سید محمدعلی ایازی
دلایل مشروعیت سرور و شادی
بگو ای پیامبر: زیورهایی راکه خدابرای بندگانش پدیدآورده و نیز آرزوهای پاکیزه را چه کسی حرام گردانیده. بگو: این نعمت ها در زندگی دنیا برای کسانی است که ایمان آورده اند و روز قیامت نیزخاص آنان می باشد. این گونه آیات را برای گروهی که می دانند به روشنی بیان می کنیم. (اعراف /۳۲)
با مفهوم شادی و ضرورت آن آشنا شدیم و اهمیت شادی در دین اسلام نیز روشن گردید. در ادامه با دلایل مشروعیت سرور و شادی بیشتر آشنا می شویم که سه اصل در این رابطه وجود دارد. اولی اصل بهره گیری از نعمت های الهی، دومی اصل حلیت و مباح بودن و سومین اصلی است که از مجموع آموزه های اسلام به دست می آید که فرهنگ اسلام و قرآن فرهنگ سوق به نشاط است. در این قسمت به اصل نخست که اصل بهره گیری از نعمت های الهی است پرداخته می شود.
در رابطه با مبانی دینی جواز شادی در فرهنگ اسلام به چند اصل می توان اشاره کرد:
۱- اصل بهره گیری ازنعمت های الهی :
اسلام بهره گیری از نعمت ها، روزی ها و تأمین خواسته های طبیعی را مشروع دانسته، بلکه با صراحت می گوید، مباد کسانی که زهد و عدم وابستگی به تعلقات دنیا را که امر مقدس و تردید ناپذیر ی است و به معنای رهانکردن دنیا نیست ، با بهره برداری نعمت های الهی به اشتباه گرفته اند؛ یادآور می شود:
قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا خالِصَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ. بگو ای پیامبر: زیورهایی راکه خدابرای بندگانش پدیدآورده و نیز آرزوهای پاکیزه را چه کسی حرام گردانیده. بگو: این نعمت ها در زندگی دنیا برای کسانی است که ایمان آورده اند و روز قیامت نیزخاص آنان می باشد. این گونه آیات را برای گروهی که می دانند به روشنی بیان می کنیم. (اعراف /۳۲)
در این باره شهید بهشتی با ذکر آیه و تأکید بر مشروعیت تأمین خواسته های طبیعی می نویسد: یک نظام اجتماعی و مکتب زندگی باید برای ارضای این خواسته طبیعی فکری کند. چه کسی می تواند درباره اسلام بگوید: اسلام دین غم و اندوه و گریه و زاری و بی نشاطی است در حالی که قرآن با صراحت بهره گیری از نعمت ها را تشویق کرده است. در اصل، درست به عکس آن چیزی است که مشهور شده است. اسلام دین نشاط است. این آیه قرآن در سال های آخر هجرت نازل شده و از محکمات این کتاب و صریح است.
این مواهب، این روزی ها، این زیبایی ها، برای مردم باایمان در همین زندگی دنیاست. در زندگی جاوید و آخرت هم همین مواهب برای مردم باایمان است، بااین تفاوت که دراین دنیا زیبایی ها به زشتی ها آمیخته و آلوده است. شادی ها به غم آلوده و آمیخته است، از این نعمت ها همه استفاده می برند؛ ولی در سرای دیگر، پس از رستاخیر، این زیبایی ها و این مواهب پاک برای مردم باایمان به صورت خالص وجود دارد.
بنابراین، بااین تأکید و برداشتن سوء فهم یادآور می شود که بهره مند شدن از زیبایی ها و شادیها، استفاده از طبیعت و عوامل نشاط آور مشروع اهمیت می دهد. البته طبیعی است که در این دنیا نشاط و شادی خالص در دست رس هیچ کس نیست، ولی در همان حدود که وجود دارد و قوانین و حق و عدالت اجازه می دهد مردم می توانند از آن بهره مند شوند .
