سید محمدعلی ایازی
چکیده
اعتقاد به ظهور منجی و مهدی موعود، یکی از مهمترین موضوعات اعتقادی است که از گذشتههای دور در میان همة طوایف مسلمانان مطرح بوده و انتظار آن را میکشیدهاند. مسائل و مباحث فراوان و بحثانگیزی در محور آن بهویژه در شیعه مطرح شده است....
اعتقاد به مهدویت چنانکه مایة انسجام و امیدواری و استواری شیعیان و تقویت روحیة ستمستیزی بوده، موجب برداشتهای غلط، سوءاستفاده، انحراف و تحریف و ترویج خرافات نیز بوده است. جامعة دینی ما امروز بیش از هر زمانی در معرض سطحينگری؛ بلکه سوء استفاده از عقاید مذهبی و ترویج شعارگرایی در موضوع مهدویت قرار گرفته است. اگر اعتقادات مذهبی از خرافات و پیرایهها زدوده نشود، عقلانیت و منطق علمی در فضای مذهبی مبنای عقاید نباشد، دستاویز فراوانی برای اشخاص و جریانات طمّاع و مغرض قرار خواهد گرفت. ترویجِ شعاریِ دین و بستهاندیشی و دامن زدن به عوامگرایی و خواب و رؤیت و خرافات بهویژه در زمینة معارف دینی، علاوه بر آنکه نتایج تلاشهای دینی را بر باد میدهد، جامعة مذهبی را دچار خطر سست اعتقادی و سپس بیاعتقادی به مبانی میکند. با مروری بر ادعاها و نمونههای تاریخ معاصر میبینیم، کم نبودهاند، اشخاص و جریاناتی که کوشیدهاند از این عقیده سوءاستفاده نموده و عدهای سادهلوح را گِرد خود جمع کنند. این مقاله با یادآوری پیشینة این نوع ادعاها و ذکر نمونههایی از این حرکت در این اواخر و نیز اشاره به عوامل گسترش آن، بستر این حرکات را شناسایی و ریشهیابی نموده و پیشنهادهایی برای پیشگیری و مبارزه با آن ارائه میدهد.
کلیدواژهها: مهدویت، خرافات، عوامگرایی، انحراف دینی.
مقدمه
اعتقاد به منجی و مهدی موعود، یکی از مهمترین موضوعات اعتقادی است که از گذشتههای دور در میان همة طوایف مسلمانان مطرح بوده و مسائل بحثانگیزی در محور آن مطرح شده است. در روایات رسیده از پیامبر به ظهور هدایتگر و منجی عدالتگستر از نسل وی بشارت داده شده و در میان محدثان و راویان اخبار فریقین این روایات قطعی شناخته شده است. همچنین در روایات پیشوایان معصوم، به آمدن نجاتدهندهای اصلاحگر از خاندان آنان پس از فراگیری ستم برای رهایی مستضعفان و اقامة عدل فراگیر و یکی از سنتهای تاریخی قطعی نوید داده شده است.[1] پیروان ادیان الهی، دست کم سه دین بزرگ ابراهیمی، در اعتقاد به آمدن منجی، مشترک هستند که جهان در نهایت از آن صالحان و خداپرستان خواهد شد و این سنت الهی و سرنوشت محتوم بشریت است.[2] آنان این آرمان را نه یک رؤیا، بل واقعیت میدانسته و دوران سیاه ظلم و شقاوت ستمگران را ناپایدار و زودگذر میپنداشته و با امید به ظهور آن امام همام و پیروزی وی بر ظالمان، در انتظار گرفتن انتقام مظلومیت خود و همنوعان خویش، آرزوی «فرج» میکردند و آلام خود را تسکین میدادند.
از سوی دیگر، انتظار و اعتقاد به مهدویت چنانکه مایه امیدواری و استواری شیعیان و تقویت روحیة ستمستیزی و به وجود آمدن قیامهای بزرگ بوده، نیز موجب سوء استفاده، انحراف و تحریف و ترویج خرافات و سوءاستفاده هم بوده است. بيشك اگر اعتقادات مذهبي از خرافات و پيرايهها زدوده نشود، دستاويز مناسبي براي اشخاص و جريانات طمّاع و مغرض قرار ميگيرد. شگفتآور آنکه هر بار که شرایط اجتماعی و سیاسی دگرگون و اوضاع برای مردم سخت و شکننده و یأسآور میشود، توجه به منجی و فرصت برای بهرهگیری توسط عدهای شیّاد هم فراهم شده است. کسانی مدعی مهدویت و یا ملاقات با آن حضرت میشوند که به این وسیله مشکلات آنان را حل کنند و دغدغهها و بحرانهای روحی آنان را فروکاهش دهند و البته در این فضا زمینة تقدس گرفتن از این موضوع به فراوانی در جوامع مذهبی و در میان افراد مشتاق و سادهلوح و دارای مشکلات، فراهم میگردد و تلاش میشود تا در جهت ایجاد اختلاف و شکاف با اهل تسنن در داخل و خارج انجام گیرد، یا تلاش در جهت غلوگویی دربارة اهل بیت، تلاش در جهت ارتقای معنوی خود با توسل به رؤیا و داستانهای ساختگی و پیشگوییهای ادعایی و ذکر ادعای کسانیکه آن امام را ملاقات و از او پیام گرفته و دستورالعمل صادر کرده، دیده میشود.
چنين بهرهگیری از اعتقاد به مهدویت موجب میشود، تا هرکسی برای خود دکانی باز کند و مدعیان مهدویت و رؤیت، اعتقادات مردم و نسل جوان را تضعيف كند و استهزا و تمسخر دستگاههاي تبليغاتي بيگانه و دشمنان اسلام و تشيع را فراهم سازد. نتيجة اين سخنان، ایجاد شک و تردید به اصل مهدویت و فریب خوردن عدهای و انتساب همة ضعفها، كاستيها، سوء مديريتها، افزايش تورم و... به ویژه آنکه گاهی این سخنان در هالهای از قداست و در قالبی ایهامساز بیان میشود[3] و به صورتی در میآید که هم برای کسانی تقدس بیاورد و هم کسانی آن را انکار کنند.
امروزه جامعة دینی با چنین اوصافی شناخته شده و بیش از هر زمانی بستر جلب توجه به امر مهدویت گردیده و در معرض عوامزدگي قرار گرفته است. تحولات سیاسی جدید در ایران، و تبلیغات رنگارنگ در موضوع مهدویت، موجب آن شده که هر از گاهي از گوشه و كنار سخناني به گوش رسد كه قابل تأمل است. سخناني مانند در آستانة ظهور مهدی و مدعی امام زمان و ملاقات با آن حضرت، با آب و تاب و ظهور صغري و كبري، ادارة كشور توسط امام زمان(عج)، خبر از علائم ظهورآن حضرت و تلاش براي پيوند زدن به امام زمان(عج) به انحاي مختلف. به همة اينها بايد اشاعة شايعات شگفتانگيز در ميان عامه را نيز افزود، مانند تولد قاتل امام زمان(عج) و يا وجود رجل سفياني در ارتش يكي از كشورهاي حساس منطقه.
