محمدتقی فاضل میبدی
اینکه برخی از بازندگان انتخابات به خودشان اجازه میدهند تا رأیدهندگان تهراننشین را به غربزدگی و بیقیدوبند بودن متهم کنند، منکر غیرقابلانکار است و ریشه در عدم عقلانیت و تدین دارد. مگر میشود بتوان به این راحتی و بدون هیچ سند و مدرکی، جمعیتی میلیونی را به همراهی با غرب و همچنین بیتوجهی به حدود شرعی متهم کرد؟ آقایانی که این روزها همهوقت و انرژی خود را صرف تخریب ساکنان پایتخت میکنند، به این سؤال جواب بدهند، چرا هنگام انتخابات مجالس هفتم تا نهم که تهرانیها به اکثریتی اصولگرایی رأی دادند، چنین موضعی را از خود بروز ندادند و حالا که شکستی سنگین از حریف خوردهاند، ذهنشان معطوف به غربزدگی و بیدینی آنها شده است؟ میتوان گفت این رویکرد، خلأ اخلاق را بهخوبی ثابت میکند؛ بههرحال مردم حتماً به دلیل نقص و کاستیهایی که دیدهاند از آنها روی برگردانده یا لااقل به صحنه آمده و به جریانی رأی دادهاند که میخواهد آنها را نمایندگی کند و حقیقت این است که مردم اینبار بهجای اصولگراها به چهرههای جریان اصلاحطلبی رأی دادهاند؛ به کسانی که با همه محدودیتها خود را به مشارکت در سرنوشت سیاسی خود و مردم ملزم کردند؛ بنابراین اصولگرایان باید این را در نظر باشند که برای جلوگیری از تکرار شکست، لازم است افراطیگری و فرافکنیها را کنار بگذارند و بدانند با آسیبشناسی، میتوانند برای درک مطالبات مردم به نتیجه بهتری برسند. همچنین باید تأکید کرد اذهان عمومی انتظاری که از زعما و عقلای اصولگرایان دارند، این است که با توجهکردن به رفتار و اخلاق اسلامی، مهرههای جریان متبوعشان را از طرح اظهاراتی اینچنینی منع کنند، چراکه این نوع رفتار نهتنها برای آنها منفعتی در پی نخواهد داشت، بلکه موجب میشود اخلاقمداران روزبهروز به اصولگرایی تشکیک بیشتری وارد کنند. پس لازم است اکنونکه افراطیگری در مجلس دهم کمرنگ میشود، کنشگران سیاسی هم از نوع و لحن ادبیات خود مراقبت کنند تا درشرایطیکه کشور بهواسطه انتخاباتی پرشور آبروداری کرده است، اقدامات غیراخلاقی، فضای مطلوب فعلی را لکهدار نکند و مردم مسیر امیدی که در پیشگرفتهاند را ادامه دهند.