محمدتقی فاضل میبدی در گفتوگو با «آرمان»
آرمان- هستی قاسمی: پرده آخر انتخابات ۹۶ پایانی زیبا و لذتبخش برای جامعه ایران دربرداشت که در جشن پیروزی روحانی جلوه کرد. به تدریج زمان عمل به وعدهها و رنگ بخشیدن به امیدها، تحقق آرزوها و ایجاد شور و شوق در جامعه فرامیرسد که این مهم مستلزم تغییراتی در دولت دوازدهم است. از آنجا که در دولت یازدهم نسبت به عملکرد برخی وزرا و عدم همسویی آنها با سیاستهای دولت انتقاداتی وجود داشت، روحانی برای تحقق وعدهها و جامع عمل پوشاندن به مطالبات عمومی ناگزیر به تغییر کابینه و روی کارآمدن وزرایی جوانتر و همسوتر با سیاستها و برنامههای خود در دولت دوازدهم است. چه بسا روی کار آمدن کابینهای همسوتر با دولت طعم شیرین پیروزی را برای جبهه اعتدال و اصلاحات در انتخابات ۱۴۰۰ تکرار کند و این مهم جز با عملکرد مطلوب دولت دوازدهم و تلاش خستگیناپذیر روحانی و وزرای او و ارتباط بیشتر دولت با مردم حاصل نخواهد شد. در این راستا محمدتقی فاضل میبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب، با «آرمان» گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید.
رئیسجمهور در کاراز انتخاباتی خود به این نکته اشاره کرد که در دولت دوم با روحانی جدیدی روبهرو خواهید بود. آیا او به دنبال برخورد جدیتر با تخریبگران است یا منظور روحانی تلاش بیشتر برای تحقق مطالبات بوده است؟
روحانی در کاراز انتخاباتی بسیار مطلوب ظاهر شد. او وعده داد که بسیاری از برنامهها و مطالباتی که در دولت یازدهم محقق نشده، در دولت دوازدهم محقق خواهد شد. شکی نیست که روحانی در چارچوب سیاست داخلی و خارجی تجربیات بسیار مفیدی کسب کرد و این تجربهها، زمینههای بسیار موثری برای کسب موقفیتهای بیشتر خواهد بود. او در کارزار انتخاباتی خود درباره دلایل و موانعی که منجر به عدم تحقق برخی برنامههایش شد به مردم توضیحاتی ارائه داد. بنابراین به نظر میرسد هدف او از این مساله که با یک روحانی جدید در دولت دوازدهم روبهرو خواهید بود، این است که با جرات و جسارت بیشتری کار را ادامه خواهد داد. به نظر میرسد روحانی این بار با وزرای جوانتر، شایستهتر و همگونتر با سیاستهای دولت بهویژه در وزارت اقتصاد، کار را در دولت دوازدهم آغاز خواهد کرد، زیرا بدون تردید مردم و همچنین مسئولان امروز در زمینه اقتصاد انتظار بیشتری از او دارند و این مطالبات باید تا پایان کار دولت دوازدهم محقق شود. بنابراین ممکن است عرصه بر روحانی تنگتر شود. به همین دلیل او ناگزیر است برای تحقق مطالبات مردم با جرات و جسارت بیشتری در مقابل مشکلات و تخریبگران بایستد. روحانی در آینده باید ارتباط بیشتری با مردم برقرار کند و مشکلات و موانع را با مردم مطرح کند تا از حمایت و پشتیبانی جامعه برخوردار باشد، در این صورت او موفق خواهد بود. اما در صورتی که مانند گذشته با یک تیم رسانهای و اقتصادی ضعیف کار کند برخی انتظارات جامعه محقق نخواهد شد و در سال 1400 جبهه اعتدال سخنی برای گفتن و کارنامه قابل دفاعی برای ارائه نخواهد داشت. به همین دلیل برای تداوم خط اصلاحطلبی و اعتدالگرایی در این چهار سال باید جدیتر از گذشته وارد عمل شود، زیرا ضعف و افول دولت دوازدهم زمینه شکست را فراهم خواهد کرد.
