حجت الاسلام صلواتی: «صحیفه درحوزه غریب است». امام سجاد(ع) بر اصل عدالت و مبارزه با ظلم تأکید کرد.
محمد علی خرمی؛ به گواه تاریخ نویسان، در زمانه امام سجاد علیه السلام دست قدرت حاکمان مستبد و فقر اجتماعی و فرهنگی افراد جامعه دست در دست هم داده بود و اصل دین اسلام را به شدت تهدید میکرد. حجت الاسلام و المسلمین «محمود صلواتی» مترجم کتاب صحیفه سجادیه و مجموعه «دراسات فی ولایه الفقیه و فقه الدوله الاسلامیه» و مؤلف کتاب «نهج العباده» می گوید: در یک شرایطی که مردم گرفتار استبداد دینی هستند و به مردم ستم میشود افرادِ جامعه یا حالت عرفانی به خود میگیرند و به دین غیرسیاسی پناه برده و صرفا ارتباط با خدا و در لاک خود فرو رفتن را برمیگزینند و یا اینکه دین گریز میشوند؛ یعنی کل دین را کنار میگذارند؛ دین گریزی و دین ستیزی نتیجه استبدادی است که به نام دین بر جامعه حاکم میشود؛ امام سجاد(ع) با بیان دعاهای مختلف تلاش کرد تا فرهنگ ظلم ستیزی را در جامعه احیا کند؛ امام همچون علی بن ابی طالب علیه السلام از بیان مسائل مورد اختلاف شیعه و سنی اجتناب کرد و تمام تلاش خود را در ظلم ستیزی معطوف ساخته بود.
او معتقد است که اگر یک جریانی بخواهد بماند لازمهاش این است که فرهنگسازی لازم را داشته باشد و این فرهنگ در عمق جامعه رواج پیدا کند و به اصطلاح اثر خودش را بگذارد. مردم باید با فرهنگ دین آگاه شوند و فریب کسی را نخورند، در صحیفه سجادیه این فرهنگ غنی تشییع موج می زند که اساسش بر عدالت خواهی است.
متن کامل گفت وگوی شفقنا با حجت الاسلام صلواتی درباره روش امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه و نقش دعاهای آن حضرت در حل مشکلات جامعه را می خوانید:
در میان صاحب نظران، کسانی وجود دارند که بر اعتبار سند صحیفه خدشه وارد کرده باشند؟
صحیفه سجادیه در حقیقت تنها کتابی است که از ائمه معصومین برای ما به یادگار مانده است؛ این در حالی است که نهج البلاغه تالیف حضرت علی (ع) نیست، خطبهها و سخنرانیها و نامههایی را که حضرت نوشتهاند توسط سید رضی در قرن چهارم هجری گردآوری و تنظیم شده و به صورت نهج البلاغه به ثبت رسیده است. یا امام صادق (ع) یا امام باقر (ع) یا دیگر ائمه معصومین شاگردهایی داشتند و مطالبی را بیان میکردند و بعد شاگردها اینها را نقل میکردند؛ ولی تنها کتابی که به صورت کتاب یک مجموعه از پیشوایان دین برای ما مانده است صحیفه سجادیه است. صحیفه سجادیه را امام زین العابدین (ع) بیان میفرمودند و زید ابن علی پسرشان مینوشته و بعد به خاطر اینکه شرایط خفقان و فشار بوده سعی میکردند که آن را از دسترس دشمنان دور نگه دارند. صحیفه مخفیانه در چند نسخه تهیه شده و در جاهای مختلف گذاشته شده بوده تا از بین نرود و به عنوان یک میراث باقی بماند.
در سندی که برای صحیفه سجادیه در مقدمه این کتاب آمده، از یحیی بن زید پسر زید بن علی بیان میشود که همه به شهادت رسیدند و این نسخه را من نگهداری کردم بعد عرضه میکند به امام باقر (ع) و امام این نسخه را با نسخهای که خدمت خودشان بوده تطبیق می دهد و میگوید که اینها همان چیزی است که امام سجاد بیان فرموده و می بوسد و آن را به روی چشمش میگذارد و میفرماید این همان املای جدم حضرت امام سجاد (ع) است و انشای عمویم زید است؛ یعنی در حقیقت این صحیفه سجادیه که موجود است را امام (ع) بیان میفرموده و زید بن علی مکتوب میکرده است.
یعنی کسی راجع به سند اشکالی وارد نکرده است؟
هیچ اشکالی وارد نیست؛ خود مضامین دعاهای صحیفهی سجادیه هم نشان میدهد که اینها از امام است. مضامین بسیار عالی و بالایی دارد و مسائل تفرقه انگیز و اختلاف انگیز هم در صحیفهی سجادیه نیست و مطالب عرفانی و اخلاقی و فلسفی و کلامی و در زمینههای مختلف وجود دارد و متن بیانگر صحت این کلمه هست.
