عبدالرحيم سليماني
پيامبر اسلام (ص) در نصيحتي به علي (ع) ميفرمايد:
اي علي! هر چه برخود مپسندي بر ديگري مپسند و هر چه بر خود روا داري بر برادرت نيز روا دار تا در داوري خود دادگر و در دادگري خود يكساننگر باشي ومحبوب آسمانيان و مطلوب زمينيان گردي (رهاورد خرد «ترجمه تحف العقول» ص27
پيامبر اسلام در اين سخن گرانبها دو اصل مهم را كه اساس و پايه عدالت و دادگري است بيان ميكند. از سخن آن حضرت بر ميآيد كه رعايت اين دو اصل و قاعده به اندازهاي با اهميت است كه انسان را محبوب خدا و فرشتگان ميگرداند و دل انسانها را به سوی انسان جذب ميكند. دو اصلي كه پيامبر (ص) بر آن تأكيد ميكند مورد تأكيد و وفاق عموم اديان ومكاتب بوده است.
گفته ميشود كه در اخلاق دو قاعده داريم هر دو ارزشمند اما يكي ارزشمندتر. به همين خاطر يكي را طلايي و زرين خواندهاند و ديگري را نقرهاي و سيمين.
قاعده زرين اين است: «با ديگران آن گونه رفتار كن كه دوست داري آنان با تو رفتار كنند». و قانون سيمين اين است كه: «با ديگران آن گونه رفتار نكن كه دوست نداري با تو آن گونه رفتار كنند». گويا در اديان و مكاتب مختلف به صورتهاي مختلف بر اين دو اصل تاكيد شده است. در كتاب تلمود، كه از متون مقدس يهودي است، آمده است كه فردي بتپرست نزد عالمي يهودي آمده به او گفت تا من روي يك پا ايستادهام تمامي تورات را به من بياموز! آن دانشمند چنين پاسخ داد: «آنچه را خود از آن نفرت داري در حق همنوعت روا مدار» (گنجينهاي از تلمود، ص234)
در اناجيل آمده است كه حضرت عيسي فرمود: «با ديگران همانطور رفتار كنيد كه ميخواهيد آنان با شما رفتار كنند. اين است خلاصه تورات و نوشتههاي انبياء» (انجيل متي، 12:7؛ انجيل لوقا، 31:6). صاحب كتاب گنجينهاي از تلمود از برخي از دانشمندان مسيحي نقل ميكند كه قاعدهاي كه عيسي(ع) آورده قاعده زرين است و آنچه در تلمود آمده قاعده سيمين است و قاعده زرين برتر است.
به هر حال هر دو قاعده مهم و ارزشمند هستند و انسانها بايد آن را سرلوحه زندگي خود قرار دهند. در متون اسلامي مكرر بر هر دو قاعده تاكيد شده است. پيامبر اسلام(ص) اينگونه بر قاعده زرين تاكيد ميكند: «براي مردم آن چيزي را بخواه كه براي خود ميخواهي و در اين صورت مسلمان هستي» (فرهنگ مأثورات متون عرفاني، ص12). عبارت «براي برادرت آن چيزي را دوست داشته باش كه براي خودت دوست داري» مكرر از پيامبر اسلام(ص) نقل شده است (براي نمونه ر.ك. بحارالانوار، ج73، ص74، 168، 230). و گاهي دنبال عبارت فوق آمده است «و آنچه را براي خود دوست نداري براي او دوست نداشته باش» (همان، ج74، ص235). آن حضرت شرط عدالت را رعايت همين اصل به حساب ميآورد: «هر كه با مردم چنان رفتار كند كه دوست دارد آنان با او رفتار كنند، عادل است» (كنز الفوائد، ج2، ص162).
امام صادق (ع) ميفرمايد: «كمترين حق مؤمن بر مؤمن آن است كه براي او آن چيزي را دوست داشته باشد كه براي خود دوست دارد و بر او نپسندد آن چيزي را كه براي خود نميپسندد» (الكافي، ج2، ص169).
امام علي(ع) در وصيت به فرزندش حسن(ع) ميفرمايد:
«پسرم! نفس خود را ما بين خويشتن و مردم ميزان قرار ده، پس دوست بدار براي ديگري آنچه را كه براي خود دوست داري و آنچه را براي تو ناملايم و ناگوار است، بر ديگران نيز كراهت بار تلقي كن. ظلم مكن چنان كه نميخواهي ظلمي به تو برسد. و نيكويي كن همانگونه كه دوست داري به تو نيكويي شود. و زشت بشمار از خويشتن آنچه را كه از ديگران زشت ميشماري. آنچه را كه نميداني مگو اگر چه آنچه كه ميداني اندك باشد و آنچه را كه نميخواهي درباره تو گفته شود، درباره كسي ديگر مگو» (نهج البلاغه، نامه31).
پس در متون اسلامي هم بر قاعده زرين و هم قاعده سيمين با شدت هر چه تمامتر تأكيد شده و از انسانها خواسته شده است كه در تمام مراحل زندگي آنها را به كار بندند. شايد بتوان از آيهاي از قرآن مجيد همين نكته را برداشت كرد: «لا تسبوالذين يدعون من دون الله فيسبوا الله عدوا بغير علم» (انعام/108) به كساني كه غير از خدا را ميخوانند دشنام ندهید تا آنان از روي دشمني و به ناداني خدا را دشنام دهند. به هر حال آيا كسي ميتواند بگويد من به مقدسات ديگران هر اهانتي خواستم ميكنم اما هيچ كس حق ندارد به مقدسات من اهانت كند.
از قاعده زرين و سيمين برميآيد كه هر عملي را كه انسان انجام ميدهد و هر عملي را كه ترك ميكند، به گفته فيلسوف آلماني ايمانوئل كانت، بايد قبول كند و بپذيرد كه همگان همين گونه عمل كنند و كسي ميتواند انتظار داشته باشد كه ديگران به مقدسات او توهين نكنند كه خود نيز همين گونه عمل كند.
در زمينههاي ديگر نيز وضع به همين منوال است. يك شخصيت سياسي نميتواند عملي را كه خود انجام داده و ميدهد از ديگران تقبيح كند و غير اخلاقي بخواند. آيا يك شخصيت سياسي كه خود با بيپروايي تمام نام شخصيتهاي برجسته را در برنامه زنده تلويزيوني برده و آنان را به بدترين اعمال متهم كرده و آن شخصيتها حتي فرصت و امكان دفاع از خود را نيافتهاند، ميتواند بگويد چرا ديگران همين عمل را نسبت به من يا نزديكان من انجام دادهاند؟ درست است كه متهم كردن افراد آن هم در يك برنامه زنده تلويزيوني، اتهامي كه از طرف دستگاه قضايي اعلام نشده باشد، غير شرعي و غير اخلاقي است، اما اين غير شرعي و غير اخلاقي بودن را كسي ميتواند بگويد كه خود به راحتي مرتكب اين گونه اعمال نشود. استفاده ابزاري از دين و اخلاق خود بدترين نوع بيآخلاقي است.