اين سخنان و رفتارها شايد به خودي خود چندان مهم نباشد و حداكثر بتوان آن را تلاش براي مقدسنمايي و بهره جستن از عقايد عامه براي توجيه و کسب مشروعیت و سرپوش نهادن بر ضعفها و بیکفایتیها و مشكلات عديده آنان دانست، اما هنگامي كه اين سخنان و رفتارها در كنار پيشينة تاريخي و شرايط حاد سياسي منطقة خاورميانه، بهويژه كشورهاي شيعهنشين و یأس و سرخوردگیها در داخل ایران قرار ميگيرد، بهرهگیریهای گوناگون را نمایان و به لحاظ دینی و سوءاستفادههای از آن بسيار نگران كننده ميشود.
هرچند ترویج خرافات به ایران اختصاص ندارد، اما در دورة اخیر خرافات و ادعاهای گوناگون در باب مهدویت در فضای دینی ایران از گسترة خاصی برخوردار است. با آنکه پيشرفتهاي علمي و اطلاعرسانیهای مداوم در سطح جهان و رسوا شدن شیّادیهای آنان، مانع گسترش از آن نشده، زیرا این پیشرفت فقط در صورتي كارساز و دگرگونساز خواهند بود كه معنويت و دینداری همراه با آگاهی و عقلانیت باشد.
مشکل شرایط کنونی کشور این است که تبلیغات دینی، نه تنها مردم را از زلال معنويت و معارف ديني حرکتزا و منطقی سيراب نمیکند، بلكه تا آنجا كه ممكن است سطحی و شعاری؛ بلکه خرافی تربیت میکند و برخی مطالب تحريف شده و شعاری به آنها به عنوان اسلام اصیل تحويل داده میشود.ترويج سطحينگري و دامن زدن به عوامزدگي و اینکه دین برای حل مشکلات شخصی و گرفتاریهایی چون علاج بیماریهای آنان است، گویی برای رفع مشکل از راه طبیعی و درمان بیماری، باید به سراغ این راهها رفت. خرافه که نوعی اعتقاد به تأثیرگذاری گسترده و بیرویه و بیتناسب عوامل پنداری در زندگی و طبیعت است، برای پذیرش امور شگفتانگیز فراهم میسازد و شخص را آماده میکند که هر چیزی را به سادگی بپذیرد. خرافات به ويژه در زمينة معارف ديني، علاوه بر آنكه نتايج تلاشهاي ديگر معنوی را بر باد ميدهد، جامعه را دچار عوامزدگی، سطحینگری میکند و خطر سست اعتقادي و سپس بياعتقادي به مباني ديني را در جامعه گسترش میدهد.
نکتة مهم دیگر در این میان؛ غلبة گفتمان رسمی مهدویت در رسانهها و تألیفات و در قالب همایشها و سلسله مباحث آموزشی بر سایر خرده فرهنگهای محلی و مذهبی است که طی برنامههای خاص صدا و سیما در این اواخر اوج گرفته است، گویی تمام مسائل اعتقادی در قالب این اعتقاد قرار دارد و امروزه مشکل اساسی دینی مردم کمتوجهی به این مسائل است، امری که حتی به برگزاری دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد پیرامون مهدویت و حجم عظیمی از برنامهها منجر شده و مسائل سطحی و شعاری و توجیه قدرت به وفور در آن دیده میشود و بستر ادعاهای دیگر در بارة ملاقات و نیابت و باب و بهاء و خود امام را فراهم ساخته است.
در اين رهگذر نباید از سوءاستفادههای بینالمللی رسانههای خارجی از دامن زدن به آن غافل بود. بیگمان یکی از راههای توجه به این ادعاها، تعمق در رسانههای غربی و انعکاس این ادعاهاست. چنین به نظر میرسد که برنامهريزي برای اهداف التهابی پیشبینی شده است که آنان براي پيشبرد اهداف اصلي خود در سه كشور شيعه نشين لبنان، عراق و بحرین و برخی کشورهای دیگر دنبال میکنند. زیرا در چنين شرايطي، بهره جستن بيگانگان از اعتقاد شيعيان به امام زمان(عج) ميتواند حربهاي بسيار كارساز و مؤثر براي سوء استفادة آنان و درهم ریختگی مذهبی باشد، چنانکه در دورهای دیگر، بابیت و بهائیت و دامن زدن به آن در صد سال پیش چنین بود. برای اینکه حجم این ادعاها و بستر پیدایش آنها روشن شود، مناسب است سیری به این نمونهها داشت، تا معلوم شود که واقعاً این پدیده نمیتواند اتفاقی باشد، یا تنها عامل آن، انگیزههای شخصی و اهداف دینی خاص تلقی گردد.
البتهدر بخشهای بعدی نمونههایی از این ادعاها و شیوة طرح و سوء استفادة آنها در این دوره اخیر بیان میشود، تا آشکار گردد که این خطر تا چه حدی جدی است.
جایگاه ادعاهای خرافی و دروغین
موضوع ادعای دروغین و فضاسازیهای خیالی مهدویت در این نوشتار از دو جهت قابل بحث و بررسی است:
1. طرح مسائل در قالب مطالبی ایهام برانگیز و سوء استفاده از احساسات پاک مردم و دکان باز کردن برای کسب موقعیت و منافع اجتماعی و سیاسی و مادی و کسب مشروعیت.برای نمونه، هنگامی که در انتخابات مدعی تأييد نمايندگان مجلس هفتم از سوی امام زمان میشوند، تا بتوانند هم رد صلاحیت مخالفان را و هم تردیدها نسبت به اصل انتخابات را توجیه کنند، یا کسانی با استناد به خوابی مقبولیت و مشروعیت کاندیدای رئیس جمهوری را تثبیت میکنند، نوعی سوء استفاده از احساسات دینی مردم است. البته مخالفان او هم میتوانستند ادعا کنند که در خواب، يا از طريق الهام و شهود دريافتهاند که همان نمايندگان مورد غضب امام زمان هستند، یا آنها هم در پیامی از امام زمان تأیید گرفتهاند! اما مسأله آن است که در اینجا امام زمان وجه المصالحه اهداف سیاسی و موسمی شده است.
2. طرح مسائل شگفتانگیز، غلو و ترویج خرافات با ادعاهای غیر قابل اثبات، که از بستر فضای اجتماعی جهت نخست حاصل میگردد. در این بخش در سایة این اندیشه، مهدینماهایی ظهور میکنند، عقایدی غیر معقول و استناد به خواب بروز میکند که اصل و اساس ندارد، یا روایاتی که با عقل و نقل سازگاری ندارد، رواج مییابد، دعاها و رسومی بدعتآمیز شکل میگیرد.