با توجه به اینکه گفتید مطلب اختلافانگیزی در صحیفه نیست پس چه نیاز به پنهان کاری در این زمینه وجود داشته و چرا علنی در همان زمان برای مردم بیان نشده است؟
شرایط به گونهای بود که نمیخواستند اثری ماندگار از ائمه معصومین باقی باشد. شرایط امام سجاد را اگر انسان بررسی کند میبیند تاریکترین و سختترین دوران، دوران امام سجاد (ع) است. در تاریخ امامت شیعه، بعد از شهادت امام حسین (ع) اوج استبداد بنی امیه نمود پیدا میکند. بنی امیه وقتی امام حسین را به شهادت رساند و سلطه خودش را به همه جا گسترش داد و لذا شرایط بسیار اختناقآمیزی را در جامعه به وجود آوردند. در چنین شرایطی امام سجاد تنها راه را در این میبیند که به صورت دعا دیدگاهها و مطالب خودش را بیان کند؛ یعنی چارچوبه و قالب دعا را انتخاب می کند چون در شرایطی قرار دارد که راجع به ظلم و جنایتهای بنی امیه نمیشود چیزی گفت؛ ولی به تدریج می بینیم که با روشنگریهایی که امام سجاد دارد و آگاهی که مردم پیدا میکنند زمینهای فراهم میشود که پایههای حاکمیت بنی امیه سست شود. زمینهای برای بروز بنی عباس به وجود میآید که آن اواخر عمر شریف امام سجاد است. ولی آن وقتی که صحیفه را بیان میفرمودند در حقیقت شرایطی بود که اوج خفقان بود و میبینیم که در همین زمان است که زیدبن علی فرزند امام سجاد به شهادت میرسد و بعد یحیی بن زید یعنی پسر زید هم شهید میشود. در حقیقت اوج اختناق و فشار بنیامیه در همین زمان امام سجاد و زمانهای بعد از امام سجاد است تا کم کم زمان امام صادق فرا میرسد که بنی عباس میآید و در این زمان جابه جایی قدر یک مقدار گشایش فراهم میشود.
صحیفه چه نیازی از نیازهای جامعه آن روز را پاسخ داده است؟
در یک شرایطی که مردم گرفتار استبداد دینی هستند و به مردم ستم میشود افرادِ جامعه یا حالت عرفانی به خود میگیرند و به دین غیرسیاسی پناه برده و صرفا ارتباط با خدا و در لاک خود فرو رفتن را برمیگزینند و یا اینکه دین گریز میشوند؛ یعنی کل دین را کنار میگذارند؛ دین گریزی و دین ستیزی نتیجه استبدادی است که به نام دین بر جامعه حاکم میشود.
در زمان امام سجاد شرایط اینچنین بود یعنی مردم میدیدند که فرزند پیغمبر خدا به نام دین شهید میشود و خانوادهاش اسیر میشوند و آنها را شهر به شهر میبرند، میبینیم که یک دینگریزی عجیبی در جامعه به وجود میآید. اصلا جوانها دیگر نماز را کنار گذاشته بودند. مرحومه شهیدی مینویسد مردم مدینه کلا دین گریز شده بودند و زن های مغنیه، آوازه خوان و رقاصه را از مدینه به جاهای دیگر میبردند؛ یعنی مدینهای که مرکز اسلام است و مرکز شهدای بدر و احد ،خانوادهی شهدا و پیشتازان اسلام است در اثر استبدادی که به وجود آمده دین گریز میشود. آن وقت در یک چنین شرایطی امام (ع) تشخیص میدهد که باید اصل دین را حفظ بکند و ارتباط مردم را با خدا محکم کند وشرایطی را به وجود بیاورد که مردم از خدا نبرند و اگر از حکومت ناراضی نیستند از خدا ناراضی نباشید و از خدا نبرید. امام سجاد تلاش کرد تا مردم کارهایی را حکومت که به نام دین و به عنوان خلیفهی رسول خدا انجام داد به پای دین ننویسند. امام سجاد (ع) در مناسبتهای مختلف مردم را جمع میکند و این دعاها را برای مردم بیان میکند که یک بخشی از آنها در کتاب صحیفه آمده است. صحیفه سجادیه مجموعه دعاها و مناجات های امام سجاد نیست یک بخش کوچکی از دعاها و مناجاتهای امام سجاد است؛ یعنی صحیفهای که الان ۵۴ تا دعا و مناجات از امام سجاد است؛ طبق آن چیزی که مینویسند حدود ۷۵ الی ۸۰ دعا بوده و در روایتهای مختلف دعا و مناجات بوده که یک تعدادیاش افتاده است آن چیزی که در دست ما است ۵۴ دعا و مناجات از امام سجاد است البته ما دعاهای زیادی از امام سجاد داریم ولی در صحیفهی سجادیه نیامده؛ مثل دعای ابوحمزه ثمالی این را امام سجاد به ابوحمزه یاد می دهد و مضامین بسیار زیبایی در آن است یا دعای روزهای هفته که در مفاتیح آمده یا مناجات خمس عشر.
چه ویژگی هایی در دعاهایی که در صحیفه نقل شده وجود دارد که امام میخواستند آن را به عنوان یک کتاب و به صورت ویژه حفظ کند؟
امام همه دیدگاههایش را در قالب دعا بیان کرده است؛ اگر یک جریانی بخواهد بماند لازمهاش این است که فرهنگسازی لازم را داشته باشد و این فرهنگ در عمق جامعه رواج پیدا کند و به اصطلاح اثر خودش را بگذارد. مردم باید با فرهنگ دین آگاه بشوند و فریب کسی را نخورند. اگر مثل بنیامیه یا بنیعباس یا افراد مستبدی بر جامعه اسلامی حاکم میشوند به دلیل ناآگاهی مردم است. چون مردم ناآگاهند جکومت مستبدان را میپذیرند. یک مستبد که خودش مستبد نیست دیگران هستند که او را مستبد میکنند یعنی وقتی در اثر ناآگاهی از او پیروی میکنند او در خود قدرت تسلط پیدا میکند و هرطوری که میخواهد با مردم رفتار میکند و لذا در مرحلهی اول روشن کردن و آگاه کردن مردم و نهادینه کردن فرهنگ ظلم ستیزی و استکبار ستیزی و عدالت طلبی و فرهنگ امامتِ پیشوای عادل اهمیت پیدا میکند. امام سجاد در این شرایط خفقان در قالب دعا فرهنگسازی میکند و بعد ارتباط انسانها را با خدا محکم میکند؛ اگر کسی ارتباطش با خدا محکم شد دیگر زیر بار ظلم نمی رود؛ به کسی ستم نمیکند؛ دست بیچارهای را می گیرد؛ در صحیفه سجادیه این فرهنگ غنی تشیع موج می زند که اساسش بر عدالت خواهی است.
