گزارش سخنرانی دکتر محمدرضا یوسفی در مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه روز 28 ماه صفر ـ سیزدهم مهر 1400
یکی از معضلات استفاده نابجای کلماتی در محاورات است که دارای بار ارزشی مهمی است. این امر موجب تهی شدن بار ارزشی آن مفهوم و یا سوء تفاهم می شود. یکی از این کلمات واژۀ مقدس است که در کشور ما به وفور و بدون توجه به محتوای بلند آن استفاده می شود و از آنجا که کشور غرق در مشکلات فقر، نابرابری، بحران اعتماد عمومی، اختلاس و انواع آسیب های اجتماعی است، از این رو استفادۀ مقامات از لفظ مقدس به عناوین مختلف موجب دلزدگی و دینگریزی می گردد. اما پرسش این است که مفهوم مقدس چیست و جامعۀ مقدس کدام است؟
مفهوم لغوی:
موارد استعمال این لغت نشان می دهد که این کلمه در مورد پاکی از آلودگی های ظاهری، جسمی و نقض ها و عیوب نیست. مثلا به فردی که مرتب حمام می رود و تمییز است مقدس نمی گویند. بلکه تقدس پاکی از آلودگی های معنوی و عیوب است. نداشتن عیوب و نقصی است که مانع از کمال است مانند اینکه خداوند جسم نیست، فرزند ندارد و ... همۀ اینها از مصادیق عیب معنوی بوده که با آن کمال معنا ندارد.
تقدس در قرآن کریم:
در آیات متعددی از قرآن کریم، واژگانیبا ریشۀ قدس استفاده شده است خداوند در سوره بقره آیۀ 30 از زبان فرشتگان می فرماید « و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک» آنان خطاب به خداوند گویند ما تو را تقدیس می کنیم. کلمۀ روح القدس به معنای جبرئیل امین در سوره های بقره/ 87 و 253 و مائده/ 110 و نحل / 102 مورد استفاده قرار گرفته است. روح القدس یا همان جبرئیل از خطا و گناه مبرا بوده و در پیام رسانی وحی هیچ خطایی ندارد.
به هنگامی که حضرت موسی به همراه همسر و فرزندش در بیابان تاریک بود و از دور آتشی را روشن دید به خانواده گفت من میروم آنجا تا قدری آتش بیاورم وقتی آنجا رسید خداوند فرمود «انی انا ربک فاخلع نعلیک انک بالواد المقدسه طوی» ( طه / 12) این مکان، مقدس است؛ کفشهایت را در بیاور. زیرا این مکان محل وحی و سخن گفتن خدابا پیامبرش بوده، در همین مکان رسالت نبوت را بر دوش می کشد. مشابۀ این آیه، آیه 16 سورۀ نازعات است که خداوند می فرماید « اذ ناداه ربه بالواد المقدس طوی» و به دنبالش می فرماید « اذهب الی فرعون انه طغی» دعوت به توحید و دوری از شرک است. فرعون در زمین ندای انا ربکم الاعلی سر داده است و خدایی می کند فاستخف قومه فاطاعوه او مردم خوار و از درون تهی کرد تا در برابرش سر خم کنند. عده ای بزرگیش را باور کردند و در برابرش سر فرود آوردند و عده ای نیز از سر ترس چنین کردند. و این چیزی است که خداوند از آن بیزاری می جوید که انسان انسان را پرستش کند.
در آیه 21 سوره مائده نیز خداوند می فرماید وقتی بنی اسرائیل از بندگی فرعون آزاد شدند و نعمتهای الهی برایشان می آمد، موسی خطاب به آنان گفت « یا قوم ادخلوا الارض المقدسه التی کتب الله لکم» منظور از زمین مقدس، زمینی است که انبیاء در آن مردم را دعوت به یکتاپرستی و دوری از شرک کرده اند. راغب اصفهانی نیز منظور زمین مقدس را زمین پاک از شرک بیان می کند. ( مفردات، 411)
بنابراین مقدس بودن به اعتبار یکتاپرستی است و مهمترین مظهر آن این است که روابط اجتماعی و روابط مردم با حکومتشان، هیچکس خدایی نکند. چنانچه خداوند می فرماید « قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله و لانشرک به شیئا و لایتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله» ( آل عمران/ 64) هیجکس بندۀ دیگری نشود. از جملۀ آخرین وصایای حضرت امیر نیز این بود که «فالله لاتشرکوا به شیئا» ( خطبۀ 149) می دانیم در آن جامعه، مساجد پر رونق بوده، نماز و روزه و حج رواج داشته است لذا منظور از شرک به خدا حاکمیت انسان در برابر خداوند و اطاعت مردم از وی است.
