محمود صلواتی عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم گفت: دامنه دید شهید بهشتی بسیار وسیع و گسترده بود و بینشی رحمانی نسبت به دین داشت، یعنی دین را دین رحمت و فطرت میدانست و معتقد بود همه انسانها در چارچوب دین قرار میگیرند.
آیتالله شهید سیدمحمد حسینیبهشتی، از شخصیتهای تأثیرگذار و مطرح تاریخ معاصر ایران بهشمار میرود. شخصیتی که علاوه بر تحصیل در علوم اسلامی و حوزوی، در علوم جدید نیز تحصیل کرد و رهسپار غرب شد تا ضمن آشنایی با اندیشهها و مکاتب جدید، اندیشه و فرهنگ اسلامی را بسط دهد. وی بعد از انقلاب نیز در جایگاه یکی از پیشگامان تراز اول انقلاب در جایگاهها و مسئولیتهای مختلفی فعالیت کرد و نقش مؤثری در تدوین و تصویب قانون اساسی داشت. خبرنگار ایکنا در اصفهان بهمناسبت سالروز شهادت ایشان، گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین محمود صلواتی، استاد حوزه علمیه و عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم انجام داده است که متن آن را در ادامه میخوانید:
ایکنا ـ مهمترین ویژگیهای اخلاقی شهید بهشتی بهخصوص در کسوت یک روحانی چه بود؟
شهید بهشتی از روحانیون دنیا دیدهای بود که با اقشار مختلف زندگی و کتابهای مختلف را مطالعه کرده بود، یعنی هم با سیره گذشتگان آشنایی داشت، هم با علوم روز آشنا بود، هم تاریخ اسلام را میدانست و هم در مدتی که در حوزه علمیه تدریس میکرد، روحیه انسانپروری و شاگردپروری داشت و لذا مهمترین ویژگی ایشان، سعه صدر بود که لازمه مدیریت بهشمار میرفت و وجود ایشان در آن مقطع زمانی اوایل انقلاب بسیار مغتنم بود، ولی متأسفانه این شخصیت بزرگوار را از انقلاب گرفتند و جای خالی ایشان بهعنوان فردی با ویژگی سعه صدر، همهجانبهنگری و توانایی تعامل با افراد و دیدگاههای مختلف بعد از شهادتشان کاملاً احساس میشد.
ایکنا ـ شهید بهشتی چه قرائت و تفسیری از دین و دینداری داشت؟
قرائت ایشان به نظر من همان قرائت رحمانی از دین بود. بعضاً برداشت تحجرآمیز سلفیگری، اخباریگری و قشریگری از دین وجود دارد، مثل جریان خوارج و داعش که خیلی بسته فکر میکنند و دایره دین را بسیار محدود میدانند. برخلاف اینها، دامنه دید شهید بهشتی بسیار وسیع و گسترده بود و بینشی رحمانی نسبت به دین داشت، یعنی دین را دین رحمت و فطرت میدانست و معتقد بود همه انسانها در چارچوب دین قرار میگیرند. با توجه به منطق قرآن مبنی بر عدم اکراه و اجبار در دین و دعوت از اهل کتاب برای تعامل و گفتوگو، شهید بهشتی نیز چنین قرائتی از دین داشت و دین را شریعت سهله و سمحه میدانست. بعد از انقلاب، به چنین دیدگاههایی به شدت نیاز بود، ولی متأسفانه چنین شخصیتی را از ما گرفتند.
ایکنا ـ با توجه به اینکه شهید بهشتی مدتی را در اروپا زندگی کرده بود و با فرهنگ غربی آشنایی داشت، نوع مواجهه و واکنش ایشان در قبال فرهنگ و تمدن و سبک زندگی غربی چگونه بود؟
همین آشنایی با فرهنگ غربی، از امتیازات ایشان بود، چون دنیا در واقع دهکدهای کوچک است و اگر قبلاً این امکان وجود داشت که دور خود حصار کشیده و در همان محدوده زندگی کنیم، امروز دنیا کوچک و ارتباطات بسیار وسیع و گسترده شده و بحث حقوق انسان و تعامل با دنیا مطرح است و کسانی مثل شهید بهشتی که مدتی در آلمان زندگی کرده و با تفکر غربی آشنا بودند، به راحتی میتوانستند با دنیا تعامل برقرار کنند و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ما به این ویژگی نیازمند بودیم، یعنی جامعه ما نیازمند تعامل با دنیا بود، ولی متأسفانه با برخی دیدگاههای تنگنظرانه، این مسیر بسته شد و نتوانستیم آنطور که بایسته و شایسته بود، با منطق، سعه صدر و دید باز با دنیا ارتباط برقرار کنیم.
شهید بهشتی مدتی در غرب زندگی کرده بود و با فرهنگ غرب بهخصوص آلمان آشنایی داشت. در میان کشورهای اروپایی، آلمان از نظر نژاد و فرهنگ به ایران نزدیک است و از طرف دیگر، این کشور دورههای سختی را پشت سر گذاشته و تجربیات آن میتوانست برای کشور ما نیز مفید باشد که شهید بهشتی در آن مقطع حامل چنین رسالتی بود و میتوانست این کار را انجام دهد.