مضامین دعاهایی که در صحیفه نقل شده با مضامین سایر دعاهای امام سجاد چه تفاوتی دارد؟
همه دعاها یک روال مشترک دارد و دلالت میکند که همه اینها از یک نفر صادر شده است. از ویژگیهای خاصی که صحیفه دارد این است که مسائل اختلافانگیز در آن نیست؛ یعنی بحثهای سنی و شیعه و این خط کشی هایی که شده در این کتاب نیست اما مبارزه با ظلم در آن فراوان دیده میشود. اساس صحیفه بر مبارزه با ظلم است . در صحیفه ما نمیبینیم که یک بخشی از جامعه اسلامی علیه یک بخش دیگرش موضع بگیرند اما مقابله با ظلم و ظلم ستیزی در آن بسیار قوی است و به نظر من این مشخصه ی شیعه است؛ یعنی شیعه باید همین الگو را از امام سجاد بگیرد که ظلم ستیز باشد و با ستم مقابله کند و یاور بیچاره ها و ستمدیدگان باشد.
آیا بیان این پرهیز از مسائل اختلافی در سایر دعاها هم دیده می شود؟
در دعاهای دیگر هم نیست. اینکه من عرض کردم صحیفه، به خاطر اینکه یک کتابی است که از یک معصوم مانده است.
اگر صحیفه را دست یک سنی هم بدهیم از آن استفاده میبرد و هیچ زدگی ایجاد نمیکند. حتی به نظر من در یک جایی که مسیحی باشند و خدا پرست از صحیفه میتوانند استفاده کنند.
پس چه ویژگی در این ۵۴ دعا وجود دارد که امام آن را از سایر دعاهایش جدا کرده و اهتمام جدی بر حفظ آن نشان داده است؟
صرفا امتیاز صحیفه این است که به صورت یک کتاب مکتوب که سلسله و زنجیره سند دارد باقی مانده است. فرض کنید که یک نویسنده یک کتابی را مینویسد و ارائه میدهد. ممکن است سخنرانی و مطلبی در جاهای دیگر هم داشته باشد و در کتابهای دیگر آن سخنرانیها یا مطلوباتش را جمع آوری بکنند.
چرا امام مسائلی که مربوط به صدر اسلام می شود و آن اختلافاتی که بین مسلمین وجود داشته را در آن دعاها ذکر نمیکند؟
در صدر اسلام شرایط جامعه یک شرایط شکنندهای است. دوران حضرت علی (ع) و لذا میبینیم که خود حضرت علی هم بعد از جریان سقیفه می رود یک گوشهای و مشغول کشاورزی می شود. می گوید که اگر به من ظلم بشود اشکالی ندارد و تا وقتی که به من ظلم بشود من ظلم را تحمل می کنم اما اگر به جامعه ظلم بشود و یک شرایطی بشود که من احساس کنم اصل دین در خطر است آن حسابش فرق میکند. حضرت علی هم در زمان خودش به این مسائل نمی پردازد. روحیهی مبارزه با ظلم ستیزی را دارد، با خلاف مبارزه میکند، با حیف و میل بیت المال مبارزه میکند، حتی در زمان عثمان حضرت صحبتهایی دارد و یکی از آنها مبارزه با فساد اقتصادی است، ولی نه به عنوان سنی بلکه به عنوان کسی که فساد اقتصادی دارد با عثمان روبرو میشود. وقتی ابوذر در مقابل عثمان میایستد تبعیدش میکنند. در هنگام تبعید حضرت او را همراهی میکند. این همراهی به خاطر شیعه بودن ابوذر نیست بلکه به عنوان این است که عثمان و دارودستهی او و مروان حکم و دیگران به مردم ظلم میکنند؛ این یک نکتهی اساسی است که ما در زندگی حضرت علی هم میبینیم، امام سجاد(ع) به این نقاط اصلی، اصل عدالت و مبارزه با ظلم ستیزی تکیه میکنند.
پرداختن به مسائل فرقهای باعث تکه تکه شدن جامعه میشود و اختلافاتی ایجاد میشود که دشمنان اسلام سود میبرند و لذا حضرت تأکید دارد که آن وحدت جامعه ی اسلامی در مقابل دشمن حفظ بشود.
حضرت علی (ع) خطبه شقشقیه را دارد که صراحتا روی این مسائل اختلافی اشاره می کند و گلایه میکند.
اولا حضرت علی در خطبهی شقشقیه اسم نمیآورد. بعد هم می گوید که یک شقشقهای و یک سوز و آه دلی بود که گذشت، نه به عنوان یک روال کلی. وقتی شما تاریخ شقشقیه را و شأن بیانش را بررسی کنید میبینید حضرت در یک جمعی که بنی هاشم بودند مطرح میکند؛ حضرت به خلفا مشورت میداد.
چقدر صحیفه و دعاهای امام سجاد توانسته بحث ظلم ستیزی را در جامعه آن زمان نهادینه کند؟
به نظر من دعاهای امام سجاد اثر بسیار مثبتی داشت یعنی شما می بینید بعد از زمان امام سجاد به تدریج جامعه روشن و آگاه می شود و زمینهی قیام توابین را در حقیقت همین موضع گیریهای درست امام سجاد گذاشت.
