Please make sure that, your allow_url_fopen or cURL is enabled. Also, make sure your API key and location is correct. Verify your location from here https://openweathermap.org/find

چرا ؛ دلواپس نشاط و شادی جامعه ؟!

چرا ؛ دلواپس نشاط و شادی جامعه ؟!

هادی سروش
در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه ؛ وقتی تیم ملی فوتبال ایران بر تیم ملی آمریکا پیروز شد، من که درسفر تبلیغی، روحانی منطقه بسیار خوب و شهیدپروری بودم ،شب بین دو نماز صحبت کردم و بُرد تیم فوتبال ایران را  تبریک گفتم ، این روش از یک روحانی برای اکثر مردمان مومن ، تعجب بر انگیز شد .
واقعا؛چرا تعجب؟ و بالاتر ؛ چرا عده ای در جریان هر قصه "کلان نشاط آور" ؛ دلواپس شادیهای مردم میشوند ؟
شاید بخشی از قصور و تقصیر ، به ما روحانیت بازگشت دارد که در شادی مردم ، چه در تئوری پردازی  و  چه در رفتار، مشارکت کمتری داشته ایم ! نکند؛مسجد را عزا خانه ، و واردین در آن را مقدس مآب وعبوس و اخم درهم کشیده ، فرض کرده ایم؛ غافل از اینکه دستور قرآن در آیه۳۱اعراف،به استفاده اززیبایی وحضور شاداب، در خانه خودست؛ "یَا بَنِىءَادَمَ خُذُواْ زِینَتَكُمْ عِندَكُلِ مَسْجِد".
مبداءنشاط هاخداست
در یک دیدعمیق عرفانی؛باید منشاءو پمپاژ نشاط را، از "زاویه خدا" دید؛ یعنی مبدا شادی را، از قدرت لایزال الهی دید. طبیعا با این نگاه معنوی ؛ نشاط آدمی مسیر صحیح خود را می یابد و نمیتواند محل ورود شیطان شود : "قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُواْ هُوَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ" بگو به فضل و رحمت‏ خداست که [مۆمنان] باید شاد شوند..(یونس/58)
در باب مدح نشاط و شادی
حضرت علی(ع) به تبعیت از پیامبر (ص) فرمودند: "کونوا کالنحل .. ؛ مانند زنبور عسل باشید" . (غررالحکم) ؛ گرچه بزرگان در شرح این حدیث گفته اند؛ مقصود این است مانند زنبور پرمنفعت باشید؛ اما حدیث می تواند به دین معنا هم باشدکه مانند زنبور؛ باعث شادکامی و شیرینی دیگران باشید و پیامبر اکرم (ص) در بیانی دیگری فرمود "...ولاتکن کالنمل" ،مانند مورچه نباشید. چون مورچه خود را میبیند و شادی را فقط برای خود ذخیره میکند.
نکته اساسی این است که مومنان باید در لحظات غم و اندوه هم ، دارای سیمائی بشاش و پر نشاط باشند. و این نکته از بیان حضرت (ع) در نهج البلاغه که فرمود : الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ ، َحُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ.." استفاده می شود. خود آن امام(ع) چنین بود .
استاد مطهری می گوید: علی (ع) مردی بود بشاش. برخلاف مقدس مآب های ما که همیشه از مردمِ دیگر بهای مقدسی می خواهند، همیشه چهره های عبوس و اخم های درهم کشیده دارند و هیچ وقت حاضر نیستند یک تبسم را به لبان خود بیاورند، علی (ع) همیشه با مردم با بشاشیت و چهره رانشاط روبرو می شد ، و با مردم مزاح می کرد، دقیقا مانند خود پیامبر .
تاثیرات چند جانبه  نشاط و شادی
اول: روحیه پرنشاط ، یک روحیه خداپسندانه است و باعث معنویت و قرب الهی است. رسول اكرم (ص) فرمود :در بهشت جایی است كه به آن خانه‌ی شادی گفته می‌شود ، هیچ‌كس به آن خانه وارد نمی‌شود مگر آن‌كه موجب شادی شده باشد.
دوم: بر روحیه افراد جامعه اثر گذار است و انرژی مثبت به دیگران وارد میکند.
سوم:طبق بیان امام علی(ع) : "شادی باعث انبساط روح و ایجاد نشاط در خود آدمی می‌شود .(تفسیر التحریر والتنویر)
و نهایتا: ضریب موفقیت انسان را ؛ در زندگی و تحصیل و تدریس و شغل و.. چند برابر میکند. این خصوصیت مهم در بیان امام رضا(ع) آمده است که: ..‌.مومن ساعتی را به تفریحات و لذائذ خود اختصاص میدهد تا نیروی انجام وظائف را، تأمین كند.
در باب خطر افسردگی و حزن
این اخلاق ناپسند؛ اگر معالجه نشود نه تنها به قول حضرت صادق(ع)؛تبدیل به یک بیماری اخلاقی می شود؛ بلکه منجربه بیماری روانی شده و سلامتی و عمر انسان را نیز تباه می کند. امام علی (ع) در بیانی فرمود: "حزن و اندوه؛ نصف پیری و درهم شکستگی است". و در بیان دیگر فرمود: "غصه و اندوه ؛ بدن را آب می کند."
