بهاالدین خرمشاهی: به نظرم ترجمه استاد کوشا یک برکت برای ایرانیان است و من که اغلب ترجمهها را در منزل دارم، به خواندن ترجمه ایشان راغبم، چون بسیار روان است و گیر و گرهی در آن وجود ندارد. درود بر استاد کوشا که کاری جاودانه در حیات طیبه خود انجام دادند و به جاودانگی فرهنگی رسیدند.
استاد بهاءالدین خرمشاهی درباره ترجمه قرآن حجت الاسلام والمسلمین محمدعلی کوشا گفت: ترجمه وی برگردانی کمنظیر از آثار قرون گذشته است و پس از انتشار این ترجمه نیازمان به فعالیتهای جدید کمتر میشود.
به گزارش خبرنگار ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی کوشا، مترجم و منتقد برجسته ترجمههای قرآن، به تازگی ترجمه خود از قرآن را ارائه کرده و به زودی شاهد انتشار آن خواهیم بود. با توجه به اینکه استاد بهاءالدین خرمشاهی و نادعلی عاشوری، از پژوهشگران قرآن، ویراستاری این ترجمه را عهدهدار بودند، با استاد خرمشاهی به گفتوگو نشستیم تا درباره ویژگیهای این ترجمه سخن بگویند. مشروح این گفتوگو از نظر مخاطبان میگذرد.
ایکنا ــ درباره ترجمه استاد محمدعلی کوشا چه نظری دارید؟
با استاد کوشا حدود ۲۰ سال پیش آشنا شدم، از آنجا که ایشان ترجمه جمعی از مترجمان را در کتابی با عنوان «ترجمههای ممتاز در ترازوی نقد» بررسی کردهاند، از ترجمههایی که ممتاز و برجسته تشخیص ندادند، عبور کرده و خود را درگیر آنها نکردند و ترجمههایی را که پشتشان کوشش و شناخت قرآن بوده، به آنها پرداختهاند و ترجمه من هم یکی از آنها بود که من دقت نظر ایشان و اینکه سلیقهای عمل نمیکنند را دوست داشتم. نظر ایشان کاملاً علمی و روشمند است، زیرا سلیقه پایانی ندارد و هرکس آیه را به گونهای ترجمه میکند، مگر آیات مشابه که بر اساس یک اصل باید مانند هم ترجمه شود و دلیلی بر دو جور ترجمه کردن آنها نیست و نباید از این موضوع عدول کنیم.
من آثار قرآنی وی را مطالعه کردهام، مؤلف و مترجم پُرکاری هستند و اغلب آثارشان را برای من میفرستند و آنها را میخوانم و سه سال پیش هم بخش نخست ترجمهشان را برایم فرستادند و هم با دقت آن را خواندم و سپس مدتها پیش بخش دوم ترجمه را فرستادند و آن را نیز خواندم و ملاحظات خود را در حواشی آن نوشتم که با استقبال ایشان مواجه شد.
روش ایشان در ترجمه قرآن به این صورت بود که در حوزه علمیه قم یک کلاس ترجمهآموزی قرآن را برگزار کردند که علاوه بر تجزیه و ترکیب و بیان نکات بلاغی قرآن کریم، جنبه مشورتی نیز داشته است. ترجمه ایشان از آغاز تا پایان به صورت تدریس و بحث و مشورت انجام یافته که کاری بیسابقه درحوزه قم به حساب میآید. در واقع با بحث و مشورت در کلاس، کار ترجمه قرآن را پیش بردهاند. ایشان بسیار محتاط هستند، یعنی با احتیاط علمی کار را پیش میبردند و عجلهای هم در رابطه با ترجمه قرآن نداشتند.
بخش اول این ترجمه حدود سه سال نزد من بود، بدون اینکه کاری کرده باشم به وی خداقوت گفته و تأکید کردم که ترجمه قابل توجهی است، زیرا دانشنامه حافظ و حافظ پژوهی را در دست داشتم که چهل ماه طول کشید و در این مدت فراغتی نداشتم که به ترجمه ایشان برسم. یک روز به سراغ ترجمه ایشان رفتم و دیدم این ترجمه چیزی نیست که بگویم وقت ندارم و آن را کناربگذارم؛ از این رو وظیفه شرعی و دَینِ اخلاقی خود دانستم تا آن را بخوانم و نکات ویرایشی خود را در حواشی آن یادآور شوم.