توابین قبل از صحیفه بود یا بعد از صحیفه؟
توابین همان بعد از حادثه عاشورا بود و میبینیم که با روشنگریهای امام سجاد و دعاهای ایشان و مطالبی که داشت این به صورت یک فرهنگ در شیعه درآمد. یعنی شیعه متمایز شد با دیگر فرقهها و به عنوان مذهب ظلم ستیز شناخته شد.
همانطور که اشاره کردید قیام توابین قبل از صحیفه و سایر دعاهای امام سجاد شکل گرفت. این دعاها چه تأثیر و اثری را در ظلم ستیزی برای جامعه گذاشته است؟
توابین بعد از شهادت امام حسین شروع شد، صحیفه هم در همان زمان؛ یعنی بعد از شهادت امام حسین که امام سجاد به مدینه برمی گردد صحیفه را شروع می کند. ما نداریم جایی که امام سجاد آخر عمرش صحیفه را نوشته باشد. من در تاریخ دعاهای صحیفه بررسی می کردم دیدم که امام روزهای جمعه مردم را در مسجد جمع میکردند و برایشان هر روز یکی از دعاهایی که در صحیفه آمده است را بیان میکرد، یعنی روال برنامهی تبلیغی امام این بوده است که بعد از حادثهی عاشورا ارتباط خودش را با مردم قطع نکرد، نرفت خانه نشین بشود و یک گوشه ای بنشیند بلکه آمد در صحنه و مردم را جمع میکرد و فرهنگسازی میکرد. مجموعه ی اینها در روشن شدن جامعه منجر میشد. البته من نمی خواهم بگویم که فقط منحصر به توابین بود. امام سجاد به آگاه شدن مردم بعد از جریان شهادت امام حسین (ع) کمک زیادی کرد. این دعاها یک فرهنگ غنی را برای شیعیان در طول تاریخ گذاشت که البته زمان حیات حضرت هم از این دعاها بهره مند می شدند.
از صحیفه به عنوان اخت القران، زبور آل محمد و انجیل اهل بیت نام برده می شود. وجه شباهت صحیفه با این کتب مقدس چیست؟
اخت القرآن بودناش به خاطر این است که همان مسائل قرآن را در کلمات امام میبینیم. صحیفه تبیین و تفسیر وحی است
زبور آل محمد است چون کتاب زبور حضرت داوود هم مناجات بوده، با خدا راز و نیاز میکرده، با یک صدای خوشی این رازونیازها و دعاها را بیان میکرده است. دعا نیاز هر انسان است. ارتباط درونی انسان را با خدا و خالق خودش برقرار می کند.صحیفه چنین حالتی را دارد. یعنی فریاد درون هر انسانی است که خودش را بنده خدا و آفریدهی خدا میداند و میخواهد با خالق خودش و جهان هستی ارتباط برقرار بکند. در صحیفهی سجادیه این رازها و نیازها و آن گفتوگوهایی را که انسان میتواند در درون خودش با خالق خودش و با جهان هستی که اطرافش هست داشته باشد آمده است و لذا صحیفه یک جایگاه ویژهای در میان بقیهی کتابهای دعا پیدا کرده است.
اگر کتاب صحیفه نبود ما امروز با چه خلأیی روبه رو بودیم. یعنی چه خلأیی را در جامعه توانسته است پر کند؟
انسان نیایشگر است. اگر به صورت صحیح ارائه نشود به صورت غلط به راههای غلط میرود. چون میخواهد آن نیایشگری خودش را تأمین بکند ممکن است به راههای انحرافی برود. کاری که صحیفه سجادیه کرد این بود که آن معارف حقیقی و درستی را که انسان باید در جهان بینی خود جای دهد را بیان کرد. صحیفهی سجادیه جهان بینی امام سجاد است که بر اساس جهان شناسی آن بزرگوار ارائه شده است. یعنی شناخت درستی که از جهان هستی امام سجاد دارد در قالب دعا بیان کرده است.
امام میگوید انسان با خدا چگونه راز و نیاز بکنید. نیازهای واقعی انسان را نشان میدهد.
چرا با توجه به جایگاهی که صحیفه در بین کتب مذهبی ما دارد هنوز نتوانسته جای خودش را در جامعه پیدا کند؟
اول باید بگویم متاسفانه صحیفه سجادیه و کتابهای مشابه آن در بین علماء ما هم غریب واقع شدهاند. الان در حوزه آنقدر که به بحث اصول و فقه پرداخته میشود به این بحثها که بحث های اصلی است پرداخته نمیشود. خب طبیعتا مردم ما هم دین خود را از همین روحانیون میگیرند. از طرفی دیگر ترجمههایی که ما از صحیفه ارائه کردیم ترجمه های مناسبی نیست. صحیفهی سجادیه یک آهنگ زیبایی دارد، مسجع و موزون است مثل دعای کمیل. در ترجمه های ما هم الزاما باید این ویژگیهای هنری بیاید تا جذاب بشود که خواننده وقتی میخواهد بخواند آن جذابیت اینها را درک بکند. اگر ما بتوانیم صحیفه را به شکل زیبا ارائه بدهیم جوانها را جذب میکند.
چه تفاوتی بین جامعهای که صحیفه در آن جاری است و جامعهای که صحیفه در آن متروک است وجود دارد؟
اگر واقعا صحیفه در جامعه جاری بشود جامعه را احیا میکند. مشکل ما این است که قرآن در میان ما هست ولی به قرآن عمل نمی کنیم. نهج البلاغه هست ولی به آن عمل نمی کنیم. صحیفه را داریم ولی با آن بیگانه هستیم. اگر صحیفه در جامعه جاری شود جامعه گلستان میشود. انسانها شایستهای تربیت می شوند. ارتباطها خوب می شود. آن موقع میشود مسلمانی را دید.