آنچه محل بحث جدی این مقاله است، ترویج خرافات و موضوعاتی به اسم دین، اما غیر مستند به دین و غیر عقلانی در موضوع مهدویت است، هر چند که در شکل عقایدی درست باشد، بزرگ کردن و فرعی را به جای مسأله اصلی جادادن و اولویتها را در نظر نگرفتن و طرح مسائل در قالب مطالبی ایهام برانگیز است که بستری برای طرح عقاید خرافی را فراهم ساخته است.
پیشینة ادعاهای دروغین
با آغاز دوران غيبت کبری، و انتظار شیعیان برای آمدن مهدی منتظر، عدهای از این اعتقاد سوء استفاده کرده و ادعای ملاقات و یا نیابت آن حضرت را نموده و عدهای را دور خود جمع کردند، با آنکه احاديث فراوانی رسیده بود مبنی بر این که کسانی تعیین وقت ظهور «کَذِبَ الوقاتون» و یا ادعای مشاهده میکنند: «وَسَیَأتی مِن شِیعَتی مَن یَدَعی المُشاهدة، ألا مَنِ ادّعی المُشاهدة... فَهُو کَذّابٌ مُفتَر»،[4]کسانی هستند که بعدها ادعای مشاهده و ملاقات میکنند، دروغگو و افترازننده هستند.
علاوه بر آن روایاتی جعل کردند که بتواند با آن ادعاها تناسب داشته باشد و از این رو در بارة شگفتی قیام آن حضرت و کارهای عجیب و غریب و از آن جمله مخالفت آن حضرت با سنت پیامبر، حدیث ساختند، یا شرايط و چگونگی ظهور امام غايب را به شکل شگفتانگیزی رواج دادند که بعدها در کتابهای حديث، زير عنوان «ملاحم و فتن» گرد آمد. این روایات چنان گسترده بود که بعدها موسوعههای فراوانی گرد آمدند و در آنها غث و ثمین و روایات جعلی و سخیف را در برگرفته و سوکمندانه غربال هم نشده بودند.[5]
در این میان روایاتی در علائم آخرالزمان و با وصفهای شگفت از وجود قاهرانه آن حضرت، از خشونتگرایی رفتار خبر میداد که همه چیز را با زور و اجبار انجام میدهد و به هیچ چیز رحم نمیکند و حتی انسانهایی را میکشد به جرم اینکه پدرانشان جنایتی کردهاند. در رفتار او هیچ رفتار جاذبهبرانگیز و شفقتگونه وجود ندارد. اين روايتها «آخرالزمانی» را توصيف میکردند که خون جاری میکند و سیلی از خون و کشتار در کوچه و بازار راه میاندازد. منطقی جز جنگ نمیشناسد.[6] جالب اینکه این روایات علائم و آثاری را یاد میکرد که میتوانست برای هر دورهای قابل سوءاستفاده و بلکه تنقیص شیعه و یا بهرهبرداریهای قدرتمدارانه باشد. این روایات از سویی موجب جلب توجه به مهدویت میشد و از سویی مدعیان مهدویت و یا ملاقات با آن حضرت یا رواج خرافات را موجب میگردید.
در فاصلة قرنهای سوم و چهارم هجری در سوریه (شامات)، برخی داعیان اسماعیلی شایعاتی منتشر کردند که مهدی(ع) ظهور کرده و همان عبیدالله، امام اسماعیلی است که نامش تا آن اواخر مستور بوده است. عبدالله بن میمون (م 251 ق)، از اعراب خوزستان بود. وی به مقام «داعی» اسماعیلی نائل شد و از طرف امام مستور (امام زمان)، در خوزستان دعوت و تبلیغ میکرد. او ناگزیر پنهان شد و نخست در بصره پناهگاهی جست و سپس به سلامیه (در سوریه) گریخت و در آنجا به تبلیغ پرداخت و مبلغانی به اطراف گسیل کرد. آنان به مردم میگفتند که به زودی امام مستور (صاحبالزمان)، مهدی موعود، ظهور خواهد کرد.
در سال 665 ق. قیام بزرگ مردم فارس، تحت رهبری شیخ شرفالدین قیام مشابهی بود که در خوزستان ایجاد شد و در رأس آن سید محمد مشعشع که از شیعیان افراطی (غالی) بود، قرار داشت. وی خود را «مقدمه» ظهور امام غایب میخواند و پیشگویی میکرد که وی به زودی ظهور خواهد کرد و عدل و داد بر روی زمین برقرار خواهد شد.
پس از حملات ویرانگرانه و وحشیانة کافران مغول به ایران، و حاکمیت یافتن آنان به جان و مال و ناموس مردم، شیعیان نشانههای ظهور را نزدیک میدیدند. یاقوت حموی، مورخ معروف قرن هفتم مینویسد که در سالهای نخست حملة مغول، در شهر کاشان ـ از کانونهای عمدة تشیع در ایران ـ مردم شهر، هر روز جمعه هنگام سپیدهدم، از دروازه خارج میشدند و اسب زینکردهای را با خود میبردند تا حضرت مهدی(ع) در صورت ظهور بر آن اسب سوار شود.
در زمان فرمانروایی سربداران نیز نظیر همین عمل در شهر سبزوار ـ که یکی از مراکز تشیع شمرده میشد ـ معمول بوده است. البته شیّادان از این موقعیت به نفع خود سود میجستند، دکان و دستگاه، مرید و فدایی برای خود میساختند، نذورات و هدایا میگرفتند.
این بهرهگیری در دوران قاجار، نمود بیشتری پیدا کرد و خصوصاً توسط کسانی موضوع ظهور و زمان آن فضاسازی شده بود و چنین وانمود میشد که در آستانة ظهور مهدی آخرالزمان و ظهور نزديک وی شدهایم. البته در فضای نگونبختی جامعة ایران در دورة قاجاریه که در اثر بیکفایتی حاکمان و شرایط استعماری قرن نوزدهم وضعیت فلاکتبار اقتصادی، تودههای مؤمن چشم و دل به عالم غیب داده بودند و راه برونرفت این وضعیت اسفبار را در توسل به حضرت حجت(ع) و ظهور آن حضرت جستوجو ميکردند، در این شرایط طبیعی است که از هر سو فضا و بستر ادعای ظهور و پذیرش نایب و یا خود امام زمان فراهم گردد و عواملی سیاسی به آن دامن میزدند، بهویژه که فضاسازیهای دروغین هم فراهم شده بود و کسانی دستها به آسمان میبردند تا آن حضرت ظهور کند.
