برخی از جمعیتهای سیاسی در طول این سال ها ؛ دلواپس حجاب و بهشت نرفتن مردم و جهنم رفتن مردم و ... شدند اما تصور نمیکردیم دلواپس خرد و عقل جامعه هم بشوند! با زبانی صریح اما کلامی بریده بگویند ؛ "مردم که عقل ..!" خوب واضح است اگر بگویند : "مردم عقل دارند"، بعد چگونه میتوانند همه چیز را کنترل کنند؟!
اگر امروز از مباحث دینی گرفته تا مباحث فرهنگ و هنر و رسانه و فضای مجازی و رفتار سیاسی و احزاب و انتخابات و .. تحت کنترل استصوابیِ است ، برای این است که مردم را بی عقل میدانند!! خوشبختانه جامعه ما ، نه تنها عقل جمعی شان از عقل از مسئولین دقیق تر است ، بلکه عقل فردی شان هم از برخی حضرات سیاسی به روزتر است؛
چون ژست های ریاکارانه را میفهمند.
چون کلام در ظاهر اراسته ای که مملو از بی ادبی و بی حرمتی است را تشخیص میدهند.
چون به وعده های توخالی اقتصادی دل خوش نمیکنند.
چون استفاده شخصی ازبیت المال و رسانه های حکومتی را درک میکنند
چون ابزاری بودن قانون برای به ثمر رساندن اهداف جناحی را میفهمند.
و چون استفاده ناجوانمردانه از "دین" برای رسیدن به قدرت را بخوبی ادراک میکنند.
عجبا از سیاست زده ای که با انکار عقل و فهم مردمانش ، در واقع میخواهد "حق انتخاب" داشتن را نابود کند!! درحالیکه آدمی در "ساحت دین" برای خویش از "حق انتخاب" بهرمند است و مجاز است در میان دو مسیر سعادت و یا شقاوت ، که از آن، در بیانِ قرآنی به "اناهدیناه السبیل..." ذکر شده و در پروسه کلامی به "تکلیفِ انتخابی" در مقابل "تکلیف اکراهی" ، نام برده میشود به برکت "عقل" حق انتخاب و تشخیص دارد .درنتیجه در جایی که عقل "قیام" می فرماید برکات سیاسی و اجتماعی ، کمترین برکات قدرت عقلانیت است چرا که در قیام خردورزی عقل ، برای دین و وحی هم ره آورهای غیر قابل انکاری دارد.
امام علی(ع) از "قدرتِ درک" به "عقل حاضر" تعبیر میکند و آن را دالانی برای ورود به "عقل غائب" معرفی میکند ، همان "عقل علمی" که میتواند در تمام معرفت های عقلانی و یا حسی دارای حرف باشد؛ در نگاه امیرالمومنین ایجاد محرومیت مردم از اندیشه و خرد و یا مانع در قدرت درک و عقل مردم ؛ باعث محرومیت از بسیاری فرآورده های علمی و کاربردی میشود ؛ "من لاینفعه حاضرلبه فعازبه عنه اعجز.." (نهج البلاغه)
آیا این سیاستمداران بازی دهنده و بازی خورده که عقلِ جامعه را نفی میکنند میدانند جامعه را از چه برکاتی در مسیر رشد و پیشرفت بی بهره و محروم میکنند؟ جالب است ؛ آقایان در جایی میخواهند برای مردم جامعه شان درسِ "عقل ورزی" دهند که در آن موارد اسلام هم سکوت اختیار کرده و به تشخیص مردم احترام گذارده.
به تعبیر استادمطهری ؛ این از جامعیت اسلام است که اساساً در بسیاری از امور دستور نداشته باشد؛ نه اینکه هیچ دستور نداشته باشد، بلکه دستورش این است که مردم آزاد باشند و به اصطلاح تکلیفی در آن امور نداشته باشند.
چه زیبا علامه طباطبایی میگوید:هر کس نیروی درونی انسان بنام عقل راکه درخدمت کمال انسانی است باور داشته باشد ، میتواند از انتخاب های خود در مسیر سعادت بهرمندباشد. اما؛درصورت ترک"طريق عقل" در جامعه و بجای آن القاء "تقليد اجباري" ، به سقوط انسانيت می انجامد.
این است عظمت عقل و عظمت شهری که از فهم و اندیشه و عقلانیت بهره ای داشته باشد. بله خوشبختانه شهرما، شهری که رهبر بزرگ و راحلش مدعی بود ساکنانش از ساکنانِ شهر و دیار رسول الله بالاتراند .در این شهری که عقلانیت به پا خواسته ، دیگر شهروندانش مقهور احکام صغار (کودک) و مجانین نخواهند بود تا بخواهیم بر آنان "قیّم" قرار دهیم .رحمت الهیه بر روح امام خمینی که بارها اعلام فرمود: "ملت قیّم نمیخواهد."