محمد علی خرمی؛ به گواه تاریخ نویسان، در زمانه امام سجاد علیه السلام دست قدرت حاکمان مستبد و فقر اجتماعی و فرهنگی افراد جامعه دست در دست هم داده بود و اصل دین اسلام را به شدت تهدید میکرد. حجت الاسلام و المسلمین «محمود صلواتی» مترجم کتاب صحیفه سجادیه و مجموعه «دراسات فی ولایه الفقیه و فقه الدوله الاسلامیه» و مؤلف کتاب «نهج العباده» می گوید: در یک شرایطی که مردم گرفتار استبداد دینی هستند و به مردم ستم میشود افرادِ جامعه یا حالت عرفانی به خود میگیرند و به دین غیرسیاسی پناه برده و صرفا ارتباط با خدا و در لاک خود فرو رفتن را برمیگزینند و یا اینکه دین گریز میشوند؛ یعنی کل دین را کنار میگذارند؛ دین گریزی و دین ستیزی نتیجه استبدادی است که به نام دین بر جامعه حاکم میشود؛ امام سجاد(ع) با بیان دعاهای مختلف تلاش کرد تا فرهنگ ظلم ستیزی را در جامعه احیا کند؛ امام همچون علی بن ابی طالب علیه السلام از بیان مسائل مورد اختلاف شیعه و سنی اجتناب کرد و تمام تلاش خود را در ظلم ستیزی معطوف ساخته بود.
او معتقد است که اگر یک جریانی بخواهد بماند لازمهاش این است که فرهنگسازی لازم را داشته باشد و این فرهنگ در عمق جامعه رواج پیدا کند و به اصطلاح اثر خودش را بگذارد. مردم باید با فرهنگ دین آگاه شوند و فریب کسی را نخورند، در صحیفه سجادیه این فرهنگ غنی تشییع موج می زند که اساسش بر عدالت خواهی است.
متن کامل گفت وگوی شفقنا با حجت الاسلام صلواتی درباره روش امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه و نقش دعاهای آن حضرت در حل مشکلات جامعه را می خوانید:
در میان صاحب نظران، کسانی وجود دارند که بر اعتبار سند صحیفه خدشه وارد کرده باشند؟
صحیفه سجادیه در حقیقت تنها کتابی است که از ائمه معصومین برای ما به یادگار مانده است؛ این در حالی است که نهج البلاغه تالیف حضرت علی (ع) نیست، خطبهها و سخنرانیها و نامههایی را که حضرت نوشتهاند توسط سید رضی در قرن چهارم هجری گردآوری و تنظیم شده و به صورت نهج البلاغه به ثبت رسیده است. یا امام صادق (ع) یا امام باقر (ع) یا دیگر ائمه معصومین شاگردهایی داشتند و مطالبی را بیان میکردند و بعد شاگردها اینها را نقل میکردند؛ ولی تنها کتابی که به صورت کتاب یک مجموعه از پیشوایان دین برای ما مانده است صحیفه سجادیه است. صحیفه سجادیه را امام زین العابدین (ع) بیان میفرمودند و زید ابن علی پسرشان مینوشته و بعد به خاطر اینکه شرایط خفقان و فشار بوده سعی میکردند که آن را از دسترس دشمنان دور نگه دارند. صحیفه مخفیانه در چند نسخه تهیه شده و در جاهای مختلف گذاشته شده بوده تا از بین نرود و به عنوان یک میراث باقی بماند.
در سندی که برای صحیفه سجادیه در مقدمه این کتاب آمده، از یحیی بن زید پسر زید بن علی بیان میشود که همه به شهادت رسیدند و این نسخه را من نگهداری کردم بعد عرضه میکند به امام باقر (ع) و امام این نسخه را با نسخهای که خدمت خودشان بوده تطبیق می دهد و میگوید که اینها همان چیزی است که امام سجاد بیان فرموده و می بوسد و آن را به روی چشمش میگذارد و میفرماید این همان املای جدم حضرت امام سجاد (ع) است و انشای عمویم زید است؛ یعنی در حقیقت این صحیفه سجادیه که موجود است را امام (ع) بیان میفرموده و زید بن علی مکتوب میکرده است.
یعنی کسی راجع به سند اشکالی وارد نکرده است؟
هیچ اشکالی وارد نیست؛ خود مضامین دعاهای صحیفهی سجادیه هم نشان میدهد که اینها از امام است. مضامین بسیار عالی و بالایی دارد و مسائل تفرقه انگیز و اختلاف انگیز هم در صحیفهی سجادیه نیست و مطالب عرفانی و اخلاقی و فلسفی و کلامی و در زمینههای مختلف وجود دارد و متن بیانگر صحت این کلمه هست.