نمونة این تجربه فضاسازی کاذب، بهرهگیری کسانی مانند سیّد علی محمّد شیرازی، حسینعلی بهاء و پیش از او شیخ احمد احسایی بود که مسألة رکن رابع را مطرح ساخت. سیّد علی محمّد، از مدّعیان بابیّت امام دوازدهم شیعیان میگردد که بعدها مدّعی مهدویت و سپس نبوّت شد. او پس از ادعای بابیت، آشکارا از مقام مهدویّت خود سخن گفت و «بابیّت امام زمان» را که پیش از آن به تصریح ادّعا کرده بود، به «بابیّت علم خداوند» تأویل کرد، امّا چیزی نگذشت که ادّعاهای بالاتری را به میان آورد و از پیامبری و رسالت خویش سخن گفت.علی محمد باب که از شاگردان مکتب شیخیه با اندیشههای غلوآمیز بود، از فضای ملتهب مهدیگرایانه بهره جست و فرقة بابیت و بعدها بهائیت را بنا نهاد که تکفیر، ارتداد و فشار بر آن کارگر نیفتاد و تا به امروز به عنوان یک معضل دینی و اجتماعی درآمده است.
آنچه قابل تأمل میباشد، این نکته است که این فرقه در شهرهایی در میان هواخواهانی علاقهمند به آن حضرت توانست یارگیری کند که ایمان، اخلاص و توجه بیشتری وجود داشت. این شهرها به تبلیغات مهدویت بیشتر مؤمن بودند، و فضاسازی توسط کسانی خاص دامن زده شدند. در صدر اسامی شهرها به شیراز، کاشان، کرمان، نجفآباد و... بر میخوریم. این فتنهها کار خود را کرد، و در ذهن عدهای مؤثر افتاد، تودههای غافل شیعه را به بابیت و بهائیت جذب کرد. این فرقه از این بستر به جذب طرفدار موفق شد. بدون شک تبلیغات بیضابطه و خلاف واقع و خروج از سیرة ائمه و غلوآمیز و بر اساس خواب، کرامتسازی، در موضوع مهدویت آن دوران و ادعای ملاقاتهای دروغین، را میتوان زمینة موفقیت جریان بابیت برشمرد.
این ادعاها با فراز و نشیب همچنان ادامه یافت و با سخت شدن شرایط اجتماعی و سیاسی اوج میگرفت. در آستانة انقلاب اسلامیکه امید و تحرک اجتماعی و عقلانیت ایران را فراگرفته بود کمترین زمینة اینگونه ادعاها را خنثی میکرد، اما تدریجاً که یأس و سرخوردگی بر قشرهایی حاکم شد، باز ادعاها و رواج خرافات فزونی گرفت.
با مروري بر ادعاها و نمونههای تاريخ معاصر ميبينيم که كم نبودهاند اشخاص و جرياناتي كه كوشيدهاند از اين عقيده سوءاستفاده كنند. پارهای از مشترکات میان اعتقاد صحیح و ادعاهای دروغین زمینة خلط شده است. بيشك اگر اعتقادات مذهبي از خرافات و پيرايهها زدوده نشود، دستاويز مناسبي براي اشخاص و جريانات طمّاع و مغرض قرار ميگيرد، تا آنجا كه حتي دستگاههاي جاسوسي بيگانگان، در ايجاد انشعاب در مذاهب و فرقهسازي با تمسك به عقايد مذهبي يد طولايي دارند و از اعتقاد به امام زمان(عج) نيز پیش از این براي فرقهسازي بهره جستهاند.
نمونههایی از ادعاهای اخیر
براي آشنایي با عواقب اينگونه سطحینگری، به پروندة افرادي كه با سوء استفاده از عوامزدگي، خود را رابط، يا ملاقات كنندة امام زمان، و يا حتي خود آن حضرت معرفي كردهاند، و چه اعتقادات ديني را كه از بين بردهاند، و چه خانوادهها را متلاشي كردهاند، و چه وهنها كه براي دين به وجود آوردهاند، مراجعه كنيد. از این رو است که باید دربارة خطر عوامزدگي و بهرهگیریهای سیاسی از آن در این موقعیت هوشيار باشيم. البته نمونههای زیر تنها بخشی کوچک از ادعاهایی است که در سالهای اخیر در رسانهها انعکاس یافته و در سایت خبرگزاریها و مطبوعات آمده و بدون قضاوت در چند و چون آنها آورده شده است.
1. فردي به نام «م ـ ع» به شکل حرفهاي مدعي ارتباط با امام زمان(عج) گشته و طي سالهاي اخير به تبليغات گستردهاي در جهت ادعاهاي خود پرداخته است. وی پس از رونق گرفتن جلسات خود، اقدام به توليد ادعيه، ذکرها و وردهاي مخصوص براي حل مشکلات مختلف افراد کرده و سپس شيوة نوردرماني را براي درمان بيماريها ابداع ميکند. از سال گذشته و با مطرح شدن اخبار ديده شدن اشياي نوراني در رسانهها او اعلام ميکند که اشياي نوراني و بشقابپرندهها، ياران امام زمان(عج) هستند. وي خود را يکي از فرماندهان و ياران امام زمان(عج) معرفي نموده و اظهار ميدارد که براي اجراي فرامين حضرت به جزيرة خضرا رفته و ملازم رکاب آن حضرت ميباشد. وي مريدانش را با ادعاي واهي مبني بر دستور امام عصر(عج) مفتخر به سيادت نموده و در مراسمي به نام «شالبندان» به همة آنان شال سبزي را به عنوان نماد سيادت و اعطايي حضرت وليعصر(عج) هديه کرده، به گونهاي که آنان موظف به استفاده از شال و عنوان «سيد» ميشوند.
2. خبرنگار «شریف نیوز» مطلع شد، اخیراً یک گروه به نام «هو121» فعالیت خود را در استان اصفهان آغاز كرده و با پذیرفتن اعضای جوان به تبلیغ صوفیگری میپردازد. تاكنون بیش از صد تن، اعم از دختر و پسر از اهالی این استان جذب گروه شده و در جلسات آن شركت میكنند.
۳. کشف سکه امام زمان(عج): ادعای جديد نشريةخورشيد مکه که توسط یکی از روحانیون منتشر میشود، چندی پيش، از يافته شدن نامهامام زمان (عج) در يک مسجد لبنان خبر داده بود. اخيراً تصويری از سکة امام زمان (عج)را منتشر کرده است؛ اين تصوير را ببينيد تا ببينيم به زودی چه چيزهايي توسط آنان منتشر خواهد شد.
۴. خبرگزاري انتخاب: پیش از این در آبانماه سال گذشته، ماجرای پیدا شدن دستخطی از امام زمان(ع) در برخی مساجد تهران و مسجد جمکران و انتشار آن در نشریة «خورشید»، جنجالهای بسیاری آفریده بود که با واکنش شدید مراجع و مردم همراه بود. در متن دستخط تازه منسوب به امام زمان(ع) آمده است: انا المهدي المنتظر اقمت الصلوة في مسجدكم واكلت ما اكلتم ودعوت لكم فادعوا لي بالفرج. (من مهدي منتظر در مسجد شما نماز اقامه كردم و از غذاي شما خوردم و براي شما دعا كردم پس شما براي فرج من دعا كنيد).
