آیت الله ایازی: همه مراجع ما میگویند در خصوص مباحث بهداشتی و درمانی باید به متخصصان این حوزه مراجعه کرد. رسماً آیتالله سیستانی در رابطه با رعایت دستورات پیشگیری کرونا و یا واکسینه کردن گفتند هرچه نظر کارشناسان متعهد است مورد تائید است. در رابطه با کرونا مراجع ما مترقیترین مواضع را در زمینه این بیماری واگیر داشتند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز) – روش برخورد و رویارویی ادیان با موضوع کرونا از همان اول بهعنوان یک موضوع پرچالش در همه جوامع دینی مطرح شد. در برخی از کشورهای جهان رهبران دینی مردم را به رعایت نظر کارشناسان حوزه بهداشت تشویق کردند و در برخی از افراد نیز انجام مناسک دینی را در اولویت قرار دادند. ایران بهعنوان ام القرای جهان تشیع نیز از این موضوع مستثنی نبود؛ اما نظر تشیع درباره مسئله بهداشت چیست؟ آیا بین آموزههای این مذهب با یافتههای علمی تعارض وجود دارد؟ پیروان این مذهب باید در برابر واکسیناسیون چه موضعی داشته باشند؟ برای بررسی این موضوع با آیتالله ایازی، محقق و پژوهشگر مذهب شیعه در حوزه مطالعات قرآن و حدیث به گفتگو نشستیم. او در این گفتگو معتقد است موضوع شفا که مستند برخی از شیعیان برای نقض پروتکلهای بهداشتی شده، یک عنوان عقلایی است و نباید از آن برداشت غیرعقلانی کرد.
این اسلامشناس همچنین متن روایتهایی را که بهعنوان الائمه و طب النبی و طب الرضا و غیره در جامعه شیعی مطرح شده را غیرمعتبر هم به لحاظ منبع و هم به لحاظ سند میداند.
متن گفتگوی آیتالله ایازی بدین شرح است:
اسلام به مقوله بهداشت نگاه فردی دارد یا اجتماعی؟
بخشی از دستورات حوزه بهداشت جنبه پیشگیری دارد ناظر به فرد و شخصی و بخشی از آن اجتماعی است؛ مثلاً توصیههایی رسیده که قبل و بعد غذا دستها را بشویید و مسواک بزنید. یا روایاتی که در باره ناخن گرفتن، شارب زدن، ریش را اصلاح کردن، و شانه زدن و یا احادیثی که مبتنیبر پیشگیریاز بیماریها، مانند: نهی از پرخوری که منشاء بیماریهاست و پرهیز سرآمد درمانهاست. این نمونهها جنبههای فردی دارد؛ اما یک سری دستوراتی هست که جنبه عمومی دارد؛ مثلاً آنچه در باره پاکی و نجس خون و مردار و لزوم اجتناب از برخی حیوانات گفته شده و یا دستور رسیده که با لباس تمیز به جامعه بروید. در نماز جماعت که فضای عمومی است با لباس تمییز بروید، بدن تمییز داشته باشید. غذایی نخورید که بوی دهانتان دیگران را آزار دهد.
برخی از این موارد جنبه توصیه دارد و برخی از آنها جنبه حقوقی دارد؛ یعنی جزء حقوق عامه مردم است که یک فرد حق ندارد مراکز عمومی را آلوده کند، باید حقالناس را رعایت کند. مبارزه اسلام با کهانت که نوعی بدلکاری پزشکی بوده و تشویق به مراجعه به پزشک نمونهای از این حرکت اجتماعی برای سلامت جامعه بوده است. برخی از دستورات هم خطاب به متولیان جامعه است که در کتاب احکام الحسبه آمده که به آنها گفته میشود باید برای حفظ سلامت جامعه این نکات را رعایت کنند.
این مورد اخیر را بیشتر توضیح دهید.