اگر امروز از مباحث دینی گرفته تا مباحث فرهنگ و هنر و رسانه و فضای مجازی و رفتار سیاسی و احزاب و انتخابات و .. تحت کنترل استصوابیِ است ، برای این است که مردم را بی عقل میدانند!! خوشبختانه جامعه ما ، نه تنها عقل جمعی شان از عقل از مسئولین دقیق تر است ، بلکه عقل فردی شان هم از برخی حضرات سیاسی به روزتر است؛
چون ژست های ریاکارانه را میفهمند.
چون کلام در ظاهر اراسته ای که مملو از بی ادبی و بی حرمتی است را تشخیص میدهند.
چون به وعده های توخالی اقتصادی دل خوش نمیکنند.
چون استفاده شخصی ازبیت المال و رسانه های حکومتی را درک میکنند
چون ابزاری بودن قانون برای به ثمر رساندن اهداف جناحی را میفهمند.
و چون استفاده ناجوانمردانه از "دین" برای رسیدن به قدرت را بخوبی ادراک میکنند.
عجبا از سیاست زده ای که با انکار عقل و فهم مردمانش ، در واقع میخواهد "حق انتخاب" داشتن را نابود کند!! درحالیکه آدمی در "ساحت دین" برای خویش از "حق انتخاب" بهرمند است و مجاز است در میان دو مسیر سعادت و یا شقاوت ، که از آن، در بیانِ قرآنی به "اناهدیناه السبیل..." ذکر شده و در پروسه کلامی به "تکلیفِ انتخابی" در مقابل "تکلیف اکراهی" ، نام برده میشود به برکت "عقل" حق انتخاب و تشخیص دارد .درنتیجه در جایی که عقل "قیام" می فرماید برکات سیاسی و اجتماعی ، کمترین برکات قدرت عقلانیت است چرا که در قیام خردورزی عقل ، برای دین و وحی هم ره آورهای غیر قابل انکاری دارد.
امام علی(ع) از "قدرتِ درک" به "عقل حاضر" تعبیر میکند و آن را دالانی برای ورود به "عقل غائب" معرفی میکند ، همان "عقل علمی" که میتواند در تمام معرفت های عقلانی و یا حسی دارای حرف باشد؛ در نگاه امیرالمومنین ایجاد محرومیت مردم از اندیشه و خرد و یا مانع در قدرت درک و عقل مردم ؛ باعث محرومیت از بسیاری فرآورده های علمی و کاربردی میشود ؛ "من لاینفعه حاضرلبه فعازبه عنه اعجز.." (نهج البلاغه)
آیا این سیاستمداران بازی دهنده و بازی خورده که عقلِ جامعه را نفی میکنند میدانند جامعه را از چه برکاتی در مسیر رشد و پیشرفت بی بهره و محروم میکنند؟ جالب است ؛ آقایان در جایی میخواهند برای مردم جامعه شان درسِ "عقل ورزی" دهند که در آن موارد اسلام هم سکوت اختیار کرده و به تشخیص مردم احترام گذارده.
به تعبیر استادمطهری ؛ این از جامعیت اسلام است که اساساً در بسیاری از امور دستور نداشته باشد؛ نه اینکه هیچ دستور نداشته باشد، بلکه دستورش این است که مردم آزاد باشند و به اصطلاح تکلیفی در آن امور نداشته باشند.
چه زیبا علامه طباطبایی میگوید:هر کس نیروی درونی انسان بنام عقل راکه درخدمت کمال انسانی است باور داشته باشد ، میتواند از انتخاب های خود در مسیر سعادت بهرمندباشد. اما؛درصورت ترک"طريق عقل" در جامعه و بجای آن القاء "تقليد اجباري" ، به سقوط انسانيت می انجامد.
این است عظمت عقل و عظمت شهری که از فهم و اندیشه و عقلانیت بهره ای داشته باشد. بله خوشبختانه شهرما، شهری که رهبر بزرگ و راحلش مدعی بود ساکنانش از ساکنانِ شهر و دیار رسول الله بالاتراند .در این شهری که عقلانیت به پا خواسته ، دیگر شهروندانش مقهور احکام صغار (کودک) و مجانین نخواهند بود تا بخواهیم بر آنان "قیّم" قرار دهیم .رحمت الهیه بر روح امام خمینی که بارها اعلام فرمود: "ملت قیّم نمیخواهد."