با توجه به اینکه گفتید مطلب اختلافانگیزی در صحیفه نیست پس چه نیاز به پنهان کاری در این زمینه وجود داشته و چرا علنی در همان زمان برای مردم بیان نشده است؟
شرایط به گونهای بود که نمیخواستند اثری ماندگار از ائمه معصومین باقی باشد. شرایط امام سجاد را اگر انسان بررسی کند میبیند تاریکترین و سختترین دوران، دوران امام سجاد (ع) است. در تاریخ امامت شیعه، بعد از شهادت امام حسین (ع) اوج استبداد بنی امیه نمود پیدا میکند. بنی امیه وقتی امام حسین را به شهادت رساند و سلطه خودش را به همه جا گسترش داد و لذا شرایط بسیار اختناقآمیزی را در جامعه به وجود آوردند. در چنین شرایطی امام سجاد تنها راه را در این میبیند که به صورت دعا دیدگاهها و مطالب خودش را بیان کند؛ یعنی چارچوبه و قالب دعا را انتخاب می کند چون در شرایطی قرار دارد که راجع به ظلم و جنایتهای بنی امیه نمیشود چیزی گفت؛ ولی به تدریج می بینیم که با روشنگریهایی که امام سجاد دارد و آگاهی که مردم پیدا میکنند زمینهای فراهم میشود که پایههای حاکمیت بنی امیه سست شود. زمینهای برای بروز بنی عباس به وجود میآید که آن اواخر عمر شریف امام سجاد است. ولی آن وقتی که صحیفه را بیان میفرمودند در حقیقت شرایطی بود که اوج خفقان بود و میبینیم که در همین زمان است که زیدبن علی فرزند امام سجاد به شهادت میرسد و بعد یحیی بن زید یعنی پسر زید هم شهید میشود. در حقیقت اوج اختناق و فشار بنیامیه در همین زمان امام سجاد و زمانهای بعد از امام سجاد است تا کم کم زمان امام صادق فرا میرسد که بنی عباس میآید و در این زمان جابه جایی قدر یک مقدار گشایش فراهم میشود.
صحیفه چه نیازی از نیازهای جامعه آن روز را پاسخ داده است؟
در یک شرایطی که مردم گرفتار استبداد دینی هستند و به مردم ستم میشود افرادِ جامعه یا حالت عرفانی به خود میگیرند و به دین غیرسیاسی پناه برده و صرفا ارتباط با خدا و در لاک خود فرو رفتن را برمیگزینند و یا اینکه دین گریز میشوند؛ یعنی کل دین را کنار میگذارند؛ دین گریزی و دین ستیزی نتیجه استبدادی است که به نام دین بر جامعه حاکم میشود.
در زمان امام سجاد شرایط اینچنین بود یعنی مردم میدیدند که فرزند پیغمبر خدا به نام دین شهید میشود و خانوادهاش اسیر میشوند و آنها را شهر به شهر میبرند، میبینیم که یک دینگریزی عجیبی در جامعه به وجود میآید. اصلا جوانها دیگر نماز را کنار گذاشته بودند. مرحومه شهیدی مینویسد مردم مدینه کلا دین گریز شده بودند و زن های مغنیه، آوازه خوان و رقاصه را از مدینه به جاهای دیگر میبردند؛ یعنی مدینهای که مرکز اسلام است و مرکز شهدای بدر و احد ،خانوادهی شهدا و پیشتازان اسلام است در اثر استبدادی که به وجود آمده دین گریز میشود. آن وقت در یک چنین شرایطی امام (ع) تشخیص میدهد که باید اصل دین را حفظ بکند و ارتباط مردم را با خدا محکم کند وشرایطی را به وجود بیاورد که مردم از خدا نبرند و اگر از حکومت ناراضی نیستند از خدا ناراضی نباشید و از خدا نبرید. امام سجاد تلاش کرد تا مردم کارهایی را حکومت که به نام دین و به عنوان خلیفهی رسول خدا انجام داد به پای دین ننویسند. امام سجاد (ع) در مناسبتهای مختلف مردم را جمع میکند و این دعاها را برای مردم بیان میکند که یک بخشی از آنها در کتاب صحیفه آمده است. صحیفه سجادیه مجموعه دعاها و مناجات های امام سجاد نیست یک بخش کوچکی از دعاها و مناجاتهای امام سجاد است؛ یعنی صحیفهای که الان ۵۴ تا دعا و مناجات از امام سجاد است؛ طبق آن چیزی که مینویسند حدود ۷۵ الی ۸۰ دعا بوده و در روایتهای مختلف دعا و مناجات بوده که یک تعدادیاش افتاده است آن چیزی که در دست ما است ۵۴ دعا و مناجات از امام سجاد است البته ما دعاهای زیادی از امام سجاد داریم ولی در صحیفهی سجادیه نیامده؛ مثل دعای ابوحمزه ثمالی این را امام سجاد به ابوحمزه یاد می دهد و مضامین بسیار زیبایی در آن است یا دعای روزهای هفته که در مفاتیح آمده یا مناجات خمس عشر.
چه ویژگی هایی در دعاهایی که در صحیفه نقل شده وجود دارد که امام میخواستند آن را به عنوان یک کتاب و به صورت ویژه حفظ کند؟
امام همه دیدگاههایش را در قالب دعا بیان کرده است؛ اگر یک جریانی بخواهد بماند لازمهاش این است که فرهنگسازی لازم را داشته باشد و این فرهنگ در عمق جامعه رواج پیدا کند و به اصطلاح اثر خودش را بگذارد. مردم باید با فرهنگ دین آگاه بشوند و فریب کسی را نخورند. اگر مثل بنیامیه یا بنیعباس یا افراد مستبدی بر جامعه اسلامی حاکم میشوند به دلیل ناآگاهی مردم است. چون مردم ناآگاهند جکومت مستبدان را میپذیرند. یک مستبد که خودش مستبد نیست دیگران هستند که او را مستبد میکنند یعنی وقتی در اثر ناآگاهی از او پیروی میکنند او در خود قدرت تسلط پیدا میکند و هرطوری که میخواهد با مردم رفتار میکند و لذا در مرحلهی اول روشن کردن و آگاه کردن مردم و نهادینه کردن فرهنگ ظلم ستیزی و استکبار ستیزی و عدالت طلبی و فرهنگ امامتِ پیشوای عادل اهمیت پیدا میکند. امام سجاد در این شرایط خفقان در قالب دعا فرهنگسازی میکند و بعد ارتباط انسانها را با خدا محکم میکند؛ اگر کسی ارتباطش با خدا محکم شد دیگر زیر بار ظلم نمی رود؛ به کسی ستم نمیکند؛ دست بیچارهای را می گیرد؛ در صحیفه سجادیه این فرهنگ غنی تشیع موج می زند که اساسش بر عدالت خواهی است.