مثلاً در احوالات امیرالمؤمنین علیهالسلام آمده است که در بازار میگشتند و اگر کسی نکات حقوقی مردم را رعایت نمیکرده به او تذکر میدادند. این نشان میدهد که حقوق و سلامت عمومی برای آنها اهمیت داشته است. دستوراتی هم داریم که فروشندگان باید چه مواردی را رعایت کنند که امروزه تحت تشکیلات بهداشت به این موضوعات رسیدگی میشود. همه اینها نشان میدهد که بخشی از سلامت فرد و جامعه در رعایت امور بهداشتی است.
در طول تاریخ ۱۴۰۰ سالی که از اسلام میگذرد، طبیعتاً موارد اپیدمی وجود داشته است. سفارش پیشوایان شیعه در اپیدمیها چه بوده است؟
در این تاریخ وبا و طاعون و این نوع بیماریها بوده است. در این زمینه روایات متفاوتی رسیده، مثلا دستور میرسیده که از برابر آن فرار نکنید. این بدان معنا نیست که بگذارید هر اتفاقی که پیش میآید، رخ دهد. یا رعایت دستورات بهداشتی را نکنید؛ بلکه فرار نشاندهنده بیمسئولیتی افراد نسبت به جامعه و نوعی القای ترس بوده است. فرار یعنی فرد بهجای اینکه به فکر خود و جامعه باشد، فقط به فکر نجات خودش باشد. در چنین مواقعی از مردم میخواستند مواردی را که مانع شیوع بیماری میشود را که آن زمان قرنطیه سخن اول مانع از نفوذ بیماریهای واگیر بوده را رعایت کنند و از طرفی نسبت به جامعه خود احساس مسئولیت داشته باشند و به دیگران کمک کنند.
باید توجه داشته باشیم دین برای خودش سخن مستقلی در حوزه بهداشت و درمان قائل نیست. دین قلمروئی دارد و تجربه عقلا و علوم هر زمان را تائید کردهاند و ائمه هم در مقابل علم روز جامعه ایستادگی نکردهاند. دستوراتی را برای رعایت بهداشت دادهاند که این رعایت بهداشت و پیشگیری جنبه کلی داشته و در هرزمانی متناسب با آن زمان بوده است. گاهی هم دستورات مصداقی را دادهاند که باید متناسب با شرایط آنها را معنا کرد.
الان گروهی از شیعیان معتقدند ترکیبهایی توسط محدثان از ائمه مطرح شده که نیاز به واکسن را مرتفع میکند. آیا در دین چنین دستوراتی داریم؟
این بسخنان کاملاً نظرات شخصی افراد است. وقتیکه ما صحبت از دین میکنیم و به کلمات ائمه استناد میکنیم قبل از هر چیزی باید ثابت کنیم این کلماتی که نقل شده واقعاًاز کلمات ائمه هستند. اگر منقولاتی هستند که در در کتابهای حدیثی نقل شدهاند. به این دلیل که حدیثی منسوب به ائمه شده نمیتوان گفت از ائمه هستند و به ائمه نسبت داد. مثلا داروی امام کاظم، زیرا وقتی میتوان به آنان نسبت داد که به لحاظ علمی استنادش به آنان ثابت شده باشد.
در زمینه احادیث طبی چند کار علمی جدی انجام شده است. در رساله ذهبیه، کتابهای طب النبی، طب الرضا و طب الائمه به صورت خاص بررسی شده است. در استناد این روایات به ائمه اشکالات جدی وجود دارد. حتی کسانی معتقدند این روایات در دورههای متأخر جعل شده و مبنا و پایه حدیثی معتبری هم ندارند. محققان دارالحدیث این روایات را بررسی کرده است. بنده هم مقالهای درباره اینکه آیا طب اسلامی داریم یا نه به صورت مبسوط به نقد این روایات اشاره دارم.
خلاصه هر چیزی که در کتب حدیثی نوشته شده، الزاماً کلام ائمه نیست. باید هر روایت از نظر صحت منبع و صحت سند و از نظر حد دلالت آن بررسی شود. بر فرض که این روایات معتبر باشد که نیست، چون خطاب به اشخاص و دستورات فردی و موردی است، جنبه شخصی دارد و اثبات آن برای دیگران محل تردید است.
