عبدالرحيم سليماني
پيامبر خدا(ص) ميفرمايد:
«تا زماني كه قاريان (نخبگان) اين امت با فرمانروايانش سازش نكنند، و تا زماني كه دانشمندان آن افراد نابكار و گنهكار را تبرئه نكنند، و تا زماني كه نيكان اين امت بَدان آن را ياري ننمايند، دست خدا بر سر اين امت خواهد بود و در سايه حمايت او به سر خواهد برد. اما زماني كه اين كارها را مرتكب شوند، خداوند دست قدرت خود را از سر آنان بر خواهد داشت، و ستمگرانشان را بر آنان مسلط خواهد كرد» (تنبيه الخواطر، ج1، ص84)
آن حضرت ميفرمايد: من بر امت خود از پيشواي گمراه بيم دارم (بحارالانوار، ح77، ص161)
و ميفرمايد:«وحشتناكترين چيزي كه بر امتم ميترسم، منافق زبان باز است» (كنزالعمال، ح 70 و 69 و 28968)
اينها برخي از نگرانيهاي پيامبر اسلام(ص) درباره سرنوشت امت و آفتهايي است كه ممكن است اين امت به آن دچار شود. در حديث اول سخن از سه وظيفه است كه بر عهده گروههایي از امت است. قاريان يا آشنايان به كتاب و دستورات دين يا نخبگان جامعه كساني هستند كه ميتواند ابزاري در دست حاكمان و فرمانروايان باشند. اينان ميتوانند پستهايي را در حكومت بگيرند و به مواهب دنيا نايل آيند. اتفاقا حاكمان به آنان نياز مبرم دارند و از خدمات آنان استقبال ميكنند. اما نخبگان جامعه وظيفهاي ديگر دارند. آنان بايد ناظر و نقاد فرمانروايان باشند. آنان وظيفه دارند كه از حقوق تودههاي مردم مراقبت كنند و جلوي خودكامگي فرمانروايان را بگيرند.
اصلاح جامعه بر عهده عالمان و دانشمندان است. آنان ممكن است از علم خود استفاده كنند و اعمال حاكمان خودكامه فاسد را توجيه كنند و براي آنها محمل بتراشند. اما وظيفه آنان عكس اين است. آنان نه تنها نبايد به توجيه رفتار زشت قدرتمندان گنهكار بپردازند، بلكه بايد تمام توان خود را براي جلوگيري از فساد و تباهي به كار گيرند. عالم و دانشمند نبايد از علم خود براي رسيدن به دنيا سود جويد بلكه وظيفه دارد اين علم را در راه اصلاح جامعه و برطرف كردن تباهيها به كار بندد.
امام صادق(ع) ميفرمايد:
«ملعون است، ملعون است، آن عالمي كه از سلطان ستمگري دنبالهروي كند و او را در ستمكاريش ياري دهد» (گزيده ميزان الحكمه، ص557).
بدترين وضع براي جامعه و امت آن است كه نيكان جامعه، بَدان را در بدياشان ياري رسانند. آنان كه وظيفه دارند امر به معروف و نهي از منكر كنند و جلوي بدي را بگيرند، نه تنها اين وظيفه را انجام نميدهند و نه تنها خلافكار را از خلافكاري و ستمكار را از ستمكاري باز نميدارند، بلكه او را در خلاف و ستمش ياري ميرسانند و كمك ميكنند.
امام باقر(ع) ميفرمايد:
«امر به معروف و نهي از منكر راه پيامبران است و شيوه نيكوكاران،فريضه بزرگي است كه ديگر فرايض به واسطه آن برپا ميشود و راهها امن ميگردد و درآمدها حلال ميشود و حقوق و اموال به زور گرفته شده به صاحبانش بر ميگردد و زمين آبادان ميشود و از دشمنان انتقام گرفته ميشود و كارها سامان ميپذيرد» (الكافي، ح5، ص56).
و امام علي(ع) ميفرمايد:
«لاتتركوا الامر بالعمروف و النهي عن المنكر فيولي عليكم شراركم ثم تدعون فلا يسجاب لکم» (نهج البلاغه، نامه 47) امر به معروف و نهي از منكر را ترك نكنيد كه اگر آن را ترك كنيد اشرار شما بر شما حاكم ميشوند و شما دعا ميكنيد و دعايتان مستجاب نميشود.
اين همان چيزي است كه پيامبر در دنباله حديث خود فرموده است. پيامبر ميفرمايد اگر نخبگان و عالمان و نيكان وظيفه خود را انجام ندهند خداوند دست حمايت خود را از آن جامعه بر ميدارد و ستمگران آن جامعه حاكم بر آن خواهند شد و آنگاه آن چيزي كه پيامبر(ص) در حديث ديگر نگراني خود را از آن بيان ميكند رخ ميدهد و پيشوايان گمراه زمام امور جامعه را در دست ميگيرند.
حاكماني كه چه بسا از دين مردم براي دنياي خود استفاده كنند و نتيجهاش اين ميشود كه نه ديني براي مردم بماند و نه دنيايي، هم ديانت و معنويت ملت ويران شود و هم مملكت آنان. منافق زبانبازي زمام امور را به دست گيرد و با نفاق و دروغ و فريب خود بر دين و ملك و مملكت مسلط شود و همه چيز را با خودكامگي خود بر باد دهد. اين وحشتناكترين وضعيت در نظر پيامبر اسلام (ص) است.