ایکنا ــ وجه تمایز ترجمه حجتالاسلام کوشا با سایر ترجمهها در چیست؟
اول که تازه فرستاده بودند، گفتند سریعخوانی کنم. دیدم این ترجمه خیلی در سطح بالا و مهمی است و باید به دقت خوانده شود، در غیر این صورت حق مطلب ادا نمیشد؛ از این رو روزی چند صفحه از آن را میخواندم و به وی اطلاع دادم، اگر میخواهید ویرایش کنم. ایشان استقبال کردند و با توجه به دقتی که سالها در نقد ۵۰ ترجمه داشته و بیش از ۱۰۰ ترجمه را ویرایش کردهام و همچنین لطف خدا و برکت قرآن در بهرهگیری از این اندوختهها و تجربه مؤثر بود، و گرنه صرف اینکه ادیبی هستم فقط ترجمه را بخوانم، نه خواسته من بود و نه ایشان.
ترجمه استاد کوشا نثر فارسی متعادل و روان و دلنشینِ کمنظیری دارد و واقعاً مرا شگفتزده کرد؛ مانند ترجمه استاد سید علی موسوی گرمارودی که ترجمه ایشان هم از نظر فارسی کمنظیر و فوقالعاده است، مگر اینکه نظیرش همین ترجمه استاد کوشا باشد. ایشان چه در ترجمه و چه تألیفات سطح بالایی دارند. البته ترجمه هر دو اندکی فارسی گراست و ترجمه استاد گرمارودی شاید کمی بیشتر؛ اما نه اینکه بگوییم از عربی پرهیز میکنند، در واقع حالتی متعادل دارند. زیرا که فارسیگرایی افراطی سر از جای درستی درنمیآورد و اگر این اتفاق رخ دهد، چندان با حرمت قرآن سازگار نیست.
خوشبختانه این ترجمه از نظر نثر فارسی عالی بود و از نظر سطح ترجمه هم سطح بالایی داشت و اگر بگویم در کل ویرایش ترجمه، به هیچ غلط بارز و برجستهای برنخوردم، از من باور کنید که اگر برمیخوردم، این اشتباه را میگرفتم، نه اینکه این کار را نکرده باشم. مگر در مواردی که به جای برخی کلمات، کلمات دیگری را پیشنهاد کردم.
استاد نادعلی عاشوری نیز این ترجمه و ترجمه من را ویرایش کرده است و به نظرم به همه قرآنپژوهان حق استادی و ویراستاری دارند و فرد صاحبنظری هستند و انشاءالله ترجمه ایشان هم به اتمام برسد.
امیدوارم به زودی ناشر خوبی برای ترجمه استاد کوشا پیدا شود، البته ناشران خوب زیاد هستند، اما اگر این ترجمه به ناشری که اصلاً کتاب قرآنی و دینی چاپ نمیکند، سپرده میشد، غریب میافتاد. مثل نشر چشمه که ناشر درجه یکی است، اما برای این ترجمه مناسب نیست. ناشر دیگری هم که اسمش محفوظ است، قدری کُندکار بوده و به همین دلیل به استاد کوشا پیشنهاد نکردم. شنیدم که قبلاً انتشارات آستان قدس رضوی اظهار تمایل کرده که این ترجمه را چاپ کند، من به سطح بالا بودن این ناشر اذعان دارم و شاید بهترین ناشر غیرتهرانی برای چاپ ترجمه قرآن باشد. البته خوش به حال ناشری که این ترجمه را بپذیرد و چاپ کند؛ زیرا به زودی مخاطبان خود را خواهد یافت.