در فقه میگوییم «قضیه فی الواقعه» یعنی گاهی امام دستوراتی را متناسب با یک شخص دادهاند. یا متناسب با شرایط و آب و هوای خاص چنانکه شیخ صدوق نسبت به برخی احادیث طبی میگوید بیشتر آنها مخصوص آب و هوای مکه و مدینه است[۱] لذا دلیل بر این نمیشود که برای همه مردم قابل عمل است.
امروز دانش پزشکی برای ارائه دارو یک سیکل کاملاً علمی را طی میکند. باید ترکیب تست شود، اندازهگیری شود، نتایج آن با آزمایشات گوناگون بررسی شود و سپس به بازار عرضه شود. وقتی هم دارویی مجوز میگیرد باز در بروشورها مینویسند با اینکه این دارو این مراحل را طی کرده باز چنین افرادی نباید از این دارو استفاده کنند. در باره این گیاهان عموما چنین کار علمی نشده است. البته اگر هم شده باشد، دیگر جنبه دینی ندارد.
علم موضوع را بهعنوان یک قانون بررسی میکند؛ اما مطالبی که الان توسط برخی به جامعه در قالب طب اسلامی ارائه میشود، این روند علمی را طی نکرده است. چهار نفر ممکن است یک ترکیبی را استفاده کرده باشند و نتیجه هم گرفته باشند، اما آیا این اندازه از استفاده و به مجرد نقل حدیث قابل تجویز بهعنوان یک دارو است؟ اصلاً برفرض اینکه روایتی هم که به آن استناد میشود صحیح باشد اما در بهترین حالت میتوانیم بگوییم این روایات ناظر به شرایط و احوال خاص مخاطب است.
اگر امام به فردی گفته کاری را انجام بدهد نمیشود آن توصیه را بهصورت عمومی مطرح کرد؛ مانند دستورات فقه نیست. که دستور کلی میدهند؛ اما این موارد مثل این است که کسی به پزشک مراجعه کند و بعد نسخه خود را بهصورت عمومی اعلام کند که همه این نسخه را استفاده کنید. پزشک بر اساس شرایط و درکی که نسبت به بیمار دارد، داروئی را تجویز و نسخه پیچیده است. این روایات هم اگر درست باشد حداکثر میتواند یک نسخه برای یک شخص باشد. لذا نمیشود به این دستورالعملهای گیاهی که در قالب حدیث مطرح میشود بهصورت کلان به عنوان دستورات دینی عمل کرد. مگر این که به صورت علمی در باره خواص و آثار آن کار شده باشد که در آن صورت جنبه علمی پیدا خواهد کرد.
برخی از مناسک دینی با پروتکلهای مطرح شده توسط کارشناسان بهداشت در تعارض است. برخی از پیروان شریعت معتقدند در مناسک دینی با توجه به فضای روحانی حاکم نیاز به اجرای پروتکلها نیست و با امدادهای غیبی بیماری منتقل نمیشود. نظر شما چیست؟
در اسلام به کسی که بیمار است اگر رزوه تو برای این بیماری ضرر دارد، گفته شده روزه نگیرد. خب روزه یک امر روحانی و دینی است. بر اساس این استدلال مناسک دینی با توجه به فضای روحانی بیمار باید روزه بگیرد؛ چون خداوند با روزه گرفتن او این بیماری را خوب میکند. اما کسی چنین حرفی زده است؟ قرآن بهصراحت گفته که بیمار در صورت ضرر نباید روزه بگیرد. همه فقها میگویند وقتی نماز ایستاده برای فرد ضرر دارد ایستاده نماز نخواند. این در فقه مسلم است. اگر واقعاً مناسکی با پروتکلهای بهداشتی تعارض داشته باشد باز باید بهسلامتی توجه شود. کدام فقیه گفته بیمار روزه بگیرد؟ این در دیگر احکام واجب هم هست. خوب برخی از این مناسک حزو مستحبات است، به طریق اولی اگر متخصصان میگویند باعث شیوع بیماری میشود، باید اجتناب کرد.
