رضا احمدی
امام صادق (ع) تجربهء زندگی در حکومت نژاد پرست ، اشرافی و خودسر بنی امیه و حکومت دینی، متعصب بنی عباس را داشت. عباسیان با ائتلافی که با ایرانیان به رهبری ابومسلم خراسانی و علویان داشتند، توانستند انقلابی علیه رژیم اموی به راه اندازد و حکومت عباسیان را پایه گذاری کردند. عباسیان، با خیانت به ایرانیان ونیز خیانت به ابومسلم و علویان ، توانستند حکومت مطلقه ء دینی را پایه ریزی، و خود را جانشین رسول خدا معرفی کردند.
معترضان میانه رو
عباسیان به همراه خیل عظیم فقها و محدثین درباری و نیز با فتاوای فقها واحکام قضات آلت دست دربار، با حربه های دینی چون تکفیر و ارتداد، و... مخالفین خود را از میان بر می داشتند و حتی علویان میانه رو را که کمتر به سیاست ورود کرده بودند را بر نمی تابیدند و آنها را تحت فشار دائم و در حصر و یا به قتل می رساندند.
رفاه، امنیت و عدالت
امام صادق (ع) می فرماید: همهء مردم بی توجه به هر دین و آئین آنها، در زندگی سه نیاز اولیه و حیاتی دارند و نظام های حاکم موظف به رعایت و انجام این سه وظیفهء اولیه در رابطه با مردم خود هستند. « ثَلاثَةُ اَشْياءَ يَحْتاجُ النّاسُ طُرّا اِلَيْها: اَلاَمْنُ وَ الْعَدْلُ وَ الْخِصْبُ» ( تحف العقول، چاپ انتشارات اسلامی، ص 320) نیازهای اولیهء حیات بشری سه چيز است كه همه انسان ها به آنها نياز دارند: امنيّت، عدالت و رفاه. پس از تحقق این سه، نیاز ، نوبت به نیازهای های ثانوی می رسد.
رفاه
انسان و دیگر حیوانات در نیازهای زیستی همسان هستند. تأمین غدا، پوشاک و ازدواج نیازهای طبیعی هر انسانی است. در این روایت منسوب به امام صادق (ع)، رفاه از نیازهای اولیهء جامعه است. رفع گرسنگی و.تقسیم فقر و...رفاه محسوب نمی شود. رونق اقتصادی پیش نیاز رفاه می باشد. در اقتصادهای رانتی،رفاقتی، رفاه بدست نمی آید. تقسیم ثروت ملی بین رفقا و خودی ها و هزینه کردن ثروت ملی در راه های بی سرانجام ، دود کردن هستی یک ملت است. این مسیر ثمره ای جز فقر عمومی و افراشته شدن فاصله های طبقاتی نخواهد بود. پس هیچ حاکمی نمی تواند، با اتخاذ سیاست های بی برنامه و بی هدف، مردم خود را به فقر و تحمیل فقر دچار می نمایند. نتیجه فقر، کفر، دین گریزی، اخلاق ستیزی و عقب ماندگی ملت و نیز افول تمدنی است.
امنیت
یکی دیگراز نیازهای اولیه که در روایت آمده، امنیت است. در جامعه ای که امنیت فردی، اجتماعی نباشد، استعدادهای انسانی شکوفا نمی شود. امنیت اجتماعی، روانی، سیاسی و اقتصادی، پیش نیاز زندگی است. پس وظیفهء حکومت است که امنیت شهروندان خود را تأمین نماید.
عدالت
عدالت امری فطری است و یکی از آروزهای بشربرای برقرای عدالت و جامعه ایده ال می باشد. پیامبران برای بر قراری عدالت مبعوث شده اند. عدالت موجب بقای جامعه است و فقدان آن زمینه ساز سقوط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و قضایی است. جوامع براي دوام خود نيازمند عدالتند.
جمع بندی
این سه نیاز مربوط به همه انسانها است، و آنها ممکل یکدیگرند، تا امنیت و عدالت فراهم نیاید، رفاه عمومی شکل نمی گیرد. حکمرانان باید برای مردم خود نظامی عادلانه برقرار نمانید و از تبعیض بین شهروندان بر حذر باشند. با تحقق نیازهای اولیه، زمینه برای تعالی انسانها را فراهم می آورد. بدنبال آن نیازهای فکری، فرهنگی، دینی، هنری و....نیازهای ثانوی هستند.که این نیازها هم باید با جدیت برآورده شود