مضامین دعاهایی که در صحیفه نقل شده با مضامین سایر دعاهای امام سجاد چه تفاوتی دارد؟
همه دعاها یک روال مشترک دارد و دلالت میکند که همه اینها از یک نفر صادر شده است. از ویژگیهای خاصی که صحیفه دارد این است که مسائل اختلافانگیز در آن نیست؛ یعنی بحثهای سنی و شیعه و این خط کشی هایی که شده در این کتاب نیست اما مبارزه با ظلم در آن فراوان دیده میشود. اساس صحیفه بر مبارزه با ظلم است . در صحیفه ما نمیبینیم که یک بخشی از جامعه اسلامی علیه یک بخش دیگرش موضع بگیرند اما مقابله با ظلم و ظلم ستیزی در آن بسیار قوی است و به نظر من این مشخصه ی شیعه است؛ یعنی شیعه باید همین الگو را از امام سجاد بگیرد که ظلم ستیز باشد و با ستم مقابله کند و یاور بیچاره ها و ستمدیدگان باشد.
آیا بیان این پرهیز از مسائل اختلافی در سایر دعاها هم دیده می شود؟
در دعاهای دیگر هم نیست. اینکه من عرض کردم صحیفه، به خاطر اینکه یک کتابی است که از یک معصوم مانده است.
اگر صحیفه را دست یک سنی هم بدهیم از آن استفاده میبرد و هیچ زدگی ایجاد نمیکند. حتی به نظر من در یک جایی که مسیحی باشند و خدا پرست از صحیفه میتوانند استفاده کنند.
پس چه ویژگی در این ۵۴ دعا وجود دارد که امام آن را از سایر دعاهایش جدا کرده و اهتمام جدی بر حفظ آن نشان داده است؟
صرفا امتیاز صحیفه این است که به صورت یک کتاب مکتوب که سلسله و زنجیره سند دارد باقی مانده است. فرض کنید که یک نویسنده یک کتابی را مینویسد و ارائه میدهد. ممکن است سخنرانی و مطلبی در جاهای دیگر هم داشته باشد و در کتابهای دیگر آن سخنرانیها یا مطلوباتش را جمع آوری بکنند.
چرا امام مسائلی که مربوط به صدر اسلام می شود و آن اختلافاتی که بین مسلمین وجود داشته را در آن دعاها ذکر نمیکند؟
در صدر اسلام شرایط جامعه یک شرایط شکنندهای است. دوران حضرت علی (ع) و لذا میبینیم که خود حضرت علی هم بعد از جریان سقیفه می رود یک گوشهای و مشغول کشاورزی می شود. می گوید که اگر به من ظلم بشود اشکالی ندارد و تا وقتی که به من ظلم بشود من ظلم را تحمل می کنم اما اگر به جامعه ظلم بشود و یک شرایطی بشود که من احساس کنم اصل دین در خطر است آن حسابش فرق میکند. حضرت علی هم در زمان خودش به این مسائل نمی پردازد. روحیهی مبارزه با ظلم ستیزی را دارد، با خلاف مبارزه میکند، با حیف و میل بیت المال مبارزه میکند، حتی در زمان عثمان حضرت صحبتهایی دارد و یکی از آنها مبارزه با فساد اقتصادی است، ولی نه به عنوان سنی بلکه به عنوان کسی که فساد اقتصادی دارد با عثمان روبرو میشود. وقتی ابوذر در مقابل عثمان میایستد تبعیدش میکنند. در هنگام تبعید حضرت او را همراهی میکند. این همراهی به خاطر شیعه بودن ابوذر نیست بلکه به عنوان این است که عثمان و دارودستهی او و مروان حکم و دیگران به مردم ظلم میکنند؛ این یک نکتهی اساسی است که ما در زندگی حضرت علی هم میبینیم، امام سجاد(ع) به این نقاط اصلی، اصل عدالت و مبارزه با ظلم ستیزی تکیه میکنند.
پرداختن به مسائل فرقهای باعث تکه تکه شدن جامعه میشود و اختلافاتی ایجاد میشود که دشمنان اسلام سود میبرند و لذا حضرت تأکید دارد که آن وحدت جامعه ی اسلامی در مقابل دشمن حفظ بشود.
حضرت علی (ع) خطبه شقشقیه را دارد که صراحتا روی این مسائل اختلافی اشاره می کند و گلایه میکند.
اولا حضرت علی در خطبهی شقشقیه اسم نمیآورد. بعد هم می گوید که یک شقشقهای و یک سوز و آه دلی بود که گذشت، نه به عنوان یک روال کلی. وقتی شما تاریخ شقشقیه را و شأن بیانش را بررسی کنید میبینید حضرت در یک جمعی که بنی هاشم بودند مطرح میکند؛ حضرت به خلفا مشورت میداد.
چقدر صحیفه و دعاهای امام سجاد توانسته بحث ظلم ستیزی را در جامعه آن زمان نهادینه کند؟
به نظر من دعاهای امام سجاد اثر بسیار مثبتی داشت یعنی شما می بینید بعد از زمان امام سجاد به تدریج جامعه روشن و آگاه می شود و زمینهی قیام توابین را در حقیقت همین موضع گیریهای درست امام سجاد گذاشت.