آیا روحانی با توجه به تجربه دولت اول خود باز هم میتواند در تغییرات پیش رو از جناح مقابل استفاده کند؟
وزارت خارجه روحانی در دولت یازدهم موفق عمل کرد، بنابراین ضرورتی برای تغییر در این وزارتخانه مشاهده نمیشود، اما در وزارت اقتصاد و دارایی نیاز به روی کار آمدن مدیران و مشاورانی جوانتر و کارآمدتر است، زیرا با توجه به اینکه مساله اصلی در کشور مشکلات اقتصادی است و بسیاری از حامیان روحانی به دلیل مشکل معیشتی و وعده روحانی برای حل آن دوباره به او اعتماد کردند به همین دلیل بسیار مهم است که روحانی در وزارت اقتصاد و دارایی تغییرات اساسی صورت دهد. وزارت فرهنگ و ارشاد نیز در دولت یازدهم موفق عمل کرد، زیرا این وزارتخانه توانست در برابر تخریبها و هجمهها ایستادگی کند و تا اندازهای موفق عمل کرد. بهطور کل در وزارت ارشاد، آموزش و علوم تقریبا اقدامات مطلوبی صورت گرفت، اما انتظارات عمومی آن طور که باید محقق نشد. بهویژه دانشگاهها در اواخر دولت روحانی چندان همگون و همسو با سیاستهای دولت حرکت نکرده و از یک خط مشی لرزانی برخوردار بودند. به همین دلیل انتظار میرود در دولت دوم به دانشگاهها فضای بیشتری داده شود و خط مشی روسای دانشگاه با دولت همسو باشد. اگر مدیرانی در راس دانشگاهها قرار بگیرند که تا حدودی سیاستهایشان با دولت همسو باشد اما در نهایت کار خود را انجام دهند، این مساله دانشجویان را ناراضی میکند. البته بر این باورم که روحانی باید همه جریانها، گروهها و اقشار به ویژه جوانان را در دولت خود به کار بگیرد، زیرا جوانان در چهار سال گذشته انتظار داشتند که دولت توجه بیشتری به آنها داشته باشد، به همین دلیل باید به مساله جوانگرایی توجه بیشتری شود. از سویی برخی استانداران و فرمانداران در دولت قبل بهطور کامل معتدل و اصلاحطلب نبودند. به ویژه فرمانداران در برخی شهرها اعتقادی به دولت یازدهم و جریان اصلاحطلبی و اعتدالی نداشتند و همچنین در انتخابات نیز همکاری خوبی نداشتند. وزیر کشور باید با دولت دوازدهم همسو باشد، زیرا در صورت اختلاف سلیقه و انتخاب فرمانداران و استاندارن مخالف با خط مشی دولت بسیاری از مطالبات مردم معلق خواهد ماند. نباید این مهم را فراموش کرد که خط مماس مردم با وزارت کشور بسیار بیشتر از وزارتخانههای دیگر است. بنابراین انتظار میرود وزیر کشور دولت دوازدهم جوانتر و همسوتر با سیاست و برنامههای رئیسجمهور باشد تا با روی کار آمدن استانداران و فرمانداران همسو با دولت شاهد تحقق برنامههای عمرانی و توسعهای در استانها و شهرها باشیم.
ارزیابی شما از حضور مردم در جشن پیروزی روحانی چیست؟
معتقدم افرادی که در جشن پیروزی روحانی حضور داشتند لایههای زیر پوست جامعه هستند که در شرایطی مانند انتخابات خود را نشان میدهند. به همین دلیل همه مسئولان باید به جشن پیروزی مردم در شامگاه شنبه توجه بیشتری داشته باشند و برای جریانهای زیر پوست جامعه چارهای بیندیشد. از سویی این جریان نسبت به پارهای از مسائل و مشکلات که در جامعه دیده میشود رضایت خاطر ندارد. اغلب آنها خواستار ارتباط بدون تنش و مبتنی بر احترام ایران با جهان هستند. در سوی دیگر اغلب آنها نسبت به لغو کنسرتها به عنوان یک حق اجتماعی به شدت معترض هستند. مسئولان و نخبههای سیاسی و اجتماعی باید به حضور مردم در خیابانها که خود را در قالب جشن نشان داد، توجه داشته باشند. باید به لایههای زیر پوست جامعه که خود را در بزنگاهها نشان میدهد توجه کنیم. هیچکس نباید جوانان را به ولنگاری محکوم کند. باید به خواستههای جوانان احترام گذاشته و به انتظارات آنها توجه بیشتری شود. نباید آنان را به حال خود رها کرد که در لایههای زیر پوست جامعه فرو بروند و درنهایت در برههای مانند انتخابات خود را نشان دهند.
