محمدتقی فاضل میبدی
رئیسجمهور قبل از فیلترینگ تلگرام مکررا مواضع خود را نسبت به این پیامرسان اعلام کرده و وجود این پیامرسان را در کنار پیامرسانهای داخلی، حق طبیعی شهروندان دانست. اما اکنون و پس از فیلترینگ تلگرام سخنی از رئیسجمهور در این مورد شنیده نمیشود و اظهارنظر نمیکند. باید در نظر داشت که امروز بیش از هر زمان دیگری، این نیاز احساس میشود که موضع خود را بهصورت صریح و شفاف نسبت فیلترینگ تلگرام با مردم در میان بگذارد. با توجه به اینکه یکی از وعدههای حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، شفافیت و گردش آزاد اطلاعات بود، اکنون فیلترینگ تلگرام تنها به زیان دولت نیست. با انسداد این پیامرسان هم افکار عمومی نسبت به دولت ناامید میشود و این ناامیدی در مجموع به همه بخشهای دیگر هم کشیده میشود و ناامیدی بخش وسیعی از مردم به ضرر همه ارکان کشور خواهد بود. زیرا تلگرام وسیلهای فراگیر و در اختیار همه مردم بوده و بدیهی است پیامرسانهای خارجی که در سطح جهانی فعالیت میکنند، ممکن است مواردی در آنها یافت شود که با فرهنگ ایران سازگار نباشد و حتما چنین است، اما از این ناسازگاری که اغلب در لایههای پایینتر قرار میگیرد، نمیتوان به مسدود کردن این وسیله مهم اطلاعرسانی رسید. نهادهای مسئول به جای حذف تلگرام میتوانند بستر را برای رقابت پیامرسانهای داخلی و خارجی فراهم کنند. با این همه و برخلاف انتظار افکار عمومی، تلگرام در روزهای اخیر با مشکل مواجه شده تا پیامرسان داخلی جایگزین آن شود. با در نظر گرفتن تاثیر انسداد تلگرام در ذهن کاربران واضح است که پیامرسانهای داخلی هم ضربه میخورند و چنین موضوعی به هیچ روی منطقی و معقول محسوب نمیشود. با این حال میدانیم هر وسیلهای علاوه بر مزایا، آسیبها و ایراداتی هم دارد. به طور مثال روزانه تلفات جادهای بسیاری در کشور اتفاق میافتد و خسارتهای بزرگی بر زندگی مردم وارد میکند. بنابراین آیا میتوان با توجه به این خسارتها و تلفات جادهها را مسدود کرد یا به اتومبیلها اجازه رفت و آمد نداد؟ اگر برخی مدعیاند که در استفاده از تلگرام نکات منفی در کنار فواید آن وجود دارد، مسالهای طبیعی خواهد بود اما برای از بین بردن ویژگیهای منفی معقول نیست که اصل مساله پاک شود. باید اذعان کرد که عملکرد دستگاههای تصمیمگیرنده در فیلترینگ تلگرام قابل انتقاد و ایراد است و چنان که گفته شد ضرر آن تنها متوجه دولت نخواهد بود و در مجموع به زیان همه است. به ویژه با توجه به وضعیتی که کشورمان در جهان دارد به هیچ وجه نباید بهانهای به کشورهای دیگر داد که بتوانند با اتکا به آن از منظر حقوق بشری به عملکرد ما خرده بگیرند. در چنین شرایطی مسدود کردن تلگرام و محروم کردن تعداد کثیر کاربران، تصمیمی اصولی و موثر به نظر نمیرسد. دستگاههای تصمیمگیرنده فیلترینگ تلگرام در حالی اقدام به حذف و فیلتر این پیامرسان کردهاند که کاربران بسیاری از آن برای امور تجاری، اقتصادی و اطلاعرسانی استفاده میکردهاند و کسب و کار خود را بر بستر سریع و آسان آن قرار دادهاند. انسداد کلی این وسیله ارتباطی قابل دفاع نیست. بنابراین آقای روحانی باید قبل از این مساله فیلترینگ تلگرام را حل میکرد. با این حال اکنون باید با افزودن بر فعالیتهای روشنگرانه خود دنبال حل مساله رفته و اعتماد را به مردم بازگرداند. باید دانست که امید و نگرش مثبت مردم و افکار عمومی به آسانی بازنمیگردد مگر اینکه رئیس جمهور تا جایی که امکان دارد از همه ابزارهای خود استفاده کند و تلگرام را باز گرداند. اگر آقای روحانی موضع خود را به صورت شفاف نسبت به این مساله اعلام کند و به مردم بگوید که از همان ابتدا با مسدود کردن تلگرام موافق نبودم، اقدام مطلوبی خواهد بود. همچنین با این اقدام روحانی، انتقادها نسبت به فیلترینگ تلگرام حداقل از سر دولت برداشته میشود. در نهایت باید اذعان کرد که صراحت لهجه رئیسجمهور در دولت دوازدهم بسیار کم شده است. به طور مثال طی روزهای اخیر خطاب به وزرای خود گفت که برخی از وزرا ضعیف و ناامید وعدهای نیز امیدوار و توانمند هستند. اگر رئیسجمهور از وزرای خود ناراضی است چرا وزرایی را انتخاب کرد که به او توصیه میشد نباید از آنها در کابینه استفاده شود؟ اگر از برخی از وزرا ناراضی است، به جای سخن گفتن باید آنها را تغییر دهد. انتقاد رئیسجمهور از وزرا هیچ مشکلی را حل نمیکند، بلکه رئیسجمهور در صورت وجود ایراد و اشکال باید عملا اقدام به تغییر و حل مشکل کند.