نشانه های اجتماعی پرستش انسانها و حاکمیت انسان به جای خدا یعنی تبعیت محض انسان از انسان است. این تبعیت خواه با دل باشد یا به اکراه. نشانه های اجتماعی آن رواج تملق و چاپلوسی است و از سویی به دلیل اینکه مخالفت موجب مجازات و محرومیت از حقوق می شود، دو رویی و نفاق رواج می یابد.
تقدس در روایات:
کلمه تقدس 153 بار در روایات به کار رفته است. در مواردی در وصف خداوند متعال و در مقام بیان پاکی خداوند از هرگونه آلودگی آمده است. در جلد پنجم کافی، در بحث جبر و اختیار آمده است که اگر بنا باشد که اعتقاد به جبر داشته باشیم پس خداوند انسان را مجبور به گناه کرده و انسان در گناه خود اختیار نداشته باشد آنگاه اگر خداوند بخواهد انسان را بخاطر آن گناه غیر اختیاری، عقاب و مجازات کند در این صورت، خداوند ظلم و جور کرده است و این با تقدس خداوند سازگار نیست یعنی تقدس با ظلم ممکن نیست.
گروهی از اهل عراق در زمان زمامداری معاویه به شام رفتند. عدی بن حاتم از کوفه،، احنف بن قیس و صعصعه بن صوحان از بصره بودند. عمروعاص به معاویه هشدار داد که مراقب باشد اینها از پیروان علی هستند و در جنگهای جمل و صفین شرکت کرده اند. هنگامی که آنان به نزد معاویه رفتند معاویه چنین خوش آمد گفت: قدمتم ارض المقدسه و الانبیاء و الرسل و الحشر و النشر ... فتکلم صعصعه بن صوحان و کان من احضر الناس جوابا، یا معاویه اما قولک ارض المقدسه فان الارض لاتقدس اهلها و انما تقدسهم الاعمال الصالحه و اما قولک ارض الانبیاء و الرسل فمن بها من اهل النفاق و الشرک و الفراعنه و الجبابره اکثر من الانبیاء و الرسل (الاختصاص، 64 و بحارالانوار، 44 / 123 ب 21 از احوال اهل زمانه) وقتی معاویه خوش آمدگویی به زمین مقدس کرد. صعصعه پاسخ داد که زمین مردم و جامعه را مقدس نمی کند بلکه اعمال صالح آنانموجب قداستشان می شود. یعنی هر گاه در جامعه روابط انسانی، اخلاقی و عادلانه برقرار باشد آن جامعه مقدس می شود.
حضرت امیر در نامه به مالک می فرماید « فانی سمعت رسول الله یقول فی غیر موطن لن تقدس امه لا یوخذ للضعیف فیها حقه من القوی غیر متتعتع
تعتع به معنای اجبار و نیز به معنای عجز از سخن گفتن در اثر گرفتاری و خستگی است.( مفردات نهج البلاغه، 1 / 167) صبحی صالح نیز لکنت در سخن گفتن و ناتوانی در صحبت کردن معنا کرده است. ( نهج البلاغۀ صبحی صالح، 701) بر این اساس جامعه ای مقدس است که افراد بدون لکنت و سختی و فشار بتوانند حقشان را از ظالم بگیرند. اگر بخواهیم بدون لکنت و سختی را برای دنیای امروزتفسیر کنیم یعنی دستگاه قضایی بتواند سریع، به آسانی و منصفانه و بدون هزینه به پرونده رسیدگی کند و حق را مشخص کند امیرالمومنین در یکی از نامه های نهج البلاغه می گوید باید فرد لذت رسیدن به حق خود را بچشد یعنی به آسانی و به سرعت به پرونده رسیدگی شده و حق به حقدار داده شود. اما اگر در پیچ و خم اداری گیر کند و مسیری طولانی و پر هزینه را برود، هر چند در نهایت به حقش برسد، اما این به حق رسیدن چندان شیرینی ندارد.