۵. خبرنگار «بازتاب» گزارش داد: زني كه مدعي رابطه با امام زمان(عج) و دريافت نامه و مأموريت از ايشان بود، هفتة گذشته بازداشت شد. بنابراين گزارش، خانم مذكور كه پيش از اين، اخباري دربارة وي در «بازتاب» منتشر شده بود، از ارتباط سي سالة خود با امام زمان(عج) و رؤياهاي صادقة خود خبر ميداد و چندي پيش نيز با چاپ كتابي، متن پيامي را كه به ادعاي وي متعلق به امام زمان(عج) بوده و خطاب به اين خانم نوشته شده بود، رسماً منتشر كرد. اين خانم همچنين ادعا كرده بود كه امام زمان(عج) به وي مأموريت داده است تا حسينيهاي را مشابه مسجد جمكران در حوالي «شازند» اراك بنا كند. بخشهايي از متن نامة ادعايي که از قول امام زمان (عج) به مردم در عصر حاضر ارائه کرده، چنين است: اي شيعيان! اي محبان! در هر جاي عالم که هستيد، پيام مرا بشنويد. زيرا بارها گفتهام و باز هم ميگويم براي فرج من دعا کنيد. براي ظهور عاجل من دعا کنيد. زيرا فرج من گشايش کارهايتان است... امت عزيزم! قبل از آنکه فتنههاي عظيمي که در راه است شما را طوري احاطه کند که آرزو کنيد اي کاش هرگز پا بر اين دنيا نمينهاديد، دعا کنيد و از خداوند بخواهيد که از گناهان شما درگذرد... شايد شما شيعيان تعجب کنيد که چگونه پيام من در اين برهه از زمان از طريق افراد عامي به سمع و نظر شما مردم ميرسد.
۶. مردى كه با ادعاى برقرارى رابطه با امام زمان (عج) متهم به كلاهبردارى ميليونها تومان وجه نقد از مردم تهران شده بود، صبح ديروز در شعبة اول داديارى دادسراى امور جنايى تهران اتهام خود را انكار كرد. به نوشتة «شرق»، هاشميان داديار شعبة اول دادسراى امور جنايى تهران در اين رابطه گفت: متهم اين پرونده مجيد ۵۵ ساله از طريق سوءاستفاده از وابستگى مردم به اعتقادات و باورهاى مذهبى با راهاندازى مؤسسهاى با نام راز تاكنون ميليونها تومان وجه نقد از مردم كلاهبردارى كرده است.
۷. مردی که ادعای شفابخشی و ارتباط با امام زمان داشته است و از اين طريق به کلاهبرداری میپرداخته است. وی متهم است که دویست هزار دلار از بيمارانی که به او مراجعه نموده، کلاهبرداری کرده است. به گزارش خبرگزاری فرانسه و رويترز، به نقل از روزنامههای همشهری و اعتماد چاپ تهران، اين مرد که از او فقط با نام «مجيد» ياد شده مدعی بوده است که هفتهای دو بار با امام دوازدهم شيعيان ارتباط دارد. مجيد اقداماتش را پس از تأسیس دفتر مشاورهای با نام راز، در منطقة سعادتآباد تهران انجام میداد. او به بيماران خود دعا میداد و به آنها میقبولاند که دعانويسی او میتواند امراض مختلف از جمله تصلب، يا اسکلروز را شفا دهد.
۸. خبرگزاري انتخاب: عکس روبهرو، تصويري است جنجال برانگيز كه طي چند روز گذشته بازتابها و بازخوردهاي فراوان داشته و حساسيت به اين تصوير به خاطر عدهاي است كه معتقدند: « در قسمت بالای عکس نامه به خط امام زمان است و در زير توضيحات «عبدالسلام محمد الحر». اين عكس در برخي مناطق تهران و مسجد جمكران به وسعت بسيار زيادي توزيع شده است. به گزارش خبرگزاري «انتخاب»، در متن توضيح همراه اين نامه آمده است: من، عبدالسلام محمد الحر هستم که امور تعمیر و نگهداری مسجد حضرت سیده نرجس سلام الله علیها مادر مولایمان حضرت مهدی منتظر عجل الله تعالی فرجه الشریف و نیز مسئولیت ساختن منزلی را که وقف این مسجد و برای عالم دینی آن در شهر جباع میباشد، بر عهده دارم. من خداوند عزوجل و تمامی ملایکه و پیامبران خدا و جانشینان آنان را ـ که صلوات و رحمت الهی بر آنان باد ـ بر گفتار خویش گواه میگیرم.
9. بازتاب منفى ثبتنام ۳۱۳ نفر به عنوان ياران امام زمان(عج) در شهر حاجىآباد استان هرمزگان. اقدام يك روحانى در حاجىآباد هرمزگان براى ثبت نام ۳۱۳ نفر به عنوان ياران امام زمان(ع) بدون مشورت با امام جمعه و ديگر روحانيان مطلع، باعث نارضايتى نيروهاى مذهبى و ساير روحانيان شده است.روحانى ياد شده، همچنين اعلام كرده، ماهانه پنج هزار ريال از افراد ثبتنام كرده براى مخارج جمعآورى و ارسال نامههاى مردم به امام زمان(ع) دريافت خواهد كرد. روحانى مذكور ادعا كرده است اين مبلغ براى اياب و ذهاب ماهانه فردى كه قرار است نامهها را به جمكران ببرد و در چاه منسوب به امام زمان(عج) بيندازد، هزينه خواهد شد.
۱۰. در ادامة ادعاهاي زنجیرهای مدعیان امامت و ارتباط با غیب، جوانی 22 ساله در یکی از روستاهای کرمانشاه مدعی شفابخشی بیماران و ارتباط با امام زمان (عج) شد. به دنبال انتشار خبری مبنی بر ظهور یک جوان شفابخش و مرتبط با امام زمان(عج) در روستای «خانجمال» کرمانشاه، دستههای گوناگون مردم از روستاها و شهرستانهای اطراف و حتی خارج از استان به دیدار این جوان رفتند. هجوم مردم به این روستا به حدی زیاد بود که نيروهاي امنيتي و انتظامی را وارد ماجرا کرد. وی در پاسخ این پرسش امام جمعه که از وی پرسید: آیا امام زمان (عج) را هم میبینی؟ ادعا کرد: بله من همیشه و هر جا امام زمان را میبینم؛ الآن هم ایشان، تنها آن گوشه نشسته است. یکی از حاضران پرسید: ولی ما در روایات داریم که امام زمان(عج) را همیشه افرادی همراهی میکنند و ایشان تنها نیست. جوان مدعی پاسخ داد: بله درست است؛ حضرت خضر هم آن گوشه است؛ بله، حضرت عیسی هم آنجا نشسته.