ایکنا ــ پاسخ شما به کسانی که میگویند به جای ترجمه قرآن، قرآنخوان تربیت کنیم چیست؟
من از روی آمار میگویم که حدود ۱۰۰ سال پیش یعنی از حدود دوره مشروطیت تاکنون دستکم ۱۰۰ ترجمه فارسی جدید منتشر شده که اولین ترجمه اواخر قرن سیزدهم مربوط به مردی از رجال عصر ناصرالدین شاه به نام میرزا محمدطاهرکاشانی ملقب به «بصیر الملک» است و بعد هم عبدالحسین آیتی متخلص به «آواره» ترجمه دیگری را عرضه کرد که حدود ۱۳۲۰ در یزد چاپ شد. ترجمه سوم از مرحوم مهدی محیی الدین الهی قمشهای بود که وی یک کار بزرگ کرد و آن هم اینکه ترجمه بسیار روانی ارائه کرد که تا آن زمان از جهت روانی بیسابقه بود. پس از آن ترجمه ابوالقاسم پاینده انجام شد و مرحوم سیدمحمد فرزان هم نقدی بر آن نوشته و ۴۰۰ نکته را بیان کرده بود که پاینده به همه آنها توجه نکرد و تنها چند مورد را اصلاح کرد، اما به نظرم همه آن ۴۰۰ نکته به این ترجمه وارد است و منتقد سلیقهای نقد نکرده، امید است که ناشر باهمتی ترجمه اصلاح شده مرحوم پاینده را براساس نقد سید محمد فرزان تجدید چاپ کند.
در دهه ۴۰ زین العابدین رهنما در چهار جلد، قرآن را ترجمه و منتشر کرد که ترجمه خوبی بود و پس از آن ترجمهها فراوان شد تا دهه ۶۰ که ترجمه عبدالمحمد آیتی منتشر شد و پس از آن ترجمه استاد گرمارودی، حسین استادولی، مسعود انصاری، آیتالله مکارم شیرازی، آیتالله صادقی تهرانی و آیتالله مشکینی، آیتالله محمد یزدی، ترجمه آیتالله صالحی نجفآبادی و... منتشر شد که در کتاب ترجمههای امروزین قرآن ۳۹ ترجمه برجسته را معرفی کردهام.
ترجمههای قرآن بعد از انقلاب فراوان شد و در طول چهل سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی تقریباً هر سال یک ترجمه قرآن منتشر شده است. اگر تعداد این ترجمهها را با تعداد ترجمههای کامل و غیرکامل فرانسه از قرآن مقایسه کنیم تعداد ترجمههای فرانسه در ۱۰۰ سال اخیر بیش از ۱۰۰ مورد است. مگر ما چقدر مسلمان فرانسه زبان داریم؟!
ایکنا - ترجمههای قرآن به زبان فارسی رو به بهبود است و وقتی سیر ترجمهها را بررسی میکنیم تکاملیافتهتر میشوند. آیا با وجود ترجمه استاد کوشا باز هم نیاز به ترجمه خواهیم داشت؟ یا اگر قرار باشد ترجمهای انجام و منتشر شود، باید چه سبکی در ترجمه لحاظ شود؟
بعد از این ترجمههایی که شمردم حداقل ۱۰ ترجمه ممتاز در میان آنها وجود دارد. ترجمه استاد کوشا جزء برترین ترجمههایی است که در تاریخ بیش از ۱۱۰۰ سال ترجمه فارسی میشناسم. چون ترجمههای قدیمی را هم بررسی کرده و مقالههایی در مورد آنها نوشتهام. بعد از ترجمه استاد کوشا ما ترجمهشناس و پژوهشگری مانند نادعلی عاشوری را داریم؛ چرا ترجمه ایشان منتشر نشود؟ در واقع یک استعداد بزرگ چرا به فعالیت در نیاید؟ بنابراین با وجود این ترجمهها ما نیازمان به ترجمه کمتر میشود، زیرا ترجمههایی را که برشمردم نیازمان را برطرف میکنند. من هم ترجمهای را در میان این ترجمهها انجام دادهام که به سه شکل (قطع رحلی، وزیری و رقعی) منتشر شده است.
ترجمه سیدجلالالدین مجتبوی هم ترجمه خوبی است و همچنین ترجمه حسین استادولی و سیدعلی موسوی گرمارودی و مسعود انصاری که در ۳۰ سال اول انقلاب ترجمه برتر شناخته شدهاند. از دهه ۸۰ تا ۹۰ما شاهد ترجمههایی بودهایم که شایسته تقدیر شناخته شدند. ترجمههای کسانی مانند مسعود انصاری، آیت الله مکارم شیرازی، هاشم رسولی محلاتی، کریم زمانی، سید محمد رضا صفوی، آیتالله صالحی نجف آبادی و ترجمه من هم همگی از این قبیلاند و خدا را شکر میکنم و اظهار مغبونی هم نداشته و طلبی هم از دولت و ملت ندارم.