بهعنوان هایی مانند شفا تمسک میشود.
اگر اینطور باشد پس بیماری که روزه میگیرد باید شفا پیدا کند. شفا یکروند عقلایی و علمی دارد؛ نه اینکه کسی خودش را در چاه بیندازد و بعد بگوید امام شفا میدهد. این سخنان عقلائی و اسلامی نیست. ما دستوراتی از ائمه داریم که وقتی بیمار شدید به پزشک مراجعه کنید. خودشان به پزشک مراجعه میکردند. خود ائمه دستورات متعددی را برای رعایت بهداشت داشتهاند. خوب اگر اینطور بود چه نیازی به این توصیهها داشتیم؟ امیرالمؤمنین در محراب ضربت میخورد. پزشک برای معالجه او میآوردند. خب اگر اینطور باشد خود امام دستش را میکشید و شفا پیدا میکرد. همه ائمه و پیامبر ما دستوراتی عقلایی در امر بهداشت و مراجعه به طبیب دارند. شما به ضریح امام توسل پیدا میکنید. خب آنجا خود امام وجود داشت.
با توجه سیره پیشوایان شیعه، روش مورد تائید شیعه برای واکسیناسیون چیست؟
البته در آن زمان واکسیناسیون نبوده است و آن زمان قرنطینه بوده است. اما روایاتی از پیامبر و ائمه رسیده که در موارد لازم توصیه به مراجعه به طبیب کرده اند، مثل آن روایت که پیامبر میفرکودند برایبیمار پزشکیبیاورید. مردم تعجب کرده و گفتند: ایپیامبر آیا خود درمان نکنیم؟ پیامبر فرمود:« آری ایبندگان خدا درمان کنید[۲] امروز ما باید به آنچه مراجع میگویند عمل کنیم. این که برخی از حرفها را افراد عوام یا شبه عوام در جهت ضدیت با علم و استفاده از روشهای عقلائی میزنند؛ برخاسته از معلومات دینی نیست. همه مراجع ما میگویند در خصوص مباحث بهداشتی و درمانی باید به متخصصان این حوزه مراجعه کرد. رسماً آیتالله سیستانی در رابطه با رعایت دستورات پیشگیری کرونا و یا واکسینه کردن گفتند هرچه نظر کارشناسان متعهد است مورد تائید است. در رابطه با کرونا مراجع ما مترقیترین مواضع را در زمینه این بیماری واگیر داشتند. حتی یکی از مراجع قم این تعبیر را داشتند که ما در حوزه فقه پزشکان متخصص متدین به ما مراجعه میکنند، ما هم در مباحث پزشکی از آنها تقلید میکنیم.
مرجعیت تشیع و عالمان ما به صورت شفاف از قواعد علمی حمایت کردند. این مباحثی که شما اشاره کردید توسط افرادی مطرح میشود که «کالعوام» هستند. حدیثشناس نیستند.روایت را بدون بررسی و بدون اعتبار سنجی مطرح میکنند و حرفهای بسیار سخیفی میزنند که باعث وهن تشیع است و نباید در این زمینه این افراد مبنای فهم دین قرار بگیرند.
بهعنوان یک اسلامشناس بفرمایید چطور افراد را برای داشتن یک جامعه سالم میتوانیم راهنمایی کنیم.
در حوزه احکام دینی باید به مراجع مراجعه کرد؛ اما در حوزه موضوعات، امور غرفی و عقلائی خود مردم هستند که باید موضوعات را تشخیص دهند و با احکام تطبیق کنند. ما در دین علاوه بر قرآن و وحی، برای عقل هم جایگاه قائلیم. امروز باید مردم به روشهای عقلایی و روشهای علمی که از سوی کارشناسان متعهد مطرح شده، اعتماد کنند و این روشها را مبنا قرار دهند. مردم باید در این حوزه به کارشناسان مراجعه و به دستورالعملهای مراکز علمی جهانی توجه کنند. سلامت جامعه با دعانویسی، رمالی، شیادی و درست کردن دکان به نام دین نیست.