رئیسجمهور قبل از فیلترینگ تلگرام مکررا مواضع خود را نسبت به این پیامرسان اعلام کرده و وجود این پیامرسان را در کنار پیامرسانهای داخلی، حق طبیعی شهروندان دانست. اما اکنون و پس از فیلترینگ تلگرام سخنی از رئیسجمهور در این مورد شنیده نمیشود و اظهارنظر نمیکند. باید در نظر داشت که امروز بیش از هر زمان دیگری، این نیاز احساس میشود که موضع خود را بهصورت صریح و شفاف نسبت فیلترینگ تلگرام با مردم در میان بگذارد. با توجه به اینکه یکی از وعدههای حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، شفافیت و گردش آزاد اطلاعات بود، اکنون فیلترینگ تلگرام تنها به زیان دولت نیست. با انسداد این پیامرسان هم افکار عمومی نسبت به دولت ناامید میشود و این ناامیدی در مجموع به همه بخشهای دیگر هم کشیده میشود و ناامیدی بخش وسیعی از مردم به ضرر همه ارکان کشور خواهد بود. زیرا تلگرام وسیلهای فراگیر و در اختیار همه مردم بوده و بدیهی است پیامرسانهای خارجی که در سطح جهانی فعالیت میکنند، ممکن است مواردی در آنها یافت شود که با فرهنگ ایران سازگار نباشد و حتما چنین است، اما از این ناسازگاری که اغلب در لایههای پایینتر قرار میگیرد، نمیتوان به مسدود کردن این وسیله مهم اطلاعرسانی رسید. نهادهای مسئول به جای حذف تلگرام میتوانند بستر را برای رقابت پیامرسانهای داخلی و خارجی فراهم کنند. با این همه و برخلاف انتظار افکار عمومی، تلگرام در روزهای اخیر با مشکل مواجه شده تا پیامرسان داخلی جایگزین آن شود. با در نظر گرفتن تاثیر انسداد تلگرام در ذهن کاربران واضح است که پیامرسانهای داخلی هم ضربه میخورند و چنین موضوعی به هیچ روی منطقی و معقول محسوب نمیشود. با این حال میدانیم هر وسیلهای علاوه بر مزایا، آسیبها و ایراداتی هم دارد. به طور مثال روزانه تلفات جادهای بسیاری در کشور اتفاق میافتد و خسارتهای بزرگی بر زندگی مردم وارد میکند. بنابراین آیا میتوان با توجه به این خسارتها و تلفات جادهها را مسدود کرد یا به اتومبیلها اجازه رفت و آمد نداد؟ اگر برخی مدعیاند که در استفاده از تلگرام نکات منفی در کنار فواید آن وجود دارد، مسالهای طبیعی خواهد بود اما برای از بین بردن ویژگیهای منفی معقول نیست که اصل مساله پاک شود. باید اذعان کرد که عملکرد دستگاههای تصمیمگیرنده در فیلترینگ تلگرام قابل انتقاد و ایراد است و چنان که گفته شد ضرر آن تنها متوجه دولت نخواهد بود و در مجموع به زیان همه است. به ویژه با توجه به وضعیتی که کشورمان در جهان دارد به هیچ وجه نباید بهانهای به کشورهای دیگر داد که بتوانند با اتکا به آن از منظر حقوق بشری به عملکرد ما خرده بگیرند. در چنین شرایطی مسدود کردن تلگرام و محروم کردن تعداد کثیر کاربران، تصمیمی اصولی و موثر به نظر نمیرسد. دستگاههای تصمیمگیرنده فیلترینگ تلگرام در حالی اقدام به حذف و فیلتر این پیامرسان کردهاند که کاربران بسیاری از آن برای امور تجاری، اقتصادی و اطلاعرسانی استفاده میکردهاند و کسب و کار خود را بر بستر سریع و آسان آن قرار دادهاند. انسداد کلی این وسیله ارتباطی قابل دفاع نیست. بنابراین آقای روحانی باید قبل از این مساله فیلترینگ تلگرام را حل میکرد. با این حال اکنون باید با افزودن بر فعالیتهای روشنگرانه خود دنبال حل مساله رفته و اعتماد را به مردم بازگرداند. باید دانست که امید و نگرش مثبت مردم و افکار عمومی به آسانی بازنمیگردد مگر اینکه رئیس جمهور تا جایی که امکان دارد از همه ابزارهای خود استفاده کند و تلگرام را باز گرداند. اگر آقای روحانی موضع خود را به صورت شفاف نسبت به این مساله اعلام کند و به مردم بگوید که از همان ابتدا با مسدود کردن تلگرام موافق نبودم، اقدام مطلوبی خواهد بود. همچنین با این اقدام روحانی، انتقادها نسبت به فیلترینگ تلگرام حداقل از سر دولت برداشته میشود. در نهایت باید اذعان کرد که صراحت لهجه رئیسجمهور در دولت دوازدهم بسیار کم شده است. به طور مثال طی روزهای اخیر خطاب به وزرای خود گفت که برخی از وزرا ضعیف و ناامید وعدهای نیز امیدوار و توانمند هستند. اگر رئیسجمهور از وزرای خود ناراضی است چرا وزرایی را انتخاب کرد که به او توصیه میشد نباید از آنها در کابینه استفاده شود؟ اگر از برخی از وزرا ناراضی است، به جای سخن گفتن باید آنها را تغییر دهد. انتقاد رئیسجمهور از وزرا هیچ مشکلی را حل نمیکند، بلکه رئیسجمهور در صورت وجود ایراد و اشکال باید عملا اقدام به تغییر و حل مشکل کند.