ایکنا ــ آیا با توجه به نثر روان ترجمه استاد کوشا، میتوان گفت که تحولی در این زمینه رخ داده است؟
البته در حال حاضر در دوران خوبی از نثر ترجمه به سر میبریم، البته برههای بوده که ترجمه قرآن به صورت تحتاللفظی کاربرد داشته است، اما به همت بزرگانی که از ۱۰۰ سال پیش یاد کردم، نثر ترجمه قرآن کریم دگرگون شد و نثر طبیعی و راحت و روان در آن به کار رفت که نقطه عطف و آغاز قابل تحسین آن نیز ترجمه مرحم الهی قمشهای بود. البته این ترجمه دارای اشکالات و اغلاط بسیاری است و من برای ۲۰ جزء آن ۱۰۰ صفحه نقد نوشتهام؛ و اکنون پس از سالها ترجمه استاد کوشا را شاهدیم که من به عنوان مترجم حرفهای و مترجم قرآن و قرآنپژوه و ویراستار عرض میکنم، ترجمه وی از نظر صحت و دقت و نثر روان، روشنگر و بسیار عالی است.
ایکنا ــ آیا قوت ترجمه استاد کوشا را مربوط به توانایی علمی وی یا سبک و روش کارشان میدانید؟
در این زمینه، ایشان روش کار متفاوتی داشتند و با کلاس پیش میرفتند و ترجمه را با متن مقدس قرآن مطابقت میدادند و در این ترجمه امکان افتادگی حتی یک کلمه هم وجود ندارد، همان طور که شیوایی آن نیز عالی است. وقتی ترجمه استاد کوشا را میخواندم واقعاً حظ بردم. من، خود را «قرآنپژوه» میدانم، اما استاد کوشا «قرآنشناس» بزرگی هستند. ایشان چندین کتاب دراین باره نوشتهاند که «پاسخ به شبهات قرآنی دراینترنت»، «پژوهشی درترجمههای برتر» و «ترجمهآموزی قرآن» از آن جمله هستند. کار ترجمه ایشان ۱۰ سال زمان برده و به طور مستمر بر روی آن کار کردهاند.
به نظرم ترجمه استاد کوشا یک برکت برای ایرانیان است و من که اغلب ترجمهها را در منزل دارم، به خواندن ترجمه ایشان راغبم، چون بسیار روان است و گیر و گرهی در آن وجود ندارد. درود بر استاد کوشا که کاری جاودانه در حیات طیبه خود انجام دادند و به جاودانگی فرهنگی رسیدند.
گفتوگو از سمیه قربانی
استاد بهاءالدین خرمشاهی درباره ترجمه قرآن حجت الاسلام والمسلمین محمدعلی کوشا گفت: ترجمه وی برگردانی کمنظیر از آثار قرون گذشته است و پس از انتشار این ترجمه نیازمان به فعالیتهای جدید کمتر میشود.
به گزارش خبرنگار ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی کوشا، مترجم و منتقد برجسته ترجمههای قرآن، به تازگی ترجمه خود از قرآن را ارائه کرده و به زودی شاهد انتشار آن خواهیم بود. با توجه به اینکه استاد بهاءالدین خرمشاهی و نادعلی عاشوری، از پژوهشگران قرآن، ویراستاری این ترجمه را عهدهدار بودند، با استاد خرمشاهی به گفتوگو نشستیم تا درباره ویژگیهای این ترجمه سخن بگویند. مشروح این گفتوگو از نظر مخاطبان میگذرد.
ایکنا ــ درباره ترجمه استاد محمدعلی کوشا چه نظری دارید؟
با استاد کوشا حدود ۲۰ سال پیش آشنا شدم، از آنجا که ایشان ترجمه جمعی از مترجمان را در کتابی با عنوان «ترجمههای ممتاز در ترازوی نقد» بررسی کردهاند، از ترجمههایی که ممتاز و برجسته تشخیص ندادند، عبور کرده و خود را درگیر آنها نکردند و ترجمههایی را که پشتشان کوشش و شناخت قرآن بوده، به آنها پرداختهاند و ترجمه من هم یکی از آنها بود که من دقت نظر ایشان و اینکه سلیقهای عمل نمیکنند را دوست داشتم. نظر ایشان کاملاً علمی و روشمند است، زیرا سلیقه پایانی ندارد و هرکس آیه را به گونهای ترجمه میکند، مگر آیات مشابه که بر اساس یک اصل باید مانند هم ترجمه شود و دلیلی بر دو جور ترجمه کردن آنها نیست و نباید از این موضوع عدول کنیم.
من آثار قرآنی وی را مطالعه کردهام، مؤلف و مترجم پُرکاری هستند و اغلب آثارشان را برای من میفرستند و آنها را میخوانم و سه سال پیش هم بخش نخست ترجمهشان را برایم فرستادند و هم با دقت آن را خواندم و سپس مدتها پیش بخش دوم ترجمه را فرستادند و آن را نیز خواندم و ملاحظات خود را در حواشی آن نوشتم که با استقبال ایشان مواجه شد.
روش ایشان در ترجمه قرآن به این صورت بود که در حوزه علمیه قم یک کلاس ترجمهآموزی قرآن را برگزار کردند که علاوه بر تجزیه و ترکیب و بیان نکات بلاغی قرآن کریم، جنبه مشورتی نیز داشته است. ترجمه ایشان از آغاز تا پایان به صورت تدریس و بحث و مشورت انجام یافته که کاری بیسابقه درحوزه قم به حساب میآید. در واقع با بحث و مشورت در کلاس، کار ترجمه قرآن را پیش بردهاند. ایشان بسیار محتاط هستند، یعنی با احتیاط علمی کار را پیش میبردند و عجلهای هم در رابطه با ترجمه قرآن نداشتند.
بخش اول این ترجمه حدود سه سال نزد من بود، بدون اینکه کاری کرده باشم به وی خداقوت گفته و تأکید کردم که ترجمه قابل توجهی است، زیرا دانشنامه حافظ و حافظ پژوهی را در دست داشتم که چهل ماه طول کشید و در این مدت فراغتی نداشتم که به ترجمه ایشان برسم. یک روز به سراغ ترجمه ایشان رفتم و دیدم این ترجمه چیزی نیست که بگویم وقت ندارم و آن را کناربگذارم؛ از این رو وظیفه شرعی و دَینِ اخلاقی خود دانستم تا آن را بخوانم و نکات ویرایشی خود را در حواشی آن یادآور شوم.
ایکنا ــ وجه تمایز ترجمه حجتالاسلام کوشا با سایر ترجمهها در چیست؟
اول که تازه فرستاده بودند، گفتند سریعخوانی کنم. دیدم این ترجمه خیلی در سطح بالا و مهمی است و باید به دقت خوانده شود، در غیر این صورت حق مطلب ادا نمیشد؛ از این رو روزی چند صفحه از آن را میخواندم و به وی اطلاع دادم، اگر میخواهید ویرایش کنم. ایشان استقبال کردند و با توجه به دقتی که سالها در نقد ۵۰ ترجمه داشته و بیش از ۱۰۰ ترجمه را ویرایش کردهام و همچنین لطف خدا و برکت قرآن در بهرهگیری از این اندوختهها و تجربه مؤثر بود، و گرنه صرف اینکه ادیبی هستم فقط ترجمه را بخوانم، نه خواسته من بود و نه ایشان.
ترجمه استاد کوشا نثر فارسی متعادل و روان و دلنشینِ کمنظیری دارد و واقعاً مرا شگفتزده کرد؛ مانند ترجمه استاد سید علی موسوی گرمارودی که ترجمه ایشان هم از نظر فارسی کمنظیر و فوقالعاده است، مگر اینکه نظیرش همین ترجمه استاد کوشا باشد. ایشان چه در ترجمه و چه تألیفات سطح بالایی دارند. البته ترجمه هر دو اندکی فارسی گراست و ترجمه استاد گرمارودی شاید کمی بیشتر؛ اما نه اینکه بگوییم از عربی پرهیز میکنند، در واقع حالتی متعادل دارند. زیرا که فارسیگرایی افراطی سر از جای درستی درنمیآورد و اگر این اتفاق رخ دهد، چندان با حرمت قرآن سازگار نیست.
خوشبختانه این ترجمه از نظر نثر فارسی عالی بود و از نظر سطح ترجمه هم سطح بالایی داشت و اگر بگویم در کل ویرایش ترجمه، به هیچ غلط بارز و برجستهای برنخوردم، از من باور کنید که اگر برمیخوردم، این اشتباه را میگرفتم، نه اینکه این کار را نکرده باشم. مگر در مواردی که به جای برخی کلمات، کلمات دیگری را پیشنهاد کردم.
استاد نادعلی عاشوری نیز این ترجمه و ترجمه من را ویرایش کرده است و به نظرم به همه قرآنپژوهان حق استادی و ویراستاری دارند و فرد صاحبنظری هستند و انشاءالله ترجمه ایشان هم به اتمام برسد.
امیدوارم به زودی ناشر خوبی برای ترجمه استاد کوشا پیدا شود، البته ناشران خوب زیاد هستند، اما اگر این ترجمه به ناشری که اصلاً کتاب قرآنی و دینی چاپ نمیکند، سپرده میشد، غریب میافتاد. مثل نشر چشمه که ناشر درجه یکی است، اما برای این ترجمه مناسب نیست. ناشر دیگری هم که اسمش محفوظ است، قدری کُندکار بوده و به همین دلیل به استاد کوشا پیشنهاد نکردم. شنیدم که قبلاً انتشارات آستان قدس رضوی اظهار تمایل کرده که این ترجمه را چاپ کند، من به سطح بالا بودن این ناشر اذعان دارم و شاید بهترین ناشر غیرتهرانی برای چاپ ترجمه قرآن باشد. البته خوش به حال ناشری که این ترجمه را بپذیرد و چاپ کند؛ زیرا به زودی مخاطبان خود را خواهد یافت.
ایکنا ــ پاسخ شما به کسانی که میگویند به جای ترجمه قرآن، قرآنخوان تربیت کنیم چیست؟
من از روی آمار میگویم که حدود ۱۰۰ سال پیش یعنی از حدود دوره مشروطیت تاکنون دستکم ۱۰۰ ترجمه فارسی جدید منتشر شده که اولین ترجمه اواخر قرن سیزدهم مربوط به مردی از رجال عصر ناصرالدین شاه به نام میرزا محمدطاهرکاشانی ملقب به «بصیر الملک» است و بعد هم عبدالحسین آیتی متخلص به «آواره» ترجمه دیگری را عرضه کرد که حدود ۱۳۲۰ در یزد چاپ شد. ترجمه سوم از مرحوم مهدی محیی الدین الهی قمشهای بود که وی یک کار بزرگ کرد و آن هم اینکه ترجمه بسیار روانی ارائه کرد که تا آن زمان از جهت روانی بیسابقه بود. پس از آن ترجمه ابوالقاسم پاینده انجام شد و مرحوم سیدمحمد فرزان هم نقدی بر آن نوشته و ۴۰۰ نکته را بیان کرده بود که پاینده به همه آنها توجه نکرد و تنها چند مورد را اصلاح کرد، اما به نظرم همه آن ۴۰۰ نکته به این ترجمه وارد است و منتقد سلیقهای نقد نکرده، امید است که ناشر باهمتی ترجمه اصلاح شده مرحوم پاینده را براساس نقد سید محمد فرزان تجدید چاپ کند.
در دهه ۴۰ زین العابدین رهنما در چهار جلد، قرآن را ترجمه و منتشر کرد که ترجمه خوبی بود و پس از آن ترجمهها فراوان شد تا دهه ۶۰ که ترجمه عبدالمحمد آیتی منتشر شد و پس از آن ترجمه استاد گرمارودی، حسین استادولی، مسعود انصاری، آیتالله مکارم شیرازی، آیتالله صادقی تهرانی و آیتالله مشکینی، آیتالله محمد یزدی، ترجمه آیتالله صالحی نجفآبادی و... منتشر شد که در کتاب ترجمههای امروزین قرآن ۳۹ ترجمه برجسته را معرفی کردهام.
ترجمههای قرآن بعد از انقلاب فراوان شد و در طول چهل سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی تقریباً هر سال یک ترجمه قرآن منتشر شده است. اگر تعداد این ترجمهها را با تعداد ترجمههای کامل و غیرکامل فرانسه از قرآن مقایسه کنیم تعداد ترجمههای فرانسه در ۱۰۰ سال اخیر بیش از ۱۰۰ مورد است. مگر ما چقدر مسلمان فرانسه زبان داریم؟!