۱ . رساله ذهبیه، ص۲-۲-۶-۱ و مجلسی در باره برخی از احادیث: ر. ک: مجلسی، بحارالانوار، ۵۹/۱۳۷.
۲ . مجلسی، بحارالانوار، ۵۹/۷۶.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز) – روش برخورد و رویارویی ادیان با موضوع کرونا از همان اول بهعنوان یک موضوع پرچالش در همه جوامع دینی مطرح شد. در برخی از کشورهای جهان رهبران دینی مردم را به رعایت نظر کارشناسان حوزه بهداشت تشویق کردند و در برخی از افراد نیز انجام مناسک دینی را در اولویت قرار دادند. ایران بهعنوان ام القرای جهان تشیع نیز از این موضوع مستثنی نبود؛ اما نظر تشیع درباره مسئله بهداشت چیست؟ آیا بین آموزههای این مذهب با یافتههای علمی تعارض وجود دارد؟ پیروان این مذهب باید در برابر واکسیناسیون چه موضعی داشته باشند؟ برای بررسی این موضوع با آیتالله ایازی، محقق و پژوهشگر مذهب شیعه در حوزه مطالعات قرآن و حدیث به گفتگو نشستیم. او در این گفتگو معتقد است موضوع شفا که مستند برخی از شیعیان برای نقض پروتکلهای بهداشتی شده، یک عنوان عقلایی است و نباید از آن برداشت غیرعقلانی کرد.
این اسلامشناس همچنین متن روایتهایی را که بهعنوان الائمه و طب النبی و طب الرضا و غیره در جامعه شیعی مطرح شده را غیرمعتبر هم به لحاظ منبع و هم به لحاظ سند میداند.
متن گفتگوی آیتالله ایازی بدین شرح است:
اسلام به مقوله بهداشت نگاه فردی دارد یا اجتماعی؟
بخشی از دستورات حوزه بهداشت جنبه پیشگیری دارد ناظر به فرد و شخصی و بخشی از آن اجتماعی است؛ مثلاً توصیههایی رسیده که قبل و بعد غذا دستها را بشویید و مسواک بزنید. یا روایاتی که در باره ناخن گرفتن، شارب زدن، ریش را اصلاح کردن، و شانه زدن و یا احادیثی که مبتنیبر پیشگیریاز بیماریها، مانند: نهی از پرخوری که منشاء بیماریهاست و پرهیز سرآمد درمانهاست. این نمونهها جنبههای فردی دارد؛ اما یک سری دستوراتی هست که جنبه عمومی دارد؛ مثلاً آنچه در باره پاکی و نجس خون و مردار و لزوم اجتناب از برخی حیوانات گفته شده و یا دستور رسیده که با لباس تمیز به جامعه بروید. در نماز جماعت که فضای عمومی است با لباس تمییز بروید، بدن تمییز داشته باشید. غذایی نخورید که بوی دهانتان دیگران را آزار دهد.
برخی از این موارد جنبه توصیه دارد و برخی از آنها جنبه حقوقی دارد؛ یعنی جزء حقوق عامه مردم است که یک فرد حق ندارد مراکز عمومی را آلوده کند، باید حقالناس را رعایت کند. مبارزه اسلام با کهانت که نوعی بدلکاری پزشکی بوده و تشویق به مراجعه به پزشک نمونهای از این حرکت اجتماعی برای سلامت جامعه بوده است. برخی از دستورات هم خطاب به متولیان جامعه است که در کتاب احکام الحسبه آمده که به آنها گفته میشود باید برای حفظ سلامت جامعه این نکات را رعایت کنند.
این مورد اخیر را بیشتر توضیح دهید.
مثلاً در احوالات امیرالمؤمنین علیهالسلام آمده است که در بازار میگشتند و اگر کسی نکات حقوقی مردم را رعایت نمیکرده به او تذکر میدادند. این نشان میدهد که حقوق و سلامت عمومی برای آنها اهمیت داشته است. دستوراتی هم داریم که فروشندگان باید چه مواردی را رعایت کنند که امروزه تحت تشکیلات بهداشت به این موضوعات رسیدگی میشود. همه اینها نشان میدهد که بخشی از سلامت فرد و جامعه در رعایت امور بهداشتی است.