11. ساعت ۹ صبح روز گذشته فردی به نام «ع ـ ق» به همراه 2 دختر و دامادهای خود به ساختمان ریاست جمهوری در خیابان پاستور مراجعه کرده و ضمن درخواست برای دیدار با احمدی نژاد رییس جمهوری، اظهار داشت: من امام زمان هستم و آمدهام احمدی نژاد را ببینم. به گزارش شیعه نیوز، وی متولد 1335 و دارای تحصیلات دیپلم است که در ادامة ادعاهای خود گفت: من آمدهام چند تذکر به احمدی نژاد بدهم و بگویید اگر میخواهد امامش را ببیند من آمدهام. این شخص میافزاید: از ارومیه آمدهام و از چند سال پیش احساس کردم که امام زمان هستم. الآن به رییس جمهور بگویید که برای اولین و آخرین بار آمدهام و اگر نیاید دیگر من را نخواهد دید.
مدعی امامت، ادعاهای خود را پس گرفت. دادستان عمومی و انقلاب قم از اعلام ندامت یكی از مدعیان امامت، خبر داد و گفت: این شخص با حضور در نمازخانة دادسرای قم، ادعاهای دروغین خود را در این مورد تكذیب و از پیروان فریب خوردة خود عذرخواهی كرد. به گزارش خبرگزاری آیندة روشن، مصطفی برزگر گنجی افزود: این فرد كه مدعی امام چهاردهمی بود به همراه ۵۵نفر از مریدان فریب خوردهاش دو ماه پیش به دلیل خرافهپرستی و بدعت در مذهب در شهر قم دستگیر شد.
12. دوشنبه ۱۳ آذر 1385 دو فردی که خود را امامان سیزدهم و چهاردهم معرفی کرده و مشغول القای انحرافات دینی و تخریب اعتقادات مذهبی مردم بودند، با تلاش مأموران امنیتی به همراه اعضای باند خود دستگیر و روانة زندان شدند. به گزارش خبرنگار بازتاب، «علیرضا ـ پ» به همراه یکی از دوستان خود به نام «قربانعلی ـ ص» در اصفهان، از بیاطلاعی اطرافیان سوءاستفاده کرده و ادعاهای عجیب و غریب بسیاری میکنند. از جمله اینکه «قربانعلی ـ ص» مدعی میشود که سید حسنی است و «علیرضا ـ پ» نیز برای معروف نمودن و جلب مرید برای سید حسنی! فعالیت میکرد.
13. دختري كه در يكي از روستاهاي توابع اهواز، ادعاي ارتباط با ائمة معصومين(عم) و شفاي مريضان را داشت، دستگير شد. به گزارش روابط عمومي دادگستري خوزستان، «ز ـ ج» دختر 21 ساله، چندي پيش ادعا كرد كه امام حسين (ع) به خواب او آمده و به وي اجازه داده شده تا مريضان را شفا دهد. پس از آن، «م ـ ج» (برادر) و «ح ـ ج» (پسر عموي وي) به تهيه و توزيع و تكثير فيلم و سيديهاي تبليغاتي در سطح وسيع اقدام كردند. براساس اين گزارش، اين جريان تا جايي گسترش يافت كه در محل سكونت وي، انبوه مردم از شهرها و روستاهاي دور حاضر شده و بستگان وي، نذورات مردم را جمعآوري ميكردند. نامبرده پس از مدتي ادعا كرد كه يك اصله نخل خرما و درخت كنار منزلش، قادر به شفاي بيماران است. (بازتاب).
14. به گزارش خبرنگار البرز در ایامی که ایران اسلامی طعم شیرین چشم انتظاری منجی آخرالزمان را میچشید، انتشار شایعهای در میان عوام به شدت گسترش یافت که موجبات نگرانی در میان منتظران واقعی از هدف این شایعهپراکنی را فراهم کرد. این گزارش میافزاید: موضوع شایعة مذکور دیدن رؤیای تولد قاتل امام عصر(عج) توسط مرجع عالیقدر... بود که در این خبر رؤیت چهرة قاتل توسط این مرجع گرانقدر مورد تأکید قرار میگرفت. شایعهپراکنان که متأسفانه برخی عوامل توزیع محصولات فرهنگی نیز در گسترش آن نقش ایفا کردند، با چاپ علائمی از ظهور منجی آخرالزمان مدعی میشوند آیت الله العظمی... هنگام وضوگرفتن بیهوش شده و پس از به هوش آمدن و جویا شدن حال ایشان، وی بیان میدارد هم اکنون قاتل امام عصر(عج) به دنیا آمده و هنگام بیهوشی چهرة او را درعالم رؤیا مشاهده کردم.!!
خبر فوق در شهرهای آذربایجان و اصفهان با شدت بیشتری منتشر و انتصاباتی در شهروند ایرانی بودن این قاتل داده میشد که منجر به دلسردی مردم متدین برخی از این شهرها را فراهم میآورد.از همین رو یکی از شاگردان این مرجع تقلید جهان تشیع در ملاقات با ایشان موضوع را مطرح و از وی در خصوص صحت این شایعه سؤال میکند و ایشان به شدت تکذیب میکند.
15. مصطفی پسر سيّد علی برزنجی از مدعیان مهدویت بود که در کردستان به تبلیغ خود میپرداخت و اکنون بعد از مرگ خود در غیبت کبری به سر میبرد! به گزارش آیندة روشن، دو سایت اینترنتی به چهار زبان به تبلیغ نوشتهها و باورهای مدعی مهدویت میپردازد که به اعتقاد سادهلوحان معتقد به او، اکنون بعد از کشته شدن در غیبت کبری به سر میبرد. وی در سال 1955 میلادی در روستای کومهله، از توابع شهرستان سنگسر ـ واقع در شمال استان سليمانيه عراق ـ متولد شد و در سال 1988 ادعای مهدویت کرد و مردم را به خود فرا خواند. این شخص در سفری به ایران سعی در جلب نظر علمای شیعه کرد، که با مخالفت شدید علما روبهرو شد و دوباره به عراق پناه برد و سعی کرد با تحریک احساسات قومی کردهای عراق، جایگاه خود را بین آنها مستحکم نماید. به ادعای برزنجی کلمات الله از سوی فرشتهای به او الهام شده و این نوشتهها از سوی خداوند برای او فرستاده شده است. به باور برخی از مردم سنگسر عراق این مهدی دروغین روزی دوباره ظهور خواهد کرد، البته نه در مکه بلکه در کردستان عراق.
16. سید احمد الحسن با ادعای وصی و رسول امام مهدی (عج) بودن خود را یمانی معرفی کرده و به تبلیغ گستردة خود در دنیای اینترنت پرداخته و حتی مدعی شده است تا کنون به اکثر علمای شیعه دعوتنامة مناظره فرستاده تا آنها ادعای او را بپذیرند. در بخشی از ادعاهای این فرد در سایت اینترنتیاش آمده است: سيد احمد الحسن از آیت الله سيستانى به شكل خاص دعوت به مناظرة علمى كرده و یا هر شخصى و با هر ادله و كتب وهرگونه سؤالات به صورت نامحدود ميتواند با ايشان وارد مناظره شود، و در مقابل سيد احمد الحسن فقط با تكيه بر كتاب قرآن كريم پاسخگوى آنها باشد، اما باز هم نپذيرفتند. یمانی دروغین، علاوه بر این ادعا خود را مهدی نخستین هم مینامد و با سوء استفاده از روایاتی سعی دارد خود را مهدی موعود هم معرفی کند. این فرد کتابی با عنوان «بلاغ مبین» به قلم شیخ ناظم العقیلی نیز در اینترنت به زبانهای مختلف منتشر کرده است که در آن دلایل ادعا و نیز وظایف خود را برشمرده و از همة جهانیان و علما برای پیوستن به خود دعوت کرده است.