مهم:همانطوریکه شادی و نشاط یک "ضرورت" است ، مدیریت دو امر مهم در این موضوع نیز ، ضروری و اجنتاب ناپذیر است:
اولا: آدمی باید در عین فرح و نشاط ، نباید به این  امور دلبستگی پیدا کند . خود دل بستگی ، نتیجتاً وابستگی می آورد و غیر از دوری از معنویات ، در صورت فقدان آن چیزی که مورد وابستگی شده ، باعث افسردگی و غم می شود که در خطبه هشتم  نهج البلاغه بدان تصریح شده .
ثانیا: انسان باید نشاط و خوشی خود را بگونه ای ترتیب دهد که آلوده به گناه نشود ، چون خود گناه و نافرمانی الهی باعث تنگی تنفس یعنی ؛اندوه و ندامت و خودخوری در خلوت انسان و در آینده روزگار آدمی، میشود که در سوره طه قرآن بدان تصریح شده.
البته از این نکته دقیق نباید غافل شد که شادی مقرون و ممزوج با گناه ، اثرات وضعی خطرناکی را در پی خواهد داشت . شاید برخی از اختلافات شدید خانوادگی و... بتوان در برخی از حرمت شکنی های دینی ، در مراسم جشن آن ازدواج ها، پیگیری کرد !
راه شاد و پر نشاط بودن :
۱) در رابطه خویشتن :
الف)  نگاه مثبت به همه دریافت ها: دستور الهی در آیه ۲۱۶ سوره بقره به "مثبت اندیشی و مثبت بینی" است : وَعَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ...و بسا چیزى را خوش نمى‏ دارید و آن براى شما خوب است و بسا چیزى را دوست مى‏ دارید و آن براى شما بد است و خدا مى‏ داندوشما نمى‏ دانید.
ب) سفر و تفرّج: گشت و گذار در طبیعت زیبای خدای خلاّق، عامل مهمی دیگری برای نشاط و خرسندی است. برای سفر زمینی میتوان از آیه ۲۰ عنکبوت بهره گرفت : سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ... و برای سفرهوائی ، از آیه ۱۶حجر  میتوان بهره جست ؛ وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاء بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ.
ج) زینت و زیبائی و نیز نظم ، عامل موثر در نشاط شخصی است. مثلا درباره استفاده از رنگ ها ، قرآن آیه ۶۹ بقره زرد خوش رنگ را، به عنوان رنگی که نشاط آور است معرفی می کند ؛ "صَفْراءُ فاقِعٌ لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرِينَ‌" پس ؛ استحباب و تاکید دین اسلام بر آراستگی و زیبائی زن برای همسرش، غیر از جلب محبت و نیزفارغ بودن مردان از توجه به دیگر زنان، دارای پدیدآمدن نشاط و شادی در فضای خانه می باشد.
د) عامل دیگر در پدیدآورده بودند شادابی ؛ورزش و مسابقات است.
ورزش و شرکت مستقیم در مسابقات و یا شرکت غیر مسقیم ؛ بشکل هوادار بودن ، البته تا جائیکه ایجادحساسیت و وابستگی نکند ، از عوامل ایجاد نشاط است که برخی از مسابقات، در فقه شیعه؛ نیز دارای احکام خاصی می باشد.
امروزه بر اساس عِرق ملی و علاقه به کشور ، در پیروزی های بزرگ یک تیم ملی و یا المپیادهای علمی و حتی پیروزی در انتخابات و... مردم بصورت عمومی اظهار شادی میکنند که بخودی خود نه تنها منکر شرعی و عرفی نیست بلکه دارای حُسن نیز می باشد .
البته ناگفته پیداست که با یک مدیریت صحیح ، که حاکی از نظم و حفظ شخصیت و حرمت ها باشد ، یک امر ممدوح و پسندیده و نشاط آوری برای کل جامعه ، خواهد بود.
۲) در ارتباط با دیگران:
صله رحم و نشست با دوستان: صله رحم طبق روایات ما ؛چنان روحیه مثبتی در انسان ایجاد می کند که ارتباط مستقیم با طولانی شدن عمر دارد : صِلَهَ الرَّحِمِ مَنْمَاهً لِلْعَدَدِ. پيامبر(ص) : گاهى مى شود از عمر كسى سه روز باقى مانده است ، اما صله رحم به جاى مى آورد، پس خداوند آن را تا سى سال به تأخير مى اندازد. در زمینه ارتباط و همنشینی با دوستانِ خوب و همراه هم ، امام رضا(ع) یکی از ساعات ضروری که باید یک مومن داشته باشد را در همین راستا ارزیابی فرمودند.
 
Image

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ

 

پس بشارت ده به آن بندگان من كه به سخن گوش فرا مى‏ دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند

مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم