حجت الاسلام والمسلمین داوود فیرحی استاد دانشگاه و پژوهشگر علوم سیاسی و اندیشه سیاسی اسلام، در سخنان خود در سومین شب از مراسم سخنرانی در هیات عشاق الائمه حزب مردم سالاری، موضوع صلح امام حسن مجتبی(ع) را در سه قسمت شامل زمینههای شکل گیری صلح، متن و محتوا و ماهیت صلح و نتایج و پیامدهای این واقعه تاریخی بیان کرد و گفت: فقدان توصیف دقیق از یک واقعه و افتادن در چارچوبهای تضاد و تقابل، مشکل همیشگی ماست. بزرگترین مشکل ما این است که ائمه را به ائمه صلح و قیام تقسیم کرده و بعد آن را توجیه کرده ایم.
وی در تبیین زمینه های شکل گیری صلح امام حسن گفت: در سالهای ۳۸ تا ۴۱ هجری قمری و در جنگهای فرسایشی داخلی، حداقل نود هزار نفر کشته شده بودند و جامعه به آستانه فروپاشی نزدیک شده بود. در آن زمان شاهد دو نوع حکومت بودیم؛ حکومتی که بعد از حکمیت بین شام و مصر تقسیم شده و به طور غیررسمی از خلافت جدا شده بود، و حکومتی که در کوفه مستقر بود. در واقع امپراتوری بزرگ اسلامی به سه تکه تقسیم شده بود که بخش بزرگی از آن در اختیار معاویه و بنی مروان بود، بخشی در اختیار خلیفه رسمی حضرت امیر(ع)، و بخشی هم بین شام و کوفه مذبذب بود.
فیرحی با بیان اینکه در این دوره حکمیت ناتمام شکل گرفته بود گفت: حکمیت قائله ناتمامی بود که درونش استخوانی لای زخم بود که هر دو طرف در پی ترمیم بودند. در چنین شرایطی امام حسن(ع) تلاش میکند فضا را به صلح یا مصالحه بکشاند. چون اگر جنگی در برگیرد خسارتی بیش از صفین خواهد داشت و امام حسن(ع) متوجه این موضوع است و قصد دارد جامعه فروپاشیده را از جنگ ویرانگر دیگری حفظ کند.
وی امام حسن(ع) را مظلومترین شخصیت تاریخ توصیف کرد و با انتقاد از عدم شناخت دقیق معاویه در طول تاریخ گفت: معاویه انسانی سیاستمدار و زیرک بود که می دانست چگونه رقیبان را به فرسایش بکشاند. معاویه با سه اسلحه پول و شمشیر و دین میجنگید. در مقابله با چنان فردی بود که امام حسن(ع) اعتبار خود را روی صلح برای وحدت امت گذاشت و مبارزه را به حوزه فرهنگ کشاند.
فیرحی ادامه داد: حضرت امام حسن(ع) معادله ای مهم دارد که مطابق آن، حکومت مهم است اما اگر تناقضی بین خون مردم و حکومت ایجاد شود، امام حفظ جان مردم را ترجیح می دهد. در آن زمان هم اگر جنگی رخ می داد قتل عامی در کمین کوفه بود. در بحارالانوار مجلسی به نقل از امام حسن(ع) آمده: همه بدانید معاویه با من روی حقی مناقشه کرد که مال من بود و ربطی به او نداشت. اما من به صلاح امت نگاه کردم تا فتنه را از بین ببرم. من به این نتیجه رسیدم که حفظ خونها بهتر از ریختن آن است و من با صلح، روی حفظ جانها ایستادم تا این صلح، آزمایش و ذخیره ای برای بعد باشد.
وی تاکید کرد: در واقع صلح امام حسن(ع) جنگ منجر به باخت کوفه را به صلح پیروز تبدیل میکند و این همان پیروزی بود که امام علی(ع) با سه سال جنگ به آن نرسید.
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه به شرایط صلح امام حسن(ع) پرداخت و گفت: اولین شرط امام حسن(ع) در صلح این بود که معاویه بر اساس سنت پیامبر عمل کند که معاویه قبول میکند اما همه میدانند معاویه دروغ میگوید و نمی تواند بر اساس سنت پیامبر عمل کند و امام حسن(ع) با همین کار، مشروعیت حکومت معاویه را از بین می برد.
وی با بیان شرایط مطرح شده از سوی امام حسن(ع) در صلح با معاویه گفت: امام حسن(ع) شرایط خود را اینگونه بیان کرد که با شما قرارداد میبندم که با سنت پیامبر حکومت کنید، بعد از خود جانشینی انتخاب نکنید، کسانی را که در اردوی علی(ع) بودند پیگیری و تعقیب نکنید که مشابه همان عفو عمومی امروز است، و فرزندان شهدای دو طرف را از بیت المال تغدیه کنند. امام حسن(ع) بعد از آن به مردم کوفه میگوید من کاری که توانستم انجام دادم.
فیرحی صلح امام حسن(ع) را "صلحِ پیروز" توصیف کرد و تصریح کرد: محتوای صلح امام حسن(ع)، شاهکار است و بَرنده تر و بُرنده تر از جنگ است. وی در ادامه به پیامدهای صلح امام حسن(ع) پرداخت و گفت: امام حسن(ع) پس از آن به مدینه رفت و با بازگشت به مدینه استراتژی اهل بیت عوض شد و امام وارد حوزه علم و فرهنگ شد. چراکه امامن حسن(ع) می دانست وقتی سیاست بی عقبه شود مثل درخت بدون آب، خشک میشود.
این پژوهشگر علوم سیاسی و اندیشه سیاسی اسلام ادامه داد: در بیست سال خلافت معاویه، که ده سال از آن در دوران امام حسن(ع) و ده سال از آن در دوره امام حسین(ع) بود، مدینه تبدیل به کانون فرهنگ و دانش شد تا صحابه پراکنده دوباره گرد هم جمع شوند. امام حسن(ع) کاری کرد که هر کدام از صحابه که به شام می رفت احساس شرمساری کند. چون گروه مرجعی در مدینه تشکیل داده بود که از صحابه قدیمی بودند.
وی تاکید کرد: امام حسن(ع) صحابه را تبدیل به ناظران قرارداد صلح کرد و مدینه تبدیل به ام القرای فکر دینی شد و شام به مرور افول کرد. بدین ترتیب امام حسن(ع) تلاش کرد بین سنت بدلی که خلیفه ایجاد کرده بود و سنت اصیل پیامبر تفکیک ایجاد کند.
فیرحی در پایان گفت: امام حسن(ع) به موضوع زیستن مسلمانانه در حکومتی که مشروع نیست و راست و دروغ آن مشخص نبود توجه کرد و این موضوع تا امروز هم به عنوان تقیه مداراگونه با حکومت در مقاطع مختلف تاریخی ادامه پیدا کرده است.
وی در تبیین زمینه های شکل گیری صلح امام حسن گفت: در سالهای ۳۸ تا ۴۱ هجری قمری و در جنگهای فرسایشی داخلی، حداقل نود هزار نفر کشته شده بودند و جامعه به آستانه فروپاشی نزدیک شده بود. در آن زمان شاهد دو نوع حکومت بودیم؛ حکومتی که بعد از حکمیت بین شام و مصر تقسیم شده و به طور غیررسمی از خلافت جدا شده بود، و حکومتی که در کوفه مستقر بود. در واقع امپراتوری بزرگ اسلامی به سه تکه تقسیم شده بود که بخش بزرگی از آن در اختیار معاویه و بنی مروان بود، بخشی در اختیار خلیفه رسمی حضرت امیر(ع)، و بخشی هم بین شام و کوفه مذبذب بود.
فیرحی با بیان اینکه در این دوره حکمیت ناتمام شکل گرفته بود گفت: حکمیت قائله ناتمامی بود که درونش استخوانی لای زخم بود که هر دو طرف در پی ترمیم بودند. در چنین شرایطی امام حسن(ع) تلاش میکند فضا را به صلح یا مصالحه بکشاند. چون اگر جنگی در برگیرد خسارتی بیش از صفین خواهد داشت و امام حسن(ع) متوجه این موضوع است و قصد دارد جامعه فروپاشیده را از جنگ ویرانگر دیگری حفظ کند.
وی امام حسن(ع) را مظلومترین شخصیت تاریخ توصیف کرد و با انتقاد از عدم شناخت دقیق معاویه در طول تاریخ گفت: معاویه انسانی سیاستمدار و زیرک بود که می دانست چگونه رقیبان را به فرسایش بکشاند. معاویه با سه اسلحه پول و شمشیر و دین میجنگید. در مقابله با چنان فردی بود که امام حسن(ع) اعتبار خود را روی صلح برای وحدت امت گذاشت و مبارزه را به حوزه فرهنگ کشاند.