در طول تاریخ ۱۴۰۰ سالی که از اسلام میگذرد، طبیعتاً موارد اپیدمی وجود داشته است. سفارش پیشوایان شیعه در اپیدمیها چه بوده است؟
در این تاریخ وبا و طاعون و این نوع بیماریها بوده است. در این زمینه روایات متفاوتی رسیده، مثلا دستور میرسیده که از برابر آن فرار نکنید. این بدان معنا نیست که بگذارید هر اتفاقی که پیش میآید، رخ دهد. یا رعایت دستورات بهداشتی را نکنید؛ بلکه فرار نشاندهنده بیمسئولیتی افراد نسبت به جامعه و نوعی القای ترس بوده است. فرار یعنی فرد بهجای اینکه به فکر خود و جامعه باشد، فقط به فکر نجات خودش باشد. در چنین مواقعی از مردم میخواستند مواردی را که مانع شیوع بیماری میشود را که آن زمان قرنطیه سخن اول مانع از نفوذ بیماریهای واگیر بوده را رعایت کنند و از طرفی نسبت به جامعه خود احساس مسئولیت داشته باشند و به دیگران کمک کنند.
باید توجه داشته باشیم دین برای خودش سخن مستقلی در حوزه بهداشت و درمان قائل نیست. دین قلمروئی دارد و تجربه عقلا و علوم هر زمان را تائید کردهاند و ائمه هم در مقابل علم روز جامعه ایستادگی نکردهاند. دستوراتی را برای رعایت بهداشت دادهاند که این رعایت بهداشت و پیشگیری جنبه کلی داشته و در هرزمانی متناسب با آن زمان بوده است. گاهی هم دستورات مصداقی را دادهاند که باید متناسب با شرایط آنها را معنا کرد.
الان گروهی از شیعیان معتقدند ترکیبهایی توسط محدثان از ائمه مطرح شده که نیاز به واکسن را مرتفع میکند. آیا در دین چنین دستوراتی داریم؟
این بسخنان کاملاً نظرات شخصی افراد است. وقتیکه ما صحبت از دین میکنیم و به کلمات ائمه استناد میکنیم قبل از هر چیزی باید ثابت کنیم این کلماتی که نقل شده واقعاًاز کلمات ائمه هستند. اگر منقولاتی هستند که در در کتابهای حدیثی نقل شدهاند. به این دلیل که حدیثی منسوب به ائمه شده نمیتوان گفت از ائمه هستند و به ائمه نسبت داد. مثلا داروی امام کاظم، زیرا وقتی میتوان به آنان نسبت داد که به لحاظ علمی استنادش به آنان ثابت شده باشد.
در زمینه احادیث طبی چند کار علمی جدی انجام شده است. در رساله ذهبیه، کتابهای طب النبی، طب الرضا و طب الائمه به صورت خاص بررسی شده است. در استناد این روایات به ائمه اشکالات جدی وجود دارد. حتی کسانی معتقدند این روایات در دورههای متأخر جعل شده و مبنا و پایه حدیثی معتبری هم ندارند. محققان دارالحدیث این روایات را بررسی کرده است. بنده هم مقالهای درباره اینکه آیا طب اسلامی داریم یا نه به صورت مبسوط به نقد این روایات اشاره دارم.
خلاصه هر چیزی که در کتب حدیثی نوشته شده، الزاماً کلام ائمه نیست. باید هر روایت از نظر صحت منبع و صحت سند و از نظر حد دلالت آن بررسی شود. بر فرض که این روایات معتبر باشد که نیست، چون خطاب به اشخاص و دستورات فردی و موردی است، جنبه شخصی دارد و اثبات آن برای دیگران محل تردید است.
در فقه میگوییم «قضیه فی الواقعه» یعنی گاهی امام دستوراتی را متناسب با یک شخص دادهاند. یا متناسب با شرایط و آب و هوای خاص چنانکه شیخ صدوق نسبت به برخی احادیث طبی میگوید بیشتر آنها مخصوص آب و هوای مکه و مدینه است[۱] لذا دلیل بر این نمیشود که برای همه مردم قابل عمل است.