ایکنا ـ با توجه به نقش شهید بهشتی در تدوین و تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ایشان چه نگاه و اندیشهای در خصوص مردمسالاری و حاکمیت مردم داشت؟
ایشان به شدت دیدگاه مردمسالارانه داشت، بر جمهوریت نظام تأکید میکرد و با محدود کردن و قدرت مطلقه و متمرکز مخالف بود. مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی نیز نشان میدهد شهید بهشتی بر موادی که جمهوریت نظام را تقویت میکرد، تکیه بیشتری داشت و با موادی که آزادیهای مردم را محدود میکرد، مثل اقرار گرفتن از طریق شکنجه، به شدت مخالف بود. ایشان در تدوین قانون اساسی دیدگاههای مترقی داشت و اصولی از قانون اساسی که با مردمسالاری ارتباط دارد، متأثر از دیدگاههای شهید بهشتی است.
ایکنا ـ به نظر شما، اندیشه و منش شهید بهشتی چقدر در جامعه امروز ما جریان دارد؟
متأسفانه هر چه از انقلاب فاصله گرفتیم، گرفتار محدودیتها شدیم، بعضاً در برخی زمینهها روز به روز این دایره بستهتر شد و افراد بیشتری خارج از دایره قرار گرفتند، بحث خودی و غیرخودی مطرح شد و نیروهای خوشفکر و مخلص بهتدریج از امور کنار زده شدند و بعضاً تفکرات محدود، تنگنظرانه و خشن غالب شد. جامعه ما امروز گرفتار چنین مسائلی است و به شدت به افرادی مثل شهید بهشتی و دیدگاههای ایشان نیاز دارد. اگر ایشان زنده میماند و عمر طولانیتری داشت، به مراتب میتوانست تأثیرگذاری بیشتری در ارتباط با مسائل انقلاب اسلامی داشته باشد.
با شهادت امثال ایشان، خلأ بهوجود آمد و جامعه دچار تنگنظریهایی شد که در حال حاضر شاهد آن هستیم. در انتخابات اخیر، بیش از ۵۰ درصد مردم شرکت نکردند و تعداد زیادی از افراد رأی باطله دادند. اینها به نظر من هشدارهای بسیار مهمی است، مبنی بر اینکه چه کردهایم که جامعه اینگونه از مشارکت کردن رویگردان شده است. اینها مشکلاتی است که امروز گرفتار آن هستیم و شخصیتهایی مثل شهید بهشتی به شدت مورد نیاز جامعه بوده و الگوهایی هستند که میتوانیم از آنها درس بگیریم.
آیتالله شهید سیدمحمد حسینیبهشتی، از شخصیتهای تأثیرگذار و مطرح تاریخ معاصر ایران بهشمار میرود. شخصیتی که علاوه بر تحصیل در علوم اسلامی و حوزوی، در علوم جدید نیز تحصیل کرد و رهسپار غرب شد تا ضمن آشنایی با اندیشهها و مکاتب جدید، اندیشه و فرهنگ اسلامی را بسط دهد. وی بعد از انقلاب نیز در جایگاه یکی از پیشگامان تراز اول انقلاب در جایگاهها و مسئولیتهای مختلفی فعالیت کرد و نقش مؤثری در تدوین و تصویب قانون اساسی داشت. خبرنگار ایکنا در اصفهان بهمناسبت سالروز شهادت ایشان، گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین محمود صلواتی، استاد حوزه علمیه و عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم انجام داده است که متن آن را در ادامه میخوانید:
ایکنا ـ مهمترین ویژگیهای اخلاقی شهید بهشتی بهخصوص در کسوت یک روحانی چه بود؟
شهید بهشتی از روحانیون دنیا دیدهای بود که با اقشار مختلف زندگی و کتابهای مختلف را مطالعه کرده بود، یعنی هم با سیره گذشتگان آشنایی داشت، هم با علوم روز آشنا بود، هم تاریخ اسلام را میدانست و هم در مدتی که در حوزه علمیه تدریس میکرد، روحیه انسانپروری و شاگردپروری داشت و لذا مهمترین ویژگی ایشان، سعه صدر بود که لازمه مدیریت بهشمار میرفت و وجود ایشان در آن مقطع زمانی اوایل انقلاب بسیار مغتنم بود، ولی متأسفانه این شخصیت بزرگوار را از انقلاب گرفتند و جای خالی ایشان بهعنوان فردی با ویژگی سعه صدر، همهجانبهنگری و توانایی تعامل با افراد و دیدگاههای مختلف بعد از شهادتشان کاملاً احساس میشد.
