز از تو به تو ما را رهنمایی نیست.[10]
توشه ی سی و یکم
درخواست آمرزش برای پدر و مادر و دیگر مؤمنان
اللهم اغفرلی و لوالدیّ وارحمهما کما ربّیانی صغیراً اجزهما بالاحسان احساناً وبالسیّئات غفراناً الّلهم اغفر للمؤمنین والمؤمنات الاحیاء منهم والاموات.
بار خدایا، مرا و پدر و مادرم را بیامرز رحمتشان فرما، آنگونه که مرا در خردسالی پرورش دادند؛ در برابر احسانشان به نیکی و در برابر گناهانشان با آمرزش پاداششان ده، بار خدایا مردان و زنان مؤمن، زندگان و مردگانشان را بیامرز
خدای متعال در سوره بنیاسرائیل میفرماید: و قل ربّ ارحمهما کما ربیانی صغیراً.[11] بار خدایا بر پدر و ماردم ترحم فرما. همانگونه که در خردسالی پرورشم دادند. در حقیقت فراز نخست این دعا انجام فرمان خداوند است که به دعای خیر برای پدر و مادر فرمان داده است. چنانچه خدای متعال از زبان حضرت عیسی7 نیز بر نیکی به مادر تاکید فرموده است . و براً بوالدتی و لم یجعلنی جبّاراً شقیّا[12] - خداوند مرا به نیکی به مادرم سفارش کرده و مرا ستمگر و شقاوت پیشه قرار نداده است.
از این آیه استفاده میشود که قدرنشناسی از مادر که آن همه زحمات را برای پرورش و تربیت انسان کشیده است از نمونههای آشکار ستمگری و شقاوت پیشهگی است.
سعدی علیهالرحمه گوید:
روزی به غرور جوانی بانگ بر مادر زدم، دلآزرده به کنجی نشسته و گریان همی گفت: مگر عهد خردیت فراموش کردی که درشتی میکنی؟!
چه خوش گفت زالی به فرزند خویش
چو دیدش پلنگافکن و پیلتن
گر از عهد خردیت یاد آمدی
که بیچاره بودی در آغوش من
نکردی در این روز بر من جفا
که تو شیرمردی و من پیرزن[13]
در این فراز از دعا افزون بر دعا برای پدر مادر برای همه بندگان خداوند اعم از زنده و مرده، حاضر و غایب، زن و مرد، کوچک و بزرگ، آزاد و برده دعا شده است و این بیانگر این است که در دعا دید انسان باید گسترده باشد و برای همه طلب آمرزش و طلب خیر و نیکی کند.
ابن قداّح از امام صادق7 روایت میکند که پیامبر خدا9 فرمود:
چون یکی از شما در مقام دعا برآمد، دامنهی دعای خویش را گسترش دهد که این در اجابت دعا اثر گزار است.[14]
انسان باید برای دیگری دعا کند و او برای این.
خواجه عبدالله گوید:
ای محمد!
چون دشمن تو را بد گوید، من جواب دهم
و چون مرا بد گوید، تو جواب بده
من تو را حبیب خواندم
که تو هم مرا حبیب دانی.[15]
توشه ی سی و دوم
درخواست سرانجام نیک
اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و اختم لی بخیر واکفنی ما اهمّنی من امر دنیای و اخرتی ولا تسلّط علیّ من لایرحمنی واجعل علیّ منک واقیۀ باقیۀ
بار خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، و زندگیم را به نیکی پایان بر و آنچه از امر دنیا و آخرتم مورد اهتمام من است به صلاح آور، و کسی را که بر من رحم نمیکند بر سرم سلطه مده و از سوی خود بر من پوششی بازدارنده قرار ده،
بار خدایا! بر محمد و خاندان محمد درود فرست و زندگیم را به نیکی پایان بر، درخواست سرانجام نیک یکی از بهترین و ارزشمندترین دعاهایی است که انسان در طول زندگی خود میتواند داشته باشد، برای یک انسان هیچچیز بهتر از عاقبتبهخیری نیست.
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار
در قرآن کریم در موردی دست یافتن به بهشت برین سرانجام نیک قلمداد شده است انّ اصحاب الجنة هم الفائزون[16] - تنها بهشتیان رستگاراناند.
و در جای دیگر مورد تأکید قرار گرفته که افرادی به بهشت برین نائل میشوند که دارای قلب سلیم باشند.
یوم لاینفع فیه مال و لا بنون الّا من اتی الله بقلب سلیم[17] - روزی که دارایی و فرزندان به کار نمیآید مگر کسی که با دلی سالم به درگاه خدا آید.
در اصول کافی روایت است از سفیان بن عیینه که گوید از امام صادق7 از قلب سلیم پرسیدم، فرمود: قلب سلیم ، قلب کسی است که چون به دیدار خدا میآید، کسی غیر خدا در آن نباشد و فرمود: هر دلی که در آن شک یا شرک است آن دل بیارزش است و منظور از زهد در دنیا این است که مؤمنان دلهایشان برای آخرت فارغ باشد[18].
پیر هرات گوید:
گروهی در آرزوی بهشتند و بهشت خود در انتظار آنهاست که مصطفی فرمود: بهشت در اشتیاق چهار گروه است:
روزهداران رمضان
خوانندگان قرآن
نگاهدارندگان زبان
و سیرکنندگان گرسنگان[19]
[1]. تحریم /8.
[2]. شوری /25.
[3]. غرر الحکم 1/1400.
[4]. شرح منازل السائرین /30.
.[5] رعد /28.
[6]. کنزل العمال /1751.
[7]. الذکر نور العقول و حیاة النفوس و جلاء الصدور. غررالحکم 32/5.
[8]. شرح منازل السائرین /264.
[9]. تفسیر کشف الاسرار 2/396، تفسیر سوره آل عمران.
[10]. تفسیر کشف الاسرار 5/583 تفسیر سوره بنی اسراییل.
.[11] بنی اسرائیل /23.
[12]. مریم /32.
.[13] سعدی، گلستان.
.[14] اذا دعا احدکم فلتعمّ فانّه اوجب للدّعاء. اصول کافی 2/ باب الدعاء، حدیث 1.
.[15]. تفسیر کشف الاسرار، تفسیر سوره محمد آیه 19.
.[16] حشر /20.
[17]. شعراء /88. 89.
[18] عی سفیان بن عیینه قال: سألته عن قول لله عزوجل «الّامن اتی الله بقلب سلیم» قال: القلب السلیم الذی یلقی ربّه و لیس فیه احدٌ سواه. و قال: و کلّ قلب فیه شرک او شک فهو ساقط و انما ارادو الزهد فی الدنیا لتفرغ قلوبهم للاخرۀ، اصول کافی 2/ کتاب الایمان والکفر.
[19]. کشف الاسرار، تفسیر آیه 28 سوره رعد.