فیرحی ادامه داد: حضرت امام حسن(ع) معادله ای مهم دارد که مطابق آن، حکومت مهم است اما اگر تناقضی بین خون مردم و حکومت ایجاد شود، امام حفظ جان مردم را ترجیح می دهد. در آن زمان هم اگر جنگی رخ می داد قتل عامی در کمین کوفه بود. در بحارالانوار مجلسی به نقل از امام حسن(ع) آمده: همه بدانید معاویه با من روی حقی مناقشه کرد که مال من بود و ربطی به او نداشت. اما من به صلاح امت نگاه کردم تا فتنه را از بین ببرم. من به این نتیجه رسیدم که حفظ خونها بهتر از ریختن آن است و من با صلح، روی حفظ جانها ایستادم تا این صلح، آزمایش و ذخیره ای برای بعد باشد.
وی تاکید کرد: در واقع صلح امام حسن(ع) جنگ منجر به باخت کوفه را به صلح پیروز تبدیل میکند و این همان پیروزی بود که امام علی(ع) با سه سال جنگ به آن نرسید.
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه به شرایط صلح امام حسن(ع) پرداخت و گفت: اولین شرط امام حسن(ع) در صلح این بود که معاویه بر اساس سنت پیامبر عمل کند که معاویه قبول میکند اما همه میدانند معاویه دروغ میگوید و نمی تواند بر اساس سنت پیامبر عمل کند و امام حسن(ع) با همین کار، مشروعیت حکومت معاویه را از بین می برد.
وی با بیان شرایط مطرح شده از سوی امام حسن(ع) در صلح با معاویه گفت: امام حسن(ع) شرایط خود را اینگونه بیان کرد که با شما قرارداد میبندم که با سنت پیامبر حکومت کنید، بعد از خود جانشینی انتخاب نکنید، کسانی را که در اردوی علی(ع) بودند پیگیری و تعقیب نکنید که مشابه همان عفو عمومی امروز است، و فرزندان شهدای دو طرف را از بیت المال تغدیه کنند. امام حسن(ع) بعد از آن به مردم کوفه میگوید من کاری که توانستم انجام دادم.
فیرحی صلح امام حسن(ع) را "صلحِ پیروز" توصیف کرد و تصریح کرد: محتوای صلح امام حسن(ع)، شاهکار است و بَرنده تر و بُرنده تر از جنگ است. وی در ادامه به پیامدهای صلح امام حسن(ع) پرداخت و گفت: امام حسن(ع) پس از آن به مدینه رفت و با بازگشت به مدینه استراتژی اهل بیت عوض شد و امام وارد حوزه علم و فرهنگ شد. چراکه امامن حسن(ع) می دانست وقتی سیاست بی عقبه شود مثل درخت بدون آب، خشک میشود.
این پژوهشگر علوم سیاسی و اندیشه سیاسی اسلام ادامه داد: در بیست سال خلافت معاویه، که ده سال از آن در دوران امام حسن(ع) و ده سال از آن در دوره امام حسین(ع) بود، مدینه تبدیل به کانون فرهنگ و دانش شد تا صحابه پراکنده دوباره گرد هم جمع شوند. امام حسن(ع) کاری کرد که هر کدام از صحابه که به شام می رفت احساس شرمساری کند. چون گروه مرجعی در مدینه تشکیل داده بود که از صحابه قدیمی بودند.
وی تاکید کرد: امام حسن(ع) صحابه را تبدیل به ناظران قرارداد صلح کرد و مدینه تبدیل به ام القرای فکر دینی شد و شام به مرور افول کرد. بدین ترتیب امام حسن(ع) تلاش کرد بین سنت بدلی که خلیفه ایجاد کرده بود و سنت اصیل پیامبر تفکیک ایجاد کند.
فیرحی در پایان گفت: امام حسن(ع) به موضوع زیستن مسلمانانه در حکومتی که مشروع نیست و راست و دروغ آن مشخص نبود توجه کرد و این موضوع تا امروز هم به عنوان تقیه مداراگونه با حکومت در مقاطع مختلف تاریخی ادامه پیدا کرده است.