ایکنا ـ شهید بهشتی چه قرائت و تفسیری از دین و دینداری داشت؟
قرائت ایشان به نظر من همان قرائت رحمانی از دین بود. بعضاً برداشت تحجرآمیز سلفیگری، اخباریگری و قشریگری از دین وجود دارد، مثل جریان خوارج و داعش که خیلی بسته فکر میکنند و دایره دین را بسیار محدود میدانند. برخلاف اینها، دامنه دید شهید بهشتی بسیار وسیع و گسترده بود و بینشی رحمانی نسبت به دین داشت، یعنی دین را دین رحمت و فطرت میدانست و معتقد بود همه انسانها در چارچوب دین قرار میگیرند. با توجه به منطق قرآن مبنی بر عدم اکراه و اجبار در دین و دعوت از اهل کتاب برای تعامل و گفتوگو، شهید بهشتی نیز چنین قرائتی از دین داشت و دین را شریعت سهله و سمحه میدانست. بعد از انقلاب، به چنین دیدگاههایی به شدت نیاز بود، ولی متأسفانه چنین شخصیتی را از ما گرفتند.
ایکنا ـ با توجه به اینکه شهید بهشتی مدتی را در اروپا زندگی کرده بود و با فرهنگ غربی آشنایی داشت، نوع مواجهه و واکنش ایشان در قبال فرهنگ و تمدن و سبک زندگی غربی چگونه بود؟
همین آشنایی با فرهنگ غربی، از امتیازات ایشان بود، چون دنیا در واقع دهکدهای کوچک است و اگر قبلاً این امکان وجود داشت که دور خود حصار کشیده و در همان محدوده زندگی کنیم، امروز دنیا کوچک و ارتباطات بسیار وسیع و گسترده شده و بحث حقوق انسان و تعامل با دنیا مطرح است و کسانی مثل شهید بهشتی که مدتی در آلمان زندگی کرده و با تفکر غربی آشنا بودند، به راحتی میتوانستند با دنیا تعامل برقرار کنند و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ما به این ویژگی نیازمند بودیم، یعنی جامعه ما نیازمند تعامل با دنیا بود، ولی متأسفانه با برخی دیدگاههای تنگنظرانه، این مسیر بسته شد و نتوانستیم آنطور که بایسته و شایسته بود، با منطق، سعه صدر و دید باز با دنیا ارتباط برقرار کنیم.
شهید بهشتی مدتی در غرب زندگی کرده بود و با فرهنگ غرب بهخصوص آلمان آشنایی داشت. در میان کشورهای اروپایی، آلمان از نظر نژاد و فرهنگ به ایران نزدیک است و از طرف دیگر، این کشور دورههای سختی را پشت سر گذاشته و تجربیات آن میتوانست برای کشور ما نیز مفید باشد که شهید بهشتی در آن مقطع حامل چنین رسالتی بود و میتوانست این کار را انجام دهد.
ایکنا ـ با توجه به نقش شهید بهشتی در تدوین و تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ایشان چه نگاه و اندیشهای در خصوص مردمسالاری و حاکمیت مردم داشت؟
ایشان به شدت دیدگاه مردمسالارانه داشت، بر جمهوریت نظام تأکید میکرد و با محدود کردن و قدرت مطلقه و متمرکز مخالف بود. مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی نیز نشان میدهد شهید بهشتی بر موادی که جمهوریت نظام را تقویت میکرد، تکیه بیشتری داشت و با موادی که آزادیهای مردم را محدود میکرد، مثل اقرار گرفتن از طریق شکنجه، به شدت مخالف بود. ایشان در تدوین قانون اساسی دیدگاههای مترقی داشت و اصولی از قانون اساسی که با مردمسالاری ارتباط دارد، متأثر از دیدگاههای شهید بهشتی است.
ایکنا ـ به نظر شما، اندیشه و منش شهید بهشتی چقدر در جامعه امروز ما جریان دارد؟
متأسفانه هر چه از انقلاب فاصله گرفتیم، گرفتار محدودیتها شدیم، بعضاً در برخی زمینهها روز به روز این دایره بستهتر شد و افراد بیشتری خارج از دایره قرار گرفتند، بحث خودی و غیرخودی مطرح شد و نیروهای خوشفکر و مخلص بهتدریج از امور کنار زده شدند و بعضاً تفکرات محدود، تنگنظرانه و خشن غالب شد. جامعه ما امروز گرفتار چنین مسائلی است و به شدت به افرادی مثل شهید بهشتی و دیدگاههای ایشان نیاز دارد. اگر ایشان زنده میماند و عمر طولانیتری داشت، به مراتب میتوانست تأثیرگذاری بیشتری در ارتباط با مسائل انقلاب اسلامی داشته باشد.
با شهادت امثال ایشان، خلأ بهوجود آمد و جامعه دچار تنگنظریهایی شد که در حال حاضر شاهد آن هستیم. در انتخابات اخیر، بیش از ۵۰ درصد مردم شرکت نکردند و تعداد زیادی از افراد رأی باطله دادند. اینها به نظر من هشدارهای بسیار مهمی است، مبنی بر اینکه چه کردهایم که جامعه اینگونه از مشارکت کردن رویگردان شده است. اینها مشکلاتی است که امروز گرفتار آن هستیم و شخصیتهایی مثل شهید بهشتی به شدت مورد نیاز جامعه بوده و الگوهایی هستند که میتوانیم از آنها درس بگیریم.