امروز دانش پزشکی برای ارائه دارو یک سیکل کاملاً علمی را طی میکند. باید ترکیب تست شود، اندازهگیری شود، نتایج آن با آزمایشات گوناگون بررسی شود و سپس به بازار عرضه شود. وقتی هم دارویی مجوز میگیرد باز در بروشورها مینویسند با اینکه این دارو این مراحل را طی کرده باز چنین افرادی نباید از این دارو استفاده کنند. در باره این گیاهان عموما چنین کار علمی نشده است. البته اگر هم شده باشد، دیگر جنبه دینی ندارد.
علم موضوع را بهعنوان یک قانون بررسی میکند؛ اما مطالبی که الان توسط برخی به جامعه در قالب طب اسلامی ارائه میشود، این روند علمی را طی نکرده است. چهار نفر ممکن است یک ترکیبی را استفاده کرده باشند و نتیجه هم گرفته باشند، اما آیا این اندازه از استفاده و به مجرد نقل حدیث قابل تجویز بهعنوان یک دارو است؟ اصلاً برفرض اینکه روایتی هم که به آن استناد میشود صحیح باشد اما در بهترین حالت میتوانیم بگوییم این روایات ناظر به شرایط و احوال خاص مخاطب است.
اگر امام به فردی گفته کاری را انجام بدهد نمیشود آن توصیه را بهصورت عمومی مطرح کرد؛ مانند دستورات فقه نیست. که دستور کلی میدهند؛ اما این موارد مثل این است که کسی به پزشک مراجعه کند و بعد نسخه خود را بهصورت عمومی اعلام کند که همه این نسخه را استفاده کنید. پزشک بر اساس شرایط و درکی که نسبت به بیمار دارد، داروئی را تجویز و نسخه پیچیده است. این روایات هم اگر درست باشد حداکثر میتواند یک نسخه برای یک شخص باشد. لذا نمیشود به این دستورالعملهای گیاهی که در قالب حدیث مطرح میشود بهصورت کلان به عنوان دستورات دینی عمل کرد. مگر این که به صورت علمی در باره خواص و آثار آن کار شده باشد که در آن صورت جنبه علمی پیدا خواهد کرد.
برخی از مناسک دینی با پروتکلهای مطرح شده توسط کارشناسان بهداشت در تعارض است. برخی از پیروان شریعت معتقدند در مناسک دینی با توجه به فضای روحانی حاکم نیاز به اجرای پروتکلها نیست و با امدادهای غیبی بیماری منتقل نمیشود. نظر شما چیست؟
در اسلام به کسی که بیمار است اگر رزوه تو برای این بیماری ضرر دارد، گفته شده روزه نگیرد. خب روزه یک امر روحانی و دینی است. بر اساس این استدلال مناسک دینی با توجه به فضای روحانی بیمار باید روزه بگیرد؛ چون خداوند با روزه گرفتن او این بیماری را خوب میکند. اما کسی چنین حرفی زده است؟ قرآن بهصراحت گفته که بیمار در صورت ضرر نباید روزه بگیرد. همه فقها میگویند وقتی نماز ایستاده برای فرد ضرر دارد ایستاده نماز نخواند. این در فقه مسلم است. اگر واقعاً مناسکی با پروتکلهای بهداشتی تعارض داشته باشد باز باید بهسلامتی توجه شود. کدام فقیه گفته بیمار روزه بگیرد؟ این در دیگر احکام واجب هم هست. خوب برخی از این مناسک حزو مستحبات است، به طریق اولی اگر متخصصان میگویند باعث شیوع بیماری میشود، باید اجتناب کرد.
بهعنوان هایی مانند شفا تمسک میشود.