نکته دیگری که از این آیه استفاده می شود، یادآوری این حقیقت است که مردم باایمان ویژگی خاصی دارند: قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا خالِصَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ. مال مردم باایمان است؛ولی به شما مردمی که علاقه به نشاط دارید می گوییم: اگر نشاط خالص در این زندگی گاه میسر نیست، در روز رستاخیز و نزد خدا با تمام وجود فراهم است.
۲- دومین دلیل که بدان پرداخته می شود اصل حلیت و مباح بودن است.
بر فرض که کسی به دلیل برخی روایات در مشروعیت جواز تفریح و شادی تردید کند، به اصل دیگری اشاره می گردد. یکی از اصول مسلم در فقه اسلام، قاعده ی حلیت اشیاء است تا وقتی که خلاف آن ثابت نشده باشد. از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرموده اند: کل شیئ مطلق حتی یرد فیه نهی. هرچیزی رهاشده مگراینکه نهیی برسد. (صدوق، الفقیه، ج،۳ ص ٢۱۶ . )
در روایت صحیحی دیگر از الفقیه آمده است:کل شیئ یکون فیه حلال وحرام ،فهولک حلال ابدا حتی تعرف الحرام منه بعینه فتدعه. هرچیزی که درآن حلال وحرام باشد، پس برای توحلال است تاآنجاکه حرام رابه طورخاص بشناسی درآن صورت رها کن .( صدوق ، محمدبن علی ،الفقیه ، ج،۳ ص ٢۱۶ . )
بنابراین ،تفریح وشادی درقرآن مذمت نشده است و این اصل براساس حدیث صحیح امام باقر (علیه السلام) است: وانما الحرام ما حرّم الله فی القرآن. (حرعاملی ، وسائل الشیعه ،ج٢٥،ص٩) دراین صورت دلیل خاصی هم برای عدم مشروعیت شادی نرسیده است. به این دلیل می توان حکم به جواز کرد.
۳- سومین اصلی که در رابطه با مشروعیت شادی وجود دارد، اصلی است که از مجموع آموزه های اسلام به دست می آید.
دراین باره شهید بهشتی چنین تحلیل می کند: بیش از چند صد آیه از قرآن کریم، مردم مسلمان را به ایمان و راستی و درستکاری دعوت می کند و به آن ها می گوید اگر در این دنیا روی حساب زندگی کردید، پاک، با عدالت، با پاکی و درستی، باایمان صحیح،آن وقت به شما بهشت می دهیم.
مگر صدها آیه قرآن مردم با ایمان را بهشت وعده و نوید نمی دهد ؟ خوب بهشت چیست ؟ تابلویی که قرآن از بهشت ترسیم می کند، یک زندگی سراسر نشاط و بهره مندی از تمام زیبایی های خالص و پاک را نشان می دهد مگر تابلویی که قرآن ازبهشت ترسیم می کند غیر ازاین است؟ باغ های زیبای باصفا، پراز انواع میوه هاو گل ها، بر بستر آن باغ جویهای روان،آب های زلال روان، بهترین آب های آشامیدنی، بهترین همسران، بهترین پذیرایی کنندگان، بهترین تخت های آرمیدن وآسایش کردن، زیباترین بسترها از نرمترین و چشم گیرترین پارچه ها:
يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ. (زخرف /٧۱) آن چه چشمها از دیدنش لذت می برد. (با کلمه لذت )وآن چه دل می خواهد (با کلمه اشتها و شهوت).
آیا مذهبی که به مردم باایمان و درستکار می گوید: سرانجام پاداش شما در زندگی جاوید چنین زندگانی است، می تواند مذهبی ضد نشاط باشد؟ همین مذهب و کتاب است که می گوید: این بهره مندی ها در این زندگی دنیا برای مردم با ایمان هست، گرچه خالص نیست ، مثل همه چیزهای دیگر به طور طبیعی به ناکامی ها آغشته است.