به طور خلاصه از مجموع تتبع در منابع دینی به دست می آید که جامعۀ مقدس، جامعه ای است که در آن شرک و ظلم و جور نباشد. در مورد مصداق اجتماعی بندگی انسان به انسان صحبت کردیم. اما نشانه های ظلم چیست؟ نشانه های ظلم زیرپاگذاردن حقوق مردم است. فقر گسترده نشانه ظلم است. نابرابری شدید نشانه ظلم است. تبعیض و قوانین تبعیض آمیز نشانه ظلم است.
متاسفانه دامنۀ فقر هر روز در جامعه گسترده تر می شود بر اساس گزارش اخیر دکتر صالحی اصفهانی، فقر در ایران، یک دهه اخیر دو برابر شده است. نابرابری تشدید شده است. به عنوان مثال در گزارش اخیر، کنسرو خوراک گوشت آبدار مخصوص سگ بالغ بر 550 هزار تومان، غذای با طعم مرغ و بوقلمون 530 هزار تومان و و... در حالی که حداقل دستمزد 2 میلیون و 600 هزار تومان و با فرض حقوق و مزایا حدود 3 میلیون و 500 هزار تومان است. لذا 6 وعدۀ غذایی این حیوان خانگی با حقوق با مزایای یک خانواده برابری می کند. این نشان از نابرابری شدید در جامعه دارد. چنانچه نسبت دهک بالاتریم به پایین ترین نیز افزایش یافته و شکاف طبقاتی بیشتر شده است.
پلیس امنیت گزارش داد که در شش ماهه اخیر، اختلاس ها 333 به ارزش ریالی، رشوه 357 درصد رشد داشته است.
آیا جامعۀ فقرزده، نابرابری شدید، اختلاس و رشوه خواری گسترده و... را می توان جامعۀ مقدس شمرد. یقینا پاسخ منفی است. و باید از این کلمه برای توصیف جامعه و حکومت در این زمان اجتناب کرد. به امید روزی که وضعیت بهبود یافته، فقر و نابرای به حداقل خود رسیده باشد. نشانه های پرستش انسان یعنی تملق و دورویی نیز از جامعه رخت بربندد و شاهد جامعه ای همراه با کرامت انسانی و عادلانه باشیم.
یکی از معضلات استفاده نابجای کلماتی در محاورات است که دارای بار ارزشی مهمی است. این امر موجب تهی شدن بار ارزشی آن مفهوم و یا سوء تفاهم می شود. یکی از این کلمات واژۀ مقدس است که در کشور ما به وفور و بدون توجه به محتوای بلند آن استفاده می شود و از آنجا که کشور غرق در مشکلات فقر، نابرابری، بحران اعتماد عمومی، اختلاس و انواع آسیب های اجتماعی است، از این رو استفادۀ مقامات از لفظ مقدس به عناوین مختلف موجب دلزدگی و دینگریزی می گردد. اما پرسش این است که مفهوم مقدس چیست و جامعۀ مقدس کدام است؟
مفهوم لغوی:
موارد استعمال این لغت نشان می دهد که این کلمه در مورد پاکی از آلودگی های ظاهری، جسمی و نقض ها و عیوب نیست. مثلا به فردی که مرتب حمام می رود و تمییز است مقدس نمی گویند. بلکه تقدس پاکی از آلودگی های معنوی و عیوب است. نداشتن عیوب و نقصی است که مانع از کمال است مانند اینکه خداوند جسم نیست، فرزند ندارد و ... همۀ اینها از مصادیق عیب معنوی بوده که با آن کمال معنا ندارد.
تقدس در قرآن کریم:
در آیات متعددی از قرآن کریم، واژگانیبا ریشۀ قدس استفاده شده است خداوند در سوره بقره آیۀ 30 از زبان فرشتگان می فرماید « و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک» آنان خطاب به خداوند گویند ما تو را تقدیس می کنیم. کلمۀ روح القدس به معنای جبرئیل امین در سوره های بقره/ 87 و 253 و مائده/ 110 و نحل / 102 مورد استفاده قرار گرفته است. روح القدس یا همان جبرئیل از خطا و گناه مبرا بوده و در پیام رسانی وحی هیچ خطایی ندارد.