اگر اینطور باشد پس بیماری که روزه میگیرد باید شفا پیدا کند. شفا یکروند عقلایی و علمی دارد؛ نه اینکه کسی خودش را در چاه بیندازد و بعد بگوید امام شفا میدهد. این سخنان عقلائی و اسلامی نیست. ما دستوراتی از ائمه داریم که وقتی بیمار شدید به پزشک مراجعه کنید. خودشان به پزشک مراجعه میکردند. خود ائمه دستورات متعددی را برای رعایت بهداشت داشتهاند. خوب اگر اینطور بود چه نیازی به این توصیهها داشتیم؟ امیرالمؤمنین در محراب ضربت میخورد. پزشک برای معالجه او میآوردند. خب اگر اینطور باشد خود امام دستش را میکشید و شفا پیدا میکرد. همه ائمه و پیامبر ما دستوراتی عقلایی در امر بهداشت و مراجعه به طبیب دارند. شما به ضریح امام توسل پیدا میکنید. خب آنجا خود امام وجود داشت.
با توجه سیره پیشوایان شیعه، روش مورد تائید شیعه برای واکسیناسیون چیست؟
البته در آن زمان واکسیناسیون نبوده است و آن زمان قرنطینه بوده است. اما روایاتی از پیامبر و ائمه رسیده که در موارد لازم توصیه به مراجعه به طبیب کرده اند، مثل آن روایت که پیامبر میفرکودند برایبیمار پزشکیبیاورید. مردم تعجب کرده و گفتند: ایپیامبر آیا خود درمان نکنیم؟ پیامبر فرمود:« آری ایبندگان خدا درمان کنید[۲] امروز ما باید به آنچه مراجع میگویند عمل کنیم. این که برخی از حرفها را افراد عوام یا شبه عوام در جهت ضدیت با علم و استفاده از روشهای عقلائی میزنند؛ برخاسته از معلومات دینی نیست. همه مراجع ما میگویند در خصوص مباحث بهداشتی و درمانی باید به متخصصان این حوزه مراجعه کرد. رسماً آیتالله سیستانی در رابطه با رعایت دستورات پیشگیری کرونا و یا واکسینه کردن گفتند هرچه نظر کارشناسان متعهد است مورد تائید است. در رابطه با کرونا مراجع ما مترقیترین مواضع را در زمینه این بیماری واگیر داشتند. حتی یکی از مراجع قم این تعبیر را داشتند که ما در حوزه فقه پزشکان متخصص متدین به ما مراجعه میکنند، ما هم در مباحث پزشکی از آنها تقلید میکنیم.
مرجعیت تشیع و عالمان ما به صورت شفاف از قواعد علمی حمایت کردند. این مباحثی که شما اشاره کردید توسط افرادی مطرح میشود که «کالعوام» هستند. حدیثشناس نیستند.روایت را بدون بررسی و بدون اعتبار سنجی مطرح میکنند و حرفهای بسیار سخیفی میزنند که باعث وهن تشیع است و نباید در این زمینه این افراد مبنای فهم دین قرار بگیرند.
بهعنوان یک اسلامشناس بفرمایید چطور افراد را برای داشتن یک جامعه سالم میتوانیم راهنمایی کنیم.
در حوزه احکام دینی باید به مراجع مراجعه کرد؛ اما در حوزه موضوعات، امور غرفی و عقلائی خود مردم هستند که باید موضوعات را تشخیص دهند و با احکام تطبیق کنند. ما در دین علاوه بر قرآن و وحی، برای عقل هم جایگاه قائلیم. امروز باید مردم به روشهای عقلایی و روشهای علمی که از سوی کارشناسان متعهد مطرح شده، اعتماد کنند و این روشها را مبنا قرار دهند. مردم باید در این حوزه به کارشناسان مراجعه و به دستورالعملهای مراکز علمی جهانی توجه کنند. سلامت جامعه با دعانویسی، رمالی، شیادی و درست کردن دکان به نام دین نیست.
۱ . رساله ذهبیه، ص۲-۲-۶-۱ و مجلسی در باره برخی از احادیث: ر. ک: مجلسی، بحارالانوار، ۵۹/۱۳۷.
۲ . مجلسی، بحارالانوار، ۵۹/۷۶.