بگو ای پیامبر: زیورهایی راکه خدابرای بندگانش پدیدآورده و نیز آرزوهای پاکیزه را چه کسی حرام گردانیده. بگو: این نعمت ها در زندگی دنیا برای کسانی است که ایمان آورده اند و روز قیامت نیزخاص آنان می باشد. این گونه آیات را برای گروهی که می دانند به روشنی بیان می کنیم. (اعراف /۳۲)
با مفهوم شادی و ضرورت آن آشنا شدیم و اهمیت شادی در دین اسلام نیز روشن گردید. در ادامه با دلایل مشروعیت سرور و شادی بیشتر آشنا می شویم که سه اصل در این رابطه وجود دارد. اولی اصل بهره گیری از نعمت های الهی، دومی اصل حلیت و مباح بودن و سومین اصلی است که از مجموع آموزه های اسلام به دست می آید که فرهنگ اسلام و قرآن فرهنگ سوق به نشاط است. در این قسمت به اصل نخست که اصل بهره گیری از نعمت های الهی است پرداخته می شود.
در رابطه با مبانی دینی جواز شادی در فرهنگ اسلام به چند اصل می توان اشاره کرد:
۱- اصل بهره گیری ازنعمت های الهی :
اسلام بهره گیری از نعمت ها، روزی ها و تأمین خواسته های طبیعی را مشروع دانسته، بلکه با صراحت می گوید، مباد کسانی که زهد و عدم وابستگی به تعلقات دنیا را که امر مقدس و تردید ناپذیر ی است و به معنای رهانکردن دنیا نیست ، با بهره برداری نعمت های الهی به اشتباه گرفته اند؛ یادآور می شود:
قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا خالِصَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ. بگو ای پیامبر: زیورهایی راکه خدابرای بندگانش پدیدآورده و نیز آرزوهای پاکیزه را چه کسی حرام گردانیده. بگو: این نعمت ها در زندگی دنیا برای کسانی است که ایمان آورده اند و روز قیامت نیزخاص آنان می باشد. این گونه آیات را برای گروهی که می دانند به روشنی بیان می کنیم. (اعراف /۳۲)
در این باره شهید بهشتی با ذکر آیه و تأکید بر مشروعیت تأمین خواسته های طبیعی می نویسد: یک نظام اجتماعی و مکتب زندگی باید برای ارضای این خواسته طبیعی فکری کند. چه کسی می تواند درباره اسلام بگوید: اسلام دین غم و اندوه و گریه و زاری و بی نشاطی است در حالی که قرآن با صراحت بهره گیری از نعمت ها را تشویق کرده است. در اصل، درست به عکس آن چیزی است که مشهور شده است. اسلام دین نشاط است. این آیه قرآن در سال های آخر هجرت نازل شده و از محکمات این کتاب و صریح است.
این مواهب، این روزی ها، این زیبایی ها، برای مردم باایمان در همین زندگی دنیاست. در زندگی جاوید و آخرت هم همین مواهب برای مردم باایمان است، بااین تفاوت که دراین دنیا زیبایی ها به زشتی ها آمیخته و آلوده است. شادی ها به غم آلوده و آمیخته است، از این نعمت ها همه استفاده می برند؛ ولی در سرای دیگر، پس از رستاخیر، این زیبایی ها و این مواهب پاک برای مردم باایمان به صورت خالص وجود دارد.
بنابراین، بااین تأکید و برداشتن سوء فهم یادآور می شود که بهره مند شدن از زیبایی ها و شادیها، استفاده از طبیعت و عوامل نشاط آور مشروع اهمیت می دهد. البته طبیعی است که در این دنیا نشاط و شادی خالص در دست رس هیچ کس نیست، ولی در همان حدود که وجود دارد و قوانین و حق و عدالت اجازه می دهد مردم می توانند از آن بهره مند شوند .