به هنگامی که حضرت موسی به همراه همسر و فرزندش در بیابان تاریک بود و از دور آتشی را روشن دید به خانواده گفت من میروم آنجا تا قدری آتش بیاورم وقتی آنجا رسید خداوند فرمود «انی انا ربک فاخلع نعلیک انک بالواد المقدسه طوی» ( طه / 12) این مکان، مقدس است؛ کفشهایت را در بیاور. زیرا این مکان محل وحی و سخن گفتن خدابا پیامبرش بوده، در همین مکان رسالت نبوت را بر دوش می کشد. مشابۀ این آیه، آیه 16 سورۀ نازعات است که خداوند می فرماید « اذ ناداه ربه بالواد المقدس طوی» و به دنبالش می فرماید « اذهب الی فرعون انه طغی» دعوت به توحید و دوری از شرک است. فرعون در زمین ندای انا ربکم الاعلی سر داده است و خدایی می کند فاستخف قومه فاطاعوه او مردم خوار و از درون تهی کرد تا در برابرش سر خم کنند. عده ای بزرگیش را باور کردند و در برابرش سر فرود آوردند و عده ای نیز از سر ترس چنین کردند. و این چیزی است که خداوند از آن بیزاری می جوید که انسان انسان را پرستش کند.
در آیه 21 سوره مائده نیز خداوند می فرماید وقتی بنی اسرائیل از بندگی فرعون آزاد شدند و نعمتهای الهی برایشان می آمد، موسی خطاب به آنان گفت « یا قوم ادخلوا الارض المقدسه التی کتب الله لکم» منظور از زمین مقدس، زمینی است که انبیاء در آن مردم را دعوت به یکتاپرستی و دوری از شرک کرده اند. راغب اصفهانی نیز منظور زمین مقدس را زمین پاک از شرک بیان می کند. ( مفردات، 411)
بنابراین مقدس بودن به اعتبار یکتاپرستی است و مهمترین مظهر آن این است که روابط اجتماعی و روابط مردم با حکومتشان، هیچکس خدایی نکند. چنانچه خداوند می فرماید « قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله و لانشرک به شیئا و لایتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله» ( آل عمران/ 64) هیجکس بندۀ دیگری نشود. از جملۀ آخرین وصایای حضرت امیر نیز این بود که «فالله لاتشرکوا به شیئا» ( خطبۀ 149) می دانیم در آن جامعه، مساجد پر رونق بوده، نماز و روزه و حج رواج داشته است لذا منظور از شرک به خدا حاکمیت انسان در برابر خداوند و اطاعت مردم از وی است.
نشانه های اجتماعی پرستش انسانها و حاکمیت انسان به جای خدا یعنی تبعیت محض انسان از انسان است. این تبعیت خواه با دل باشد یا به اکراه. نشانه های اجتماعی آن رواج تملق و چاپلوسی است و از سویی به دلیل اینکه مخالفت موجب مجازات و محرومیت از حقوق می شود، دو رویی و نفاق رواج می یابد.
تقدس در روایات:
کلمه تقدس 153 بار در روایات به کار رفته است. در مواردی در وصف خداوند متعال و در مقام بیان پاکی خداوند از هرگونه آلودگی آمده است. در جلد پنجم کافی، در بحث جبر و اختیار آمده است که اگر بنا باشد که اعتقاد به جبر داشته باشیم پس خداوند انسان را مجبور به گناه کرده و انسان در گناه خود اختیار نداشته باشد آنگاه اگر خداوند بخواهد انسان را بخاطر آن گناه غیر اختیاری، عقاب و مجازات کند در این صورت، خداوند ظلم و جور کرده است و این با تقدس خداوند سازگار نیست یعنی تقدس با ظلم ممکن نیست.
گروهی از اهل عراق در زمان زمامداری معاویه به شام رفتند. عدی بن حاتم از کوفه،، احنف بن قیس و صعصعه بن صوحان از بصره بودند. عمروعاص به معاویه هشدار داد که مراقب باشد اینها از پیروان علی هستند و در جنگهای جمل و صفین شرکت کرده اند. هنگامی که آنان به نزد معاویه رفتند معاویه چنین خوش آمد گفت: قدمتم ارض المقدسه و الانبیاء و الرسل و الحشر و النشر ... فتکلم صعصعه بن صوحان و کان من احضر الناس جوابا، یا معاویه اما قولک ارض المقدسه فان الارض لاتقدس اهلها و انما تقدسهم الاعمال الصالحه و اما قولک ارض الانبیاء و الرسل فمن بها من اهل النفاق و الشرک و الفراعنه و الجبابره اکثر من الانبیاء و الرسل (الاختصاص، 64 و بحارالانوار، 44 / 123 ب 21 از احوال اهل زمانه) وقتی معاویه خوش آمدگویی به زمین مقدس کرد. صعصعه پاسخ داد که زمین مردم و جامعه را مقدس نمی کند بلکه اعمال صالح آنانموجب قداستشان می شود. یعنی هر گاه در جامعه روابط انسانی، اخلاقی و عادلانه برقرار باشد آن جامعه مقدس می شود.