شکست اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری 96 چه دلیلی داشت؟
عوامل متعددی در شکست اصولگرایان دخیل بوده است. در واقع ممکن است دو عامل زمینه شکست اصولگرایان را فراهم کرده باشد، اما دلیل عمده شکست اصولگرایان در رویکرد انتخاباتی، تبلیغات و مناظرههایشان است که در هیچیک از آنها سخن جدیدی برای جامعه نداشتند. آنها در چهار سال دولت روحانی مرتکب اشتباهات بسیار زیادی بهویژه تخریب و بداخلاقی شدند و در مناظرهها نیز به جای پیچیدن نسخه و راهکار جدید برای مشکلات کشور به ویژه سیاست خارجه و اقتصاد دولت را بارها متهم کردند، غافل از اینکه تخریب و اتهام به دولت در کشور پاسخ نمیدهد. اصولگرایان نسخه جدیدی برای مجاب کردن جامعه مبنی بر اداره بهتر جامعه نداشتند و در قاموس ادبیات و فرهنگ جریان اصولگرایان نسخه جدیدی مشاهده نشد. اصولگرایان در دولتهای نهم و دهم بسیار نامطلوب عمل کردند. همانطور که رئیس دولت دهم در مناظره انتخاباتی 88 با تخریب رقیب ظاهر شد، کاندیداهای اصولگرا نیز همان مسیر را دنبال کردند و با ارائه شعارها و وعدههای غیر اصولی روش احمدینژاد در مناظرههای 88 را دوباره بهکار بردند. در مجموع همه مسائل مذکور زمینه شکست این جریان را در انتخابات 96 فراهم کرد. از سوی دیگر در میان جریان اصولگرا فردی نبود که نسبت به مسائل جهان آگاهی لازم و سخن تازهای برای گفتن داشته باشد و جریان اصولگرا را در زیر یک چتر گردهم جمع کند. در ادبیات اصولگرایان برخی روشهای تکراری استفاده میشد که در کشور ما نتیجهای در بر نداشته است. علت دیگر اینکه مردم در سال 92 دولتی را بر سر کار آوردند و برای آن هزینه کردند. به هر رو مردم بر دولت روحانی سرمایهگذاری کردند و میدانستند که دولت یازدهم اقدامات بسیار مهم زیربنایی انجام داد، به همین دلیل تک دورهای کردن آن به ضرر کشور بود و شرایط را به عقب باز میگرداند. در نتیجه بازگشت به عقب برای کشور هزینه بسیار گزافی به بار میآورد که به صلاح کشور نبود. رقبای روحانی از سیاست خارجه روشن و شفافی برخوردار نبودند و روشن نبود که میخواهند با چه زبان و رویکردی با جامعه ملل برخورد کنند. مردم از رویکرد دولت یازدهم به جهان رضایت خاطر داشتند. جامعه نگران بود که یک دولت اصولگرا ممکن است بهگونهای با جهان برخورد کند که در دولتهای نهم و دهم مشاهده شد.
برخی معتقدند که شبکههای اجتماعی و توسعه سیاسی مردم بزرگترین و مهمترین عامل پیروزی روحانی بود، ریاستجمهوری دوباره روحانی نتیجه این دو عامل بود یا عوامل دیگری در پیروزی اصلاحات و اعتدال دخیل بود؟
عوامل مختلفی در پیروزی روحانی دخیل بود. نخست اینکه مردم خواستار تداوم دولت اعتدالی روحانی بودند. در دولت 8ساله اصلاحات و همچنین دولت نخست روحانی، مردم کشور را در شرایط مطلوبی دیدند و تصورشان نسبت به عملکرد این دو دولت مثبت بود. جامعه در دولت اصلاحات از سیاستهای دولت در عرصه سیاست خارجه، اقتصاد و سیاست داخلی رضایت خاطر داشت. دولت روحانی نیز در تداوم همان خط مشی حرکت میکرد. روحانی نسبت به رقیب خود مترقیانهتر در اداره کشور عمل کرد. بهطور کل همواره وزن اصلاحات در جامعه ایران سنگینتر بوده است و چون موفقیت بیشتری در کارنامه خود دارد بدیهی است که جامعه با در نظر گرفتن تجربههای گذشته و واقعیتهای موجود خواستار تداوم سیاست و خط مشی دولت اصلاحطلبی و اعتدالی در کشور باشد.