نکته دیگری که از این آیه استفاده می شود، یادآوری این حقیقت است که مردم باایمان ویژگی خاصی دارند: قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا خالِصَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ. مال مردم باایمان است؛ولی به شما مردمی که علاقه به نشاط دارید می گوییم: اگر نشاط خالص در این زندگی گاه میسر نیست، در روز رستاخیز و نزد خدا با تمام وجود فراهم است.
۲- دومین دلیل که بدان پرداخته می شود اصل حلیت و مباح بودن است.
بر فرض که کسی به دلیل برخی روایات در مشروعیت جواز تفریح و شادی تردید کند، به اصل دیگری اشاره می گردد. یکی از اصول مسلم در فقه اسلام، قاعده ی حلیت اشیاء است تا وقتی که خلاف آن ثابت نشده باشد. از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرموده اند: کل شیئ مطلق حتی یرد فیه نهی. هرچیزی رهاشده مگراینکه نهیی برسد. (صدوق، الفقیه، ج،۳ ص ٢۱۶ . )
در روایت صحیحی دیگر از الفقیه آمده است:کل شیئ یکون فیه حلال وحرام ،فهولک حلال ابدا حتی تعرف الحرام منه بعینه فتدعه. هرچیزی که درآن حلال وحرام باشد، پس برای توحلال است تاآنجاکه حرام رابه طورخاص بشناسی درآن صورت رها کن .( صدوق ، محمدبن علی ،الفقیه ، ج،۳ ص ٢۱۶ . )
بنابراین ،تفریح وشادی درقرآن مذمت نشده است و این اصل براساس حدیث صحیح امام باقر (علیه السلام) است: وانما الحرام ما حرّم الله فی القرآن. (حرعاملی ، وسائل الشیعه ،ج٢٥،ص٩) دراین صورت دلیل خاصی هم برای عدم مشروعیت شادی نرسیده است. به این دلیل می توان حکم به جواز کرد.
۳- سومین اصلی که در رابطه با مشروعیت شادی وجود دارد، اصلی است که از مجموع آموزه های اسلام به دست می آید.
دراین باره شهید بهشتی چنین تحلیل می کند: بیش از چند صد آیه از قرآن کریم، مردم مسلمان را به ایمان و راستی و درستکاری دعوت می کند و به آن ها می گوید اگر در این دنیا روی حساب زندگی کردید، پاک، با عدالت، با پاکی و درستی، باایمان صحیح،آن وقت به شما بهشت می دهیم.
مگر صدها آیه قرآن مردم با ایمان را بهشت وعده و نوید نمی دهد ؟ خوب بهشت چیست ؟ تابلویی که قرآن از بهشت ترسیم می کند، یک زندگی سراسر نشاط و بهره مندی از تمام زیبایی های خالص و پاک را نشان می دهد مگر تابلویی که قرآن ازبهشت ترسیم می کند غیر ازاین است؟ باغ های زیبای باصفا، پراز انواع میوه هاو گل ها، بر بستر آن باغ جویهای روان،آب های زلال روان، بهترین آب های آشامیدنی، بهترین همسران، بهترین پذیرایی کنندگان، بهترین تخت های آرمیدن وآسایش کردن، زیباترین بسترها از نرمترین و چشم گیرترین پارچه ها:
يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ. (زخرف /٧۱) آن چه چشمها از دیدنش لذت می برد. (با کلمه لذت )وآن چه دل می خواهد (با کلمه اشتها و شهوت).
آیا مذهبی که به مردم باایمان و درستکار می گوید: سرانجام پاداش شما در زندگی جاوید چنین زندگانی است، می تواند مذهبی ضد نشاط باشد؟ همین مذهب و کتاب است که می گوید: این بهره مندی ها در این زندگی دنیا برای مردم با ایمان هست، گرچه خالص نیست ، مثل همه چیزهای دیگر به طور طبیعی به ناکامی ها آغشته است.