محمدتقي فاضل ميبدي
هرگاه به هنگام انتخابات نزديك میشویم، رقابتها سياسي و جناحی، چنانکه در همه جاي دنيا مرسوم است، شدت میگیرد؛ و هر حزب و دستهای میخواهد خود را بر رقيب پيش رو، پيروز گرداند. نكته مهم اما اين است كه اين پيروزي بر رقيب با چه قيمتي بايد صورت پذيرد؟ آيا با زير پا گذاشتن قواعد اخلاقي و هنجارهای انساني و با افتراء و تهمت و خیالپردازی میتوان وارد رقابتهای سياسي شد و رقیب را از ميان برداشت؟ آيا با تصور اینکه حزب و جناح رقيب من ”صد درصد بر باطل“است و باطل را بايد بهر قيمت از پا درآورد واو را شكست داد، و نباید سرنوشت كشور را به او سپرد، و حزب و جناح من كه در برابر اوست و ”صد در صد برحق“ است، بايد سرنوشت کشور را به دست گيرد، میتوان قواعد دموكراسي را پاس داشت؟ متأسفانه در جامعه ما در برخي رسانهها، چون يك جناح خود را محق میداند و رقیب خود را بر باطل و فاقد صلاحيت میبیند، بر اين باور است كه بايد رقيب و طرف مقابل را بهر قيمت، ولو با روشهای غیراخلاقی، از پا درآورد. بهویژه اینکه اگر احساس كنند كه رقيبي پا در ميدان گذاشته، ممكن است در ميان مردم از استقبال خوبي برخوردار باشد. دردمندانه بايد گفت كه در اين چند دهه گذشته بيشترين شعار اخلاقي را دادهایم و از اخلاق پيامبر ص و امام علي و سایر پيشوايان دين کتابها و دفترها سخن گفتهایم، اما جاي خالي اخلاق را در خيلي از جاها ازجمله در برخي رسانههای مدعي اخلاق شاهديم. يكي از نكات مهم در تعاليم دين ما تحمل و احترام به رقباي فكري و سیاسی است. نمونه آن رفتار پيامبرص در فتح مكه و یا سيره امام علي ع در برابر خوارج غير جنگجو و مخالفین فكري و سیاسی خود است. جمله زيباي حضرت ع به مالك اشتر در اين روزگار در كجا میتوان يافت؟ «واشعر قلبك الرحمة للرعية، والمحبة لهم، واللطف بهم، ولا تكونن عليه سبعا ضاريا تغتنم اكلهم: اما اخ لك في الدين واما نظير لك في الخلق». گستره قلب خود را كانون محبت مردم ساز و با آنان به مهرباني و نر مش رفتار كن؛ مبادا نسبت به آنان بسان درندهای شکارافکن باشي كه خوردنشان را غنيمت شماري، چراکه آنان دودستهاند: يا در دين با تو برادرند و یا در آفرينش برابر...(نامه 53) اگر كسي در اين روزها بر خي از رسانههای مدعي اخلاق و ارزش و یا برخي از سایتها را نگاه كند كه چگونه به افتراء و تهمت متشبث شدهاند و به خانواده افراد سرك میکشند نا نقطهضعفی را، براي تضعيف رقيب برملا كنند و مردم را نسبت به ديگري کینهای و بدبین سازند، در شگفت میماند. اين جمله كه ”برخي در زمين آمريكا بازي میکنند و آمریکا میخواهد اینها را به مجلس شورا و یا خبرگان بفرستد،“تهمتي فاحش و در كمال بیاخلاقی است. ما اگر در نظر، تفكر ماكياول، فيلسوف قرن چهارده ايتاليايي را، مردود میدانیم، اما در عمل آن را بكار میگیریم. يعني حذف رقيب بهر قيمت. و پیروزی شهريار بهر قيمت. ما اگر براي رأی مردم احترام قائلیم و آن را حقالناس میدانیم، بگذاريم مردم هر كس را كه میخواهند، بر اساس شرایط مندرج در قانون، انتخاب كنند. هیچگاه فهم مردم از فهم نويسنده يك رسانه كمتر نيست. به اين فرمايش پيامبر ص گوش فرا دهيم كه خطاب به علي ع فرمود: يابن ابي طالب لك ولاء امتي، فان ولوك في عافية واجمعوا عليك بالرضا فقم في امرهم، وان اختلفوا عليك فدعهم؛ يا علي مديريت جامعه از آن توست، اگر مردم با شور و شوق قدرت را به تو وانهادند براي اداره جامعه بپا خيز، اما اگر چنين نبود آن را رهاساز. (مستدرك نهجالبلاغه باب 2 ص 30) يعني بايد مردم را در عافيت و سلامتی نگه داشت تا درست انتخاب كنند؛ نه اینکه با دروغ وشانتاژ رسانهای و اینکه برخي مشروبخوارند و برخی سواد ندارند و برخی فرزندان سودجو و رانتخواری دارند و برخی عامل امريكا هستند وعدهای نفوذي دشمن میباشند و.با اين شعارها ذهنيت جامعه را مشوش و مغشوش سازيم. آيا نسل جوان كه شعارهاي اول انقلاب را نديده ولي خوانده و شنیده است از خود نمیپرسد كه اين چه نظامي است كه يك فردي از بيت رهبر و پایهگذار اين نظام و یا نزدیکترین فرد به رهبري نظام صلاحيت كانديدا شدن را ندارد؟ و کسانی كه هيچ نقشي در اين انقلاب نداشتهاند، امروز آنها بايد در رسانهها و یا درجاهاي ديگر تعیینکننده باشند كه چه كسي صلاحيت كانديدا شدن را دارد و چه كسي ندارد و بعداً با انواع جملههای غیراخلاقی او را از چشم مرد بياندازيم؟ آيا تجربه تلخناكي كه در هشت سال دولت پيشين در حذف و بیآبرو كردن رقباي فكري و سیاسی داشتهایم كافي نيست؛ و برخی از كساني كه خود مدعي حكومت علوي بودند سر از زندان و پرونده و بازجویی درآوردند؟ آيا چند درصد آنچه را كه در اوايل انقلاب از اخلاق و عدالت براي مردم گفتهایم در جامعه پياده کردهایم. دو انتخابات مهم در پيش روداریم. هجمه و هیاهویی كه در برخي رسانهها و یا پارهای از شبکههای مجازي نسبت به رقيبان شاهديم، کاملاً حركت خارج از مدار اخلاق است. از نگاه برخي از اين آقايان، اگر فردي مستقل هم بيانديشد جرم محسوب میشود و شایستگی كانديدا شدن را ندارد. چه برسد به اینکه از جناح مقابل باشد. قرآن كريم اين نوع برخوردها را از اوصاف شيطان میداند: وقل لعبادي يقولوا التي هي احسن ان الشيطان ينزع بينهم؛ به بندگانم بگو: سخني بگويند كه بهترين باشد. چراکه شيطان ”بهوسیله سخنان نامربوط“ ميان آنها فساد و فتنه ايجاد میکند. (اسرا، آیه 53)