حضرت امیر در نامه به مالک می فرماید « فانی سمعت رسول الله یقول فی غیر موطن لن تقدس امه لا یوخذ للضعیف فیها حقه من القوی غیر متتعتع
تعتع به معنای اجبار و نیز به معنای عجز از سخن گفتن در اثر گرفتاری و خستگی است.( مفردات نهج البلاغه، 1 / 167) صبحی صالح نیز لکنت در سخن گفتن و ناتوانی در صحبت کردن معنا کرده است. ( نهج البلاغۀ صبحی صالح، 701) بر این اساس جامعه ای مقدس است که افراد بدون لکنت و سختی و فشار بتوانند حقشان را از ظالم بگیرند. اگر بخواهیم بدون لکنت و سختی را برای دنیای امروزتفسیر کنیم یعنی دستگاه قضایی بتواند سریع، به آسانی و منصفانه و بدون هزینه به پرونده رسیدگی کند و حق را مشخص کند امیرالمومنین در یکی از نامه های نهج البلاغه می گوید باید فرد لذت رسیدن به حق خود را بچشد یعنی به آسانی و به سرعت به پرونده رسیدگی شده و حق به حقدار داده شود. اما اگر در پیچ و خم اداری گیر کند و مسیری طولانی و پر هزینه را برود، هر چند در نهایت به حقش برسد، اما این به حق رسیدن چندان شیرینی ندارد.
به طور خلاصه از مجموع تتبع در منابع دینی به دست می آید که جامعۀ مقدس، جامعه ای است که در آن شرک و ظلم و جور نباشد. در مورد مصداق اجتماعی بندگی انسان به انسان صحبت کردیم. اما نشانه های ظلم چیست؟ نشانه های ظلم زیرپاگذاردن حقوق مردم است. فقر گسترده نشانه ظلم است. نابرابری شدید نشانه ظلم است. تبعیض و قوانین تبعیض آمیز نشانه ظلم است.
متاسفانه دامنۀ فقر هر روز در جامعه گسترده تر می شود بر اساس گزارش اخیر دکتر صالحی اصفهانی، فقر در ایران، یک دهه اخیر دو برابر شده است. نابرابری تشدید شده است. به عنوان مثال در گزارش اخیر، کنسرو خوراک گوشت آبدار مخصوص سگ بالغ بر 550 هزار تومان، غذای با طعم مرغ و بوقلمون 530 هزار تومان و و... در حالی که حداقل دستمزد 2 میلیون و 600 هزار تومان و با فرض حقوق و مزایا حدود 3 میلیون و 500 هزار تومان است. لذا 6 وعدۀ غذایی این حیوان خانگی با حقوق با مزایای یک خانواده برابری می کند. این نشان از نابرابری شدید در جامعه دارد. چنانچه نسبت دهک بالاتریم به پایین ترین نیز افزایش یافته و شکاف طبقاتی بیشتر شده است.
پلیس امنیت گزارش داد که در شش ماهه اخیر، اختلاس ها 333 به ارزش ریالی، رشوه 357 درصد رشد داشته است.
آیا جامعۀ فقرزده، نابرابری شدید، اختلاس و رشوه خواری گسترده و... را می توان جامعۀ مقدس شمرد. یقینا پاسخ منفی است. و باید از این کلمه برای توصیف جامعه و حکومت در این زمان اجتناب کرد. به امید روزی که وضعیت بهبود یافته، فقر و نابرای به حداقل خود رسیده باشد. نشانه های پرستش انسان یعنی تملق و دورویی نیز از جامعه رخت بربندد و شاهد جامعه ای همراه با کرامت انسانی و عادلانه باشیم.