17. علیرضا پیغان، فرد ناشناسی است که با ایجاد سایتی با نام منجی، به تبلیغ خود به عنوان مهدی موعود پرداخته است و کتابی 673 صفحهای با عنوان «قائم» از ادعاهای خود در این سایت منتشر کرده است. در بخشهایی از این کتاب مدعی مهدویت ادعا کرده است: امام دوازدهم شیعیان در آغاز غیبت کبری وفات کرده و قبر او در مکة موعود، یا همان جمکران قرار دارد. این مدعی در ادامة ادعاهایش مدعی شده است: بعد از امام دوازدهم، دو امام با نامهای علی ظهور کرده که او آخرین آنها ملقب به سید حسنی است که مهدی موعود زمان است.
18. فردی در یکی از روستاهای استان هرمزگان ادعا کرده است که طی خوابی مأمور ساختِ مسجدی در روستاهای نزدیک بندرعباس شده به نام درگیر. مسجدی که به نام امام زمان در حال بناست، متولی آن فردی است که ادعا میکند امام را در خواب دیده و فرمان ساخت چنین مسجدی را داده است. رواج شایعه مبنی بر کرامت، شفای مریضان در سطح استان، موجب ازدحام در این مکان شده است.
19. یك زن 45 ساله در دشتستان ادعای رابطه با امام زمان (عج ) و شفای مریضان را نمود! به گزارش «یاس نیوز» وی كه اصالتاً اهل اهرم میباشد، از ابتدای محرم امسال در منزل یكی از نزدیكانش در شهرك فتح برازجان به بهانة برپایی مراسم عزاداری امام حسین(ع) ادعای رابطه با امام زمان(عج ) را نموده است. به گفتة چند تن از زنانی كه در این مراسم حضور داشتند، وی در یكی از اتاقهای منزل خود را مخفی نموده و فقط تعداد اندكی از خانمها قادر به صحبت نمودن با وی هستند. یكی از زنانی كه در مراسم حضور داشت، به فرماندهی انتظامی دشتستان كه برای دستگیری مدعی و روشن نمودن قضیه در محل حضور پیدا كرده بود، گفت: وی چند شب قبل ادعا نموده كه با توسل چند مریض را شفا داده و شب عاشورا قرار بود 72 نفر را به نیت 72 تن با توسل به امام زمان (عج ) شفا بدهد.
اینها تنها نمونهای اندک از افرادی است که اخیراً ادعای مهدویت کردهاند، یا ادعای نیابت و رؤیت و ملاقات با آن حضرت یا پیدا کردن نامه و دستخط را کردهاند.
بستر طرح مدعیات مهدویگرایی دروغین
1. بدون شک اعتقاد به ابرمرد نجاتدهندة بشر از ستمها، عقیدهای دیرین در جوامع دینی بوده است. ملتهای مظلوم هرگاه که توان انتقامجویی و تلافی مظالم ستمکاران را نداشتند، در ضمیر ناخودآگاه خود، همواره یک رهاننده و نجاتدهنده را میجستند، تا آلام آنها را تسکین دهد.
2. به نظر میرسد بخش عمدة توقعات و انتظاراتی که عموم مردم از امام زمان دارند، در ارزش عمومی و زیبای «عدالت» خلاصه میشود، همان توقعاتی است که از نظام سياسی داشتهاند و اکنون که آن اميدها را بر باد رفته میبينند و درمانگری جز برآمده از جهان غيب نمیشناسند، نجات را در جایی دیگر میبینند و چون کسانی ادعا میکنند میپذیرند.
3. نشانههای آخرالزمان آن اندازه متنوع و قابل تأویل میباشند که در همة ادوار تاریخی و حوادث سهمگین و جنگها به افرادی صدق میکند. در طول تاریخ حکومتهایی کوشیدهاند تا با انطباق نشانههای آخرالزمان بر دوران خود، به حکومت خود مشروعیت بخشند، یا خود را مهیا کنندة آن حکومت موعود بدانند، یا به گونهای در شکل ایهام برانگیز دولت خود را برگرفته از دولت حضرت مهدی بدانند.
4. از نظر تاریخی مسألة آخرالزمان و تلاش برای انطباق دوران معاصر بر آن و پیوستن حکومت موجود به حکومت امام دوازدهم در دورههایی اوج گرفته که حکومت پایههای مردمی خود را از دست داده و به درجة آسیبپذیری تنزل یافته که چارة بیکفایتیها را با کلیگویی و فرافکنی دیده و جز این ندیده که کارها و مدیریت و مشروعیت خود را در هالهای از قدسیت امام زمان و داشتن هالة نور و مورد عنایت آن حضرت بودن پیوند زند.
5. فضاسازیهای شعاری و احساسی و تبلیغهایی شورآفرین در این رویکرد، ادعاهای دروغین مؤثر بوده است. به ویژه آنکه در آن با ضابطهمندی موضوع مهدویت انجام نگیرد و براساس فضای غیر منطقی و غیر استدلالی و شعاریتبلیغ شود، طبعاً جایگاه مسأله به خوبی تبیین نمیشود. و فلسفة انتظار روشن نمیگردد.
6. جهل و نادانی و مراجعههای مکرر به اشخاص دینی، گاه زمینة وسوسة ادعاهایی چون کرامت و استجابت دعا با نیابت خاص میگردد، و از اینجا با متکی شدن به موجودی ماورایی و قدسی و آرام آرام خود را جانشین، نماینده، باب و در نهایت فضا را برای ادعاهای بالاتر فراهم ساخته است. از این رو قدسیتراشیهای کاذب و باب مراد و مرید بازی، این خطر را دارد که افراد به دام شیّادان و حقهبازان بیفتند.
7. سودمندی دنیوی ادعای مهدویت برای عدهای تردیدناپذیر است. قرآن کریم هرچند از سوء استفادة عدهای از احبار و رهبان در اخاذی مردم و انباشته کردن ثروت نام میبرد. (توبه/34) اما قرآن تنها تاریخ ذکر نمیکند، بلکه از بستر و زمینة آن در میان عدهای عالمنما سخن میگوید. کسانی که به هواى ریاست، کسب مال از طریق سوء استفاده از احادیث مربوط به مهدى موعود(عج) و تحریف آنها و فریب دادن افراد ساده لوح، مدعى مهدویت و مقام امامت شده و از جهل عوام و نادانى مردم ظاهربین و بىبصیرت، براى جاهطلبى و دنیاپرستى خود و رسیدن به هدف عادى و دنیوى، از عقاید پاك و بىآلایش مردم بهرهبردارى نموده و باعث تفرقه، جدایى و انحراف مردم از اسلام شدهاند.