توابین قبل از صحیفه بود یا بعد از صحیفه؟
توابین همان بعد از حادثه عاشورا بود و میبینیم که با روشنگریهای امام سجاد و دعاهای ایشان و مطالبی که داشت این به صورت یک فرهنگ در شیعه درآمد. یعنی شیعه متمایز شد با دیگر فرقهها و به عنوان مذهب ظلم ستیز شناخته شد.
همانطور که اشاره کردید قیام توابین قبل از صحیفه و سایر دعاهای امام سجاد شکل گرفت. این دعاها چه تأثیر و اثری را در ظلم ستیزی برای جامعه گذاشته است؟
توابین بعد از شهادت امام حسین شروع شد، صحیفه هم در همان زمان؛ یعنی بعد از شهادت امام حسین که امام سجاد به مدینه برمی گردد صحیفه را شروع می کند. ما نداریم جایی که امام سجاد آخر عمرش صحیفه را نوشته باشد. من در تاریخ دعاهای صحیفه بررسی می کردم دیدم که امام روزهای جمعه مردم را در مسجد جمع میکردند و برایشان هر روز یکی از دعاهایی که در صحیفه آمده است را بیان میکرد، یعنی روال برنامهی تبلیغی امام این بوده است که بعد از حادثهی عاشورا ارتباط خودش را با مردم قطع نکرد، نرفت خانه نشین بشود و یک گوشه ای بنشیند بلکه آمد در صحنه و مردم را جمع میکرد و فرهنگسازی میکرد. مجموعه ی اینها در روشن شدن جامعه منجر میشد. البته من نمی خواهم بگویم که فقط منحصر به توابین بود. امام سجاد به آگاه شدن مردم بعد از جریان شهادت امام حسین (ع) کمک زیادی کرد. این دعاها یک فرهنگ غنی را برای شیعیان در طول تاریخ گذاشت که البته زمان حیات حضرت هم از این دعاها بهره مند می شدند.
از صحیفه به عنوان اخت القران، زبور آل محمد و انجیل اهل بیت نام برده می شود. وجه شباهت صحیفه با این کتب مقدس چیست؟
اخت القرآن بودناش به خاطر این است که همان مسائل قرآن را در کلمات امام میبینیم. صحیفه تبیین و تفسیر وحی است
زبور آل محمد است چون کتاب زبور حضرت داوود هم مناجات بوده، با خدا راز و نیاز میکرده، با یک صدای خوشی این رازونیازها و دعاها را بیان میکرده است. دعا نیاز هر انسان است. ارتباط درونی انسان را با خدا و خالق خودش برقرار می کند.صحیفه چنین حالتی را دارد. یعنی فریاد درون هر انسانی است که خودش را بنده خدا و آفریدهی خدا میداند و میخواهد با خالق خودش و جهان هستی ارتباط برقرار بکند. در صحیفهی سجادیه این رازها و نیازها و آن گفتوگوهایی را که انسان میتواند در درون خودش با خالق خودش و با جهان هستی که اطرافش هست داشته باشد آمده است و لذا صحیفه یک جایگاه ویژهای در میان بقیهی کتابهای دعا پیدا کرده است.
اگر کتاب صحیفه نبود ما امروز با چه خلأیی روبه رو بودیم. یعنی چه خلأیی را در جامعه توانسته است پر کند؟
انسان نیایشگر است. اگر به صورت صحیح ارائه نشود به صورت غلط به راههای غلط میرود. چون میخواهد آن نیایشگری خودش را تأمین بکند ممکن است به راههای انحرافی برود. کاری که صحیفه سجادیه کرد این بود که آن معارف حقیقی و درستی را که انسان باید در جهان بینی خود جای دهد را بیان کرد. صحیفهی سجادیه جهان بینی امام سجاد است که بر اساس جهان شناسی آن بزرگوار ارائه شده است. یعنی شناخت درستی که از جهان هستی امام سجاد دارد در قالب دعا بیان کرده است.
امام میگوید انسان با خدا چگونه راز و نیاز بکنید. نیازهای واقعی انسان را نشان میدهد.
چرا با توجه به جایگاهی که صحیفه در بین کتب مذهبی ما دارد هنوز نتوانسته جای خودش را در جامعه پیدا کند؟
اول باید بگویم متاسفانه صحیفه سجادیه و کتابهای مشابه آن در بین علماء ما هم غریب واقع شدهاند. الان در حوزه آنقدر که به بحث اصول و فقه پرداخته میشود به این بحثها که بحث های اصلی است پرداخته نمیشود. خب طبیعتا مردم ما هم دین خود را از همین روحانیون میگیرند. از طرفی دیگر ترجمههایی که ما از صحیفه ارائه کردیم ترجمه های مناسبی نیست. صحیفهی سجادیه یک آهنگ زیبایی دارد، مسجع و موزون است مثل دعای کمیل. در ترجمه های ما هم الزاما باید این ویژگیهای هنری بیاید تا جذاب بشود که خواننده وقتی میخواهد بخواند آن جذابیت اینها را درک بکند. اگر ما بتوانیم صحیفه را به شکل زیبا ارائه بدهیم جوانها را جذب میکند.
چه تفاوتی بین جامعهای که صحیفه در آن جاری است و جامعهای که صحیفه در آن متروک است وجود دارد؟
اگر واقعا صحیفه در جامعه جاری بشود جامعه را احیا میکند. مشکل ما این است که قرآن در میان ما هست ولی به قرآن عمل نمی کنیم. نهج البلاغه هست ولی به آن عمل نمی کنیم. صحیفه را داریم ولی با آن بیگانه هستیم. اگر صحیفه در جامعه جاری شود جامعه گلستان میشود. انسانها شایستهای تربیت می شوند. ارتباطها خوب می شود. آن موقع میشود مسلمانی را دید.