ایکنا - ترجمههای قرآن به زبان فارسی رو به بهبود است و وقتی سیر ترجمهها را بررسی میکنیم تکاملیافتهتر میشوند. آیا با وجود ترجمه استاد کوشا باز هم نیاز به ترجمه خواهیم داشت؟ یا اگر قرار باشد ترجمهای انجام و منتشر شود، باید چه سبکی در ترجمه لحاظ شود؟
بعد از این ترجمههایی که شمردم حداقل ۱۰ ترجمه ممتاز در میان آنها وجود دارد. ترجمه استاد کوشا جزء برترین ترجمههایی است که در تاریخ بیش از ۱۱۰۰ سال ترجمه فارسی میشناسم. چون ترجمههای قدیمی را هم بررسی کرده و مقالههایی در مورد آنها نوشتهام. بعد از ترجمه استاد کوشا ما ترجمهشناس و پژوهشگری مانند نادعلی عاشوری را داریم؛ چرا ترجمه ایشان منتشر نشود؟ در واقع یک استعداد بزرگ چرا به فعالیت در نیاید؟ بنابراین با وجود این ترجمهها ما نیازمان به ترجمه کمتر میشود، زیرا ترجمههایی را که برشمردم نیازمان را برطرف میکنند. من هم ترجمهای را در میان این ترجمهها انجام دادهام که به سه شکل (قطع رحلی، وزیری و رقعی) منتشر شده است.
ترجمه سیدجلالالدین مجتبوی هم ترجمه خوبی است و همچنین ترجمه حسین استادولی و سیدعلی موسوی گرمارودی و مسعود انصاری که در ۳۰ سال اول انقلاب ترجمه برتر شناخته شدهاند. از دهه ۸۰ تا ۹۰ما شاهد ترجمههایی بودهایم که شایسته تقدیر شناخته شدند. ترجمههای کسانی مانند مسعود انصاری، آیت الله مکارم شیرازی، هاشم رسولی محلاتی، کریم زمانی، سید محمد رضا صفوی، آیتالله صالحی نجف آبادی و ترجمه من هم همگی از این قبیلاند و خدا را شکر میکنم و اظهار مغبونی هم نداشته و طلبی هم از دولت و ملت ندارم.
ایکنا ــ آیا با توجه به نثر روان ترجمه استاد کوشا، میتوان گفت که تحولی در این زمینه رخ داده است؟
البته در حال حاضر در دوران خوبی از نثر ترجمه به سر میبریم، البته برههای بوده که ترجمه قرآن به صورت تحتاللفظی کاربرد داشته است، اما به همت بزرگانی که از ۱۰۰ سال پیش یاد کردم، نثر ترجمه قرآن کریم دگرگون شد و نثر طبیعی و راحت و روان در آن به کار رفت که نقطه عطف و آغاز قابل تحسین آن نیز ترجمه مرحم الهی قمشهای بود. البته این ترجمه دارای اشکالات و اغلاط بسیاری است و من برای ۲۰ جزء آن ۱۰۰ صفحه نقد نوشتهام؛ و اکنون پس از سالها ترجمه استاد کوشا را شاهدیم که من به عنوان مترجم حرفهای و مترجم قرآن و قرآنپژوه و ویراستار عرض میکنم، ترجمه وی از نظر صحت و دقت و نثر روان، روشنگر و بسیار عالی است.
ایکنا ــ آیا قوت ترجمه استاد کوشا را مربوط به توانایی علمی وی یا سبک و روش کارشان میدانید؟
در این زمینه، ایشان روش کار متفاوتی داشتند و با کلاس پیش میرفتند و ترجمه را با متن مقدس قرآن مطابقت میدادند و در این ترجمه امکان افتادگی حتی یک کلمه هم وجود ندارد، همان طور که شیوایی آن نیز عالی است. وقتی ترجمه استاد کوشا را میخواندم واقعاً حظ بردم. من، خود را «قرآنپژوه» میدانم، اما استاد کوشا «قرآنشناس» بزرگی هستند. ایشان چندین کتاب دراین باره نوشتهاند که «پاسخ به شبهات قرآنی دراینترنت»، «پژوهشی درترجمههای برتر» و «ترجمهآموزی قرآن» از آن جمله هستند. کار ترجمه ایشان ۱۰ سال زمان برده و به طور مستمر بر روی آن کار کردهاند.
به نظرم ترجمه استاد کوشا یک برکت برای ایرانیان است و من که اغلب ترجمهها را در منزل دارم، به خواندن ترجمه ایشان راغبم، چون بسیار روان است و گیر و گرهی در آن وجود ندارد. درود بر استاد کوشا که کاری جاودانه در حیات طیبه خود انجام دادند و به جاودانگی فرهنگی رسیدند.
گفتوگو از سمیه قربانی