8. مشروعیتبخشی و توجیهگری، یکی از اهداف برای عدهای که به این امور دامن میزنند، کسب وجاهت و مشروعیت برای خود و مقام است. این کسان به این وسیله خود را در نزد عوام مقدس جلوه داده و کارهای ناپسند را مشروع و دینی جلوه میدهند و این شاید کارکردش از منافع مادی بیشتر، بلکه به دنبال آن منافع مادی خواهد بود.
جمعبندی و نتیجهگیری
در مجموع، علل ادعاى دروغین مهدویت را مىتوان در چهار عنوان خلاصه كرد:
الف. سوء استفاده از شرایط به وجود آمده در عصر خفقان: مردمى كه تحت فشار حكومتى ظالم بودهاند، به مجرّد نغمهاى با عنوان مهدویت، با آن همساز شده و بدون تحقیق، شتابان مىپذیرفتند. در این صورت، مدعى مهدویت، با استفادة ابزارى از نیاز مردم، پى اهداف دنیوى خود حركت مىكند.
ب. كسب پیروزى بر دشمنان: گروهى هم با سعى و تلاش و ایجاد امید به پیروزى در پیروان خود و تقویت روحیة آنان و تكیه بر روایاتى كه مىگوید: مهدى جهان را از عدل و داد پر مىكند، مدعى این مقام مهم مىشدند.
ج. كسب منافع مادی:عدهاى با ادعاى مهدویت، در پى جمعآورى اموال مسلمین از بیتالمال بودند.
پیشنهادهای عملی
تجربة تبلیغات مهدویگرایانه و منجیگری قرن سیزدة هجری در ایران و گسترش ادعاهای مهدویت و رواج یافتن رؤیت در این اواخر که به دنبال خود آثار بسیار منفی را به وجود آورد، تجربه و رهتوشة مناسبی است تا دستاندرکاران تبلیغات مذهبی و از جمله تبلیغات مهدویت را هوشیار کند تا همراه با عقلانیت و با ضابطهمندی و بر اساس فضای منطقی و استدلالی غیرشعاری، موضوع فرهنگسازی مهدویت سیاستگذاری شود.
در اين صورت عاقلانه است كه با این سوءاستفادهها به طور جدی مبارزه شود و نگذارند برخي اشخاص و جريانات سياسي داخلي بكوشند از اعتقاد مردم به امام زمان براي مطامع احتمالا ًسياسي خود بهرهجويي كنند.
حضور و موضعگیری علماي آگاه و فرزانه كه اعتقادات مذهبي را ابزار و مستمسك نميدانند، در صحنه، براي مبارزه با دستاندازيهاي نادرست و خطرناك به عقايد مردم ضروري است. «مَن أتَی ذا بِدعة فَعَظّمَهُ فَإنّما یَسعی فِی هَدمِ الاسلام».[7] حمایت از بدعت در جهت نابودی دین تلقی شده است. همچنین در تعالیم دینی آمده است که عالمان دینی باید از خرافات و انحرافات و كجانديشيهاي ديني، و ظهور بدعت در دين و افزودن به مفاهيم و احكام اسلام و مذهب توسط شيّادان و فرصتطلبان پیشگیری كنند: «اِذا ظَهَرَت البِدَع فِی اُمتی فَلِیظهرالعالِمِ عِلمَهُ فَمَن لَم یَفعَل فَعَلَيه لَعنَةٌ الله»؛ [8]هرگاه بدعتها آشکار گردد، بر عالمان دینی است که دانش و آگاهی خود را ظاهر کنند وگرنه به لعنت خدا دچار میشوند. مفهوم این سخن آن است که عالمان ديني نباید از خرافهپرستان و متحجران هراسی به خود راه دهند، و از ترس تکفیر و ادعای انحراف دینی در سایة غلو و تحریف مماشات کنند، بلکه با تمام قدرت با بدعتها مبارزه و به زدودن آنها بپردازند.
کتابنامه:
1. بحارالانوار،
2. موسوعه امام مهدی
3. نجاتبخشی در ادیان
4. موعود ادیان
5. اصول کافی (الکافی)
یادداشت:
[1].موسوعههای حدیثی فراوانی از آن جمله موسوعه امام مهدی علی کورانی، که روایات فریقین را نقل کرده و همچنین موسوعه امام مهدی محمد صدر، حاوی نمونهای از این روایات است.
[2]. ر.ک: نجاتبخشی در ادیان.
[3].به عنوان نمونه به گزارشی کوتاه از یک سخنرانی که ازشبكة اول سيما پخش شده و در جمع طلاب و فضلاي حوزه در مشهد با همین لحن ایهامبرانگیز و قداستجویانه بیان شده، توجه شود.سخنران پس از سخنانی در وصف مشکلات دولتهای پیشین، در بخش دوم سخنانش با اشاره به مديريت جهان و نقش امام عصر (عج) گفت: حتي شياطين هم اين موضوع را دريافتهاند و در عراق هم فارغ از دلايل ظاهري براي حمله، نظير برداشت نفت اين كشور، علت حمله آن بود كه آنها آگاه شدند، قرار است يك دست الهي بيايد و در يک حرکت جهاني دست اينها را كوتاه كند.وي با بيان اينكه ما هر جا ميرويم دست قدرتي را ميبينيم. در عين حال با تشريح برخي جزييات سفر خود و سخنراني در دانشگاه كلمبيا و سنگاندازيها براي منصرف شدن وي از سخنراني، اشاره کرد و همة اين موارد را تحت مديريت امام زمان(عج) توصيف كرد. وي همچنين با اشاره به سفر خود به كشور فقير بوليوي گفت: جمعيت، شعاري به زبان سرخپوستي در حمايت از ما درست كرده بودند. اين مردم فقير به من گفتند: محكم باشيد، ما با شماييم. هر كس به امام دل بدهد، امام از زبان او حرف ميزند و مديريتش ميكند.وي در پايان گفت: من به عنوان ديدهبان امين به شما بگويم: حركت آخر آغاز شده است. ما بايد داخل ايران را سريع جمع و جور كنيم و به مسئوليتهاي جهاني انقلاب بپردازيم. (تابناک)
[4]. بحارالانوار، ج52، ص103، 111 و 151، به نقل از الغیبة، ج2، ص 193.
[5]. دربارة نقد این روایات و شبهاتی که مطرح شده ر.ک: موعود ادیان، فصل پنجم و ششم.
[6].ر.ک: بحارالانوار، ج52، ص 313، ح 7.
[7].کافی، ج1، ص54، ح3.
[8]. همان، ج1، ص54، ح2.